به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 اسفند 89 [ 17:10]
    تاریخ عضویت
    1387-10-05
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,701
    سطح
    38
    Points: 3,701, Level: 38
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 42 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    سلام دوست عزیز
    نمیدونم دقیقا چی بگم که واقعا بتونه راهنمای ات بکنه اما بدون وقتی مشکلتو خوندم اون موقع فهمیدم مشگل من زیاد بزرگ نیست ومردها باهم فرق میکنند وهر مردی خصوصیتی داره وهرکدام به گونه ای ابراز محبت می کنند اون تو یی که باید بفهمی واقعا دوست داره یانه البته اینو بگم من همیشه تو این تایپیکا میگردم شاید بامقایسه مشکلات وخواندن نامه های دیگران بتونم خودم ومشگلمو محک بزنم شاید با خوندن تایپیک من در تردید در انتخاب همسر توهم بتونی استفاده ای بکنی البته این سایت دنیایی از راهنمایی ها ومشاوره ها است که خیلی مفیده ومن سعی میکنم بیشتر استفاده کنم تا پاسخ بدم وخیلی هم برای من مفید بوده موفق باشی عزیزم فقط توقعت را پائین ببر

  2. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    خانم maryjooon سلام، امیدوارم حالتون خوب باشه؟ یه چیزی از توصیفاتتون دستگیرم شد و اون اینکه شما خیلی دارید تند میرید یه کم صبورتر، یه کم آرومتر، دارید تمام اون مسائلی که میشه با درایت و به قولی سیاست زنانه میشه حلش کرد یکدفعه و توی زمان کوتاهی توقع میکنید و به بن بست میخورید و سرخورده تر میشید و کم کم این جور مسائل رو بزرگ میکنید و هر روز به خاطر ناراحتی دیروز موضوع بی اهمیت اون روز رو هم به یه ناراحتی بزرگ تبدیل میکنید یه کم صبورتر! شما دارید راه رو اشتباهی میرید، درسته! همه ی حرفهایی رو که زدید من درک می کنم و میفهمم و بهتون حق می دم که این احساسات رو داشته باشید اما شما و همسرتون دارید مثل آدم هایی که یه عمره در کنار هم بودن و یه جورایی بدون صمیمیت خاصی با نیش و کنایه با هم حرف میزنید، من نمیگم که شما خودتون رو در مقابل همسرتون مغرور نشون بدید و یا اینکه بخواید از زیادی محبت بهش خودتون رو له کنید اما سعی کنید که این اول راهی خیلی رک با همسرتون برخورد نکنید که شکاف بین تون عمیق تر بشه!
    یه سری پیشنهادات براتون دارم لطف کنید یه کم بیشتر بهش فکر کنید:
    1. روزهایی که خسته هستش و شما بهش احتیاج دارید لطفا لطفا رعایت کنید حتی اگه براتون سخته و حتی اگه این روزها شد چند روز، اگه گفت خسته هستم و سعی کرد که بخوابه لطفا بهش نگید که بغلم کن یا بوسم کن، بذارید بخوابه، حتی بدون اینکه ناراحت بشید، و بهش بگید که مثلا فقط یه دونه بوست کنم بعدش بخواب! و بعد بدون هیچ ناراحتی بخوابید و صبح یا چند روز بعدش توی موقعیتی که حالش خوبه و سرحال، بهش بگید که مثلا دیشب یا فلان شب خیلی بهت احتیاج داشتم اما وقتی دیدم خسته ای درکت کردم و گذاشتم که بخوابی، اما خیلی دلم می خواد که شب، وقتی که حوصله داشتی مثلا فلان کار رو برام انجام بدی و یا فلان رفتار رو بکنی، این جوری احساس می کنم که بیشتر دوستم داری!و برای برآورده شدن این موضوع لطفا عجله نکنید و انتظار نداشته باشید که همون روز اون کار رو براتون انجام بدن، و دوباره و دوباره با لحن آروم تر و مهربون تر اگه انجام نداد براش تکرار کن و تکرار کن!
    2. جوری باهاش حرف بزن که احساس کنه که درکش میکنی، حتما بهش بگو که میفهمم که سرت شلوغه و تو یه تاجر هستی و با آدم های زیادی سروکار داری و بعضی وقتها برات سخته که با من بیای و بریم خرید، من هم به خاطر تو این چند وقته سعی کردم که با مادرم برم خرید و تو رو بابت این موضوع اذیت نکردم اما دلم می خواد که بعضی موقعها برای 1 ساعت هم که شده باهم بریم بیرون و دوست دارم که توی خرید بعضی از لوازماتم تو هم نظر بدی و کنارم باشی، این جوری احساس می کنم که چقدر برات مهمم، تو با اینکه اصلا وقت نداری و سرت خیلی شلوغه، اما حداقل یه ساعت به خاطر من وقت گذاشتی و کنارم بودی، نمی دونی این جوری چقدر احساس می کنم که دوستم داری!
    3. حتما ازش تشکر کن تا بدونه که قدرشناس تلاشهاش هستی! بهش بگو که من می دونم که تو چقدر زحمت می کشی و به خاطر من و زندگی مون چقدر تلاش می کنی، همین عیدی این همه پولی که بهم دادی، واقعا می بینم که با چه تلاشی به دستش آوردی و وقتی فکرش رو می کنم میبینم که چقدر همسر دست و دلبازی دارم و چقدر من و خریدهام و عیدیم براش مهم بوده که این همه پول بهم دادی بابت خرید، به همین خاطر دوست دارم بهت بگم دستت درد نکنه، ( با ذوق حرفهات رو بهش بزن) عجب مرد خوبی من دارم، اما ای کاش لااقل توی یکیش، توی یکی از خریدهام باهام بودی، اون وقت نمی دونی چقدر خوشحال می شدم
    4. آروم آروم تو خلال صحبتهات و گذر زمان بهش بفهمون که پول برات مهمه و مهتر از اون محبت و توجهی هست که از نظر تو محبت و توجه و براش کم کم باز کن که چه چیزهایی و انجام چه کارهایی برای تو به معنی محبته و تو با انجام اون رفتارها چه احساسی بهش پیدا میکنه
    و5. مهمتر از هر چیزی هیچ وقت از انجام این کارها حتی اگه توی کوتاه مدت جواب نگرفتی ناامید نباش و با نیرو ادامه بده و یه کم صبور باش و سعی کن روزهای شادی رو برای خودت و همسرت بسازی
    مطمئنم که موفق میشی

  3. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    del (دوشنبه 29 شهریور 89)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 خرداد 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1387-12-17
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    3,525
    سطح
    37
    Points: 3,525, Level: 37
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    خيلي ممنون از همه ي دوستان و خصوصا جناب del . شايد شما راست بگيد و من يه ذره حساس باشم آخه بچه آخر و يكي يدونه هستم.
    راستي ديروز رفته بودم شركت ديدم يه ساعت بعد نامزدم هم اومد.من سرد برخورد كردم ولي نامزدم دوباره اومد طرفم و بغلم كرد و گفت كه دوستم داره و دلش نمي خواد روابطمون خراب بشه.با ماشين برد و منو كلي گردوند.عصر هم بازم منو برد بيرون و سبزه و ماهي قرمز خريديم.(البته با ماشين تا دم دست فروشي كه سبزه مي فروخت رفت و پياده نشد!!!! هر چي گفتم تو هم پياده شو گفت چه فرقي داره بخر ديگه !!!ولي ايندفعه گير ندادم)خلاصه...
    بهش گفتم چرا با من نمياي پياده بگرديم ؟؟ مگه چه عيبي داره لااقل دليلشو بگو مي گه من دوست ندارم برم مغازه ها رو بگردم بعد شيش تا از كارگرهام هم همون جا رو دارن مي گردن.واسم بده(ما تو شهر كوچيكي زندگي ميكنيم و احتمال ديدار زياده)
    خلاصه كه فعلا بهش گير نميدم.نصيحتهاي شما دوستان رو برم عمل كنم ببينم چي ميشه
    باز هم در جريان ميذارمتون
    ماريا انصاري از انزلي

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 آبان 88 [ 08:15]
    تاریخ عضویت
    1387-9-30
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    3,600
    سطح
    37
    Points: 3,600, Level: 37
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    سلام دوست عزیزم maryjooon من هم مثل بقیه دوستان نظرم اینه که تو خورده کم صبر و عجولی .
    شاید اون بخاد برات یه کاری بکنه اما تو با عجله ای که نشون میدی بهش فرصت نمیدی اما عوضش ازش گلایه میکی که چرا فلان کارو نکردی .
    وقتی مشکل خودت حل شد انگار دیگه مشکلی نداری و به فکر مشکلات اون نیستی .
    شاید هم شوهرت رو با کس دیگه ای مقایسه میکنی و دوست داری هرکاری که اون برا ذنش میکنه شوهرت هم همون کارو بکنه اما عزیزم شوهرت که اونو ندیده یا مثل تو تو رفتار اونا دقیق نشده که ببینه چه کار باید بکنه .
    اونا هم عیبایی دارن اما تو فقط محبتایی که اون میکنه به زنش رو میبینی و همونا رو هم از نامزدت طلب میکنی .
    باید بدونی که با مقایسه افراد با هم و حسودی به زندگی دیگران کاری درست نمیشه هر کی باید خودش و در جای خودش باشه ما نمیتونیم برای دیگران تکلیف روشن کنیم که برامون چه کار کنند تا ما لذت ببریم تنها کاری که میتونیم اینه که از کاری که اونها برامون میکنند لذت ببریم .
    البیته ببخشدید که اینجوری نذر دادم و یه چیزایی رو پیش فرض کردم .امیدوارم گذشت زمان و صحبت با نامزدت آرومت کنه .
    نگران نباش گلم تو خیلی خوبی و از پس همه چیز برمیای . مطمئنم که یه مدت بعد به این صحبتایی که کردی میخندی وخدا رو شکر میکنی که همچین زندگی داری !

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 تیر 88 [ 06:33]
    تاریخ عضویت
    1388-1-15
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    3,182
    سطح
    34
    Points: 3,182, Level: 34
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 55 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    دوست عزیز
    مو ضوع پاده روی رو برای خودت یه معضل کردی .
    عزیزم شاید نامزدت از این کار لذت نمیبرد. مواظب باش سر جریانهای الکی حرمتها شکسته نشود .چون بعدها جبرانش خیلی مشکل است.
    مطمئن باش تو حساسی و نامزدت بی محبت نیست.

  7. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 04 شهریور 91 [ 13:34]
    تاریخ عضویت
    1387-8-22
    نوشته ها
    164
    امتیاز
    6,163
    سطح
    51
    Points: 6,163, Level: 51
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    289

    تشکرشده 290 در 73 پست

    Rep Power
    32
    Array

    به: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    سعی کنید خصوصیات همسرتان را خوب بشناسید ولی قبل ازاون حالات خودتان را هم خوب خوب باید شناخته باشید سعی کنید خودتان را باخصوصیات همسرتان وفق دهید درهمین حال راههایی که به نظرتان برای بهبودی زندگی مشترکتان مناسب هست بکاربرید. بنده خودم به شخص وقتی خانه مادرشوهرم هستم باهمسرم ،ایشون نسبت به من کاملا بی تفاوت میشن یعنی دوطبقه هست من شب زودتر میرم بالا که اونم بیاد باهم باشیم ولی ایشون همان پایین سرگرم کارای مامانش میشه یا اینکه تلوزیون تماشا میکنه ...اوایل زندگی مشترکمون خیلی بهم برمیخورد که چرا ما که تازه بهم رسیدیم اون نسبت به من بی توجهی نشون میده ؟؟آخه خونه خودمون ایشون اصلا اجازه تلوزیون روشن کردن هم به بنده نمی دن وخیلی زودنماز خوندیم وشام صرف بدون هیچ برنامه ی خیلی زود باید می خوابیدیم ...به همین خاطراون رفتارای خونه مادرش برای سنگین بود...اما به مرور زمان خودم راوفق دادم گفتم خب مادرش تنهاس میخواد کمکش کارارو بکنه یا باهم کمی حرف بزنند به همین خاطر دیگر گیری بهش ندادم تاراحت باشه ...بااینکه به خاطر دوری خونمون بامحله کارش ظهرا میره خونه مامانش که نزدیکتره .....پس شما شرایط همسرتان را بسنجید وبعد قضاوت بکنید.

  8. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 فروردین 88 [ 10:49]
    تاریخ عضویت
    1388-1-23
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    2,821
    سطح
    32
    Points: 2,821, Level: 32
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    دوست من نامزد هستيد و خام
    زندگي خيلي پيچيده تر و پر مساله تر از اين حرف هاست
    من هم تقريبا مثل تو بودم ولي فهميدم و سعي مي كنم برطرفش كنم
    البته با توكل بر خدا و به كمك همسر عزيزم
    در مورد شما بايد بگم از اين موضع هاي بچگانه اي كه اون به كار خودشو و من به كار خودم نگير كه صد در صد غير عملين خودم تجربه كردم.يه موضوع ديگه اينكه شما تا حدي بچگانه نگاه مكنيد كه بخشي از زن بودن شماست و خيلي هم بد نيست اما به جا
    در مورد رابطه اي كه مي خواسته داشته باشين و شما خستگي و رو گفتين مي تونست نقطه شروع دوباره باشه و فراموشي همه چيز هايي كه در گذشته اتفاق افتاده
    اگه اون براي خريد حلقه از ماشين پايين نيومده مال سه ماه قبل بوده ولي امروز كه از خواب پاشده براي تو و عشقش مره تو محيط خشن و بي رحم كار امروز و اين لحظه را ببين
    اگه نقطه ضعفي داره كه نميخواد همكاراش مثلا فلان فكر كنند تو همسر شدي كه عيب پوشي كني نه اينكه به سرش بزني و اون احساس كنه كه بدتر شد و بيشتر از تو فاصله بگيره
    بعد هم يه چيز مهم تو درباره رفتار خودت نگفتي تو براش چه مي كني پناه خستگي هاش مي شي
    عزيز دلم من هم مثل تو بودم ولي زنگي خيلي جدي تر از خريد يه شاخه گل روز ولنتاينه و آدم نمي تونه هميشه خيلي رمانتيك باشه براي بعضي لحظه ها لازمند ولي نه براي همه لحظه ها
    در كنار همه اين حرف ها در كل زن ها حساستر و احساساتي ترند و همين جنبه اگر در جهت درست و به جا كار گرفته شود همه خستگي هاي مرد را درمي آورد و او را عاشق تر ميكند
    راستي نكند براي پولش ارزش قائل نشوي اگر روزي مردانگي اش را ناديده و بي ارزش بداني ان روز روز مرگ عشق است نه اينكه منظورم اين باشد كه مردانگي يعني پول ولي فعلا او در همين حد بلد است شما بايد يكديگر را بالا بكشيد
    اعتراف آخر اين نوشتن من را هم كه هنوز كاملا خوب نشدم آرام كرد

  9. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 03 بهمن 93 [ 17:37]
    تاریخ عضویت
    1387-3-22
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,683
    سطح
    48
    Points: 5,683, Level: 48
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 83 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    دوست عزیز خیلی داری تند میری یه کم آرومتر یه خورده بیشتر فکر کن شما از خط تعادل خارج شدی اسیر افراط و تفریط هستی :احساسی مطلق یا بی احساس مطلق:
    """...گاهي با خودم تصميم ميگيرم ديگه به كارش كار نداشته باشم و مثل دوتا غريبه زندگي خودمو بكنم اونم زندگي خودشو.اينجوري اذيت هم نمي شم ازش هم توقع ندارم.برم سر كار پول در بيارم ماشين بخرم كنكور فوق ليسانس بدم و ...اونم برا خودش راحت باشه.هيچ توقعي هم ازش نداشته باشم...."""
    هر دوی شما حق دارین و هر دوی شما هم دارین اشتباه می کنین اما شما یه خورده بیشتر می دونی چرا؟ برای اینکه همسرت با زبون خودش گفته "تو حرف زدنتو بلد نیستی " یه کم فکر کن شاید راست میگه شاید تو نمی تونی منظورتو برسونی .
    دوست عزیز موقعیت همسرتو درک کن شاید حق داره که این کارا رو نمی کنه به دلایلی که برات میاره فکر کن شاید منطقی باشن.
    شما حساس نیستی اما اما با واقعیت نمی خوای کنار بیای فقط اون چیزایی رو که در ذهنت در دوران مجردی داشتی الان می خوای که حتما پیاده سازی بشه اما فراموش کردی که واقعیت با رویا فاصله داره و قبول کن که این واقعیت از اون رویایی که در ذهن داشتی خیلی قشنگتره. فقط کافی که واقع بین باشی و منطقی فکر کنی و سطح درکتو بالا ببری .
    سعی کن اونقدر درکت بالا باشه که همسرت بتونه بهت اعتماد کنه و باهات حرف بزنه من فکر می کنم که الان همسرت نمیتونه باهات راحت حرف بزنه حس می کنه نمی تونی درکش کنی .در اون صورت هم کامل به حرفات و به نیاز ها توجه می کنه .
    موفق باشی و امیدوارم با حرفام ناراحتت نکرده باشم.

  10. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 خرداد 88 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1388-1-24
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    3,215
    سطح
    35
    Points: 3,215, Level: 35
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: من حساسم يا اون بي محبته؟؟

    زندگي انقدر پر از مساله خواهد بود كه اگه بخواي به هر كدوم اينجوري بها بدي ادامه دادن سخت مي شه.
    پذيرفتن تفاوت بين آدم ها و اينكه هر كسي براي ابراز محبت روش خودشو داره مي تونه بهت كمك كنه. از الان سعي كن هكسرت رو اونجوري كه هست دوست داشته باشي و بپذيري ذهنت رو به روي دنيا و آدم هش باز كن و قبول كن كه به تعداد ادم هاي روي كره زمين راه براي ابراز عشق هست و همسرت هم يكي از اين هاست.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من برگشتم و یه کار خلاف قوانین تالار کردم.چیکار کنم؟؟
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 16 خرداد 93, 18:23
  2. نمی دونم دوسش دارم یانه!؟؟ و البته اونم منو دوست داره!؟؟
    توسط ramin_ad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 92, 00:16
  3. رفتارهاي كلي من در برابر خانواده ي شوهرم چه جوري باشه؟؟
    توسط مريم.م در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 مهر 90, 00:51
  4. آیا به یه خاین حق میدین؟؟
    توسط sogand در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 شهریور 90, 23:01
  5. چکار کنم شوهرم یار و همراهم بشه؟؟
    توسط مهسان-م در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 10 مهر 89, 21:22

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.