دوست دارم همسرم نازمو بکشه
اما اهل ناز کردن نباشه
یه مرد محکم باشه
یه مرد قابل اعتماد
تشکرشده 28 در 23 پست
دوست دارم همسرم نازمو بکشه
اما اهل ناز کردن نباشه
یه مرد محکم باشه
یه مرد قابل اعتماد
تشکرشده 77 در 52 پست
همیشه توقعم از همسر آینده ام این بود که خودش باشه برای خودم و خودش باشه اول خودمون بعد دیگرون به من که کی از کجا اومد کی داره کجا میره من زندگی خودمو می کنم اونها هم زندگی خودشونو خیلی دلم می خواست شوهر آینده ام بفهمه خانواده یعنی چی مرد باشه مرد زندگی بفهمه فرق میونه وظیفه و محبت رو دوستم داشته باشه اونقدر بهم محبت بکنه که یه لحظه با او بودن رو ترجیح بدم به یه روز با دیگرون رو خلوتم با او بر مهمانی با دیگرون ترجیح بدم دلم می خواست شاد باشه اهل خنده باشه علاقه موسیقی های جدید داشته باشه بهم احترام بذاره و هیچ وقت هیچ وقت من رو با کسی مقایسه نکنه
این انتظاراتم رو قبل از اینکه عقد بکینم همه رو برآورده کرد ولی زهی خیال باطل که همه اش موقتی بوده و هیچ ثبات و اعتقادی در این اعمالش نبوده بزرگترین عیبی که داره و همین عیبشم هست که زندگی با ایشون برای من غیر قابل قبول شده و به بن بست رسیدیم و توی زندگی آینده ام توی برنامه هام ایشون جایی ندارن اینکه ایشون اصلا ثبات توی افکار و رفتارشون ندارن
من هم خیلی ایراد داشتم اول اینکه فراموش کردم ایشون هم می تونه بهم دروغ بگه او هم یه آدمه پس خیلی وقتا اون هم بهم تکیه می کنه و بعضی وقتا که من در شرایط مناسبی نیستم ایشون نتونن من رو درک کنن و اتفاقا من هستم که باید در اون شرایط ایشون رو درک کنم فک می کردم شوهرم بدون هیچ اصطکاکی می تونه با خانواده ام مچ بشه ولی اشتباه کردم چون نه برادرای من پیامبرن نه ایشون پیامبرن توی ذهنم هر جور مشکلی رو تصور می کردم الا اینکه با شوهرم بحثهای پیرامون اخلاق و رفتار داشته باشیم چرا دو نفر آدم که از دو خانواده و فرهنگ و تربیت و شهر متفاوت هستن نباید با هم بحث های اینچنینی داشته باشن؟ یکی از بزرگترین اشتباهات من این بود فک می کردم شوهر من کسیه که باید جور کم کاری های دیگرون رو بکشه و نباید عیب رفتاری داشته باشه او نباید اشتباه کن چون شوهر منه! خنده داره مگه نه؟ اصلا مگه قراره کسی که توی خانواده و دوستان و آشنایان خودش کسی قلم داد میشه توی یه اجتماع و فضا و خانواده ای دیگه ای هم مورد تایید و تمجید قرار بگیره؟ نه و این یکی دیگه از اشتباهات منه
تشکرشده 34 در 22 پست
سلام به وهم و همه وهم ها!نوشته اصلی توسط وهم
هنوز هم که در خم کوچه اول موندی؟!
قرار شد تموم کنی نالیدن رو و حق به جانب خود دیدن رو و نفرت رو و گذشته رو، نشد؟
بهت اعلام خطر می کنم جان عزیز:
هرچه زودتر سم کینه و نفرت رو از قلبت بیرون بریز قبل از اینکه تمام روحت رو آلوده کنه. اگر نکنی بد می بینی عزیزتر از جانم.
در این خاک در این مزرعه پاک
بجز مهر بجز عشق دگر بذر مکارید
چون هرچیز دیگری بکارید زیان می نمائید.
ارادتمندم
تشکرشده 77 در 52 پست
این ازدواج یه تجربه بود برای من انشاء الله آخرین تجربه تلخ زندگیم همین باشه و دیگه تکرار نداشته باشه همین!
این خواسته های اون موقعه ام بود و تجربه ای که الان کسب کردم فراموش نمی کنم ولی توی اون ایام هم نمی خوام درجا بزنم گذشته ها گذشته به فکر آینده ام از حال هم برای لذت بیشتر در آینده چشم پوشی نمی کنم و نهایت استفاده رو می برم
زندگی جریان داره پس من هم باید در جریان باشم
اینجا هم که نوشتم یه جور درد دل شاید هم گفتن تجربه ام به دیگران برای جلوگیری از خطاهای شبیه به من اونها بود
بگذارید و بگذرید
ببینید و دل مبندید
چشم بیندازید و دل مبازید
که دیر یا زود
باید گذاشت و گذشت
تشکرشده 34 در 22 پست
آفرین عزیز
همی ی ی ی ی ی نه!
باور کن بهار زیبائی در انتظارته!
مخلصم...
تشکرشده 0 در 0 پست
ببخشیدا ولی تو دیگه خیلی شوهرتو لوس میکنی.هر آدمی حق داره برای چیزای روزمره خودش تصمیم بگیره و تمام آدما از توجه زیادی پرو میشن حالا هم دختر هم پسر.مگه تو داری واسه گردش میری بیرون داری واسه اون میری تازه گیریم که واسه گردش باشه مگه تو گردش نمی خوای.به نظر من این مسخرس.اوشو میگه:عشق قایم به دو عامل است:بایدریشه در آزادی داشنه باشد و باید هنر اعتماد کردن را آموخته باشد.به نظر من درسته که زن تابع شوهرشه ولی اونم حق زندگی داره.من با ani کاملا موافقم.
تشکرشده 0 در 0 پست
ببخشیدا ولی تو دیگه خیلی شوهرتو لوس میکنی.هر آدمی حق داره برای چیزای روزمره خودش تصمیم بگیره و تمام آدما از توجه زیادی پرو میشن حالا هم دختر هم پسر.مگه تو داری واسه گردش میری بیرون داری واسه اون میری تازه گیریم که واسه گردش باشه مگه تو گردش نمی خوای.به نظر من این مسخرس.اوشو میگه:عشق قایم به دو عامل است:بایدریشه در آزادی داشنه باشد و باید هنر اعتماد کردن را آموخته باشد.به نظر من درسته که زن تابع شوهرشه ولی اونم حق زندگی داره. البته اول زندگیته بزار بگذره می گم چطوری سوارت میشه .من با ani کاملا موافقم.
تشکرشده 14 در 8 پست
من از همسر اینده ام انتظار احترام به خودم و عقایدم رو دارم /احتیاج به توجه و محبتش دارم/دوست دارم با کارهاش ثابت کنه که دوسم داره نه حرفاش/دوست ندار مدام ازم انتقاد کنه یکمی گذشت داشته باشه و با بعضی از رفتار های من کنار بیاد/دوست دارم با من در مورد کارهاش مشاوره کنه خودسر نباشه
***MARJAN***
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)