مدتی بود در محلی که رفت وامد داشتم پسری رو میدیدم که خیلی اروم و متین بود و از همه غیر تعریف ازش چیزی نشنیدم 5 ماه هفته ای یکبار میدیدمش هر دومون هم تابلو همدیگرو زیر نظر داشتیم ولی هیچوقت با هم حرف نزدیم تا این که من دیگه اونجا نرفتم اونم بعد از 2 هفته از یکی از دوستان خانوادگیمون جویای شماره و ادرس برای خواستگاری شد. منم با اجازه خانوادم شماره رو دادم .وقتی با هاش صحبت کردم خیلی از معیار هام رو داشت فقط مدرکش دیپلم بود که خانوادم قبول نداشت که اون هم قبول کرد و رفت دانشگاه. ولی زبونش میگیره تا به حال اصلا ازش نپرسیدم دلیل گرفتن زبونش چی هست.تا حالا با خانوادم مستقیم در این مورد صحبت نکرده رابطشون من بودم دلیلش هم ترس اون بود.ولی خانوادم خیلی تو دلمو خالی میکنن و منو از حرفهای اینو اون میتر سونن.نمیدونم باید چه جوری به این قضیه نگاه کنم. چقدر احتمال داره برام تو اینده مشکل ساز باشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)