به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 مهر 99 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1395-11-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    4,597
    سطح
    43
    Points: 4,597, Level: 43
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 153
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ناراحتی از واکنش همسرم و خانوادش

    سلام
    ما پنجاه روز قبل اومديم سر خونه زندگيمون
    بدون عروسي فقط همه خريداي عروسي رو در حد معمولي كرديم و يه شب اومديم خونمون
    طي خريدهامون شوهرم بهم گفت كه نيمه دوم شهريور پدرم گفته طالاي عروسيتو ميخره يعني بعد از اينكه رفتيم سر زندگيمون...بخاطر اينكه حساب كتابش يكم مشكل خورده نيمه دوم شهريور حساباش سبكتر ميشن! من هم قبول كردم
    هفته پيش متوجه شدم كه پونصد مليون اومده دستش و از شوهرم خواستم به حرفي كه زدن عمل كنن
    ز زد كنار من به پدرش كه سرويس عروسي رو بريم برداريم ولي پدرش گفت حساب كتاب كنم دو روز بعد ميگم
    الان يك هفته گذشته و از پدر خبرينيست
    از شوهرم هم وقتي ميپرسم ميگه پدرمو نديدم حرف بزنم!و از كوره در ميره
    اخر سر ديروز بهم گفت پدرم همرو خرج بدهي كرده و من خودم تقاضاي وام دادم تا بخرم طلاتو
    ولي من هميشه شوهرم و خانوادشو مراعات كردم و اينكه پدرش ارزشي برام قائل نيست اذيتم ميكنه
    بطوري كه يه هفتست رابطمونم بهم خورده و دلم از شوهرمم شكسته
    كه طرف پدرشو ميگيره و همش منو دس به سر ميكنه!
    بنظرتون خودم زنگ بزنم به پدر شوهرم و بگم بفكر من هم باشه با خودمو ميارم پايين با اين حرفم؟!
    دلم از شوهرم شكسته
    حس ميكنم اولويت اولش دل پدرشه بعد كارو بار بعد دل من
    خيلي افسرده شدم اول زندگيم كارم شده گريه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مهر 00 [ 13:42]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    6,526
    سطح
    52
    Points: 6,526, Level: 52
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 26 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mrs.omidvar نمایش پست ها
    سلام
    ما پنجاه روز قبل اومديم سر خونه زندگيمون
    بدون عروسي فقط همه خريداي عروسي رو در حد معمولي كرديم و يه شب اومديم خونمون
    طي خريدهامون شوهرم بهم گفت كه نيمه دوم شهريور پدرم گفته طالاي عروسيتو ميخره يعني بعد از اينكه رفتيم سر زندگيمون...بخاطر اينكه حساب كتابش يكم مشكل خورده نيمه دوم شهريور حساباش سبكتر ميشن! من هم قبول كردم
    هفته پيش متوجه شدم كه پونصد مليون اومده دستش و از شوهرم خواستم به حرفي كه زدن عمل كنن
    ز زد كنار من به پدرش كه سرويس عروسي رو بريم برداريم ولي پدرش گفت حساب كتاب كنم دو روز بعد ميگم
    الان يك هفته گذشته و از پدر خبرينيست
    از شوهرم هم وقتي ميپرسم ميگه پدرمو نديدم حرف بزنم!و از كوره در ميره
    اخر سر ديروز بهم گفت پدرم همرو خرج بدهي كرده و من خودم تقاضاي وام دادم تا بخرم طلاتو
    ولي من هميشه شوهرم و خانوادشو مراعات كردم و اينكه پدرش ارزشي برام قائل نيست اذيتم ميكنه
    بطوري كه يه هفتست رابطمونم بهم خورده و دلم از شوهرمم شكسته
    كه طرف پدرشو ميگيره و همش منو دس به سر ميكنه!
    بنظرتون خودم زنگ بزنم به پدر شوهرم و بگم بفكر من هم باشه با خودمو ميارم پايين با اين حرفم؟!
    دلم از شوهرم شكسته
    حس ميكنم اولويت اولش دل پدرشه بعد كارو بار بعد دل من
    خيلي افسرده شدم اول زندگيم كارم شده گريه
    سلام دوست گرامی.
    من خیلی فعال نیستم در این سایت و به این نظر به عنوان یک نظر کارشناسی نگاه نکن. فقط چون مدتی چند سال قبل درگیر موردی مشابه بودم به عنوان یک مرد نظرم رو بهتون میگم.

    این مساله درسته که مربوط به طلاهای عروسی است و ممکنه شما اون رو مال فقط خودتون بدونید و یا به عنوان یک سرمایه برای استفاده در موارد مورد نیاز در آینده زندگی مشترکتون بهش نگاه کنید. ولی در هر دو صورت در وضعیت فعلی، پای همسرتون وسط هست. خیلی وقت ها ممکنه قضایایی مطرح باشه بین پدر و پسر که دوست ندارن کسی غیر از خودشون از این موضوعات اطلاع داشته باشند. در این مواقع شما با فشار بیش از حد به همسرتون باعث رنجش و گارد گرفتن بیشتر اون میشید و خدایی نکرده این مساله مادی باعث میشه اصل ازدواج که محبت و عشق بین شما دو نفر هست تحت الشعاع قرار بگیره و حتی اگر به خواستتون برسید بعدا ممکنه به عنوان یک فرد پول دوست که شرایط همسرش رو درک نمیکنه و صبر نداره متهم بشید. همین الانش به نظرم اونقدری فشار وارد کردید که همسرتون گفته "
    من خودم تقاضاي وام دادم تا بخرم طلاتو
    " به نظرم فعلا فقط صبر کنید و به خودتون و همسرتون برسید. پیگیری بیشتر از این فقط باعث کدورت میشه. بدتر از اون پیگیری مستقیم از پدر شوهرتون هست که ممکنه باعث از بین رفتن یک سری حرمت ها بین شما و خانواده همسر بشه و از طرفی اینجوری همسرتون رو نالایق جلوه دادید که با اینکه گفته خودم پیگیر هست شما این رو نادیده گرفتید و با پدرشون صحبت کردید.

    من اصلا نمیگم از حقتون کوتاه بیاید. فقط میگم ببینید در زمان فعلی که باید خوش خوشانتون باشه دارید سر این موضوع زندگی رو به کامتون تلخ میکنید. اگر همسرتون پیگیر نبود اون موقع اوضاع فرق میکرد ولی در حال حاضر به نظرم فقط زمان بدید قطعا همسرتون از شما بیشتر داره به این موضوع فکر میکنه.

  3. 2 کاربر از پست مفید هوایی تشکرکرده اند .

    wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99), سحر بهاری (سه شنبه 25 شهریور 99)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 مهر 99 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1395-11-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    4,597
    سطح
    43
    Points: 4,597, Level: 43
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 153
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خيلي ممنون
    من هنوز با پدرشوهر حرف نزدم در اين مورد دو دل هستم
    ولي صبح تا شب تو دلمه كه چرا بهم ارزش نميزاره چون اينكارشو بي احتراميش بحساب ميارم
    اصلا نميتونم فكر نكنم از وقتي كه فهميدم پول اومده دستش و طلاي منو همش امروز فردا ميكنن
    از شوهرمم دلگيرم چون قول داده بود بهم ولي الان همش امروز فردا ميكنه
    داغون شدم ...هم از شوهرم بدم اومده هم از خانوادش
    خيلي دلم شكست خيلي زياد
    من كه ميدونم تو اين وضعيت بازار طلاي مورد علاقمو نميتونم بخرم و صلاح نيس اصلا ادم بره طلا فروشي
    بخدا اگه ارزش ميزاشتن و ميگفتن برو طلاتو انتخاب كن امكان داشت بگم بمونه تا بعد از اينكه وضعيت بازار بهتر بشه
    حتي قبل عروسي با شوهرم حرف زده بودم كه پولشو ميگيريم كاري ميكنيم باهاش من يه سرويس نقره نيگيرم كه مردم نگن هيچ طلايي براش نخريدن
    اما الان ...

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام دوست عزیز
    یک نکته رو بهت میگم از الان تا ابد توی ذهنت باشه
    به جز خودت و همسرت از هیچ کس هیچ توقعی نداشته باش

    اگر میخوای مورد احترام باشی
    اگر میخوای به دیگران بدهکار نباشی و لحظه به لحظه ازت توقع نداشته باشن
    لطفا از هیچ کس توقع نداشته باش
    بذار هر وقت خواستن بهت چیزی رو بدن
    و متقابلا شما هم هر وقت خواستی کاری براشون انجام بدی

    من شخصا اگر در شرایطی بودم که خانواده همسرم ازمون توقع مالی نداشتن کلاهمو مینداختم هوا

    واقعا به جز این هیچی نمیخوام ازشون

    ما البته به میل خودمون برای خانواده همسرم در خرید منزل مشارکت کردیم به میل خودمون هر ماه مبلغی بهشون میدیم
    مشکلم با توقعاتی هست که به میل ما نیست
    مثلا مادرشوهرم رفت مکه توقع داشت ما برای تالار هزینه کنیم در حالی که خیلی ها هیچ مهمانی نمیگیرن
    مثلا یه زمین دارن توی یه شهرستان توقع دارن اونو ما بسازیم برای اینکه مثلا یه ماه در سال برن اونجا ییلاق

    مثلا برادرشوهرم هر وقت بدونه ما پولی توی بانک داریم میره یه معامله می کنه و زنگ میزنه که فلان مبلغ رو بدید

    و از این قبیل مثالها

    به هیچ عنوان از همسرت نخواه برای خریدی که واقعا به عهده پدرش هم نیست باهاش دربیفته
    هیچ وقت این کارو نکن

    پایه های زندگیت رو از اول محکم بنا کن
    خیلی داری سست بنا می کنی
    شوهرت به جای لذت بردن از زندگی باید بیفته بین شما و پدرش و روزی 10 بار تو دلش بگه غلط کردم ازدواج کردم
    پدرش گفته نیمه دوم شهریور پول میدم و حالا نظرش عوض شده
    هیچ اشکالی نداره اصلا مهم نیست
    کاری به اهمیت شما برای اونا نداره
    تصمیمش عوض شده
    یا کلا به مشکل برخورده

    وظیفه اون نیست برای شما طلا بخره
    خواسته بکنه ولی الان دیده نمی تونه یا دیده قیمت زیاده پشیمون شده یا هر چی
    اگر حتی پول داشته باشه باشه و نده هم مربوط به خودشه چون پول خودشه

    توقع نداشته باش
    روی رابطه خودت و همسرت کار کن
    کاری نکن روزهای اول ازدواجتون به کام خودت و همسرت تلخ بشه

    یادت باشه وظیفه هیچ کس نیست که برای کس دیگه کاری بکنه
    ویرایش توسط فکور : سه شنبه 25 شهریور 99 در ساعت 16:55

  6. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99), بی نهایت (پنجشنبه 27 شهریور 99), سحر بهاری (سه شنبه 25 شهریور 99)

  7. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام به شما
    چند سؤال میپرسم ، لطفا پاسخ بدین؛

    ۱. شما و همسرتون چند ساله هستین؟
    ۲. چند وقت نامزد یا عقد بودین؟ اگر طولانی بوده علتش چی بوده؟
    ۳. درآمد ماهیانه همسر شما چقدر هست؟
    ۴. خرید های معمولی مثلا چه خرید هایی؟ چقدر؟
    ۵. آیا قسطی، اجاره خونه ای ... پرداخت میکنین؟



  8. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 مهر 99 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1395-11-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    4,597
    سطح
    43
    Points: 4,597, Level: 43
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 153
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    سلام به شما
    چند سؤال میپرسم ، لطفا پاسخ بدین؛

    ۱. شما و همسرتون چند ساله هستین؟
    ۲. چند وقت نامزد یا عقد بودین؟ اگر طولانی بوده علتش چی بوده؟
    ۳. درآمد ماهیانه همسر شما چقدر هست؟
    ۴. خرید های معمولی مثلا چه خرید هایی؟ چقدر؟
    ۵. آیا قسطی، اجاره خونه ای ... پرداخت میکنین؟


    ٣٢ و ٣٤ ساله
    شش سال عقد،بخاطر اينكه اپارتمان ميساختن و شرايط مالي خودش و خانوادش ثبات نداشت بخاطر بدهي هاي زيادي كه داشتن پدرشون ،واحدهاشون فروش نميرفت و تو بدهي سنگين گرفتار شده بودند
    اونزمان بدون اينكه من خبر داشته باشم از بدهيهاي سنگينشون ،فقط از صبح تا شب كار ميكرد و همينطور ماشيناي مدل بالا قسطي ميخريد و بقول خودش بخاطر من ،و ازونطرفم بعد چند ماه ميفروخت به بهانه هاي دروغين ديگه و پولاشو ميداد به پدرش !
    البته من اينارو بعد فهميدم!
    حتي دوسال تمام ماشين من زير پاش بود و من بعد فهميدم وقتي كه بدهيهاشون خيلي خيلي كمتر شد و اوضاعشون ارومتر !!!
    من درامدم چهار و شوهرم هم دو سه برابر بيشتره ولي بخاطر خونه اي كه بقول خودش برام ساخته كه همه ارزوشو دارن ،تا چند ماه ديگه قسطاي سنگين داره.
    پدرش براي خريدهامون اول و اخر شش هفت مليون پول داد وخريدهايي مثل لباس و لوازم ارايشو كرديم،
    البته اون خريدهامونم داستان خودشونو دارن
    يه هفته مونده بود به تاريخي كه قرار بود بريم سر زندگيمون اونا اصلا يه كلمه هم درمورد اينكه بيان يا پول بدن براي اينكه بريم خريد ،حرف نميزدن
    بعضي خريدامو مثلا با دوستم رفتم و بعضياشو تنها يا شوهرم!
    ادمي نيستم كه بخوام با خواهر شوهر يا مادرشوهر برم خريد ولي انتظارم اين بود كه يه زنگي بزنن تعارفي بكنن كه بفهمم بفكرمون هستن!
    روزي هم كه اومدم خونه به همشون گفتم نميخوام گوسفند قربوني كنن و خونريزي بشه، يه چيز ديگه پيشنهاد دادم كه از نظر مالي هم خيلي پايينتر از قربوني بود....ولي پدر شوهر گفته بود به دلم مياد خون نريزم و بازم اونجا با عمل نكردن به خواستم بهم ارزش نزاشت و اونشب جلوم گوسفندو قربوني كرد!!!از اونشب اون ماجرا هم همش تو فكرمه كه چرا به مني كه عروس بودم ،حتي به اون حرفمم ارزشي نزاشتن!!!و نميگن كه منم دل دارم و خيلي كاراي عادي كه براي عروسيمون نكردن هم به دل من امد و مياد اول زندگيموننميدونم واقعا من خيلي پرتوقع هستم و خواسته هام بيجاست؟
    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 26 شهریور 99 در ساعت 18:30 دلیل: بدلیل دو ارسال تکراری

  10. کاربر روبرو از پست مفید mrs.omidvar تشکرکرده است .

    زن ایرانی (چهارشنبه 26 شهریور 99)

  11. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    متشکرم

    به دلایل مختلفی ممکن هست دوران عقد طولانی و خسته کننده بشه. یکی از همون دلایل که اشاره کردین مشکلات اقتصادی هست .
    گاهی مردان زمان عقد در موقعیتی گیر می افتن که هم پسر خانواده هستن و هم همسر. هم باید توقعات خانواده رو در نظر بگیرن و هم همسر رو راضی نگه دارن. از این رو ممکن هست نتونن به درستی عمل کنن و از طرفی این انتظارات و توقعات درست در نقطه ی مقابل هم قرار بگیرن و موجب اختلاف و دلخوری بشن.

    بهمین علت لازم هست شما انتظارات مالی خودتون و هر توقع دیگری رو متناسب با شناختی که از همسرتون و خانوادش دارین واقع بینانه تر تنظیم کنین.
    لازم هست با یادگیری مهارتهای ارتباطی، تقویت عشق و محبت بین خودتون و همسرتون جهت تعمیق رابطه ی عاطفی و همچنین برجسته کردن ویژگی های خوب و تشویق همسرتون زندگی و رابطتون رو پس از این مدت طولانی دستخوش ناملایمات نکرده و مدیریت کنین.

    اجازه بدین همسرتون از فشارهایی که روی ایشان هست فارغ بشن و سپس بتونن در زمان خودش به تعهداتشون عمل کنن.


  12. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    هوایی (پنجشنبه 27 شهریور 99)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    دوباره سلام
    ببین دوست عزیز، اون کاری که همسرت با پدرش انجام داده احتمالا حساب کتابی بینشون بوده

    حتما اونقدر که هزینه کرده سهم برداشته
    اون خونه ای که شما ساکن هستید
    خوب شما الان اجاره نشین نیستید و این موهبت خیلی بزرگیه

    ولی در کل از این به بعد محدوده های مالی بین همسر شما و پدرش بهتره مشخص باشه

    نه اینکه با بحث و دعوا اینو بخوای
    همینجوری آروم آروم ازش بپرس برنامه اقتصادیش چیه
    الان قسطی داره یا نه
    اگر قسط نداره برای حقوق همسرت و خودت با هم برنامه ریزی کنید

    فقط برای پول خودت و همسرت
    پول پدرش مربوط به پدرشه

    اگه تا الانم پول همسرت رفته سمت پدرش دیگه به اون نمیشه کار داشت
    برنامه شما برای از این به بعد باید باشه

    اگر همسرت علاقمند به مخفی کاری اقتصادی هست، شما برای پول خودت برنامه ریزی کن و فقط کل هزینه های شما و منزل رو بذار همسرت انجام بده
    شما با پولت سرمایه گذاریهای کوچک مثل خرید طلا و ... می تونی انجام بدی
    پولت رو قاطی پول پدرش نکن که دیگه بعدا حساب کتاب کردنش کار حضرت فیل هست

    ولی در مورد گوسفند
    به نظرم اونا اعتقاد داشتن و شما نباید سخت بگیری
    بعضیا اعتقاد دارن باید اینجور موقع ها خون ریخته بشه تا بلاها دفع بشن
    اون به خاطر اینکه برای عروس و پسرش مشکلی پیش نیاد اون هزینه رو کرده

    به اون پیشنهاد شما اعتقاد نداشتن

    اصلا این چیزا مهم نیست
    باور کن

    اینکه گوسفند کشته بشه یا کار دیگه ای انجام بشه
    اینا ارزش گذاشتن به شما نیست

    اون ارزش گذاشتن رو کشتن گوسفند می بینه
    شما نکشتن

    سنی ازشون گذشته
    دیگه اعتقادات تغییر نمی کنن تو این سن
    اونا رو همونجور که هستن بپذیر
    ذهنت رو درگیر نکن

    بیخود روزهای خودت رو با تلخی سپری می کنی

    از دیگران توقع هیچ چیز خاصی نداشته باش و راحت زندگی کن

  14. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    زن ایرانی (شنبه 29 شهریور 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.