سلام
شاید بارها شنیدهایم و خواندهایم که زن و شوهر رازدار هم باشند و یکی از عوامل مهم استحکام خانه و خانواده، رازداری است. امّا در نگاه اول ممکن است اینطور به نظر برسد که ما رازی در زندگی نداریم که بخواهیم آن را کتمان کنیم و از افشای آن پرهیز کنیم. چنین تصوری غالباً از این رو ایجاد میشود که مصادیق رازداری را در حیطه روابط خانواده نمیدانیم و ناخواسته و علیرغم میل باطنی، این صفت ارزشمند را در زندگی خود بکار نمیبریم. ما به دو نمونه از مصادیق رازداری در خانواده اشاره میکنیم:
1-افشا نکردن و عدم بیان عیب همسر:
به طور قطع همه ما معایب و نقاط ضعفی داریم و طبع اولیه بیشتر ما این است که تمایلی نداریم دیگران از عیوب ما آگاه شوند و حتی در صورت چنین رخدادی رنجیده و آزرده خاطر میشویم. اولین مصادیق رازداری این است که اگر از اعضای خانواده خود عیب و ضعف آشکاری سراغ دارید آن را برای دیگران آشکار و افشا نکنید. اگر شوهر شما زیاد میخوابد و تنبل است اگر فرزند شما شبادراری دارد، اگر همسر شما وسواس دارد و از سوسک میترسد و... این را با کسی در میان نگذارید.
اینکه گفته میشود باید متخلق به اخلاق الهی بوده به خاطر چیزی است که خدا از ما میخواهد و این یعنی صفات خداوند را وارد زندگی کردن. یعنی اگر از عیب کسی آگاه و باخبر هستم آن را کتمان کنم واز چشم دیگران بپوشانم.نکتۀ دیگر این که خداوند در سوره بقره« زن و شوهر را به لباس برای هم تشبیه میکند و یکی از مهمترین ویژگیهای لباس این است که اگر در بدن ما عیب و نقصی است لباس آن را میپوشاند. از خود بپرسیم آیا با کسی از ضعف و عیب همسر خود صحبت کردهایم؟
2-عدم بیان مسائل خصوصی و درون خانوادگی:
گاهی آن چه انجام میدهیم عیب و ضعفی نیست امّا جداً تمایل نداریم کسی از آن باخبر شود. واقعاً چه لزومی دارد که دیگران از کوچکترین رفت و آمدها و حرکتهای ما باخبر شوند. یک استثنا در یک مورد بیان ضعفها و عیبها و مسایل خصوصی دیگران مشکلی ندارد و حتی گاهی وظیفه است و آن در مقام مشورت است که شما میخواهید برای کمک به دیگری و زندگیتان از یک مشاور آگاه راهکار بگیرید. منتها دقت کنید که یک مشاور خوب،دارای ویژگیهای خاصی چون رازداری است و تمام اطرافیان ما نمیتوانند ویژگیهای یک مشاور خوب را داشته باشند.