دو دلی در تصمیم گیری

[banooo]

من احساس میکنم این آقا مشکل داره،از آزار دیگران لذت میبره،بارها اینو گفته و وقتی دیده طرف اذیت شده میگه الکی گفتم یا واقعا ثابت میشه اینجوری نبوده
نمیدونم چرا روابط من اینجوری میشه و آدمهای بدی وارد زندگیم میشن..من از لحاظ ظاهری اکی هستم حتی از شخصی که باش تو رابطم بالاترم.اعتماد به نفسم پائین اومده و عزت نفسم.قدرت تصمیم گیری ندارم .شاید گذشته راحت تر با این مسائل کنار میومدم.و راحت تر تا میدیدیم شخصی مناسب نیست کنارش میگذاشتم.الان واقعا به اندازه مرگ برام سخت شده.حتی روانپزشک و مشاور هم نتونستن کمکم کنن.از تنهایی وحشت دارم و اینکه گزینه هام به کثرت قبل نیست و به وضوح میبینم شرایط جامعه خییییلییییی از قبل بدتر شده.نمیدونم چکار کنم

[سحر بهاری]

من احساس میکنم این آقا مشکل داره

در پست قبل اشاره کردم آنچه الان عرض کردین.

گذشته راحت تر با این مسائل کنار میومدم.و راحت تر تا میدیدیم شخصی مناسب نیست کنارش میگذاشتم.الان واقعا به اندازه مرگ برام سخت شده.

بهمان دلایلی که در پست های قبل برای شما نوشتم. ( رابطه ی آسیب زا ) که شامل آسیب هایی مثل ( ضرر عاطفی, ضرر مالی, ضرر حیثیتی و ... ) هست.

چرا روابط من اینجوری میشه و آدمهای بدی وارد زندگیم میشن..

چون روزنه هایی برای وردود پیدا میکنن! مثل ؛

1. عدم مدیریت احساسات از جانب شما
2. ورود بی قید و شرط به ارتباط
3. تمایل به پنهان کردن رابطه
4. انفعال شما در برابر رفتار و گفتارها
5. عدم بررسی شخصیت ایشان و تحقیقات لازم از جانب شما
6. عدم درخواست رسمی کردن ارتباط از جانب شما
و ...

روزنه های عبور رو ببندید و با داشتن معیار های درست و هدف های ارزشمند مانع از ورود افراد سود جو بشین.

کثرت خواستگار دلیلی برای موفقیت آینده یک دختر ( از نظر ازدواج ) نیست و آنچه مهم هست داشتن خواستگار خوب و موجه هست. اگر شما فرضا 20 سال با یک مرد خوشبخت زندگی کنید بهتر از این هست 40 سال آزرده زندگی کنین. کیفیت مهم هست.
قطعا برای شما فرصت های بهتری در اینده پیش خواهد آمد اما از راه صحیح خودش موضوع رو پیش ببرید.

در پایان عرض کنم خدمتتون ...

این مسائل رو بچشم تجربه های ارزشمند ببینید و از گذشته و روابط غلط درس بگیرید و بدونید برای اون بهایی دادید که همان سختی قطع کردن ارتباط و بر باد رفتن آرزوهای خیالیست.

شاد باشین

[banooo]

میتونم مشکلات فردی که وجود دارن رو تو همین تاپیک مطرح کنم؟
آخه خیلیاشون رو تو همین رابطه و روابط قبلم متوجه شدم

[banooo]

من خیلی عذر میخوام از اعضا که اینجوری صحبت میکنم.اما شما توجه نمیکنید زمانه عوض شده و 50 سال پیش نیست.اون زمان که پدرها مادرهامونو میدیدن همون لحظه میرفتن خواستگاری.الان پسرا جرات ازدواج ندارن به این آسونی.و اینکه معیارها عوض شده.تو اکثر ازدواجها اول دختر پسر همو میشناسن بعد اگه اکی بودن برای بقیه مراحل معرفی میشن به خانواده ها.پدر خود من خواستگار نشناخته تو خونه راه نمیده.میگه خودم باید بشناسمش اول اکی باشم بعد.ببخشید اینو میگم اما کسی از ایشون که واسه من دلسوز تر نیست.ایشون میپذیره من با کسی دوست باشم و آنالیزش کنم بعد خواستگاری و این حرفا.
من داستان رو براتون گفتم و انتظار داشتم کمکم کنید.و باز هم میگم هیییییییییییچ پسری دیگه تو دید اول خواستگاری نمیکنه.من از این آقا خوشم میاد و میخوام اگه مصلحت باشه و خدا بخواد اونوقت ببینم تو مغزش آیا میگذره که با من ازدواج کنه یا نه.چون من بارها جلوش گفتم من ازدواج نمیکنم.و شاید اشتباه کردم

[الهه زیبایی ها]

با سلام
یعنی اول صبحی چشام شد چهارتا...از حرفهای شما!!!!
اون اقا از ازار دیگران لذت میبره یا نه به کنار....شما قطعا از ازار خودتون لذت میبرید!
دختر طرف روت دست بلند کرده بعد تازه میگی من نمیفهممش!!!!!
کل شهر و به نامت میزد باید فرار میکردی ازش ...بعد راحت میگی عدرخواهی کرد کادو گرفت!!
نگو شاید رفتار من تاثیر داشته...اصصصصصلا توجیه قابل قبولی نیست!!

- - - Updated - - -

جمله مرد اگه نخواد نمیشه جلوشو گرفت....اصلاربطی به قضیه شما نداره.......چرا همش سعی میکنی خودتو گول بزنی؟؟!!!!

- - - Updated - - -

امیدوارم زودتر بیدار شی

[banooo]

امروز دیدمش،خیلی کلافس،ظاهرا تو زندگی و کارش مشکل داره،باهام خوبه اما من غر میزنم کلافه میشه،میگه اصلا نیا حالا که اینطوره،همش بحث میکنی همش داریم میجنگیم.
اونروزی که روم دست بلند کرد تو ماشینش بودم.سر یه سوء تفاهم جیغ میکشیدم خودمو میزدم اونم میزدم.اونم دیگه آخرش عصبانی شد یکی زد پشتم اما محکم دردم گرفت.
نمیدونم شاید من نمیتونم به مرد آرامش بدم.حرفی که خودش میزنه.دیشب ناراحت بود من نمیتونم کسیو آروم کنم.میگه جای اینکه آرومم کنی غر میرنی....
من اصلا مهارت رابطه و زن بودن رو بلد نیستم

- - - Updated - - -

میگه دروغ گفتم با کسای دیگه میرم...میگه همش بخاطر رفتار توئه که من اینجوری قاطی میکنم

[سحر بهاری]

پدر خود من خواستگار نشناخته تو خونه راه نمیده.میگه خودم باید بشناسمش اول اکی باشم بعد.ببخشید اینو میگم اما کسی از ایشون که واسه من دلسوز تر نیست.ایشون میپذیره من با کسی دوست باشم و آنالیزش کنم بعد خواستگاری و این حرفا.

سلام
اگر شما و خانوادتون چنین خط مشی رو در زندگی دارید پس باید آسیب ها و ضررهای برقراری چنین روابطی رو هم بپذیرید. ( مثل ادامه ی همین ناراحتی ها که بیان میکنید )
اما اگر برای مشورت آمدید این تالار و هر متخصص دیگری ادامه چنین روابطی رو برای شما توصیه نمیکنه و شما رو منع خواهد کرد.
پس انتخاب با شماست.

[danger]

خیلی آشفته اید
آقا بدرد ازدواج نمیخوره باز اصرار دارید
چون گوش نمیدید که کات کنید توصیه میکنم که:
بازم کات کنید:))
نمیخواهید از دستش بدید اگر ترکش کنید میفهمید که واقعا شمارو میخواد برای ازدواج یا نه
عکس العمل ایشون گویا ی همه چیز هست.
(باز هم تاکید میکنم ایشون فرد مناسبی برای شما نیست)

[banooo]

ممنون از پاسختون...میشه بهم توضیح بدین چرا مناسب نیست؟چون رفتارهای منم همونقدر نسنجیده بوده..شاید متقاعد شدم

[خانم مهندس]

سلام راستش رفتارای پر فراز و نشیب اون آقا عجیبه ولی عجیب تر از همه اینه که شما با همه این اوصاف هنوز باهاشون در ارتباطید!!! باورم نمیشه ایشون روی شما دست بلند کرده و شما با یه عذرخواهی و کادو برگشتید بهش!!! در صورتی که همون جا باید باهاش تموم میکردید. بقیه مواردی که گفتید که بماند!
به نظر من یه کم بیشتر برای خودتون ارزش قائل باشید و اینقدر در دسترس و محتاج رابطه رفتار نکنید.