نوشته اصلی توسط tarane.h
سلام دوستان
با عرض سلام
این تاپیک را باز کردم چون فکر می کنم پاسخ هایی که در بعضی تاپیک ها می دیدم نیاز به اصلاح داره.
من چندتا از تاپیک های مربوط به اختلافات زناشویی را خوندم که یکی از طرفین به شدت در رابطه اسیب دیده بود و طرف مقابل همچنان به رفتار نادرستش و بی عدالتی ها ادامه می داد.
ولی دوستان در پاسخ تنها فرد اسیب دیده را تشویق به محبت و ابراز علاقه و تغییر در رفتار دعوت می کردند.
از این جمله ای که نوشتی مشخص میشه همین فرد اسیب دیده به تالار مراجعه کرده نه اون کسی که اشتباه کرده
خوب این شخص آسیب دیده اگر می خواست و تصمیم داشت که طلاق بگیره نمیو مد اینجا مشاوره بگیره که آیا تصمیم درست هست یا نه پس یعنی هنوز تصمیم قطعی نگرفته هست و تردید داره
راه حل طلاق را بدترین راه و زندگی بعد از طلاق را خیلی سیاه و سخت تر از زندگی مشترک عذاب اور می دونستند.
فکر می کنم این طرز فکر کسانی هست که دقیقا توی این شرایط هستند و احساساتشون رو دقیق و درست بیان می کنند و گرنه من خودم به شخصه ندیدم مشاوران تالار جای شخصی تصمیم بگیرند که ایا به زندگی مشترک ادامه بده یا نه طلاق بگیر
البته من هم مثل همه دوستان موافقم که طلاق اخرین راه حله و برای چنین تصمیمی باید مسائل زیادی بررسی بشه ولی این اخرین راه حل در مواردی خیلی بهتر از ادامه زندگیه.
در مواردی که طرفین اشتباهاتی کردند و با تغییر در رفتار میشه زنگی را بهتر کرد طلاق پیشنهاد مناسبی نیست ولی چرا وقتی میبینیم که یکی از زوج ها هیچ پایبندی به ازدواج نداره هم طلاق را اشتباه می دونید؟
کسی فکرنکنم گفته باشه طلاق اشتباه هست حتی خدا هم با اینکه طلاق را بد عنوان کرده ولی اون رو حلال کرده تا اونجایی که من هم توی این انجمن و مسائل افراد مطالعه کردم و یا نظر هم دادم با در نظر گرفتن شرایط توصیه شده که اگر تصمیم به طلاق دارید شرایط رو برای خودتون ایجاد کنید وتا کمترین آسیب رو ببینید
طلاق هم راه حلی هست راه حلی که مثل بقیه راه حل ها باید ابتدا اون رو سنجید بررسی اش کرد و بعد انتخابش کرد نه اینکه با کوچکترین مسئله ایجاد شده اصل قضیه را پاک کرد
این درسته که ما نمی تونید طلاق را قاطعانه به مخاطبی که شناخت دقیقی نداریم پیشنهاد کنیم ولی باید گزینه طلاق را هم به عنوان یکی از انتخابها و راه حل ها برای مخاطب قراربدیم.
اینکه دائما از نگاه تلخ جامعه به طلاق بگیم و فرد را از طلاق برحذر کنیم یعنی فرد را محکوم به اسارت دونستیم و فکر می کنیم هیچوقت فرصت جبران اشتباهش را در انتخاب همسر نداره.
مسئله دیگه ای که زیاد دیدم اینه که فرد قربانی که دائما در حقش بی عدالتی میشه را مقصر می دونیم که کاستی از توه که این شرایط بوجود اومده.(به خصوص در موارد خیانت.)
کسی اینجا شخصی رو مقصر نمی دونه اصلا در این تالار من تا حالا برنخوردم به اینکه کسی به دنبال پیدا کردن مقصر باشه؟!
بلکه همه سعی و تلاش می کنند علت مشکل را پیدا کرده تا اون مشکل رفع بشه
مسلما دختر و پسری که با هم یه روزی ازدواج کرده اند همدیگر را دوست داشته اند و علاقه ای بینشون بوده یعنی اون دختر بهترین برای پسر بوده و پسر هم بهترین برای دختر در اون شرایط
ولی بعد از گذشتن مدتی این به مشکل برخورده اند حالا اعتیاد- خیانت- دست بزن- دخالت های خانواده ها- همه این ها بعد از ازدواج ایجاد شده و یا بعد از عقد که در دوران نامزدی بیشترین سفارش این هست که دقیق بررسی کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید نه از روی احساس
وقتی زندگی مشترک شروع می شود و کم کم مشکلات نمودار می شوند اینجاست که اگر بدون حل مشکل زن و شوهر از هم جدا بشوند درسته که طلاق ایجاد شده و هر کدوم می توانند به راحتی زندگی جدیدی رو شروع کنند ولی چون مشکل اصلی حل نشده دوباره برای هرکدام امکان به وجود آمدن مشکل پیش می آید
آیا این دیدگاه و اینگونه قضاوت کردن عادلانه است؟