* من میترسم این دعواها (دوران نامزدی )در آینده بیشتر شود

با سلام خدمت مدیر محترم همدردی و همه اعضای درد آشنا که واقعا با راهنمایی های مفید و به جا کمک بزرگی هستید من تازه عضو این سایت شده ام ونیاز به کمک وهمفکری شما دارم 23 ساله هستم و با همسرم یک سال تفاوت سنی دارم من فوق دیپلم و همسرم لیسانس است از نظر علایق کاملا متفاوت هستیم ولی رابطه نسبتا خوبی باهم داریم در دانشگاه با هم آشنا شدیم و بعد از یک آشنایی یک ساله با دیدار های محدود باهم ازدواج کردیم والان در حال حاضر یک سال و هفت ماه است که از زندگی مشترکمان می گذرد البته هنوز نامزد هستیم همسرم مردی خوب و مهربان است اما کاملا جدی است وبه آن چیز هایی که من علاقه دارم بی توجه است بهتر بگویم از آنها متنفر است من کاملا احساسی هستم و هر وقت دلم میگیرد درد دلهایم رادر یک دفتر مینویسم عاشق نوشتن و شعر هستم ودر کل خیلی دوست دارم یک زندگی ایده آل بدون دعوا داشته باشم روابط عمومی بالایی دارم و به راحتی با اشخاص رابطه برقرار میکنم البته اخلاق های بدی هم دارم مثلا اعتماد به نفس کمی دارم زود رنج هستم و در مورد درس خواندن کمی سهل انگارم (البته یاد آوری میکنم که رشته ام فنی است )گاهی اوقات از ندانم کاری های خودم عصبی میشوم و اما مشکل من ؛
با همه خوبی های همسرم و با همه عشقی که به او دارم بیشتر مواقع دعوایمان میشود آن هم سر مسایل بی اهمیت و بعد از مدت کوتاهی همه چیز تمام میشود من میترسم این دعواها در آینده بیشتر شود و زمانی که به خانه خودمان برویم مشکلات بیشتر و دعوا های بدتری داشته باشیم مهمترین مشکلی هم که داریم این است که او نسبت به علایق من بی توجه است یا لااقل من اینطور احساس میکنم از نوشتن من خوشش نمی آید نسبت به کتابهایی که می خوانم (شعر یا رمان یا روانشناسی و...)حساسیت نشان میدهد و مدام با ناراحتی و عصبانیت تذکر میدهد که ادامه تحصیل دهم و کار مناسبی پیدا کنم گاهی بسیار جدی با من رفتار میکند و گاهی با احساس زود عصبی میشود و بعد ازاینکه ناراحتی مرا میبیند عذر خواهی میکند متاسفانه چون از بحث کردن و دعوا کردن واهمه دارم زود گریه ام میگیرد و همین خودش دلیلی میشود برای عصبانیت بیشتر او.احساس میکنم می خواهد تسلط کامل بر من داشته باشد گاهی اوقات این را از حرفهایی که میزند احساس میکنم من نمی توانم به او بفهمانم که نباید تلاش کنیم که همدیگر را عوض کنیم بلکه بایدبا همان خصوصیات یکدیگر را بپذیریم لطفا کمکم کنید تا بدانم چگونه با او رفتار کنم من هر طور که فکر کنید با او کنار می آیم فقط نمی دانم چگونه با او رفتار کنم ؟و چگونه از بروز دعواهای بیشتر جلوگیری نمایم.خواهش میکنم راهنمایی ام کنید .:203:
مدیر محترم همدردی به کمکتان نیاز دارم واز همه خواهش میکنم راهنمایی ام کنید
از اینکه پای درد دلهایم نشستید ممنونم [/size]

سلام سانیا
شما خیلی خوب مشکلاتتان را بیان کردید . من فکر نمیکنم مشکلات شما بیشتر شود و شاید کمتر هم بشود زیرا با شناختی که از یکدیگر بوجود میآورید رفته رفته میتوانید یکدیگر را درک کنید . البته همیشه هم اینطور نیست ولی از گفته های شما اینطور برمی آید که همسر منطقی داشته باشید . بهتر است از نظر اخلاقی و هدف به هم نزدیکتر شوید همانطور که شما خواسته های او را برمیآورید او هم سعی میکند که شما را بیشتر درک کند .

سلام دوست عزيز
دوران نامزدي دورانيه كه مشكلات خاص خودش و داره و دعواهاي خاص خودشو وقتي زير يك سقف مي ريد ممكنه دعواها كمتر و يا بيشتر بشه ولي ديگه به اين شكل نيست و شكل تازه ايي پيدا مي كنه .
اينكه ايشون از نوشتن بدش مي ياد به نظر من زياد مشكل افرين نيست خيلي از مردها از اين موضوع بدشون مي يايد ولي اين دليل نمي شه اينو مشكل بدوني و بخواهي روش فكر كني نهايت بهش نمي گي و مخفيانه سعي مي كني بنويسي تو كه كار بدي نمي كني يا اينكه ازش بپرس چرا بدش مي ياد شايد دوست نداره كه جلوي اون بنويسي و مي گه جلوي من ننويس اينجوري مشكلت هم حل مي شه( البته مشكل كه نيست )
و دوم : اگه بهت مي گه درس بخون خب به خاطر خودت مي گه و خيلي خوبه كه اينقدر ترقيبت مي كنه كه درس بخوني و كار پيدا كني

سلام سانيا
من هم مرد هستم ولي احساساتيم و رفتارهاي شما عينا با من است ولي همسر كه خانمي منسجم و متكي به اعتماد است بسيار مي‌داند. اول نامزديهايمان بسيار با او دعوا داشتم كه بي احساسي ولي دعواهايمان به جاي نرسيد.
متوجه شدم كه در دوران نامزدي نمي‌توان تغيير حاصل كرد ولي اگر وارد يك سقف كه شديد
اين دعواها اختلاف سلايق است كه به تعديل خواهد رسيد ولي بايد حرمت شكني نشود داد و بيدادها و كارهاي ديگر
شما در اين اختلاف سلايق بايد سنجيده رفتار كنيد تا تعديل گرديد.
مطمئن باشيد كه شما به دعواهاي بالاتر كشيده مي‌شويد هنگامي كه هر دوي شما كم طاقت باشيد
برادرتان وم

سلام به همه شما خوبان همراه حرفهای شما تاثیر خوبی داشت آرزوی عزیز به خاطر دلگرمی که من داده اید ممنونم هنرمنددلسوز شما درست می گویید همسرم بسیار منطقی است من با تذکرات به جا و منطقی او مشکلی ندارم با رفتار همراه با عصبانیت او مشکل دارم او فکر میکند اگر با ملایمت با من حرف بزند به سخنانش اهمیت نمی دهم را چاره چیست ؟آقای وم همسر من شاید همسری شبیه به همسر شما را طالب است چگونه به او بگویم که نمی توانم همان شخصیتی را داشته باشم که او می خواهد؟در آخر به خاطر همه چیز ممنونم

سلام saina،
:43:
دوران نامزدی دورانیه که به فرد کمک می کنه تا بتونه از طرف مقابل خود شناخت بیشتری بدست بیاره ...
بنابراین در این مدت باید سعی کرد تا اونجا که امکان داره تفاوتهای شخصیتی همدیگه رو از هم باز شناخت و به این نکته پی برد که ظرفیت طرفین در درک متقابل و تفاهم با یکدیگر چقدره ...
همونطور که می دونی تفاهم همیشه در کنار اومدن و پذیرفتن یه سری از رفتارها نیست بلکه طرفین باید بتونن به علایق ، نیازها و ویژگیهای روحی و شخصیتی همدیگه احترام بزارن ...
.....
فکر می کنم چیزی که تو رو عصبی و نگران کرده اینه که حس می کنی نامزدت می خواد تو رو تغییر بده و به همین خاطر احساس می کنی تو رو یه جور دیگه می خواد نه اینجوری که هستی و ...
آیا تا حالا در مورد این احساست با او صحبت کردی ؟ و اگر قبلا در این مورد حرف زدین نظرش چی بوده ؟
.........
ضمنا از اینکه علایق و مشغولیات همسرت چیه چیزی نگفتی و از اینکه تو هم آیا اونها رو دوست داری یا نه ؟
از علایق مشترکتون هم چیزی نگفتی ؟
آیا تا حالا بهش گفتی که چقدر دوست داری او به نوشته هات و چیزهایی که دوست داری علاقه نشون بده ؟

شاید بهتر باشه ابتدا روی چیزهایی که با هم اشتراک نظر دارید سرمایه گذاری کنی ...

ضمنا توصیه می کنم حتما موضوعات و مباحث مطرح شده در بخش های
"مطالب و مقالات مربوط به ازدواج " و " تالار مشاور خانواده " بویژه " آنچه زنان و شوهران از یکدیگر انتظار دارند " رو مرور کنی .

موفق باشی .
:203:

سلام sania جان
من متاهل نیستم که با تجربه ی خودم بهتون کمک کنم ولی فقط میخواستم این رو بگم که ما ازدواج میکنیم که به تکامل برسیم که پیشرفت کنیم پس اینطور درست نیست که بگیم می خوایم تغییر نکنیم ...
موفق باشی و خوشبخت دوست خوبم ..

خب سانيا جان سعي كن بهش نشون بدي كه اگه با ملايمت حرف بزنه بيشتر حرفش و مي خوني من خودم بعضي اوقات اينكارو مي كنم وقتي شوهرم خيلي جدي و بد اخلاق حرف مي زنه بهش مي گم حالا يك لبخند بزن وقتي مي زنه مي گم خب حالا شد مي دوم مي رم كاري كه گفته انجام مي دم شما هم مي تونيد بهش نشون بديد كه اگر با ملايمت حرف بزنه تاثير بيشتر داره نه اينكه مستقيم بهش بگيد نه چون هيچ فايده اي نداره ولي توي عمل بهش نشون بديد يك جورايي مثل كاري كه من انجام مي دم حالا متناسب با حرفهاي خودتون