سلام دوستان من یکی از اعضای قدیمی انجمن هستم خیلی وقته نیومد اینجا من حدود سه ساله که ازدواج کردم شوهرم به شدت به خانوادش وابسته ست ما با اونا زندگی میکنیم حتی خرج مون هم با همه ولی واقعا دیگه خسته...
سلام دوستان من یکی از اعضای قدیمی انجمن هستم خیلی وقته نیومد اینجا من حدود سه ساله که ازدواج کردم شوهرم به شدت به خانوادش وابسته ست ما با اونا زندگی میکنیم حتی خرج مون هم با همه ولی واقعا دیگه خسته...
سلام دوستان
این دفعه مشکلم در مورد خواهرم هست که یک سال از من کوچکتره، او در حال خواندن کارشناسی ارشد در یکی از بهترین دانشگاههای دولتی است و همیشه و همه جا شاگرد اول بوده و خیلی زحمت میکشه ،یه...
aram و فرشته ی مهربان
از راهنمایی های خیلی خیلی خوبتون ممنونم چون الان فهمیدم که درسته من سنم از اون بیشتره ولی رفتارم از اون خیلی بچه گانه تر است، نکته هایی را که گفتین را بیشتر استفاده می کنم...
سلام دوستان
من حدود 10 ماه پیش با پسر عموم عقد کردم که دوسال هم از خودم کوچکتره،این وصیت مادربزرگمون بود برای همین هم خانواده هامون مارو مجبور کردن تا باه هم ازدواج کنیم .البته از طرف ما اجبار...
عزیزم
حالا که یک سال تلاش کردی تا بتونی توجهشو جلب کنب الان وقتشه که ازش دور شی منظورم اینه که پسرا رو هر چی بهشون بیشتر بی محلی کنی بیشتر بهت جذب می شن
به قول یه دوست ،پسرا عاشق چیزای دست...
سلام دوستان
من فکر نمی کنم این دوستمون دروغ گفته باشه چون ایشون مشکلشون رو تو چند سایت دیگه هم گذاشتن ولی فکر می کنم کمی اغراق کرده باشن به همون دلایلی که بعضی از دوستان ذکر کرده بودن ولی من از...
عزیزم خیلی برات ناراحت شدم :54:
ولی هر اتفاقی که تو زندگی ادم می افته خواست خداست خدا برای بنده هاش همیشه بهترین چیز رو می خواد پس حتما تو این اتفاقات حکمتی هست که ما ازش بی خبریم
توکلت به خدا...
سلام
الان هفت ماهه که با پسرعموم که 2 سال از خودم کوچکتره عقد کردم ولی بعد از هفت ماه دارم می فهمم که به زرو خانوادش اومده خواستگاری یعنی از بی محلی هایی که به من می کنه تقریبا مطمئن شدم نه زنگی...
خیلی از راهنماییتون ممنون باشه حواسمو جمع می کنم پاییز جان .
آره خیلی دوریم 1000 کیلومتر فاصله است بیشتر از این می ترسم که شب عروسیم گریه کنم آخه اصلا دوست ندارم گریه کنم دوست دارم مثل یه دختر قوی...
سلام به همه
بعد از محرمو صفر عروسیمه ولی خانواده ام تو یه شهرند و خانواده ی شوهرم توی یه شهر دیگه که خیلی دوره . منم تا حالا حتی یک شب و بدون خانواده ام مخصوصا مامانم نگذروندم یعنی خیلی به مامانم...