با سلام و خسته نباشيد

من مشكلي دارم كه تا به الان به دست هيچكس و هيچكس حل نگرديده است، و آن خيانت همسرم مي باشد.
من خانمی متاهل و داراي يك فرزند 11 ماهه پسر هستم و با همسرم 10 سال اختلاف سني داريم (من بزرگترم) ولي با علاقه شديد با هم ازدواج كرديم
ايشان بعد از 5 ماه كه از ازدواج ما مي گذشت گفتند با يك خانم بيوه 45 ساله صيغه 99 ساله جاري فرمودند و دقيقاً مسائل و مشكلات زندگي ما از اينجا شروع شد كه خيلي راحت و صادقانه اين قضيه رو عنوان كردند. ولي من جا خوردم اولش باور نكردم با اين خانم رودررو شديم. همسرم گفت: كه اين خانم عشق منه و توهمسر من اين نباشه تو را هم نمي خوام. برو طلاق بگير. ناكفته نماند اين خانم 45 ساله و همسرم 28 ساله و من 38 سال دارم و اين خانم داماد و نوه و يك پسر 15 ساله هم دارد.
رودرروي من قرارگرفتند چه كتكهايي كه در خفا و آشكارا جلوي هركس و ناكسي بخاطر اين خانم خوردم. حتي الان هم كه بچه دارم بعضي وقتها در حالت شيردادن به پسرم منو كتك مي زنه. و آبروي هردو پيش دو فاميل رفته. و درگيريهاي خيلي خيلي بدي پيش آمده ناسزا به پدر و مادر و خواهر و برادر. درواقع حرمت ها از بين رفته و پرده ها پاره شده. هركاري مي كنم كه حقيقت را كتمان نكند مي گويد حقيقت اين است كه من با آن خانم ارتباطي ندارم.
ولي من از شما عاجزانه خواهش مي كنم جواب اين سئوالات مرا بدهيد:
1- اين خانم كه نامش ليلاست از كجا تمامي ريز زندگي مرا ميداند كه اگر شوهرم به اونگويد و رابطه اي نداشته باشد اين خانم مثلاً ازكجا مي فهمد كه من شب گذشته چي پوشيدم، چي خوردم، چيكار كردم.
2- همسرم مي گويد اين خانم جادوگرو آينه بين و قصدش برهم زدن زندگيماست. درحاليكه يه زماني از ايشان تعريف مي كرد و بقول خودشان از خواهرم بيشتر دوستش دارم.
3- همسرم به هيچ عنوان بامن بيرون نمي رود. خرجي نمي دهد، كار نميكند و...
4- و از همه مهمتر هميشه ناحيه گردن و كتف و بازوي ايشان هميشه كبود است.
آقاي دكتر من ديگر خسته شدم فقط مطلبي را خدمتتان در آخر عرض كنم كه همسرم و اين خانم بامن يك بازي رواني را شروع كردند كه مرا ديوانه خطاب جلوه بدهند تا بتوانند فرزندم را از من بگيرند درحاليكه من شاغل هستم و هوش و حواسم برسرجاي خودش مي باشد.
آقاي دكتر توروخدا به من بگوييد حقيقت چيست و به چه علت همسرم انكار مي كند و آن خانم تأييد.
الان تمام هزينه ها، شهريه مهد، لباس پوشك و شيرخشك و دكتر ودارو به عهده من است.
همسرم با اين خانم كوه مي رود، فرحزاد مي رود آنوقت من بايد لباس هايش را بشورم، غذ بپزم و كارهايش را انجام دهم و ايشان تفريحش را با شخص ديگر باشد. آيا اين درست است؟
همسرم به نقل از خانم صيغه اي اش گفته كه: مي خواهم آنقدر اذيت و آزارش كنم تا دق كند و خودش دمش رو روكولش بزارد و فرار كند.
نمي گويم من مقصر نيستم منهم درجواب ايشان فحاشي مي كنم ديگرخسته شدم خيلي كتك خوردم، خورد شدم، لطفاً مرا راهنمايي و كمكم فرمائيد.