-
❣ راز خوشبختی همسران ❣
بسم الله الرحمن الرحیم
شوهردارى
خانواده کوچکترین شکل یک جامعه است که از دو رکن زن و شوهر تشکیل شده است.
اگر این دو رکن، آرامش درونى و روحى داشته باشند، خانواده محلّى امن براى زندگى و تربیت کودکان خواهد بود.
اگر هر کدام به وظایف شرعى و عرفى خود عمل کنند و فداکارى، ایثار و گذشت داشته باشند ؛ با صفاترین کانون خانواده را خواهند داشت.
زن به وسیله قدرتى که خداوند در وجودش قرار داده است مىتواند از طریق نفوذ در قلب مرد و محبّت به او به زندگى آرامش دهد. او مىتواند بهترین مونس و غمخوار مرد باشد تا مرد در کنار او آرام گیرد و اندوه و ناگوارى زندگى را از یاد ببرد.
یک زن خوب، کسى است که با کلام و یا رفتار حسابشدهاش همراه با دلسوزى و عشق، قلب مرد را تسخیر و همفکرى و غمخوارى خویش را در عمل نشان دهد.
بهترین هنر زن این است که بتواند خواسته هاى مشروع همسرش را در نوع رفتار، غذا، لباس، مهماندارى و استراحت برآورده سازد.
شوهردارى در احادیث
قال رسولاللّه صلىاللهعلیهوآله:
«جِهادُالْمَرْاَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ»
«جهاد زن نیکو شوهردارى است.»
پیامها:
1ـ کار زنان (شوهردارى) جهاد است.
2ـ زنان نیز از ثواب جهاد برخوردار هستند.
3ـ زمانى از آن همه ثواب برخوردار هستند که خوب شوهردارى کنند.
4ـ کلمه «حُسن» که در روایت آمده به این معنى است که شوهردارى یک مسؤولیّت سخت و سنگین است.
زن باید باورش شود اسلام آن قدر وظیفه شوهردارى را مهّم مىداند که هیچ ثواب و پاداشى به آن نمىرسد.
فَضَّلَاللّهُالُْمجاهِ دینَ عَلَىالْقاعِدینَ اَجْرا عَظیما
اَلَّذینَ امنُوا و هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبیلِاللّهِ بِاَمْوالِهِم وَ اَنْفُسِهِم اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللّهِ وَ اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ
«آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خداوند جهاد نمودند با اموال و جان، در نزد خدا بزرگترین درجه و مقام را دارند و آنهایند رستگاران.»
و پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرمایند:
«اَحَبُالاَعْمالِ اِلَىاللّهِ، اَلصَّلوة لِوَقتها ثمَّ بِرُّ الْوالِدَیْن، ثُّمَ الْجَهادُ فى سَبیلِاللّهِ»
«بهترین کارها نزد خداوند نماز در وقت، نیکى به پدر و مادر و جهاد در راه خداوند است.»
و حضرت على علیهالسلام فرمودهاند:
«فَاِنَّ الْجِهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِالْجَنَّةِ»
«جهاد درى است از درهاى بهشت.»
و امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«اَلْجهادُ اَفْضَلَ الاَشْیاءِ بَعْدَ الْفَرائِض»
«جهاد بالاترین چیزها بعد از واجبات است.»
همان طور که بیان شد جهاد در راه خدا از اهمیّت و ارزش خاصّى برخوردار است و اسلام شوهر دارى را در ردیف جهاد فى سبیل اللّه معرّفى مى کند که ارزش و عظمت کار زنان در خانه شوهر را مى رساند.
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند:
«مَهَنَّهُاِحْداکُنَّ فِى بَیْتِها تُدْرَکُ جِهادَالُْمجاهِدینَ اِنْشاءَاللّهِ
«اى زنان، هر یک از شما با اشتغال در خانه خویش خوب شوهردارى کنید ؛ اگر خدا خواهد ثواب مجاهدین و سربازان اسلام را خواهید یافت.»
مؤلف : حجت الاسلام ابراهیم خرمی مشکانی
کتابخانه الکترونیک کتابراه
-
این زن از کارمندان خداست
مردى به پیامبر (ص) عرضه داشت:
همسرى دارم که چون وارد خانه مى شوم به استقبالم مىآید و هنگام بیرون رفتن بدرقه ام مىکند و چون مرا غصّه دار ببیند مى گوید: چرا ناراحتى؟ اگر به خاطر روزى است که دیگرى (خداوند) عهده دار است و اگر به خاطر آخرت است، خدا غصّه ات را زیاد کند.
پیامبر (ص) فرمودند: همانا خداوند کارمندانى دارد که این زن نیز از کارمندان خداست، براى او نیمى از اجر شهید است.
پیام حدیث:
1ـ این زن به قدرى به شوهرش نیکى نموده که مرد او خدمت پیامبر (ص) آمده و از او تعریف مى کند و کمتر مردى مى شود در اجتماع تعریف از همسرش کند.
2ـ مردان باید انصاف داشته باشند، وقتى نیکى و خوبى از همسرشان دیدند، قدردانى کنند.
3ـ پیامبر (ص) مى فرماید: «خداوند کارمندانى دارد، لذا کارمندى استخدام مى شود که از جهت اخلاقى، روحى و اجتماعى درست و سالم و پاک باشد و خداوند خواص را بر مى گزیند و استخدام مىکند.
4ـ در حدیث آمده: چنانچه زن مسؤولیت خود را که شوهردارى است به طور احسن انجام دهد از همان خواص است که خداوند آن را مى پذیرد.
5ـ در برابر کار آنان بهترین اجرت و حقوق که ثواب نیمى از پاداش شهید در راه خداست ؛ براى آنها در نظر گرفته است.
پیامبر اکرم (ص) مىفرماید:
«اَیُّما اِمْرَاَةٍ خَدَمَتْ زَوْجَها سَبْعَةَ اَیّامٍ اَغْلَقَاللّهُ عَنْها سَبْعَةَ ابْوابِالنّارِ وَ فَتَحَ لَها ثَمانِیَةَ اَبْوابِالْجَنَّةِ تَدْخَل مِنْ اَیُّها شاءَتْ»
«هر زنى که براى شوهرش تا هفت روز خدمت کند خداوند درِ جهنم را به روى او مى بندد و هشت درِ بهشت را به روى او مى گشاید تا از هر درى که مى خواهد وارد شود.»
و نیز از پیامبراکرم (ص) نقل شده:
«ما مِنْ اِمْرَاَةٍ تَسْقى زَوْجَها شَرْبَةَ مِنْ ماءٍ اِلاّ کانَ خَیْرا لَها مِنْ عِبادَةِ سِنَةٍ صِیامِ نَهارِها وَ قِیامِ لَیْلِها وَ یَبْنَىاللّهُ لَها بِکُلِّ شَرْبَةٍ تَسْقى زَوْجَها مَدینَةً فِىالْجَنَّةِ وَ غُفِرَ لَها سِتّینَ خَطیئَة»
«زنى که به شوهرش شربت آبى دهد ؛ پاداش عبادت یک ساله براى اوست، که تمام آن یک سال را شبها در عبادت و روزها در روزه باشد و در عوض هر یک شربت آبى که به شوهر دهد براى او شهرى در بهشت بنا شود و شصت گناه او آمرزیده شود.»
-
زن مدیر خانه است
هر مجموعه اى که بتوان آن را جامعه نامید چه کوچک مثل خانواده و چه بزرگ مثل افراد یک ملت، نیازمند مدیرى توانا، با درایت و سیاست است.
یک مدیر توانا مى تواند با درایت خویش و با به کارگیرى افراد جامعه و با کوشش و فعالیّت بى دریغ، باعث کاهش مشکلات جامعه و پیروزى و موفّقیّت در زمینه هاى گوناگون شود.
مدیر به عنوان یک فرمانده مى تواند با برنامه ریزى هاى خوب و به موقع خود جامعه را از افتادن در مشکلات گوناگون اقتصادى، سیاسى، فرهنگى، تربیتى و ... مصون دارد. زن در خانه شوهر نقش کلیدى دارد زیرا که مدیریت خانواده با زن است. زن با مدیریت به موقع و خوب خود آرامش، نظم، امنیّت و ثبات را براى زندگى شوهر به ارمغان مى آورد. تمام سعادتها و شقاوتها به دست زن است.
زن مى تواند با برنامه ریزى و درایت، شوهر و همچنین فرزندان خویش را از خطرهاى گوناگون محفوظ دارد.
چنانچه مرد از نظر مدیریّتى، تأمین هزینه، تعهّد کارهاى اجرائى، سرپرستى و دفاع از حوزه خانواده را بر عهده دارد و «الرّجالُ قوّامونَ عَلَىالنّساء» گواه آن است و سیره رایج بین مسلمین نیز آن را تأیید مى کند ؛ زن نیز مدیریّت تأمین خانه و تعهد کارهاى داخلى خانه و دفاع از اموال و ثروت و آبرو و حیثیّت شوهر و نیز تربیت فرزندان را بر عهده دارد.
گفته پیامبر (ص) مدیریت زن را در امر خانه دارى تأیید مىکند:
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
آ
«کُلُّ نَفْسٍ مِنْ بَنى ادَمَ سَیِّدٌ، فَالرَّجُلُ سَیِّدُ۵ اَهْلِهِ وَاْلمَرْاَةُ سَیِّدَةُ بَیْتِها»
«هر فردى از آدمیزاد رئیس است، مرد در امر خانواده و زن در امر خانه دارى ریاست دارد.»
-
حقوق شوهر
وقتى زن قدم در خانه شوهر مى گذارد و زندگى را آغاز مى کند ؛ مسؤولیت هاى مهمّى را که اسلام بر دوش او نهاده باید بر عهده بگیرد. مهمترین وظایف زن در خانه شوهر عبارتند از:
1ـ اطاعت و فرمانبردارى 4ـ تشریک
2ـ امانت دارى 5ـ مهر و محبّت
3ـ تمکین
1) اطاعت و فرمانبردارى
در واقع اوّلین وظیفه اى که زن به عهده دارد اطاعت و فرمان بردارى از دستورات شوهر است که انجام این کار سبب دلگرمى بیشتر شوهر و باعث صفا و رونق زندگى و شخصیت بخشیدن به شوهر است.
البته اطاعت و پیروى از دستورات شوهر تا موقعى جایز است که امر و نهى او در چارچوب دین مقدس اسلام باشد. چنانچه زن دانست فرمان شوهر خلاف شرع است، نباید اطاعت کند، بلکه باید به مخالفت با او برخیزد و مانع شود.
مردانى هستند که اقدام به گناه و معصیت مى کنند و انتظار دارند زنان شان از دستورات آنان پیروى کنند مثل آن که دوستان ناباب را به خانه دعوت مى کنند و بساط عیش و نوش (قمار بازى، شراب خوارى، مواد مخدر و...) بر پا مى دارند و نیز بعضى مردان بى غیرت به همسران خود توصیه مى کنند که بدحجاب یا بى حجاب وارد کوچه و خیابان شوند و از این عمل لذّت مى برند.
آیا در چنین مواردى زن باید از دستورات شوهر اطاعت کند!؟
خیر، نه تنها وظیفه زن اطاعت شوهر نیست بلکه باید بر خلاف فرمان شوهر عمل کند و با استفاده از روش هاى درست و منطقى، او را متنبّه کند. در صورتى که زن نسبت به این امر بى تفاوت بود و نسبت به اعمال ناشایست شوهر از خود واکنشى نشان نداد و در انجام گناه از شوهر اطاعت کرد شریک جرم او محسوب مى شود.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام مى فرماید:
«اَلرّضى بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فیه مَعَهُمْ»
«کسى که به کار گروهى راضى باشد مانند آن است که با ایشان در آن کار همراه بوده.»
و نیز حضرت على علیهالسلام مىفرماید:
«مَنِاسْتَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ»
«کسى که نیکو شمارد عمل زشتى را، در آن عمل زشت شریک مىباشد.»
-
اینک به روایاتى که اهمیّت و اثرات اطاعت و پیروى از شوهر را گوشزد مىنماید، اشاره مىنماییم:
روایات
قال النّبى (ص) :
«اَفْضَلُ اَعمالِالنِّساءِ طاعَهُالزَّوجِ»
«بهترین کارهاى زنان اطاعت از شوهران شان است.»
امام ششم حضرت جعفر بن محمد الصادق علیه السلام مى فرماید:
«اِذا صَلَّتِالمَرْاَةُ خَمْسَها وَ صامَتْ شَهْرَها وَ حَجَّتْ بَیْتَ رَبِّها وَ اَطاعَتْ زَوْجَها وَ عَرِفَتْ حَقَّ عَلِىٌّ علیهالسلام فَلتَدْخُلَ مِنْ اَىِّ اَبْوابِالْجَنََّةِ شائَتْ»
«زنى که نماز هاى پنجگانه خود را به جا آورد و ماه رمضان را روزه بگیرد و حج خانه خدا را انجام دهد و از شوهرش نیز اطاعت کند و به حق حضرت على علیه السلام آگاه باشد، از هر درى از درهاى بهشت که خواست وارد شود.»
و نیز آن حضرت علیه السلام مى فرماید:
«سَعیدَةٌ سَعیدَةٌ اِمْرَاَةٌ تُکْرِمُ زَوْجَها وَ لا تُؤذیه وَ تُطیعُهُ فى جَمیعِ اَحْوالِهِ»
«سعادت و خوشبخت است زنى که شوهرش را مورد احترام قرار دهد و در همه احوال مطیع و فرمانبردار او باشد.»
امام باقر علیهالسلام مىفرماید:
جاءَتْ اِمْرَاَةٌ اِلَى النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله فَقالَتْ: یا رَسُولَاللّهِ؛ ما حَقُالزَّوجِ عَلَى الْمَرْءَةِ؟
فَقالَ لَها: «اَنْ تُطیعَهُ وَ لا تُعْصِیَهُ وَ لا تَتَصَدَّقُ مِنْ بَیْتُها اِلاّ بِشَىءٍ بِاِذْنِهِ وَ لا تَصُومَ تَطَوُّعا اِلاّ بِاِذْنِهِ ... فَاِنْ خَرَجَتْ بِغَیْرِ اِذْنِهِ لَعَنَتْها مَلائِکَةُ السَّماءِ وَ مَلائِکَهُالاَرضِ وَ مَلائِکَهُالْغَضَبِ وَ مَلائِکَهُالرَّحْمَةِ حَتّى تَرْجِعَ اِلى بَیْتِها»
زنى خدمت پیامبر (ص) مشرف شد و گفت: یا رسولاللّه ؛
مرد چه حقّى بر همسرش دارد؟
پیامبر (ص) فرمودند: «اینکه از او اطاعت کند و نافرمانى نکند و بدون اجازه او از خانه اش تصدّق ندهد و بدون اجازه او روزه مستحبى نگیرد ... و چنانچه از خانه شوهر بدون اجازه اش خارج شود، تمام فرشتگان آسمان و زمین و ملائکه غضب و رحمت، آن زن را لعنت مىکنند تا به خانه برگردد.
پیامبر صلى الله علیه و آله مى فرماید:
«ثَلاثَةٌ لا تَمَسُّهُمُالنّارُ ... الْمَرْاَهُالْمُطیعَةُ لِزَوْجِها...»
«آتش جهنم به سه کس نخواهد رسید: ...(از آنهاست زنى که) مطیع و فرمانبردار شوهر باشد.»
و از آن حضرت (ص) است:
«اَیُّما اِمْرَاَةٍ خَرَجَتْ مِنْ بَیْتِها بغَیْرِ اِذْنِ زَوْجِها فَلا نَفَقَةَ لَها حَتّى تَرْجِعَ»
«هر زنى که بدون اجازه شوهرش از منزل خارج شود، نفقه او بر شوهرش واجب نیست تا آنکه باز گردد.»
قال رسول اللّه صلىالله علیه و آله:
«کُلُامْرَاَةٍ صالِحَةٍ عَبَدَتْ رَبَّها وَاَدَّتْ فَرْضَها وَ اَطاعَتْ زَوْجَها دَخَلَتِالْجَنَّةَ»
«هر زن شایسته اى که خدا را عبادت کند، واجبات را اداء نماید و از شوهر فرمان برد، وارد بهشت مىشود.»
و نیز از پیامبر (ص) است:
«ما مِنْ اِمْرَاَةٍ صَلَّتْ صَلوتَها وَ لَزِمَتْ بَیْتَها وَ اَطاعَتْ زَوْجَها اِلاّ غَفَرَاللّهُ لَها ذُنُوبَها ما قَدَّمَتْ وَ اَخَّرَتْ»
«هر زنى که نماز بگزارد و بدون نیاز از خانه بیرون نرود و از شوهر اطاعت کند ؛ خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را بیامرزد.»
قال رسولاللّه (ص)
«اِثْنانِ لا تُجاوِزُ صَلاتُهُما رُؤُسَهُما ... وَامْرَاَةٌ عَصَتْ زَوْجَها حَتّى تَرْجِعَ»
«دو گروه هستند که نمازشان از سرشان بالاتر نمىرود (ارزشى ندارد) که یکى از آن دو گروه ؛ زنى است که شوهر خود را نافرمانى کرده باشد تا باز گردد.»
پیامبر اسلام (ص) مىفرماید:
«اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشَرارِ نِساءِکُمْ؟ ... لا تَسْمَعُ قُوْلَهُ وَ لا تُطیعُ اَمرَهُ»
«آیا خبر نکنم شما را به بدترین زنانتان؟... زنى است که حرف شنو مردش نیست و دستورش را اطاعت نمىکند.»
قال الصادق علیه السلام:
«اِنَّ قَوْما اَتَوْا رَسُولَاللّهِ صلىاللهعلیهوآله فَقالُوا: یا رَسُولَاللّهِ اِنّا رَاَیْنا اُناسا یَسْجُدُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ، فَقالَ رَسُولُاللّه صلىاللهعلیهوآله: لَوْ کُنْتُ آمِرُوا اَحَدا اَنْ یَسْجُدَ لاَحَدٍ لَاَمَرْتُ المَرْءَةَ اَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِها»
«جمعى در محضر رسول اللّه صلى اللهعلیه وآله آمدند و گفتند: ما دیدیم بعضى انسانها بر بعضى دیگر سجده مى کنند. پیامبر صلى اللهعلیه و آله فرمودند: اگر بنا بود که دستور دهم تا کسى در برابر دیگرى سجده کند، دستور مىدادم تا زنان بر شوهران خود سجده کنند.»
-
اجازه فاطمه با على علیه السلام است
یهود مدینه که در همسایگى حضرت فاطمه (س) بودند مجلس عروسى داشتند، نزد پیامبر (ص) آمدند و از حضرت تقاضا کردند تا به خاطر حقّ همسایگى، اجازه دهد دخترش فاطمه (س) به مجلس آنها آید و مجلس آنها را رونق و صفا بخشد.
پیامبراکرم (ص) فرمودند: «فاطمه همسر و زن على بن ابیطالب است و در اختیار اوست.» به این معنى که باید على علیه السلام به او اجازه دهد.
به واسطه اطاعت از شوهرت ...
در زمان رسولاکرم (ص) مردى از انصار براى رفع نیازمندیهاى خود قصد داشت به خارج از شهر مسافرت کند. موقع رفتن با عیال خود عهد بست و از همسرش قول گرفت که از منزل بیرون نرود تا او از سفر برگردد. او رفت و زن هم با همان پیمان ملتزم کارهاى منزل بود و به هیچ وجه حتّى براى رفع نیازمندی هایش از خانه بیرون نرفت تا اینکه پدرش مریض شد. شوق دیدار پدر و اطلاع از حال او وادارش کرد که از پدر عیادت کند امّا طبق قولى که داده بود نتوانست از خانه بیرون رود ؛ به ناچار شخصى را نزد رسول خدا فرستاد و عرض کرد: شوهرم با من چنین عهد و پیمانى بسته ولى حالا پدرم مریض است، آیا اجازه مى فرمایید که به عیادت وى بروم؟
رسول خدا (ص) فرمود: هرگز اجازه نمى دهم، بر قول و پیمانت وفادار باش و از خانه ات خارج نشو. آن زن حسب الامر نبىّ اکرم (ص) در خانه نشست و به عیادت پدر نرفت تا اینکه بعد از چند روز مریضى پدر شدّت پیدا کرد و پیرمرد از دنیا رفت. زن خیلى ناراحت شد. اکنون مى بایست به تشییع جنازه حاضر شود امّا باز هم به یاد پیمان با شوهر و اطاعت از فرمان او افتاد و با خود فکر کرد که آیا در چنین صورتى پیمان شکستن گناه است؟
کسى را براى کسب تکلیف به نزد پیامبر فرستاد که پدرم مرده، آیا اجازه مى فرمایید به تشییع جنازه او بروم؟
پیامبر (ص) فرمودند: نه اجازه نمى دهم، در خانه ات باش و از دستور شوهرت اطاعت کن.
سپس رسول خدا شخصى را به نزد او فرستاد که خداوند به واسطه اطاعت از شوهرت، تو و پدرت را آمرزید.
-
هرگز مخالفت با تو نکردم
حضرت فاطمه (س) درآن لحظات آخر عمرش در هنگام مرگ به شوهرش حضرت على علیهالسلام فرمودند:
«یَابْنَ عَمّ! ما عَهدتنى کاذِبَةً وَ لا خائِنَةً وَ لا خالَفتک مُنْذُ عاشِرَتى»
«اى پسر عمو! هیچ گاه دروغ و خیانتى در زندگى از من ندیدى و از وقتى که با من معاشرت کردى هرگز مخالفت با دستورات تو نکردم (مطیع دستورات شوهر بودم).»
یا على! من نیز مطیع و فرمانبردار تو هستم
با بسترى شدن حضرت زهرا (س) ابوبکر و عمر درصدد برآمدند از نزدیک به دیدن فاطمه (س) بروند و رضایت او را جلب کنند، امّا هر بار بدین منظور به خانه آن حضرت مى آمدند ؛ اجازه ورود و ملاقات به آنها نمى داد.
ابوبکر قسمخورد تا رضایت فاطمه (س) را جلب نکند زیر سقف و سایه اى نرود. عمر به نزد على علیه السلام آمد و گفت:
ابابکر پیرمرد رقیق القلب و دل نازکى است و سابقه رفاقت و همراهى پیامبر را در غار دارد و یار غار آن حضرت است و ما چند بار آمده ایم تا از فاطمه اجازه بگیریم و به عیادتش برویم و او را از خود راضى کنیم، امّا اجازه ملاقات به ما نداده است و این کار به دست توست که وساطت کنى و از اواجازه بگیرى.
حضرت على علیه السلام به نزد همسرش آمد و گفت: اى دختر رسول، تو خود وضع این دو نفر را مىدانى و چند بار است که براى ملاقات تو آمدهاند و اجازه ورود نداده اى، اکنون از من خواسته اند تا وساطت کنم.
فاطمه (س) فرمود: به خدا قسم اجازه ورود به آنها نمى دهم و سخنى با آنان نخواهم گفت تا پدرم را دیدار کنم و شکایت آنان را براى پدرم نقل کنم.
على علیه السلام فرمود: آخر من انجام این کار را بر عهده گرفته ام.
فاطمه علیه السلام فرمود: حال که چنین است خانه، خانه توست و من نیز مطیع و فرمان بردار تو هستم، هر گونه صلاح مى دانى انجام بده.
گوش به فرمان شوهرم مى دهم
وقتى به خانه على علیه السلام حمله نمودند و او را دستگیر کرده و براى بیعت به سقیفه بردند، دراین حین، حضرت فاطمه علیها السلام بیرون آمد و خود را به ابى بکر رسانید و فرمود: اى ابابکر، مى خواهى مرا و بچه هایم را بى سرپرست کنى؟ به خدا قسم اگر از وى دست برندارى گیسوانم را پریشان و گریبان چاک زده بر سر قبر پدرم مى روم و به درگاه خدا شکایت مى کنم ... به دنبال آن دست حسنین را گرفت و به همین منظور از خانه خارج شد.
على علیهالسلام در این وقت به سلمان فرمود :
اى سلمان دختر پیامبر (ص) را دریاب که مى بینم سرزمین مدینه به جنبش آمده ... سلمان خود را با عجله به فاطمه علیها السلام رسانید و عرض کرد: اى دختر محمد (ص) ، خدا پدرت را به عنوان رحمت بر جهانیان مبعوث فرمود، بازگرد.
فاطمه (س) فرمود: اینها مىخواهند على علیه السلام را بکشند و ما را برکشتن او صبرى نیست، بگذار تا بروم و آنان را نفرین کنم.
سلمان عرض کرد: من ترس آن را دارم که سرزمین مدینه اهلش را فرو برد. على علیه السلام مرا به نزد تو فرستاده و گفته است که شما به خانه بازگردید.
فاطمه (س) تا این سخن را شنید فرمود: اکنون که شوهرم دستور داده است من بر مى گردم و صبر مى کنم و گوش به فرمان شوهرم مى دهم و اطاعت مىکنم.
حضرت زهرا (س) دقّت داشت که در حسّاس ترین و بحرانى ترین مواقع زندگى اش از دستورات شوهر اطاعت نماید و سرپیچى نکند.
این نکته از بهترین درسهاى عملى است که آن بانوى بزرگوار به زنان شوهردار آموخت.
امید است زنان مسلمان با تأسّى به آن حضرت، بهخصوص در فرمان بردارى از شوهر خود، داراى کانون خانواده اى با صفا و گرم و شیرین باشند.