سلام عزیزان .
من 3.5 سال از ازدواجم میگذرد و یک فرزند دارم .هر چی که یادم هست ار همون ابتدای آشنایی با شوهرم میخواستم پیش مشاور بروم بعنی نیاز بود یک بار هم در دوران نامزدی رفتم اما مثمر ثمر نبود با اینکه شخص معروفی بود و تازه به من گفت که من ار شما دارم یاد میگیرم.به هر حال توی اینترت دنبال کمک به مشکلم بودم که به این سایت رسیدم و تصمیم گرفتم که به نحوی جدید مطرحش کنم.
نحوی جدید!
من و شوهرم اختلاف وحشتناک و بزرگی نداریم اما از همون اول موارد بسیار زیادی پیش آمد که من به شخصه خیلی سعی کردم با حرف زدن و درک کردن همدیگه حل و رفعش کنیم اما فقط کدروت رفع میشد و دوباره سر موضوع مشابهی روز از نو روزی از نو!
در واقع بحث و گفتگوی ما به آشتی میرسید اما به نتیجه نه.
شوهرم نمیتونه من رو درک کنه و دیدگاه خودش رو حاضر نیست تغییر بده و نمیدونم شاید نمیتونه خودش رو جای من بگذاره و فقط به خودش حق میده.
الان احساس میکنم که یک فاصله عاطفی بین ما افتاده به طوری که من به شخصه اصلا دیگه حوصله صحبت کردن در مواردی که پیش می آید را ندارم و از کنارش رد میشم چون میدونم نتیجه ای در بر نداره.خیلی اوقات بین ما سکوته.البته شوهرم کمی کم حرف هست و من هم زیاد ادم پر حرفی نیستم و البته چون بیشتر اوقات احساس میکردم حرفام براش جذاب نیست کم کم میل به حرف زدن هم در من فروکش کرد.
می ترسم همین مشکلات کوچک و زیاد باعث مشکلات بزرگتری شود.
این شد که از شوهرم با کلی خواهش خواستم تا با هم در این سایت حرفامون رو بزنیم و دیدگاه دیگران رو هم ببینیم چون شوهرم اصلا حرفای من رو قبول نداره.
و من میخوام منتظر بشم تا اون شروع کنه هر چند من حرف برای گفتن زیاد دارم و البته خودش هم میدونه...
حالا می خواستم ببینم اگه مشکلی نیست از نظر مدیر محترم ادامه بدیم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)