به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    سلام
    من بنظرم بعضی وقتا آدم باید نعمتهایی که خدا بهش داده رو یه مروری کنه. خود من تقریبا میشه گفت دوازده سیزده سال هست از خانواده دور بودم و سالی سر جمع یک ماه یا دو ماه خانواده رو دیدم. ولی خب چیکار کنم، چاره ای نیست، بخام از این شرایط بیام بیرون، جیبام خالی میمونه. دیگه سعی میکنم یجوری روحیه رو بالا نگه دارم. از تایمی که کنار خانوادم هستم، تک تک لحظاتش رو لذت ببرم و تایمهایی که پیش خانواده نیستم، هم لذت ببرم از زندگی...
    سلام
    خودم دقیقا نمیدونم ریشه مشکلم کجاست
    اگه شما هم دوری ولی بجاش با آدمای زیادی در ارتباط هستین.این خیلی فرق میکنه با شرایط من
    یه زمانی خودم نخواستم شاغل باشم بخاطر همسر و فرزند و خودم!ولی الان مطمئن نیستم کار درستی کردم
    و اینکه گفتم که پیش خانواده خودم هم لذت اونجوری نمیتونم ببرم.برای همین خستگی تو تنم میمونه کلا

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    فکر کن 17 سال

    من از تابستان 98 تا الان نه به شهرم رفتم و نه خانوادم رو دیدم و نه خانواده همسرم رو. البته تا بهمن ماه 98 علتش مدرسه بچه ها و کار خودم بود ولی بعدش علتش کرونا بود. من رفت و آمد و مسافرت رو منطقی نمی بینم

    اتفاقا تجربه به من نشون داده که تحمل دوری سال به سال راحت تر میشه. یه جورایی دور از جون شما ولی انگار آدم پوست کلفت میشه. یواش یواش یه شخصیت کاملا مستقل و یه خانواده مستقل پیدا می کنه

    شاید این دو سال اخیر که اصلا نرفتیم نسبت به قبل سخت تر بوده باشه چون من علاوه
    اینا رو ننوشتم که خودم رو با شما مقایسه کنم فقط خواستم بهت بگم فکر نکن شما تنها تو این شرایط هستی

    خوب نقاط مشترک شما ظاهرا با همسرت کم هست
    ولی سعی کن اگه چیزی هست اونا رو پیدا کنی

    به هر حال شما الان ازدواج کردی و از این ازدواج بچه هم داری
    اگه تو مرحله انتخاب بودی می تونستی کسی رو انتخاب کنی که نقاط مشترکش با شما بیشتر باشه
    ولی الان به نظرم بهترین راه برای شما پیدا کردن مسیری برای شاد بودن تو همین زندگی هست
    کم کردن سطح توقع و پذیرش چیزی که هست

    مدیریت کردن زندگی به عهده شماست اگه ضعف نشون بدی کل خانواده تحت تاثیر قرار می گیره شما علاوه بر همسر، الان مادر هم هستی
    فکور جان شما شاغلی درسته؟ شما هم شرایطتون با خانم خانه دار فرق میکنه.
    پذیرشم بالا میبرم چشم
    نقاط مشترک پیدا کردن که خیلی خوبه
    ولی همسرم اصلا شدت مشکل رو نمیدونه. یعنی الان ازش بپرسی کلا مشکلی نمی بینه!میگه چیزی نیست بلیط میگیرم برید پیش خانواده یه دور بزنید!

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها

    ]



    خودتون رو دریبابین اما نه با تخریب دیگری. تخریب همسرتون تنها به تیره شدن رابطتون دامن میزنه و نمیتونه شما رو به آنچه که دنبالش هستین یا قبلا دنبالش نبودین برسونه.

    از کمک یک متخصص حتما استفاده کنین.



    کاملا درست میفرمایید
    ممنون از شما
    سحر بهاری عزیز من‌متوجه اون پی نوشت آخرتون نشدم! یعنی منظورتون اینه من با کاربری دیگه ای این مسئله رو عنوان کردم؟! چون رو لینک که زدم منو ارجاع داد به این موضوع

  2. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,442
    سطح
    94
    Points: 23,442, Level: 94
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 908
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,214 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها
    سلام
    اگه شما هم دوری ولی بجاش با آدمای زیادی در ارتباط هستین.این خیلی فرق میکنه با شرایط من

    خیلی نمیخام موضوع تو موضوع بیارم. ولی من وسط بیابونم! بیابون! دیگه سعی میکنم مثه تام هنکس توی کست اوی، خودم رو سر پا نگه دارم.
    انتخاب اینکه شاغل نشین، و حالا شک دارین که کار درستی کردین یا نه، نشون میده که یه خورده انتظار دارین در قبال کاری که انجام دادین. بنظرم ذهنتون رو آزاد کنین از این قضیه. یا اگه باز میبینین ته ذهنتون انتظاری دارین از همسرتون، باهاش صحبت کنین.
    اون منشا خستگی رو اگه بتونین بیشتر اینجا باز کنین، فکر میکنم دوستان بتونن بیشتر کمک کنن.
    ایشالا که موفق باشین هر جا که هستین...
    شاید شعاری باشه و شایدم ارتباط مستقیم با مشکلتون نداره، ولی عمده آدما درد دارن توی زندگیشون، یه سری دردها که شاید حتی حل نشدنی هم باشه و اگه بخای روز و شب بهش فکر کنی، قلبت تیر میکشه! مرد و زن هم نداره. ولی مجبوری باهاش کنار بیای. زندگی همینه دیگه. آخه بدبختیش اینجاس که حتی از این دردها به کسی هم نمیتونی چیزی بگی! اونوقته که خیلی سخت میشه هضم قضیه ...

  3. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    reihane_b (یکشنبه 15 فروردین 00)

  4. #13
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها
    سحر بهاری عزیز من‌متوجه اون پی نوشت آخرتون نشدم! یعنی منظورتون اینه من با کاربری دیگه ای این مسئله رو عنوان کردم؟! چون رو لینک که زدم منو ارجاع داد به این موضوع
    خواهش میکنم، اون قسمت بخش امضاء هست، برای مطالعه اعضاء
    دوستان گرامی ؛

    لطفا، انجمن آموزش استفاده از تالار همدردی را مطالعه بفرمایید.

  5. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    reihane_b (یکشنبه 15 فروردین 00)

  6. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها

    فکور جان شما شاغلی درسته؟ شما هم شرایطتون با خانم خانه دار فرق میکنه.
    پذیرشم بالا میبرم چشم
    نقاط مشترک پیدا کردن که خیلی خوبه
    ولی همسرم اصلا شدت مشکل رو نمیدونه. یعنی الان ازش بپرسی کلا مشکلی نمی بینه!میگه چیزی نیست بلیط میگیرم برید پیش خانواده یه دور بزنید!

    - - - Updated - - -


    دوباره سلام
    ریحانه جان درسته من شاغل هستم البته از بعد شروع کرونا، فعالیتم از منزل هست و کلاسهام هم آنلاین شده. یعنی عملا مثل افراد خانه دار شدم

    این نوسانات روانی رو هر آدمی ممکنه پیدا کنه
    طبیعیه

    اتفاقا اینکه همسرت این موضوع رو سخت نمی گیره و میگه نهایتش یه بلیط می گیری میری، دیدگاه درست تریه
    ولی مطمئن باش شما اگه تو شهر خودت هم بودی الان شرایط روحیت زیادم فرق نداشت

    ولی اگه فکر می کنی با رفتن به شهر خودت مشکلت حل میشه بیشتر رفت و آمد کن

    به همسرت بگو برسوندت و خودش برگرده

    در مورد شاغل بودن یا نبودن، به نظر من به شاغل شدن هم فکر کن البته بعد از کرونا
    اگه درس خوندی از اون مسیر اگه نخوندی از راه کسب یک مهارت

    با یه دکتر روانشناس صحبت می کردم می گفت میزان افسردگی های شدید توی خانم های خانه دار خیلی بیشتر از خانم های شاغل هست. برعکس اینکه به نظر میاد خیلی خوشحال و راحت هستن

    و من فکر نمی کنم این موضوع زیاد مربوط به غریب بودن و نبودن باشه

    بچه ات که یه مقدار بزرگ شد به شاغل بودن فکر کن
    حالا شاغل هم نتونستی بشی حداقل با کلاسهایی مثل خیاطی آرایشگری و ... وقتت رو پر کن

    البته اینم بگم من شخصا اگه خانه دار بودم کتاب زیاد می خوندم
    هم تنوع و سرگرمی خوبیه و هم دیدگاه آدم رو تو زندگی ارتقا میده
    حتی شده رمان و کتاب داستان هم باشه

    الان بهت پیشنهاد می کنم کتاب صوتی آبنبات هل دار رو تهیه کنی و گوش کنی
    اگه خوشت اومد بعدش آبنبات پسته ای و بعدش آبنبات دارچینی هم ادامه همون کتابه

    همشون واقعا عالی هستن
    یه قسمتهایی دلت درد می گیره از خنده

    و به شدت نوستالژی داره برای ما

    راستی من یه تاپیک داشتم اون اوایل که به این شهر اومده بودم و دلتنگ و غمگین بودم هر چند دلایلم با دلایل شما فرق داشت ولی شاید مواردی که اونجا گفته شده به دردت بخوره

    http://www.hamdardi.net/showthread.php?t=24618
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  7. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    reihane_b (یکشنبه 15 فروردین 00), گیسو کمند (دوشنبه 23 فروردین 00)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    به نظر من سرچشمه ی حس خوشبختی و حال خوب از درون خود ماست. شما نباید انتظار داشته باشید همسرتون، خانواده هاتون، شرایط و در کل همه چیز باب طبع شما باشن تا حالتون خوب بشه. ببینید، زندگی فرصت بسیار محدودیه و خوب یا بد همینه که هست. دلتون می خواسته یا نه، شما الان تو وضعیتی به سر می برید که می بینید. سعی کنید عینک بدبینی رو در بیارید و عیب جویی نکنید. همسرتون روز تولد شما رو به یاد داشته و بهتون تبریک گفته؟ می دونید چه قدر از خانم ها رنجششون از اینه که همین تبریک خشک و خالی رو هم دریافت نمی کنن و یا گلایه دارن که سال ها با همسرشون زندگی کردن و یه تیکه طلای کوچیک ازش دریافت نکردن؟ هیچ کس ایده آل نیست. من و شما هم نیستیم. پس نمی شه انتظار داشته باشید همسر شما یه فرد بی عیب باشه. شما می گید هردوتون اهل شعر خوندن نیستید باید بگم من به معنای واقعی کلمه عاشق شعر و ادبیات و مطالعه هستم و همسرم تو این زمینه نقطه‌ی مقابل منه. خوب نمی گم تو ذوقم نخورد که خورد اما دیگه همین جوری که هست پذیرفتمش. خوب منم به خیلی چیزا علاقه ندارم که همسرم داره. شما از زاویه ی دید همسرتون نگاه کنید. ایشون هم می تونن بگن من واقعا از پیاده روی لذت می برم و حس خوبی بهم می ده اما همسرم علاقه ی چندانی به این عمل نشون نمی ده!
    در ضمن، من با خانواده و اقوامم تو یه شهر زندگی می کنم اما فعلا شرایط بچه ی من و شما تقریبا یکسانه و این همه گیری باعث شده بچه های زیادی در حصار یه آپارتمان محدود بشن.

  9. 3 کاربر از پست مفید Parastou تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 15 فروردین 00), reihane_b (دوشنبه 16 فروردین 00), گیسو کمند (دوشنبه 23 فروردین 00)

  10. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از همه دوستانی که لطف کردن و وقتشون رو گذاشتن برای راهنمایی من.
    این چند روز متاسفانه نتونستم چیزی تایپ کنم.ببخشید
    آقای غلام امیدوارم شرایط زندگی شما هم بهتر بشه‌.کاملا درک میکنم مشکلاتی که تا همیشه حل نشدنی باقی میمونن و باید باهاشون کنار بیایم.منم زیاد داشتم اما یه جاهایی مثل الان فکر کردم شاید راه حلی باشه برای بهتر کردن شرایط. ولی دارم به این نتیجه میرسم که تمرکزم رو از روی مشکلات بردارم فقط راهش همینه!

    فکور جان من قبلا هم گفتم شما و هزاران نفر دیگه ای که الان شرایطتون مشابه منه فقط این یکسال و خرده ای اینطورین.برای بعدش هم میدونید که اینجوری نمیمونید و ان شالله بعد از این بیماری برمیگردین به روال سابق.
    خودم هم دارم به شغل کم تایم فکر میکنم.ولی متاسفانه یه مشکل شخصی دیگه من اینه که هدف شخصی ندارم... یعنی به قول بعضیا نمیدونم رسالتم تو این دنیا چیه. باید چیکار کنم تا وقت هست. میدونم زمانم داره میره ولی هنوز راهمو پیدا نکردم.
    کم و بیش مطالعه دارم.ممنون از پیشنهاد کتاب صوتی.اونم شب ها گوش میدم
    راستی تاپیکت رو خوندم و جواب بعضی سوالاتم رو گرفتم از اونجا .خیلی خوب بود
    و اینکه خودتونم اشاره کردید به افسردگی.درسته .منم تا الان انکار میکردم ولی تازه دارم متوجه میشم که خانم های خانه دار از روحیه ضعیف تری برخوردارن.مخصوصا مثل من که شهری تنها هم باشن.اما از طرفی هم میدونم که اگر شاغل میبودم پسرم رو نمیتونستم اینطور که میخوام تربیت کنم.یا برای همسرم اینقدر وقت بذارم. و نتیجه اش ناراضی بودن ایشون میشد‌.یعنی کسی که میخواد شاغل باشه باید از قبل ازدواج همه برنامه هاش مشخص باشه و رو همون حساب ازدواج کنه و بچه دار بشه. چون مسلما هر مرد یا زنی این شرایط رو ممکنه نپذیره...

    پرستوی عزیز بله من تا حدودی عینک بدبینی دارم و هزار تا ایراد دیگه که خودم میدونم و دارم تلاش میکنم برای برطرف کردنشون
    اما حس خوب و خوشبختی و... که صحبت کردید بنظرم اگر بخوایم از قسمت شعاریش بگذریم تا حدودی از درون ما نشات میگیره. ولی بیشتر از اون از خانواده ای که توش هستیم نشات میگیره.پدر و مادری که از کودکی به تو میگن کی هستی و چی هستی تاثیرش فوق العاده زیاده تو بزرگسالی.
    و اینکه میگید خیلیا اینطورن آره درسته خیلیا زندگیشون خیلی بدتر از منه. ولی این دلیل نمیشه که من برای بهتر کردن زندگی خودم هیچ کاری نکنم و بگم همینه که هست. بله خیلی چیزا رو نمیشه عوض کرد ولی میشه بجز پذیرفتن کارهای دیگه ای هم کرد که ظاهرا برای زندگی من فقط پذیرفتن راه حله

    پذیرفتن من هم میشه زمان های با همسر بودن رو فقط گذروندن.حالا نه با این شدت که فکر کنید ولی خب نه با لذتی که باید وجود داشته باشه.

    من میدونم خودم مشکلات زیادی دارم ولی اینم میدونم تو زندگی مشترک هر دو طرف باید تلاش کنن برای بهتر شدن زندگی.
    همیشه با خودم کلنجار میرم که تو تلاشت رو بکن بقیه اش هر چی شد شد...
    ولی در نهایت زندگی با فراز و نشیب هاش خوشه. نه یه خط صاف !

  11. 4 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 18 فروردین 00), فکور (پنجشنبه 19 فروردین 00), همراهی (یکشنبه 22 فروردین 00), الهه زیبایی ها (یکشنبه 22 فروردین 00)

  12. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 بهمن 00 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1395-2-16
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    5,588
    سطح
    48
    Points: 5,588, Level: 48
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    103

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیدونم رسالتم تو این دنیا چیه.
    با سلام
    من فکر میکنم رسالت همه ما اینه که زندگی کنیم و موجب زندگی کردن دیگران بشیم.اگر بتونیم به وظایفمون عمل کنیم این یعنی زندگی.
    خانم ریحانه به این فکر کنید درقبال خودتان،همسرتان،فرزندتان،و الدینتان چه وظایفی دارین. اگر بوظایفمون اشنا بشیم و سعی کنیم هر روز یه قدم جلوتر بریم فکر میکنم داریم احساس خیلی خیلی بهتری پیدا خواهیم کرد.
    انشالله هر روز موفقتر و سعادتمندتر از دیروز باشین

  13. کاربر روبرو از پست مفید همراهی تشکرکرده است .

    reihane_b (چهارشنبه 25 فروردین 00)

  14. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینجور که گفتید شوهرتون آدم خوبی هست و مشکل مالی ندارید(خوشبحالتون 6 هیچ جلو هستید)
    من کل تاپیک رو نخوندم ولی بنظر من مشکل اصلی شما افسردگی و بیکاریه
    بنظرم آدم فعالی هستید که دچار روزمرگی شدید و دیگه پیمانه تون پر شده
    شوهرتون مشغله های خودش رو داره برای همین متوجه شرایط شما نیست همین سرکار رفتن و مشغول بودن ادم رو از افسردگی دور می کنه درآمد داشتن هم بهش اعتماد به نفس میده برای همین متوجه شرایط رو حی شما نیست
    بنظر من تلاش کنید رانندگی رو یاد بگیرید
    شهر محل سکونتتون اگه اسنخر داره با بچه تون برید استخر
    من تجربه زندگی در شهر کوچیک رو دارم یادم هست مادرها با بچه های کوچیکشون می تونستند از استخر استفاده کنند(با هم) استخر کلر داره فکر نمی کنم باعث این بشه که کرونا بگیرید (باز چک کنید)
    میتونید توی منزل زبان بخونید الان همه کلاس ها اسکایپی شده
    برای مبارزه با افسردگی باید خودتون رو مشغول کنید
    برای خودتون باید مشغله بتراشید
    اگه میتونید ادامه تحصیل بدید (الان همه دانشگاهها مجازی شدند)
    اگه بچه تون هنوز خیلی کوچیک هست و نمی تونید برای خودتون وفت بگذارید در نظر داشته باشید این مساله موفتیه بچه چندسال اول خیلی وقتتون رو می گیره بعدش میره مدرسه و سرش گرم میشه و شما هم وقت پیدا می کنید برید سر کار یا برای خودتون وفت بگذارید
    بنظرم باز هم مشاوره خصوصی هم بگیرید خوبه دوره بعد از زایمان و چندسال اول بچه داری دوره سختی هستش خیلی صبر و حوصله می طلبه

  15. کاربر روبرو از پست مفید nana0cute تشکرکرده است .

    reihane_b (چهارشنبه 25 فروردین 00)

  16. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 18 تیر 00 [ 02:17]
    تاریخ عضویت
    1396-12-12
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3,502
    سطح
    37
    Points: 3,502, Level: 37
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام/موضوع من مرتبط نیست ولی نتونستم خوئم یه پست مجزا بزارم.ببخشید منو دوستان.
    به خاطر علاقه شدیدی که به همسرم دارم و دو فرزندم چشمم و به رابطه ای که داره بستم ولی اون داره رابطش و علنی میکنه و میخواد عادی باشم کمک لطفا

  17. #20
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط parhamam نمایش پست ها
    سلام/موضوع من مرتبط نیست ولی نتونستم خوئم یه پست مجزا بزارم.ببخشید منو دوستان.
    به خاطر علاقه شدیدی که به همسرم دارم و دو فرزندم چشمم و به رابطه ای که داره بستم ولی اون داره رابطش و علنی میکنه و میخواد عادی باشم کمک لطفا
    درود

    به عکس زیر توجه کنین؛


    شما هر زمانی برای ارسال موضوع مختص به خودتون، از صفحه ی اصلی تالار وارد انجمن مربوطه بشین و طبق عکس روی ارسال موضوع جدید کلیک کرده و سپس با انتخاب موضوع مناسب با نوشته هاتون مطابتون رو ارسال کنین. از طرفی بر اساس قوانین همدردی مواردی اینچنینی مثل مشکل شما در انجمن آزاد قابل پیگیری هست. میتونین مشترک انجمن آزاد بشین و از بخش مشاوره تخصصی و خصوصی بهره ببرین .

    پ.ن

    ۱. موقتا جهت جلوگیری از پاسخ ها به پرسش ایشان تاپیک بسته خواهد شد .
    ۲. این پرسش و پاسخ از این تاپیک حذف خواهد شد.

    دوستان گرامی ؛

    لطفا، انجمن آموزش استفاده از تالار همدردی را مطالعه بفرمایید.
    ویرایش توسط سحر بهاری : جمعه 18 تیر 00 در ساعت 07:54


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.