به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    568
    امتیاز
    19,612
    سطح
    88
    Points: 19,612, Level: 88
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 238
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,205

    تشکرشده 1,411 در 462 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Lightbulb سوال و جواب

    سلام. راستش فکر کردم کاش اگر سوالی برامون پیش اومد که جوابشو نمی دونستیم توی این تاپیک بپرسیم و اگر کسی جوابی براش داره بنویسه. البته کاش فرم نظرسنجی به خودش نگیره چون ممنوعه. ولی خیلی خوب بود سوالمون رو بپرسم و اگر بقیه جوابشو میدونن بگن. البته چقدر عالی بود اگر مدیر محترم همدردی هم یه وقتایی اگر پاسخی صحیح تر سراغ داشتند، ما را بهره مند کنند..
    برای مثال خودم اولین سوال رو می پرسم که خیلی وقته رهاش کردم اما همچنان برام سواله و وقتی تاپیک عکس نوشته آقا غلام رو دیدم بهتر دیدم اینجا بپرسم و شاید شروعی برای سایرین هم باشه و از طرفی موضوع بیشتر جا بیفته.

    اینکه میگن "قبل از اینکه سعی کنید نیازهای دیگران را برطرف کنید، مطمئن شوید که در این راه به خودتان آسیب نمی زنید.
    مهم ترین مراقبت از خودتان است."
    سوال: اگر همه بخوان اینطور فکر کنن، پس اینایی که رفتن جبهه و جنگیدن و شهید و جانباز شدن و ... یا همین پزشکان و پرستارایی که دل به آتیش زدن و از خانواده و عزیزشون گذشتن و سختی ها را به جان خریدن وخیلی هاشون هم مبتلا شدن و ... اگر به این توصیه عمل میکردن چی میشد؟ اینکه من اول منافع خودم رو در نظر بگیرم با این ارزش ها تقابلی نداره؟

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.
    ویرایش توسط zolal : چهارشنبه 25 تیر 99 در ساعت 02:37

  2. 6 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 25 تیر 99), miss seven (چهارشنبه 25 تیر 99), Mvaz (چهارشنبه 25 تیر 99), میشل (چهارشنبه 25 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99), سحر بهاری (چهارشنبه 25 تیر 99)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,216 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zolal نمایش پست ها
    سلام. راستش فکر کردم کاش اگر سوالی برامون پیش اومد که جوابشو نمی دونستیم توی این تاپیک بپرسیم و اگر کسی جوابی براش داره بنویسه. البته کاش فرم نظرسنجی به خودش نگیره چون ممنوعه. ولی خیلی خوب بود سوالمون رو بپرسم و اگر بقیه جوابشو میدونن بگن. البته چقدر عالی بود اگر مدیر محترم همدردی هم یه وقتایی اگر پاسخی صحیح تر سراغ داشتند، ما را بهره مند کنند..
    برای مثال خودم اولین سوال رو می پرسم که خیلی وقته رهاش کردم اما همچنان برام سواله و وقتی تاپیک عکس نوشته آقا غلام رو دیدم بهتر دیدم اینجا بپرسم و شاید شروعی برای سایرین هم باشه و از طرفی موضوع بیشتر جا بیفته.

    اینکه میگن "قبل از اینکه سعی کنید نیازهای دیگران را برطرف کنید، مطمئن شوید که در این راه به خودتان آسیب نمی زنید.
    مهم ترین مراقبت از خودتان است."
    سوال: اگر همه بخوان اینطور فکر کنن، پس اینایی که رفتن جبهه و جنگیدن و شهید و جانباز شدن و ... یا همین پزشکان و پرستارایی که دل به آتیش زدن و از خانواده و عزیزشون گذشتن و سختی ها را به جان خریدن وخیلی هاشون هم مبتلا شدن و ... اگر به این توصیه عمل میکردن چی میشد؟ اینکه من اول منافع خودم رو در نظر بگیرم با این ارزش ها تقابلی نداره؟

    سلام زلال. ممنونم از نگاه تیزبینت. لطف کردی.
    آره من گفتم که این جملات واسه خودمه، توی حال و هوای خودمه و شاید برای دیگران کاربردی نداشته باشه. ببینید برداشت من از این جمله اینه که اون کسی که خیلی خیلی به فکر دیگران هست و در عین حال اصلا به فکر خودش نیست، آخرش به خودش ضرر میزنه. اینجور آدما شاید کم باشن، ولی هستن. آدمایی که همش نگران بقیه ان و یه ذره به فکر خودشون نیستن. یه ذره نگران دل آشوب و اضطراب و استرس خودشون نیستن. دوستان پرستار و یا شهدای عزیز در عین اینکه جان خودشون رو به خطر انداختن، ولی در عین حال همیشه عاقلانه رفتن جلو و در عین اینکه نگران جون بقیه بودن، نگران جون خودشونم بودن.
    اون چیزی که گفتی درسته. شهدا و پرستارای ما واقعا خیلی از خودگذشتگی کردن. . .

    چقدر نگاهت دقیق بود، خیلی خوشم اومد ....

  4. 4 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 25 تیر 99), میشل (چهارشنبه 25 تیر 99), zolal (دوشنبه 30 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام زلال،

    پاسخت در معنای "نفع" و "آسیب" هست.

    یه وقت دست آدم می بره و زیان می کنه، یه وقت جونش رو می ده و نفع می کنه. بستگی به شرایط درونی و بیرونی اون فرد داره.

    فرض کن من دست و پا نداشته باشم، تو بهم بگی اگه فلان کار رو انجام بدی، نتیجه ش این می شه که صد تا لاک بدست میاری. خب مطمئنا من نفعی در اون کار برای خودم نمی بینم. اما وقتی 20 تا ناخن داشته باشم، و عاشق لاک هم باشم، مطمئنا در اون کار یه نفعی برای من هست.

    پس اینکه ما از چه چیزی احساس متنفع شدن داشته باشیم، بستگی داره که چه اعضا و جوارحی برای خودمون متصور باشیم. و تا چه حد بتونیم اون اعضا و جوارح رو حس کنیم. یه وقتی نفع رو فقط نفع فیزیکی می بینیم، یه وقتی نفع عاطفی و روانی رو هم می بینیم، یه وقتی نفع معنوی رو هم حس می کنیم. اینها بستگی داره که چه درکی از جسم و روان و روحِ خودمون داشته باشیم. چه درکی از فضای اطرافمون داشته باشیم. چه کسانی رو بیشتر به خودمون نزدیک ببینیم و رضایتشون قلبمون رو شاد کنه.

    اگه انسان قبل از اینکه کاری رو برای کسی انجام بده، فکر کنه و پیدا کنه که خودش چه نفعی در انجامِ اون کار داره، نه تنها بعدا از کاری که کرده پشیمون نمی شه (احساس زیان نمی کنه) بلکه توقع جبران هم از دیگران نداره (یا اونقدر توقعش کمه که راحت ازش می گذره) چون آگاهه که خودش چه نفعی از اون کار برده.

    حالا همونطور که گفتم، نفع صرفا پول و سایر منافع مالی نیست. خیلی وقتا در تلاشی که یه فرد می کنه تا نفعِ خودش رو پیدا کنه، دید گسترده تری به خودش پیدا می کنه.

    در مورد جنگ که مثال آوردی هم دقیقا همینطور بود. پدر من یکی از همون افراد بود. خیلی وقتا به تناسب شغلش، خیلی وقتا هم با اسلحه. هرجور حس کرد می تونه کمک کنه، بدون اینکه نیاز داشته باشه لحظه ای فکر کنه، رفت. خیلی وقتا هم محیط زندگی ما تغییر می کرد به یه شهر مرزی تر و جنگی تر.

    یکی از خاطراتی که توی ذهن من ثبت شده، مربوط می شه به وقتیکه ما در یکی از شهر های ایلام زندگی می کردیم. حمله های هوایی که جزئی از زندگیمون بود، اما یه بارش 30 تا هواپیما با هم اون شهر رو زدن و قیامتی به پا کردن. فقط هم عبوری نبودن و قصدِ قتل عام داشتن. خونه ما سازمانی بود. یه ساختمان دو طبقه و سفید رنگ بود که با خونه های بومی اطرافش کاملا فرق می کرد. و مسلما هدف قرار گرفته بود. اون روز هر 4 طرف خونه ما رو زدن، اما وقتیکه خودش رو زده بودن، دیگه مادرم ما رو برده بود بیرون.

    می خوام تفاوت رفتارِ مادر و پدرم رو در اون شرایط بهت بگم. که هرکدوم نفعِ خودشون رو در یه چیز متفاوت تشخیص داده بودن، هر دو با تمامِ وجود تلاش کردن و هیچکدوم هم هیچوقت پشیمون نشدن.

    مادرم که نمی دونم موفقیتش رو بیشتر مدیون شانس بود یا حس شنواییش، مادامی که توی خونه بودیم سه جای مختلفِ خونه ما رو پناه داد. بعدا که با پدرم بررسی می کردن، اگه دو تا رو پس و پیش انتخاب می کرد، بعید بود از ترکش ها و شیشه ها و موج انفجار نجات پیدا کنیم.

    بعد هم که ما رو از خونه بیرون برد، اولین امیدش به همسایه کناریمون بود. اما زود متوجه شد که خونشون کاملا از بین رفته و خونوادش زیر آوار هستند و به شکل جنون آمیزی با دست داره زمین رو می کنه. با وجودِ اینکه با خانم همسایه دوست بود، اما یک لحظه هم نایستاد کمک کنه. فقط فهمید اینجا کمکی بهش نمی شه و رفت.

    همون موقع که داشتیم از خیابون رد می شدیم، یه دفعه پدرم رو دیدیم که با یه جیپ به ما نزدیک شد. اما تا ما رو دید، توی 200 متری ایستاد. کمتر از 1 دقیقه فقط نگاهمون کرد، بعد دور زد و رفت....

    من هرچه اون صحنه رو برای تو تعریف کنم، نمی تونم برات تجسمش کنم، مگر اینکه در فیلم ها توصیفش رو دیده باشی، یا در توصیفِ روز قیامت که همه ی مردم در حال دویدن هستند. ظاهرا کوه امن تر بود، و همه می دویدن به سمتِ کوه.

    زنی که به ندرت حتی برای خرید کردن پاشو از خونه بیرون گذاشته، با بچه های 5 و 3 ساله و یه نوزاد، وسطِ این محشر، این همه آدمی که می دون، خونه هاییکه توی آتیش می سوزن، هواپیماهایی که توی آسمون دور می زنن، بدون هیچ پناهی، بدون یه فامیل توی این شهر، ایستاده باشن و هییییچکس رو غیر از تو نداشته باشن، بعد تو بری. برگردی درمانگاه و مجروح ها رو جمع کنی ببری به بیمارستان یه شهر دیگه.

    خب. این آدم مصداق همین جمله ای بود که نقل قول کردی. قبل از اینکه اصلا بره به اون شهر، نفع خودش رو پیدا کرده بود. می دونست نه تنها جانِ خودش، که مهم تر از اون، جان زن و بچه هاش رو هم ممکنه این وسط از دست بده. اما نفعش اونقدر بزرگ بود، که همه اینها رو براش جبران می کرد.

    خودت هم اگه یه کم بیشتر به این جمله فکر کنی، متوجه می شی که کاملا درسته.

    من هم خیلی وقتا توی شرایطی بودم که از یه نفر خیلی ناراضی بودم. مثلا همش توی دلم دارم بهش گفتم بی شعور! چرا؟ چون من چه کارهایی براش کردم و اون چه رفتارهایی داشته.

    بعد یه مدت وقت گذاشتم و همه کارهام رو بررسی کردم. دقت کردم که از هر کاری چه نفعی به من می رسه. هرکاری که خودم نفع معنوی یا عاطفی ای درش داشتم، اما نفع فیزیکی و ظاهریش برای اون فرد بوده رو به این حساب گذاشتم که من واقعا دارم این کارو برای خودم انجام می دم. هر کاری هم که هیچ نفعی نداشتم، حذف کردم (و اتفاقا بعدا فهمیدم که کار درستی هم نبوده).

    بعد رابطم خیلی بهتر شده. و تازه فهمیدم اون هم چندان بی شعور نبوده.

  6. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 25 تیر 99), miss seven (چهارشنبه 25 تیر 99), zolal (دوشنبه 30 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99)

  7. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 03 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,781 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zolal نمایش پست ها

    سلام.
    اینکه میگن "قبل از اینکه سعی کنید نیازهای دیگران را برطرف کنید، مطمئن شوید که در این راه به خودتان آسیب نمی زنید.
    مهم ترین مراقبت از خودتان است."
    سوال: اگر همه بخوان اینطور فکر کنن، پس اینایی که رفتن جبهه و جنگیدن و شهید و جانباز شدن و ... یا همین پزشکان و پرستارایی که دل به آتیش زدن و از خانواده و عزیزشون گذشتن و سختی ها را به جان خریدن وخیلی هاشون هم مبتلا شدن و ... اگر به این توصیه عمل میکردن چی میشد؟ اینکه من اول منافع خودم رو در نظر بگیرم با این ارزش ها تقابلی نداره؟

    .............


    با سلام
    خب این جور سئوال را میشه چند جور نگاه کرد ،،
    شرایط و توانایی مهمه !
    باید شرایط را آنالیز کنیم ،،توانایی خودمون را ببینیم ،،


    بعضی موقع ها امکان داره کمک کردن ما انسانها برا برطرف کردن نیاز طرف نباشه ( امکان داره خودمون هم ندوینم )،، بلکه یه جور مهر طلبی باشه ، خب این به نظرم ایراد داره .
    یا مثلا خبر می کنند خون کمه ..مردم بلند شید بیاید خون بدید :)
    خب یه فردی که خودش کم خونی داره که نمی تونه بره ( ولی اگه دوست داشت خب می تونه یه جور دیگه خدمت کنه )
    ولی فردی که اوکی هست می تونه بره و یا نره ...به خودش بستگی داره .


    بعضی موقع ها نیت و هدف ، خدا و مسیر خداست و شرایط حکم میکنه اقدام بشه ،، با این علم که می دونیم می تونیم مفید باشیم و شاید به خودمون هم آسیب برسونیم ،،
    مثل همون کاری که حضرت علی (ع) انجام داد و در بستر پیامبر (ص) خوابید و فداکاری کردند که باعث شد دشمنان دستشون به حضرت محمد (ص) نرسه
    امکان داشت حضرت علی (ع) همون جا شهید بشند ...


    مثلا وقتی به خرمشهر ، عراق حمله کرد ...شهر محاصره بود
    اولین شهدای جنگ همین بچه های افسری دانشکده افسری امام علی بودند ،، د ر کنار نیروهای مردمی شجاع خرمشهر و شهر های دیگه ،،،
    اون بچه ها می دونستند برن احتمالش خیلی کمه برگردند ...ولی رفتند.


    یا مثلا معلمی که تو کلاس می بینه بخاری آتش گرفته و الان بچه ها می سوزند ، و بخاری را بلند می کنه و بیرون می بره و می دونه که داره می سوزه ....ولی باعث میشه 20 تا بچه صورت های قشنگشون سالم بمونه
    خب اینجا بحث ایمان - فداکاری - ایثار و .... معنا پیدا می کنه .
    انسانهای آزاده برا همین میگن آزاده اند ،،آزاد از خودشون ، وابستگی هاشون ، آرزوهاشون .
    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 25 تیر 99 در ساعت 15:07

  8. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 25 تیر 99), miss seven (چهارشنبه 25 تیر 99), میشل (پنجشنبه 26 تیر 99), zolal (دوشنبه 30 تیر 99)

  9. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام

    دلیل خیلی مهمه، اینکه شما به چه دلیلی قدم بر میدارین و چه ارزش هایی در اون کار نهفته هست، سپس میتونین به این سؤال جواب درستی بدین.
    اگر دلیل حرکت تلاش در یک بیمارستان زمان یک بیماری واگیر، جبهه جنگ بر علیه باطل، رویارویی با ظالم و کمک به مظلوم و از این دست باشه... اینها از اون مسائلی هستن که ارزشهای زیادی درونشون نهفته هست و نسل های زیادی رو درس میدن.

    بله ما انسانیم و باید مراقب خودمان باشیم اما، یه جایی هست که شما فراتر از نیازهای انسانی و منفعت های شخصی عمل میکنین. جایی که هدف والاتر و با ارزش تری دارین و قصد قرب و رضایت الهی هست.

    نه برای سلامتی، نه برای ثواب، نه برای بهشت، نه برای پاداش دنیوی و... فقط و فقط برای رضای خدا قدم بر میدارین. اینجا تمامی نیازها و هدف های زمینی کم نور میشن و آنچه که میدرخشه رضایت و خشنودی خداوند هست.

    اینجا شما تصمیم میگیرین که چگونه عمل کنین و چگونه ظاهر بشین... احساس میکنین وظیفه ای دارین و الان وقت عمل به اون وظیفه هست.

    اینکه باید ابتدا از خودمان مراقبت کنیم باید ببینیم معنی این مراقبت چه هست؟
    آیا مثلا من پزشکم و باید از خود مراقبت کنم بمعنی رفتن به ویلای شخصی در دل یک جنگل و دوری از هیاهو و بیماری کرونا هست؟
    اگر چنین بشه پس مردم در بیمارستان ها، مطب ها، درمانگاهها به چه کسی مراجعه کنن؟ بیماریهای دیگر چگونه پیگیر درمان باشن؟
    یه زمان هایی پیش میاد که برای شما رضایت الهی از نیازها و مراقبت های شخصی و از پاداش و بیمار و ... پیشی میگیره و شما دنبال اون میرید.

    اونوقت میبینین همه ی این داستان از ابتدا تا انتهاش زیباست...


    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 25 تیر 99 در ساعت 18:08

  10. 4 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 25 تیر 99), میشل (پنجشنبه 26 تیر 99), zolal (دوشنبه 30 تیر 99), باغبان (سه شنبه 31 تیر 99)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,216 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    ولی من عادت دارم زمینی به مسائل نگاه کنم. خیلی ساده من نگاه میکنم به این قضیه. بذارین مثال بزنم...

    یه بنده خدایی هست اطراف ما کلا همش در حال کمک به این و اونه. همش مشغول این کاره. ولی توی زندگی خودش که میری میبینی واقعا برای زندگی خودش وقت کم گذاشته، من نمیگم کلا کمک کردن رو ولش کنه، خب این یه کار خداپسندانه هست و لذت معنوی داره درست. ولی باید هوای خودتم داشته باشی. این یه بالانسی هست که مهارت میخاد ایجاد این بالانس. حالا میگم همه یه اعتقادی دارن، شاید اون بنده خدا اینجوری راحتتره و لذت بیشتری میبره. منم هیچوقت چیزی بهش نگفتم، چون یه چیز شخصی هست ... ولی برای خودم سعی میکنم در کنار توجه به اطرافیان و نوع دوستی، خودمم برای خودم مهم باشم. بالاخره این طرز تفکر منه ...

    البته به طرز تفکر تک تک تون هم احترام میذارم و نظراتتون برام ارزشمند و قابل احترامه...

  12. 4 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 25 تیر 99), میشل (پنجشنبه 26 تیر 99), zolal (دوشنبه 30 تیر 99), باغبان (سه شنبه 31 تیر 99)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    568
    امتیاز
    19,612
    سطح
    88
    Points: 19,612, Level: 88
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 238
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,205

    تشکرشده 1,411 در 462 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان این چند روز تعطیلی تالار، فرصتی شد بیام و پاسخ ها را بخوانم. ممنونم از همتون.
    میشل عزیزم، چقدر خوب همه چیزو توصیف کردی. چه روزهای سختی رو گذراندید.
    خلاصه پاسخ شما دوستان:
    میشل جان: باید دید برای هر کسی سود و زیان در چه چیزیه، برای کسی ممکنه نفع در همان ایثار و فداکاری باشه.
    باغبان گرامی: بستگی به شرایط و توانایی شما داره در عین حال آزاده بودن یعنی آمادگی رهایی از تعلقات دنیوی و کسب رضای خدا در نحوه رفتار ما اثرگذاره.

    سحربهاری مهربان: باید دید دلیل و ارزش اون کار چیه . بنابراین مراقبت از خود باید به جا باشد نه با هزینه ضرر به دیگران و در نهایت با نیت رضای خدا حرکت کردن.

    آقاغلام گرامی: حفظ تعادل بین توجه و کمک به خود و توجه و کمک به سایرین. در عین مراقبت از دیگران، باید مراقب خودمون هم باشیم و خود را نادیده نگیریم.


    در مورد بحث رضایت خدا که باغبان و سحر گرامی فرمودن کاملا موافقم اما از طرفی این بحث مفصلی است که فهم و شناختش در بعضی شرایط سخته. مثلا شما مدام در کارتون که حتی خداپسندانه هم است اذیت باشید و نتونید اون جوری که دلتون میخواد کار کنید، بعد هی بگید اشکال نداره برای رضای خدا. بعد ازونور هم روز به روز غمگین تر و سرخورده تر بشی و روی زندگیت اثر منفی بذاره. من فهمیدم که من خودم خیلی وقتا اشتباهات خودمو می ذارم پای رضای خدا. چون به طور کاملا پنهان، به خاطر بعضی منافع یا ضرر احتمالی، حاضر نیستم کار دیگه ای کنم. یا چون به اشتباه، رضایت خدا رو در فلان چیز حدس میزنم با خودم میگم خب چون رضایت خدا در تحمل این وضعه اشکال نداره.(یعنی فکر میکنم رضایت داشتن خدا در اینه) . بنابراین رسیدن به اون مرحله که باغبان گرامی گفتند خیلی مهمه که مهرطلبی و اشتباه تفکری و .. نباشه.
    بنابراین فکر میکنم زندگی کردن بر مبنای رضایت خدا عالیه اما قبلش باید قدرت تشخیص باشه و صد البته بتونیم روحمونو پرورش بدیم و قدرت کنترل نفسانیات رو کسب کنیم. اما همون طور که میشل عزیز گفت، شاید کسی که رضایت خدا رو نهایتا انتخاب میکنه نفعش رو در این می بینه.
    من فکر میکنم میشل ریشه شناخت این مرز رو درست تبیین کردن. اینکه حتی کسیکه ایثار می کنه هم نفعش در این ایثار است. مثلا کسیکه رضای خدا براش مهمه در نهایت ببینه درست ترین کار اینه و به لذتی ممکنه برسه که بقیه کاراشو تحت تاثیر بذاره. و آقا غلام هم که گفتند خود هم مهمه. اگر آدم مدام خودش رو نادیده بگیره شاید اصلا به سمت غلطی بره.
    واقعا مهمه اطلاعات و زیرساخت ذهنی درستی داشته باشی و بدونی چه وقتی چه کاری بکنی.

  14. 4 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    gholam1234 (دوشنبه 30 تیر 99), میشل (یکشنبه 05 مرداد 99), باغبان (سه شنبه 31 تیر 99), سحر بهاری (دوشنبه 30 تیر 99)

  15. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 03 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,781 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    خانم زلال ان شالله خوب باشید
    در این رابطه یه تاپیکی هست به نام تله های شخصیتی ،، یا طرحواره ها
    اون قسمتش که با این مبحث ، مربوطه هست را ، اینجا قرار میدم
    موفق باشید .




    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها


    ** طرحواره ایثار



    طرحواره ایثار

    طرحواره ایثار 2

    طرحواره ایثار 3

    طرحواره ایثار 4

    طرحواره ایثار 5

    طرحواره ایثار 6

    طرحواره ایثار 7




    ***باید بین فداکاری و گذشت و طرحواره ایثار تفاوت قائل شد و نمی‌توان هر کسی را که به دیگران خدمت می‌کند را دچار طرحواره ایثار دانست.
    فردی که طرحواره ایثار دارد، در برابر واکنش‌های دیگران حساس است و از رفتارهای آنها می‌رنجد. او از قدر ناشناسی دیگران و عدم احترام و توجه دیگران به‌خود در درون خشمگین است. چنین فردی اگرچه در ظاهر نشان می‌دهد که توقعی از دیگران در برابر فداکاری‌های خود ندارد، ولکن در درون به‌شدت توقع پاسخ متقابل دارد. او همواره احساس می‌کند دیگران کمتر از آنچه او برای آنها فداکاری کرده است، به او پاسخ می‌دهند. چنین فردی برای دیگران فداکاری می‌کند زیرا از نظر روانی مجبور است و در غیر اینصورت احساس گناه و اضطراب می‌کند، پس ترجیح می‌دهد برای دیگران فداکاری کند تا احساس اضطراب و گناه خود را فرو بنشاند.
    در مقابل، فردی که طرحواره ایثار ندارد و به دیگران خدمت می‌کند، در صورت لزوم توان نه گفتن دارد و خود را مجبور به برآوردن خواسته‌های دیگران نمی‌بیند. او با انتخاب خود فداکاری می‌کند و تحت فشار روانی مجبور به دادن پاسخ مثبت به نیازها و خواسته‌های دیگران نمی‌باشد. او با سنجش موقعیت، خواسته دیگران را برآورده می‌کند و یا آن را رد می‌کند و از رد کردن خواسته دیگران احساس گناه نمی‌کند.
    ویژگی‌های فرد مهرطلب با فردی که طرحواره ایثار دارد، بسیار با یکدیگر همپوشانی دارند.



    ***در حالت کلی اینکه خودش یه نیاز واجب داره ، نیاز غیر واجب دیگران را برطرف کنه



    *** فرهنگ شهادت و فداکاری و گذشت و آموزه های دینی این حوزه ،،، با طرحواره ایثار ( ایثار مخرب ) فرق داره .


    ...............................................


    تحقیق و بررسی بیشتر :

    نشانه های تله ایثار
    ریشه های تله ایثار
    تله ایثار و سبک های مقابله ای
    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 15 مرداد 99 در ساعت 21:54


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.