به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

موضوع: حسادت

  1. #11
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 اردیبهشت 03 [ 16:32]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,156
    امتیاز
    90,044
    سطح
    100
    Points: 90,044, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم میشل
    ان شالله سلامت باشین



    یه مطلبی می خوندم در مورد اینکه : هیجانات دردسر نیستن - هیجانات پیام دارن .
    هیجانی مانند خشم را در نظر بگیریین ،،، بعضی موقع ها واقعا ما به موضوعی خشمناک هستیم ....شاید به خودمون یه برچسب بزنیم و به خودمون میگیم نه من این جور نیستم - خشمی ندارم و...
    اگه هیجانات خود را بپذیریم اطلاعات زیادی بدست می یاریم ،،
    هیجاناتی مانند خشم - نفرت - حسادت و .....یه پیامی به ما میده ، به ما اطلاعات میده ،،،، پیام و اطلاعاتی که من از شرایط خودم راضی نیستم و باید خودم را توسعه بدم ،،،باید خودم را بازنگری کنم .




    ** طرحواره بازداری هیجانی



    طرحواره بازداری هیجانی

    طرحواره بازداری هیجانی 2

    طرحواره بازداری هیجانی 3

    طرحواره بازداری هیجانی 4


    .....................

    تله های زندگی

    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 05 مهر 00 در ساعت 21:18 دلیل: تاپیک مطالعاتی

  2. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 04 مهر 00), میشل (سه شنبه 06 مهر 00)

  3. #12
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دوستان

    خیلی ممنونم از همراهی و همفکریتون، و عذر می خوام که با تاخیر جواب می دم. زاویه دیدم رو تغییر دادید و لازم بود یک مدت نظاره گر خودم و افکار و توانائی ها و ناتوانی هام باشم تا دیدگاه جدیدم بهتر جا بیفته.

    کاربردی ترین نکته این تاپیک برای من همون چیزی بود که امین گفت و در این ویدئو که همزمان با پست امین دیدمش هم به خوبی توضیح داده شده:

    https://www.linkedin.com/posts/dekam...13397249-uRuZ/

    امروز دوباره پست امین رو خوندم و ویدئو رو دیدم، واقعا کمک به جائی بود.

    متوجه شدم اون فردی که فکر می کردم از حسادتم حذفش کردم، از ضعف مدیریتیم حذفش کرده بودم. بنابراین ازش خواستم که برگرده و همکاری و تعامل خوبی هم بینمون شکل گرفت.

    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    در مورد مدیریت حتی اگه کسی قویتر و متخصص تر از تو وارد گروه بشه، مدیریت تو و علم اون دو بحث مجزا هستند، اون نیاز به مدیریت تو داره تا بتونه بدون حاشیه به کارش متمرکز بشه و از طرف دیگه تو سختی ها و چالشهای مدیریت رو به عهده میگیری .
    اون شخصی که گفتم می تونه کمکم کنه (و خیلی هم کمکم کرد و حضورش یک نعمت برای من هست)، یکی از شرکاست. نه از افراد واحد خودم. در این مورد کاملا حرفتو قبول دارم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    اگه بخواهی بدون خطا و اشتباه مدیریت کنی خیلی اذیت میشی این همون نگاه کمال طلبانه ست که همه یا بیشترمون دچارش هستیم. همین که نیت نداری دیگران توی مدیریت اذیت کنی ارزشمنده اما گاهی خطا و اشتباه پیش خواهد اومد یا اشتباه از تو میشه یا دیگران یا ضعف قوانین کاریتون که اینها به مرور با صحبت و گفتگو حل میشه. اگه اینها رو از قبل پیش بینی کنی و بپذیری ،موقعی که پیش اومدند، احتمال اینکه به هم بریزی کمتر میشه ومیری دنبال راه حلها
    بله کاملا درسته. به نظرم چیزی که باعث کمال طلبی می شه، دوگانگی در اهداف هست که یکی از نمود های ناخالصیه. مثلا من فکر می کنم هدفم اینه که نقش خودم رو به خوبی در این عالم ایفا کنم.

    جلوه ی این هدف در کارم این می شه که: برای موفقیت این کسب و کار تلاش کنم. هم برای شرکام مفید باشم، هم کارمندهای شرکت، هم مشتریان شرکت. و از این طریق در مسیرِ خالقم باشم. همجهت با خواسته ها و ارزوهاش برای انسان و برای این سیاره.

    اما در عمل درگیرِ خرده تمایلات درونی می شم که نشون دهنده عدم یکپارچگی درونیم با هدف کلانی هست که فکر می کردم دارم. اگه این عدم یکپارچگی نباشه، اگر هم حسادت و خشم و شرمندگی و نارضایتی و ... پیش بیان، در مسیرِ هدف اصلی خیلی زود فراموش و ذوب می شن. ولی هرچه کمتر اتحاد درونی و یکپارچگی در اهداف آگاه و ناآگاهم دارم، بیشتر و طولانی مدت تر درگیر این احساسات می شم و این یعنی قدرت گرفتنِ چیزی که بهش می گیم کمال طلبی، به جای حق طلبی.

    کمال طلبی از ترس و ضعف و گسستگی و آویزون شدن و مقاومت در برابر تغییر می یاد، حق طلبی از قدرت و شهامت و اتحاد و تمرکز روی هدف.

    باز هم مرسی از یادآوری های به جات و

    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها

    ممنونم خوبم، خدا رو شکر توی یکی از بهترین شرایط روحی و حال خوب به سر میبرم چیزی شبیه آسونی های بعد از سختی.

    خیلی خوشحالم که اینو می شنوم. تا جائیکه یادمه وقتی در رنج و سختی هست، با تمام وجودت هستی. امیدوارم این آسایش بعد از سختی رو هم با تمام ذرات وجودت درک کنی و درت پایدار باشن.


    ================================================== =============================

    و اما برگردم به موضوع اصلی: حسادت.


    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    سلام میشل جان

    خوبی؟

    شهامتت تحسین برانگیزه
    حسادت از مقایسه با پیش فرض "ترس" پیش میاد... ترس از بهتر بودن دیگری و.... وقتی در این مقایسه دیگری را بهتر حس کنیم .... رنجی وجودمان را میگیرد و تحمل دیدن و مواجهه با آن شخص سخت میشود...

    اشاره ای به ریشه حسادت داشتی که درسته و آن احساس حقارت است...

    احساس حقارت ناشی از عدم پذیرش خود است... وقتی گرفتار کامل گرایی شدیم به گونه ای که یا باید ۲۰ باشیم تا احساس خوب به خود داشته باشیم یا خود را خوب نمی دانیم و این یک بک گراند نامحسوس در روان ما میشود که حسادت از عوارض آن است....

    خودت را هراندازه و حد و هرگونه که هستی بپذیر و دوست بدار و احترام بگذار و برو به سمتی که با تمام وجودت بپذیری ارزش ما به اعتباریاتی که گوناگون و متفاوت و در شدت و ضعف هستند نیست....‌ارزش ما به انسان بودن، کرامت نفس، و خویشتنداری، مهربانی و....(صفات یک انسان انسانیت مدار )است

    خالق وقتی مارا آفرید گفت : فتبارک الله احسن الخالقین...یعنی به خودش تبریک گفت و ما شدیم اشرف مخلوقات....

    خودت را دریاب و بپذیر و دوست بدار...خواهی دید همه را دوست خواهی داشت حتی آنها که از تو قویتر یا به تصور خودت از تو بهترند

    موفق باشی
    ویرایش توسط میشل : شنبه 20 آذر 00 در ساعت 10:47

  4. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 20 آذر 00), Mvaz (شنبه 20 آذر 00), باغبان (یکشنبه 21 آذر 00)

  5. #13
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 14 اردیبهشت 03 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,969
    امتیاز
    33,488
    سطح
    100
    Points: 33,488, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,393

    تشکرشده 6,401 در 1,794 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    خیلی خوشحالم که اینو می شنوم. تا جائیکه یادمه وقتی در رنج و سختی هست، با تمام وجودت هستی. امیدوارم این آسایش بعد از سختی رو هم با تمام ذرات وجودت درک کنی و درت پایدار باشن.
    سلام میشل خانم.
    پستی یرات نوشته بودم اونی کپی کردم جایی دیگه دوباره اومدم یه پست دیگه رو برات بنویسم دلیلش بهت میگم.

    خدا رو شکر خوبم




    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    اما در عمل درگیرِ خرده تمایلات درونی می شم که نشون دهنده عدم یکپارچگی درونیم با هدف کلانی هست که فکر می کردم دارم. اگه این عدم یکپارچگی نباشه، اگر هم حسادت و خشم و شرمندگی و نارضایتی


    احتمالا با یه حقیقتی لج کردی.
    ویرایش توسط ammin : چهارشنبه 24 آذر 00 در ساعت 21:21

  6. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    میشل (یکشنبه 21 آذر 00), باغبان (یکشنبه 21 آذر 00)

  7. #14
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    اون خورده تمایلات درونی تویی. خود حقیقیته.
    درسته، همین چیزهائیکه می خوام از خودم حذفشون کنم، نشونه های خودم هستن. خشمم، حسادتم، حقارتم همه علائم وجود و حیات خودم هستند. خودی که به جای اینکه درکش کنم، بهش کمک کنم و مشکلاتش رو حل کنم، دفنش کردم.

    فکر می کنم قبل تر ها اینها رو می دونستم، یه بخش هائی از خودم رو از زیر خاک بیرون کشیدم، تا حد زیادی به صلح رسیدم. اما الان اینهائیکه گفتی دقیقا در موردم صادقه. نمی دونم دوباره کی شروع کردم به دفن کردن یه بخش هائی از خودم. الان اونقدر گِل توی ریه هام هست که اصلا حوصله بیرون کشیدنشون رو ندارم.

    با وجود چندگانگی هام، حالم از همیشه ی زندگیم بهتره! چون شرایطم طوریه که عملکردم بهتره.

    البته باز هم دلم راضی نیست. برای همین چند وقتیه که میرم پیش روانشناس. بطور اتفاقی یه روانشناسی پیدا کردم که روم اثر داره. قاطعه و زیاد مهربون نیست. به باورهام ضربه می زنه.

    تو این مدت چند بار چیدمانِ رویکردم در جلساتمون رو به هم ریخت. چند بار رفتارش رو تغییر داد، به نظرم به این علت که فهمید سرشو کلاه گذاشتم.

    منم نمی خواستم فریبش بدم. در اصل هدفم این بود که مسئله مدار تر پیش بریم و بهتر نتیجه بگیریم. اما توی همین جلسه آخر رسید به یکی از ریشه های اصلی باور و شخصیتم. اینکه من خودم رو بد می دونم.

    باور من اینه که از وقتی به دنیا اومدم بد بودم. طوری به این باور ضربه زد که تا یکی دو روز بعدش حس می کردم بد نبودم، بلکه شرایطم بد بوده، عملکردم بد بوده، اما خودم بد نبودم.

    این به بیان روشن تر می شه همین چیزیکه گفتی. من با این باورها (باور به بد بودنم، باور به نالایق بودنم، باور به اینکه حضورم در این دنیا یک ظلم به بقیه موجوداته، و بقیه باورهائیکه در مورد خودم و ذاتم دارم و شاید به همشون هم آگاه نباشم)، برای خودم یک قبر ساختم و سعی می کنم این موجود پلید و نادرست و ناکارامدی که هستم رو حذف کنم و فقط بخش های مثبت و سالمی که ازش باقی می مونه روزندگی کنم. به نفس هاش می گم خرده تمایلات درونی. تمایلاتی که در جهت اهداف آگاهانه و منطقی من نیستند.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    امیدوارم منظورم متوجه شده باشی.

    حس میکنم پست مثل باران به روحت جاری میشه اگه نشد. نگهش دار به وقتش..
    شاید همه ی چیزیکه بهم گفتی رو درک نکرده باشم. بعضی وقتا یه چیزهائی رو می شنوم و کامل نمی فهمم، اما درم تموم نمی شن. در صحنه های مختلف زندگی، ذهنم سکوت می کنه و چیزهائیکه از قبل شنیده رو دوباره پخش می کنه و گوش می کنه.

    در مورد تعهد به همسرم، فکر می کنم خدشه ناپذیرترین عهدی باشه که توی زندگیم دارم. چیزی به اندازه ی سعادت دنیوی و اخرویش نیست که همیشه و در هر حال در قلبم زنده باشه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  8. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 21 آذر 00), باغبان (یکشنبه 21 آذر 00)

  9. #15
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 14 اردیبهشت 03 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,969
    امتیاز
    33,488
    سطح
    100
    Points: 33,488, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,393

    تشکرشده 6,401 در 1,794 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد

    میشل من قسمتی از پستت اشتباه متوجه شدم. فکر کردم اون خورده تمایلات درونی، منظورت نیرویی درونیه که ما رو به سمت رشد هدایت میکنه. ولی تو منظورت خواسته های ذهن سطحی بود.

    خب پس بازم محتوایی که ارسال کردم درسته . فقط من اسم نیروی نجات بخشت رو اشتباهی متوجه شدم.

    قشنگ ترین قسمت پستت اونه که میگی بخشهای مثبت و قشنگم رو زندگی کنم . آفرین

    شاید به نظرت مثلا این بخش مثبت دو درصد باشه شایدم ده درصد.

    ولی میدونی چرا اینطوری فکر میکنی.

    چون اون بخش مثبت که الان میبنی قسمتهایی از وجودته که جوانه زده.

    اونجا که میگی من بدم....اون تو نیستی اون خاکیه که روی بقیه بخشهای مثبت رو گرفته.

    حالا اون جوانه که الان قبولش داری وقتی بهش آب دادی و رشدش دادی هی رشد میکنه. کم کم باهاش بقیه بخشهای مثبت و قشنگت از زیر اون خاک میاد بیرون.


    چقد مثل همیشه ذهن شفاف و قشنگی داری . اونجا که گفتی ریه م خاک گرفته. دقیق گفتی‌. این خاک ریه رو فکر میکنی خودتی که بدی!

    نه نه اشتباه نکن این تو نیستی سرت کلاه نره. توضیحش بالا تر دادم جوانه و بقیه خاک.

    ذهنت ماشالله خیلی شفافه. چقد خوشحال میشم کسی اینقد زلاله.

    یه روز بقیه وجود نورانیت از زیر خاک میاد بیرون فقط مواظب باش خاک با خود حقیقیت اشتیاه نگیری اینقد مهمه که این بار سومه تاکید میکنم.


    کلام آخر هی چی خودت بد ببینی. ناخواسته به پرنده ها ظلم کردی. به دریاها ظلم کردی. به رودخونه ها ظلم کردی.

    وقتی خودت بد میبنی یعنی غمگینی. این کمی ناامیدت میکنه . نا امیدی یعنی ظلم به خودت و سبزی ها... نه اینکه الان ناراحت باشی و عذاب وجدان بگیری این ناخواسته پیش اومده . چون عمدا ظلم نمیکنی.

    همه حیات حقیقی حتی ماهی دریا منتظره زودتر جوانه بزنی و سبز بشی

    با تمام سبزی های عالم همکاری کن اونا کمکت میکنن اسونتر نجات پیدا کنی


    در نور و عشق الهی باشی

    - - - Updated - - -

    بقیه پستت الان دیدم. آفرین به این تعهد عاشقانه که به همسرت داری. میدونم آدم اخلاق گرایی هستی. اون تعهد که گفتم نکته هایی داشت که همونجا هم توضیح دادم.

    امیدوارم لحظه به لحظه نورانی تر بشی

  10. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    میشل (یکشنبه 21 آذر 00), باغبان (یکشنبه 21 آذر 00)

  11. #16
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    امین جان ممنون از لطفت و از انرژی مثبتی که توی پستت هست.

    راستی، قبلا خیلی سخت و سنگین می نوشتی. نوشتنت مثل بالا رفتن یه اتوبوسِ مملو از جمعیت از جاده های باریک و شیب دار کوهستانی بود. پست های الانت رو که خوندم، حس کردم اون راننده اتوبوسش رو فروخته و به جاش یه پاراگلایدر خریده. اینبار سبکبار در اطراف کوهستان پرواز می کنه و از پروازش شادمانه.

  12. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 21 آذر 00)

  13. #17
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    سلام میشل جان

    خوبی؟

    شهامتت تحسین برانگیزه
    حسادت از مقایسه با پیش فرض "ترس" پیش میاد... ترس از بهتر بودن دیگری و.... وقتی در این مقایسه دیگری را بهتر حس کنیم .... رنجی وجودمان را میگیرد و تحمل دیدن و مواجهه با آن شخص سخت میشود...

    اشاره ای به ریشه حسادت داشتی که درسته و آن احساس حقارت است...

    احساس حقارت ناشی از عدم پذیرش خود است... وقتی گرفتار کامل گرایی شدیم به گونه ای که یا باید ۲۰ باشیم تا احساس خوب به خود داشته باشیم یا خود را خوب نمی دانیم و این یک بک گراند نامحسوس در روان ما میشود که حسادت از عوارض آن است....

    خودت را هراندازه و حد و هرگونه که هستی بپذیر و دوست بدار و احترام بگذار و برو به سمتی که با تمام وجودت بپذیری ارزش ما به اعتباریاتی که گوناگون و متفاوت و در شدت و ضعف هستند نیست....‌ارزش ما به انسان بودن، کرامت نفس، و خویشتنداری، مهربانی و....(صفات یک انسان انسانیت مدار )است

    خالق وقتی مارا آفرید گفت : فتبارک الله احسن الخالقین...یعنی به خودش تبریک گفت و ما شدیم اشرف مخلوقات....

    خودت را دریاب و بپذیر و دوست بدار...خواهی دید همه را دوست خواهی داشت حتی آنها که از تو قویتر یا به تصور خودت از تو بهترند

    موفق باشی
    سلام فرشته مهربان، خوبم خداروشکر، شما خوبی؟

    درسته، حسادت از مقایسه میاد. مقایسه ای که درش بازنده بشیم. و روی دیگه سکه مقایسه هائیه که درش برنده می شیم و باعث احساس برتریمون می شن و به نوع دیگه ای حقارت درونی رو فاش می کنن.

    درمان هم همونه که گفتی. آگاهی به شرافت و عزت درونیمون.

    این باعث می شه در موقعیت های یکسان، احساسات و رویکردهای کاملا متفاوتی داشته باشیم.

    مثلا در مورد من. حسادت آفرین ترین موقعیت برای من، وقتایی بوده که از نظر حرفه ای کم آورده بودم. وقتی این تاپیک رو شروع کردم، خیلی متاثر از شرکت قبلی ای بودم که توش کار می کردم. الان که به چند ماه آخر همکاریم با اون شرکت فکر می کنم، می بینم بدون اغراق در 95 درصد ثانیه هایی که سرکار بودم، داشتم خودم رو با همکارام مقایسه می کردم. و میزان پیشرفت خودم و اونها طی یکسال گذشته رو ارزیابی می کردم... و می دیدم که اونها پیشرفت بیشتری داشتن.

    اون موقع حسادتم در اوج بود.

    وقتی از اونجا جدا شدم و تمام وقت به تیم الانم ملحق شدم، همه اون مقایسه ها اومد توی این فضا. در تمام جلساتی که داشتیم، بیشتر سلول های مغزم درگیر این حقیقت بودن که اونها چقدر از من تواناتر و حرفه ای تر هستند.

    نه فقط از نظر فنی، بلکه خصوصا توانائیشون در مدیریت هیجاناتشون، متین و مسلط تر بودنشون، توانائی کار تیمی، و توانائی حل مسئله شون توجهم رو جلب می کنه.

    ولی یک چیزی به تدریج تغییر کرد، و اون احساس من نسبت به خودم و توانائی هام بود. حالا نه اینکه کاملا درست بشه، ولی خب تغییر کرد. و از اون وضعیت غلبه ی احساسات و هیجانات منفی بیرون اومدم.

    الان دیگه احساس حسادت نمی کنم. ولی بازم بیشتر از کار و موفقیت مالی و ... (چیزهائیکه بقیه روش تمرکز دارن)، روی بالا بردن اون توانائی هایی متمرکزم که اونها دارن و منم خیلی دلم می خواد داشته باشم. بیشتر وقتم رو به این چیزها فکر می کنم...

    تمایل به بهتر شدن، خوبه. اما در صحنه ذهنم، هیچوقت تنها نیستم. همیشه دیگرانی هستند. حتی الان که از نگاه کردن بهشون و توانائی هاشون، احساس و انرژی مثبتی دارم. باز هم هستند.

    باید بتونم تنها باشم. نمی دونم شدنی هست یا نه، ولی خیلی خوب می شد اگه می تونستم ذهنم رو از بقیه خالی کنم و فقط خودم باشم و خودم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : یکشنبه 21 آذر 00 در ساعت 15:54

  14. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    sci (دوشنبه 29 آذر 00), باغبان (یکشنبه 21 آذر 00)

  15. #18
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,057
    امتیاز
    147,222
    سطح
    100
    Points: 147,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,670

    تشکرشده 36,010 در 7,405 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    سلام میشل جان
    الحمدلله خوبم

    حرفها برا دارم و ترجیح میدم پارت بندی کنم...ان شاء الله در اولین فرصت تقدیم میشه

  16. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 04 دی 00)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.