آقای لرد حامد عزیز سلام.
بله بالاخره کسی پیدا شد که دلش به حال مدیر همدردی بسوزه.
مطالبتون واقعاً عالی بود. دسستون درد نکنه. در قالب طنز ولی واقعی.
آقای لرد حامد عزیز سلام.
بله بالاخره کسی پیدا شد که دلش به حال مدیر همدردی بسوزه.
مطالبتون واقعاً عالی بود. دسستون درد نکنه. در قالب طنز ولی واقعی.
دانه عزیز و یاس سپید من اون لحظه واقعاً عصبانی بودم حالا همه یه طرفه به قاضی نرید حکم قتل برای من صادر نکنید. من حتی نیم ساعت بعد از ارسال اون پست عذاب وجدان گرفتم که چرا اون قدر عصبانی شدم ولی چون...
آره کنجکاو عزیز من خوشبختم دلیل قانع کننده ام هم می تونه سلامتی خودم و همسرم و دختر کوچولوی نازم باشه.
من خوشبختم چون خدا یه دختر به قشنگی مهتاب بهم داده. سالم و سرحال.
من خوشبختم چون همسری دارم...
واقعاً که خانوم.
از این موضوعات تو تالار خیلی زیاد هست خیلی پاسخهای قشنگ و قانع کننده ای هم داده شده.
شما خودتون را جای اون خانوم بذارین شما بودین قبول می کردین شوهرتون با یه بچه کوچیک شما را ول...
سلام
نمیدونم من دوست شمام یانه
آخه مدت زمان کمیه که با سایت آشنا هستم هز ار چند گاهی سر میزدم می دیدم بسته است ولی خوب فکر کنم قدیمی ها دلشون خیلی برای تالار تنگ شده بود تا ما.
در هر صورت خوشحالم...
به نظر من هم بی اتنایی در این مود موثرترین راه است ما هم یه نمونه اش را داریم.
سلام
مگه نشنیدین محبت محبت میآره. محبت می تونه حتی دل سنگ ترین انسانها را هم نرم بکنه بهشون نزدیک بشید محبت کنید دعوتشون کنید اگر ایشون با شما تماس نمی گیرند شما زنگ بزنید و حالشون را بپرسید یه...
من مادرم را در کودکی ام از دست داده ام و هر سال روز مادر سر مزارش می رم اونجا براش روز مادر می گیرم پارسال با همسرم و امسال با دختر کوچولویم. روحش شاد .
امیدوارم من هم مثل مادرم مادری خوب برای...
من فقط یک بار اون هم وقتي 10 سالم بوى به خدا شكايت كردم به خاطر اينكه چرا مادرم را از دستم گرفتی کارم فقط گریه بود و شکایت.
تا روزی که برادر مهربانم زبان به نصیحتم گشود و گفت این حکمت خداوند است و...
مدیر همدردی عزیز ممنون از اینکه متن من را خوندید و نظر هم دادید.
کودک من نفس من است. هر لحظه بزرگ شدنش را می بینم ایمان می آورم که من خوشبختم خوشبختم از اینکه کوچولوی ناز من داره رشد طبیعی اش رو طی...
آقای عرفان مرادی این همه زیبایی؟؟؟ خیلی قشنگ بودند واقعاً دستتون درد نکنه.
سفر بی خطرفقط می تونم بگم خوش به حالتون شاید از طرف خدا دعوت شدین.جای ماراهم خالی کنید
وقتی کسی از سفر حج برام می گه دلم خیلی میگره و فقط فقط اشک می ریزم آخه من هم خیلی دلم می خواد برم مکه .
شاید...
دوست داشتن به زبون خودمون یعنی اینکه دلت براش بتپه با ناراحتی هاش ناراحت و با گریه های گریه و با خنده هاش بخندی دوست داشتن یعنی اینکه سلامتی ایش برات مهم باشه مثل دوست داشتم مامان بابا همسر فرزند .
بنظر من باید از خودمون شروع کنیم مگه من تو ما عضو این جامعه نیستیم چرا خودمون یه قدم جلو نمی ذاریم اگه یه ذره رو کارهای روزانه امون تمرکز کنیم متوجه می شیم که ما خودمون هم دچار این اشتباهات می شیم ....
خوشحالم از اینکه متوجه شدید لحظهای قنگ بودن با فررزندتون از هر چیزی مهمتره
موفق باشید.
خیلی خیلی قشنگ بودند دستتون درد نکنه.
خدای خوب ومهربان دعا می کنم که هرچه زودتر همه مریض ها را شفا بدی خواهر من رو هم همینطور.
وای که چه تایپیک خوبی بعضی وقتها این واقعیت های سخت زندگی انشان را به شدت آشفته و درهم می کنه.
فقط 11 سالم بود که فمیدم مادرم سرطان داره وای چه واژه وحشتناکی مادرم عمرم روزم تمام امید و تکیه گاهم و...
این تایپیک بهانه ای شد برای ستودن از مقام مادر متن بالا فرقی نمیکنه چی باشه مهم اینه که مقام بزرگ و زیبای مادر را یادآوری نموده این فرشته زیبا و باگذشت. دوستت دارم مادرم عزیزم روحت شاد . به خار همه...
نمی دونم چرا اینجا را برای گفتن این حرفها انتخاب کردم شاید چون مشکلات کودکمون را اینجا مطرح کردیم .
دختر گل مامان :228: انشاءا... یه روزی خودت بزرگ می شی و می فهمی که همه لحظات خنده هایت خنده...
آقای لرد حامد واقعاً ممنون . نکته ها به دل نشین و جالب بود دسستتون درد نکنه.
وای که نکته هاتون ریز و خیلی به درد می خوره دسستون درد نکنه. اجازه که هست من یه پرینت ازش داشه باشم.
چی بگم از همسر مهربونم که خیلی مهربونه. تمام خصوصیات خوب را یکجا داره البته خوب ایرادهایی هم داره ولی خوبیهاش ایراداش را حل می کنه.
بیشتر از من به دخترمون نزدیکه چون بیشتر روز را پیششه.
تا ظهر همه...
واقعاً می تونم بگم همسرم خیلی خیلی کمک حالمه .چون ایشون مدرس دانشگاه هستند چهار روز رو شهرستان تدریس می کنند سه روز دیگه هم مسئول مراقبت از دخترمون هستند هم بیشتر کارهای خونه باهاشونه این مبحث بهانه...
دختری بودم که در مورد ازدواج خیلی یکدنده و لجباز بودم همه خواستگارا را رد می کردم طوری که همه فکر می کردند کسی را زیر سرم خوابوندم ولی حقیقت نداشت از مشکلات ازدواج می ترسیدم. تا اینکه نمی دونم چی شد...