نوشته اصلی توسط
mrs.omidvar
سلام
ما پنجاه روز قبل اومديم سر خونه زندگيمون
بدون عروسي فقط همه خريداي عروسي رو در حد معمولي كرديم و يه شب اومديم خونمون
طي خريدهامون شوهرم بهم گفت كه نيمه دوم شهريور پدرم گفته طالاي عروسيتو ميخره يعني بعد از اينكه رفتيم سر زندگيمون...بخاطر اينكه حساب كتابش يكم مشكل خورده نيمه دوم شهريور حساباش سبكتر ميشن! من هم قبول كردم
هفته پيش متوجه شدم كه پونصد مليون اومده دستش و از شوهرم خواستم به حرفي كه زدن عمل كنن
ز زد كنار من به پدرش كه سرويس عروسي رو بريم برداريم ولي پدرش گفت حساب كتاب كنم دو روز بعد ميگم
الان يك هفته گذشته و از پدر خبرينيست
از شوهرم هم وقتي ميپرسم ميگه پدرمو نديدم حرف بزنم!و از كوره در ميره
اخر سر ديروز بهم گفت پدرم همرو خرج بدهي كرده و من خودم تقاضاي وام دادم تا بخرم طلاتو
ولي من هميشه شوهرم و خانوادشو مراعات كردم و اينكه پدرش ارزشي برام قائل نيست اذيتم ميكنه
بطوري كه يه هفتست رابطمونم بهم خورده و دلم از شوهرمم شكسته
كه طرف پدرشو ميگيره و همش منو دس به سر ميكنه!
بنظرتون خودم زنگ بزنم به پدر شوهرم و بگم بفكر من هم باشه با خودمو ميارم پايين با اين حرفم؟!
دلم از شوهرم شكسته
حس ميكنم اولويت اولش دل پدرشه بعد كارو بار بعد دل من
خيلي افسرده شدم اول زندگيم كارم شده گريه
سلام دوست گرامی.
من خیلی فعال نیستم در این سایت و به این نظر به عنوان یک نظر کارشناسی نگاه نکن. فقط چون مدتی چند سال قبل درگیر موردی مشابه بودم به عنوان یک مرد نظرم رو بهتون میگم.
این مساله درسته که مربوط به طلاهای عروسی است و ممکنه شما اون رو مال فقط خودتون بدونید و یا به عنوان یک سرمایه برای استفاده در موارد مورد نیاز در آینده زندگی مشترکتون بهش نگاه کنید. ولی در هر دو صورت در وضعیت فعلی، پای همسرتون وسط هست. خیلی وقت ها ممکنه قضایایی مطرح باشه بین پدر و پسر که دوست ندارن کسی غیر از خودشون از این موضوعات اطلاع داشته باشند. در این مواقع شما با فشار بیش از حد به همسرتون باعث رنجش و گارد گرفتن بیشتر اون میشید و خدایی نکرده این مساله مادی باعث میشه اصل ازدواج که محبت و عشق بین شما دو نفر هست تحت الشعاع قرار بگیره و حتی اگر به خواستتون برسید بعدا ممکنه به عنوان یک فرد پول دوست که شرایط همسرش رو درک نمیکنه و صبر نداره متهم بشید. همین الانش به نظرم اونقدری فشار وارد کردید که همسرتون گفته "من خودم تقاضاي وام دادم تا بخرم طلاتو
" به نظرم فعلا فقط صبر کنید و به خودتون و همسرتون برسید. پیگیری بیشتر از این فقط باعث کدورت میشه. بدتر از اون پیگیری مستقیم از پدر شوهرتون هست که ممکنه باعث از بین رفتن یک سری حرمت ها بین شما و خانواده همسر بشه و از طرفی اینجوری همسرتون رو نالایق جلوه دادید که با اینکه گفته خودم پیگیر هست شما این رو نادیده گرفتید و با پدرشون صحبت کردید.
من اصلا نمیگم از حقتون کوتاه بیاید. فقط میگم ببینید در زمان فعلی که باید خوش خوشانتون باشه دارید سر این موضوع زندگی رو به کامتون تلخ میکنید. اگر همسرتون پیگیر نبود اون موقع اوضاع فرق میکرد ولی در حال حاضر به نظرم فقط زمان بدید قطعا همسرتون از شما بیشتر داره به این موضوع فکر میکنه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)