-
راز سی و چهارم:
از کاربرد جملات منفی خودداری کنید.
همیشه به جای به کار بردن جملات و کلمات تهدیدکننده از جملات مثبت استفاده کنید.
به طور مثال بعد از بازگشت از مهمانی به جای استفاده از جمله «اگر لباسهای مهمانی را در نیاوری، حق بازی کردن نداری!». از این عبارت استفاده کنید: «اگر میخواهی بازی کنی، اول بهتر است که لباسهای مهمانی را درآوری.»
چنانچه چند بار این جملهها را تکرار کنید، انجام این کارها به شکل عادت برای کودک در میآید و نیازی به یادآوری مرتب کارها نیست.
راز سی و پنجم:
چگونه به کودک برای انجام کارهای شخصی پاداش دهیم؟
برای انجام کارهای شخصی کودک، پاداش دادن همیشه خوب نیست چون او را شرطی میکند.
او باید بداند مانند دیگر اعضای خانواده وظایفی دارد که باید انجام دهد بدون اینکه انتظار پاداشی داشته باشد.
البته تشویقهای کلامی را فراموش نکنید و رفتارهای پسندیده فرزندتان را جلوی خودش به زبان بیاورید.
این کار باعث میشود با شور و شوق بیشتری دوباره آن کار را تکرار کند و در خاطرش ماندگار شود.
ضمناً فراموش نکنید که خودتان الگوی خوبی برای کودکتان هستید. اگر از فرزندتان میخواهید وسایلش را سر جایش قرار دهد، خودتان باید در منزل این کار را انجام دهید و وسایلتان را دور و بر خانه پرت نکنید.
راز سی و ششم:
وقتی میخواهید بیرون بروید و کودک لباس نمیپوشد، دنبال او ندوید، بلکه ساعتی را مشخص کنید و چند دقیقه قبل از آن دوباره یادآوری کنید و بهآرامی به کودک بگویید: «میخواهی به تو کمک کنم یا خودت لباست را میپوشی؟»
راز سی و هفتم:
برای ایجاد انگیزه در کودک چه کنیم؟
برای ایجاد انگیزه، فرزند خود را بدون اما و اگر و گوشه و کنایه مورد تحسین قرار دهید.
برای گرفتن نتیجه بهتر، تعریف و تحسین باید به صورت رک و صریح ابراز شود.
گفتن جملاتی مثل «خوب عمل کردی... تعجب میکنم که تنبلی کردی! چرا قبلاً از این کارهای خوب نمیکردی؟!» باعث میشود، هر گونه تأثیر مثبتی را که ممکن است تعریف و تحسین به همراه داشته باشد ،خنثی و بی اثر کند .
-
راز سی و هشتم:
با کودکی که دائماً به مادرش چسبیده است، چه کنیم؟
کودکانی که بسیار به مادرشان وابسته هستند و حتی حاضر نیستند مدت کوتاهی دور از مادر با همسالان بازی کنند، احساس میکنند که مادر مانند شیء با ارزشی است که ممکن است او را گم کند.
البته این احساس به خاطر ارتباط عمیق مادر و فرزند در یکی دو سال اول زندگی
تا حدی طبیعی است اما عواملی باعث میشود که این احساس نا امنی ادامه پیدا کند.
به طور مثال سر هر موضوعی کودک خیال میکند که مادرش او را ترک میکند. بهتر است از ایجاد شرایطی که در آن کودک احساس کند مادرش او را ترک میکند، مثل بیمقدمه و بدون هماهنگی او را به خویشاوندان سپردن، خودداری کنید.
راز سی و نهم:
برای افزایش حس امنیت کودک چه کنیم؟
هر روز با کودکتان صحبت کنید و بگویید چقدر خوشحال هستید که فرزندی مثل او دارید. هر روز لحظاتی را محکم در آغوش بگیرید و ببوسید.
باکودک قایم باشک بازی کنید تا ببیند تا مادر برای لحظاتی نیست اما زود برمیگردد.
وقتی با یک همبازی خوب بازی میکند برای لحظاتی از او فاصله بگیرید. کودک را در کلاسهای آموزشی قرار دهید.
روزهای اول در محل حضور داشته باشید تا به کلاس بچهها و مربی عادت کند و از خوبی های کلاس با او صحبت کنید.
راز چهلم:
هیچ وقت به کودک احساس گناه ندهید.
ما اجازه نداریم اشتباهات ساده و تجربههای ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم.
اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش یا جبران است در او ایجاد نکنید. بیان جملاتی مانند: «خدا تو رو نمیبخشه!»، «به بهشت نمیروی!»، «دل مامان را شکستی!»
«بابا دیگر تو را اصلاً دوست نداره!». موجب میشود کودک احساس گناهکاری کند.
بهتر است کار کودک را توصیف کنیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
به طور مثال برای کودک که لیوان را می شکند، واکنش صحیح والدین این باشد که به او بگویند: «لیوان را شکستی، بیا با هم آن را جمع کنیم.»
-
راز چهل و یکم:
برای کودکتان زمان باکیفیت بگذارید.
تأثیری که والدین روی فرزندشان میگذارند بیشتر از آنچه است که تصورش میکنند.
یکی از این رفتارهایی که تا همیشه در خاطر کودکان خواهند ماند، زمانی است که برای او و با او وقت میگذرانید. تعطیلات آخر هفته، مسافرتها یا هر زمان اندکی که وقتتان را برای فرزندتان آزاد کردید،
برای او خاطراتی با ارزش خواهد بود که تا ابد بر زبان خواهد آورد. او در آینده به یاد میآورد که شما در جشن مدرسهاش شرکت کردید یا برای دیدن نمایش او بلیت خریدید.
حمایت شما برای او یک دنیا میارزد. با کودکتان بازی کنید، با هم نقاشی کنید و برای او قصه بگویید. توجه به نیازهایی مانند بازی و ابراز محبت در کودکی باعث کاهش انحرافات از لحاظ رشدی و شخصیتی در نوجوانی میشود
راز چهل و دوم:
چگونه به کودک نشان دهیم که دوستش داریم.
❖ درباره اوقات خوشی که با هم داشتهایم حرف بزنیم.
❖ نشان دهیم که از وجود او خوشحال هستیم و به او بگوییم: «وقتی تو هستی، خیلی خوشحالم.» یا «از وقتی تو به دنیا آمدی، زندگی ما بهتر شد.»، «افتخار میکنیم که پدر و مادر تو هستیم!»
❖ با علاقه به داستانها و حرفهایش گوش دهیم.
❖ مواظب باشیم با او قهر نکنیم.
❖ او را با دیگران مقایسه نکنیم.
❖ وقتی برایش مشکلی پیش میآید با او همدردی کنیم.
راز چهل و سوم:
هنگام مشاجره کودکان از مداخله خودداری کنید.
فقط مراقب باشید به یکدیگر آسیب نزنند. با استفاده از تکنیک حواسپرتی، ذهن آنها را از موضوع دعوا منحرف کنید و با یک پیام مثبت مثل «وای فلانی خیلی دوستت داره!» احساس خوب نسبت به طرف مقابل ایجاد کنید.
اگر بچهها دعوایشان شد اگرچه نباید مداخله کنید، نباید پشت فرزندتان را خالی کنید.
راز چهل و چهارم:
وقتی از دست کودک خود عصبانی هستید، به جای داد و فریاد کارهایی را که نباید انجام دهد، به او بگویید.
در این شرایط بیاموزید چه کارهایی را باید انجام دهید. مثلاً به جای گفتن جمله «داد نزن!»، بگویید: «آرام صحبت کن!»
-
راز چهل و پنجم:
برای کمک به کودکانی که به هر دلیلی می ترسند، کلید اصلی کمک برای از بین ترس آنها، تحسین و تشویق در انجام رفتارهای جسورانه است. اگر او برای مواجهه شدن با یک حیوان مثل سگ و گربه و یا موقعیت جدید از کنار شما برمیخیزد، او را تشویق کنید. هرگز کودکی را که میترسد مسخره نکنید و نگویید: «چه بچه ترسویی!» این کار تاثیر منفی دارد و تنها باعث مخفی کردن ترسش میشود و ریشه ترس را از بین نمیبرد.
راز چهل و ششم:
چگونه امانتداری را به کودکانمان بیاموزیم.
لازم نیست به کودکمان بیاموزیم امانتدار باشند، همین قدر که کارهای اشتباهش را نزد دیگران بازگو نمیکنیم، به او آموزش امانت داری دادیم. در ضمن فراموش نکنید که پدر و مادر بهترین الگو برای یاد دادن خصوصیت امانت داری به کودکانشان هستند. با رعایت کردن این موضوع بهترین درس را به فرزندتان میدهید.
راز چهل و هفتم:
اجازه دهید که کودک کارش را خودش انجام دهد تا اعتماد به نفسش بالا رود. چه اشکالی دارد کودک کفش هایش را اشتباه یا لنگه به لنگه پایش کند. سریع کارش را اصلاح نکنید یا نگویید: «اشتباه پایت کردی!»
الفبای اعتماد به نفس کودک اجازه دادن برای انجام کارهای مستقل و شخصی خود است.
راز چهل و هشتم:
اگر میخواهید کودک تان را به دلیل رفتار خاصی مانند زدن کودک دیگر در مدرسه تنبیه کنید، در این کار دقت کنید.
سعی کنید مجازات هایی سازنده انتخاب کنید مانند انجام کارهای خانه یا نوشتن نامه معذرت خواهی برای کودکی که مورد اذیت او قرار گرفته است.
-
راز چهل و نهم:
کودک درمانده تربیت نکنید.
از کلمات «هیچ وقت» یا «همیشه» برای نشان دادن بدی کار کودک استفاده نکنید.
با کاربرد جملاتی مانند: «همیشه کارت خرابکاریه!» یا «هیچوقت حرفمو گوش نمیدی!» خیلی راحت به کودکان درمانده بودن را میآموزید.
راز پنجاهم:
جلوی فرزندتان از همسرتان بدگویی نکنید.
این کار به فرزندتان آسیب میزند و جایگاه پدر یا مادر در ذهن بچه تنزل پیدا میکند و آن احترامی که هر فرزندی باید به پدر و مادرش بگذارد، از بین میرود.
بنابراین فرزند از یک رابطه صمیمانه و دوستانه با پدر یا مادرش محروم میشود و امنیت عاطفیاش به خطر میافتد. پس بیشتر مراقب سخنان خود در حضور فرزندانمان باشیم
راز پنجاه و یکم:
بهترین رفتار در مقابل عادت هایی مثل ناخن جویدن، انگشت خوردن، انگشت در دماغ کردن و .... بیتوجهی به آن رفتار خاص و تقویت رفتار مقابل هست. به طور مثالً هر بار دیدید که فرزند تان انگشت میخورد، بدون اشاره به کاری که دارد انجام میدهد، او را صدا کنید و یک پیشنهاد جالب بدهید که حواسش پرت شود و دست هایش مشغول انجام کاری شود مثل خوردن خوراکی یا خمیر بازی و در حین انجام کار جدید، او را تشویق کنید.
راز پنجاه و دوم:
از این رفتارهای مخرب دوری کنید:
1- انتقاد؛ 2- غرغر؛ 3- سرزنش؛ 4- شکایت؛ 5- تهدید؛ 6- تنبیه؛ 7- باج دادن.
و به جای آن رابطه مهرورزانه زیر را در پیش بگیرید:
1- تشویق؛ 2- احترام؛ 3- گوش دادن؛ 4- پذیرش؛ 5- حمایت؛ 6- بحث و گفتگو درباره کنار آمدن با چالشها و مشکلات روزمره؛ 7- به فرزند حس اعتماد به نفس بخشیدن.
-
راز پنجاه و سوم:
به فرزند خود جرأت بدهید و به او به طور دقیق نشان بدهید که به نکات مثبت او اطمینان کامل دارید.
به فرزندتان دقیقاً بگویید کدام صفت او را میپسندید. همچنین به او بگویید که چه چیز را دوست دارید.
جملات مثبت و تعریف هایتان را با «اما» و «ولی» خراب نکنید.
راز پنجاه و چهارم:
در تربیت فرزندان مدام داد و بیداد نکنید، زیرا کودک تا جایی مجبور به تحمل هست و بعد از مدتی دیگر مجبور به تحمل نیست. دقت داشته باشید آرامش کلامی و رفتاری والدین باعث احساس امنیت فرزند می شود.
راز پنجاه و پنجم:
مادران عزیز، برای افزایش اعتماد به نفس کودکتان این موارد را رعایت کنید:
❖ شب هر کاری دارید کنار بگذارید و برایش قصه بگویید.
❖ اشتباهاتش را راحت ببخشید.
❖ خوبی هایش را بزرگ کنید.
❖ بیدلیل او را بغل کنید و ببوسید.
❖ گاهی اوقات با او کارتن هایی که دوست دارد ببینید.
❖ به او نگویید: «تو دیگه بزرگ شدی، بچگی نکن!»
❖ همراه فرزندتان دعا و نیایش کنید.
راز پنجاه و ششم:
از فرزند مان دانشمند نسازیم.
در سال اول زندگی کودک، داشتن تحرک مهم ترین دلیل رشد است. بنابراین هر نوع آموزشی به همراه بازی و تحرک و شادی برای کودک بسیار عالی است.
می توانید هر آن چه که لازم می دانید با بازی به فرزندتان بیاموزید.
تمام زندگی کودک بین دو تا شش سالگی بازی، هم بازی و اسباب بازی است.
بنابراین به کودکتان را مجبور نکنید که در جایی ساکن بنشیند و چیزی را به او آموزش دهید.
-
راز پنجاه و هفتم:
برای کودکان بالای شش سال که خجالتی هستند و بیشتر وقت خود را پای تلویزیون و کامپیوتر میگذارند یا عزت نفس پائینی دارند، آنها را درگیر ورزش گروهی کنید. آنها را با دوستانشان به پارک یا رستوران ببرید یا دوستانشان را به خانه دعوت کنید.
ورزش و دوست پایههای اصلی سلامت بچهها از شش سالگی به بعد میباشد.
راز پنجاه و هشتم:
فرزندان خود را در مهمانی ها فراموش نکنید.
مادران عزیز اگر مجبور شدید همراه کودک تان به مهمانی بروید، در طول مهمانی زمانی را به کودک اختصاص دهید و ترجیحاً لوازم سرگرمی او را همراه داشته باشید.
راز پنجاه و نهم:
موقعی که کودک شما زمین می خورد، با لبخند به او نگاه کنید و با زبان بدن به او بفرمایید که طوری نیست، بلند شود و به راهش ادامه دهد، به جای اینکه کودک را دعوا و سرزنش کنید و او را به خاطر بیدقتی مورد شماتت قرار دهید.
راز شصتم:
موقعی که در مطب دکتر هستید و حوصله بچه سر رفته است، دائما به کودک نگویید: «نرو، نکن، دست نزن، حرف نزن، آروم باش، بشین، به پدرت میگویم، اعصاب همه را خُرد کردی الان آقای دکتر میآید به تو آمپول میزنه!» بلکه با خود کاغذ مداد رنگی داشته باشید تا کودک با کشیدن نقاشی سرگرم شود
-
راز شصت و یکم:
والدینی که کودک زیر دو سال دارید، لطفاً در مراحل رشد کودک تان دخالت نکنید: مثلاً در مکیدن انگشت، پرت کردن وسایل، کثیف کاری هنگام خوردن، دست زدن به وسایل منزل. همه این حرکات و رفتارها کارهای طبیعی برای کودک زیر دوسال است که باید با درایت والدین به مرحله ای گذرا تبدیل شود. اگر به جنگ رفتار طبیعی فرزندتان بروید، نه تنها آن رفتار را تقویت میکنید بلکه رابطه خود را با فرزندتان تبدیل به لجبازی میکنید.
راز شصت و دوم:
کودکان دوست دارند با غذا بازی کنند و سر سفره ریخت و پاش کنند. بنابراین از یک کودک 4-2 ساله انتظار نداشته باشید که مانند بزرگترها مؤدبانه غذا بخورد، بلکه باید حتماً با غذا بازی کند تا هم کشف کند و هم هوشش بالا برود و هم خوش خوراک شود. پس دائم به کودک نگویید: «نکن، دست نزن، کثیف میشه...»
راز شصت و سوم:
هرگز به فرزندتان وعده بیجا ندهید.
هیچ چیز به اندازه وفا نکردن به وعدهای که دادهاید اعتبارتان را از بین نمیبرد. وعده یا قول شما هر چند کوچک باشد، فرزند شما آن را از یاد نخواهد برد.
بهتر است که همیشه جای قول دادن به او بگویید: «سعی خواهم کرد.!» یا «اگر بتوانم این کار را انجام می دهم.» به این ترتیب فرزند شما بنا بر تجربه خواهد آموخت که این قول و پیمان بسیار باارزش است.
راز شصت و چهارم:
فرزندتان را در مهمانی ها دعوا نکنید.
والدین در مهمانی ها و به خاطر رو در بایستی و خجالت کودک خود را دعوا یا تنبیه میکنند. این کار به شدت مضر است چون عزت نفس و اعتماد به نفس و دلبستگی ایمن کودک را از بین می برد.
راز شصت و پنجم:
به بچه ها یاد بدهید چطور با احساسشان روبرو شوند.
به طور مثال وقتی میخواهد الکی گریه کند، به او نگویید: «الکی گریه نکن!... اگه اشکاتو نبینم، تنبیه میشی!» بلکه به او بگویید: «میدونم ناراحت شدی و دوست داری گریه کنی ولی کار اشتباهی کردی.» با این کار احساس عشق و دوست داشتن را به او بیاموزید و به او یاد بدهید که بدون خجالت و به روشی درست احساسات خود را ابراز کند.
-
راز شصت و ششم:
برای تقویت باورهای مالی بچهها، از پول تعریف کنید و اینکه با آن هر چه اراده کنند به دست میآورند. همچنین چهره مثبتی از آدم های پولدار به کودکان تان ارائه دهید. دیگران را به خاطر ثروتمند بودن مورد نکوهش قرار ندهید. با نشان دادن الگوهای مثبت از آدمهای پولدار، او را تشویق به موفقیت در زمینه مالی کنید.
راز شصت و هفتم:
با کودکی که اهل دعوا و کتک کاری است، چه رفتاری داشته باشیم.
به کودکی که دست بزن دارد توضیح دهید وقتی کسی را کتک بزند، دیگران از او ناراحت می شوند و با او بازی نمی کنند و بنابراین تنها می شود و ... و نیز به او بگویید: «اگر دفعه بعد این کار را تکرار کنی، سه دقیقه تو اتاقت می روی و من سه دقیقه با تو حرف نمی زنم.» در اتاق را باز بگذارید و به او امر کنید که به اتاقش برود و در را ببندید. در مراجعت از اتاق با او رابطه عاطفی داشته باشید. کودک را بغل کنید و اگر رفتارش با خواهر برادر یا... خوب بود، او را تشویق کنید و جایزه بدهید.
راز شصت و هشتم:
والدین عزیز توجه کنید که توقعات منطقی و معقول از فرزند خود داشته باشید. به خصوص اگر کودکتان خیلی کوچک باشد، نمی توانید از یک کودک 2 ساله انتظار داشته باشید که در یک مهمانی شام، به مدت چند ساعت آرام و بی صدا بماند. توقعات شما از کودک تان باید متناسب با سن آنها باشد.
راز شصت و نهم:
از عبارات غیر واقعی استفاده نکنید.
چنانچه به کودک خود بگویید که در صورت اذیت کردن دوستش زمین خواهد خورد، اطمینان داشته باشید که طول عمر پذیرش صحبت های شما از جانب کودک تان طولانی نخواهد بود. اگر از عبارات واقعی استفاده نکنید، کودک شما بعد از مدتی به این نتیجه می رسد که حرف هایتان همیشه در حد مکالمه است و به این تربیت در آینده با او دچار مشکل می شوید.
راز هفتادم:
آیا فرزند شما از آمپول میترسد؟
اگر کودک از شما می پرسد که قرار است به او آمپول بزنند، طفره نروید و انکار هم نکنید. به او اطمینان بدهید واکسن قرار است از او در برابر بیماری ها محافظت کند. به او نگویید که آمپول درد ندارد. چون کودک میفهمد شما به او دروغ میگویید. صادقانه و ساده بگویید: «بله درد دارد اما فقط برای چندثانیه!» در ضمن همه این جملات را با لبخند توضیح دهید.
-
راز هفتاد و یکم:
دادن پول تو جیبی را از چه سنی آغاز کنیم.
از سنین 7-6 سالگی، مبلغ مشخصی را به عنوان پول تو جیبی برای بچه ها اختصاص دهید. این مبلغ با توجه به توان خانواده های کودکانی که در اطراف فرزند شما هستند، باید تعیین شود. منظور از این مسئله این است که کودک نباید نسبت به همکلاسی های خود مبلغ بسیار زیادتر یا کمتر پول تو جیبی بگیرد. این کار باعث احساسی حقارت یا احساس برتری بیش از حد در فرزند شما خواهد شد.
راز هفتاد و دوم:
شما باید به کودک تان گریه کردن یا ابراز احساسات را یاد دهید. اگر او اکنون ناراحتی یا عصبانیت خود را پنهان کند، در آینده نیز فردی درونگرا و گوشه گیر خواهد شد. کودکان باید یاد بگیرند که نشان دادن شادی غم و عصبانیت اشتباه نیست. به کودکتان هرگز نگویید. «همین حالا گریه ات را تمام کن!»
راز هفتاد و سوم:
هنگامی که کودک تان را با جمله ای مثبت تشویق می کنید، در ادامه آن از جمله منفی استفاده نکنید، مثلا نگویید: « تو این بار موفق شدی، اما چرا همیشه نمی توانی موفق شوی؟...» جمله اول مثبت و تحسین برانگیز است، اما جمله دوم شما تأثیر مثبت قبلی را خنثی می کند. در واقع شما در جمله دوم گله و شکایت خود را بروز می دهید و این جمله تاثیر منفی خود را روی کودک تان می گذارد و باعث کاهش اعتماد به نفس او می شود.
راز هفتاد و چهارم:
هرگز به کودک خود نگویید که خیلی تنبلی!
کودکان به هیچ وقت تنبل نیستند بلکه آنها روش انجام کارها به شیوه شما را به درستی نمی دانند. اگر شما به فرزندتان بگویید که موجودی تنبل و تن پرور است، در واقع اعتماد به نفسش را از او گرفته اید و او دیگر انگیزه ای ندارد که قدمی به پیش بردارد.
راز هفتاد و پنجم:
در اجرای قوانین و مقرراتی که برای کودک تعیین میکنید، جدی باشید.
وقتی مقرراتی را برای کودک تان تعیین میکنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید. اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندشان قوانین را نقص می کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس، حتی خود شما نباید آن را نقص کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند.