به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array

    غريبگي فرزند ٢ سالم با خانوادم

    بابا سلام
    دارم ديوونه ميشم با اينكه دو ساله از تولد فرزندم ميگذره وقتي خانواده منو ميبينه با هيشكي اخت كه هيج حتي از همه ميترسه، در عوض خانواده همسرم دقيقا برعكسه، ميخوام كلا از اين زندگي برم بيرون كلا، همسرم بهم نميگه ولي ميبينم احساس شادي و رضايتشو. تا حالام تحمل بسمه ديگه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1398-2-09
    نوشته ها
    120
    امتیاز
    1,413
    سطح
    21
    Points: 1,413, Level: 21
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 37 در 14 پست

    Rep Power
    19
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.6012 نمایش پست ها
    بابا سلام
    دارم ديوونه ميشم با اينكه دو ساله از تولد فرزندم ميگذره وقتي خانواده منو ميبينه با هيشكي اخت كه هيج حتي از همه ميترسه، در عوض خانواده همسرم دقيقا برعكسه، ميخوام كلا از اين زندگي برم بيرون كلا، همسرم بهم نميگه ولي ميبينم احساس شادي و رضايتشو. تا حالام تحمل بسمه ديگه
    سلام اقا رضا
    ریلکس باشین اصلا جای نگرانی نیس
    اولا فرزندشما هنوز پایه های شخصیت و علایقش شکل نگرفته و خیلی کم سن و سالتر از اونه که بتونه انسانها رو ارزیابی کنه یا براساس شخصیتشون قضاوتشون کنه

    دوما شاید یه مورد کوچیک ظاهری یا رفتاری تو خانوادتون باشه که با یذره توجه و دقت ، بتونین‌ برطرفش کنین و این مشکل بطورکامل حل شه

    حالا راهشو بتون میگم
    شما نگا کنین ببینین چه چیزی تو رفتار و ظاهر خانواده همسرتون هس که برا فرزندتون جذابه و توجهشو جلب میکنه

    بچه های کوچیک اصولا دید عمیق ندارنو فقط به ظاهر توجه میکنن
    بعنوان مثال شایدخانواده همسرتون تو برخوردظاهریشون خیلی گرم و مهربونن
    اما خانواده شما بااینکه درونشون پرازمحبته اما خیلی اهل بروزدادنش نیستن
    یا مثلا خانواده همسرتون بیشتر رنگهای شاد میپوشن یا شوخ طبعتر هستن

    شما خودتون دقت کنین فرزندتون جذب چه چیز خانواده همسرتون میشه
    سعی کنین بفهمین و همون مورد رو تو خانواده خودتون تقویت کنین

    مثلا اگه اونا محبت کلامی دارن شما میتونین محترمانه ازپدرمادرتون خواهش کنین تو برخورد با نوه شون محبت کلامی بیشتر بروز بدن
    یا هرچیز دیگه ..

    بچه ها خیلی راحت جذب میشن و بدست اوردن دل یه کودک ۲ ساله اصلا کاردشواری نیس اما دقت و ظرافت لازم داره
    تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی
    تو بارون نموندی که دلگیریه این هوا رو بفهمی

    تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم
    دلت تنگ نبوده میخندی تا از حس دلتنگی میگم

    تو تنها نموندی که حال دل بیقرارو بفهمی
    عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی

    تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
    جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من

  3. کاربر روبرو از پست مفید starface تشکرکرده است .

    نیکیا (شنبه 21 اردیبهشت 98)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    اتفاقا برعكس
    خانواده من بهتر رفتار ميكنن اينو من به ريز توجه كردم. دليلش فقط و فقط همسرمه و بس ، اونا بيشتر ميبيننش( ٣روز در هفته) به بهانه هاي مختلف و رنگارنگ و الكي ميرن خونه اونا! اما خانواده من همه يه جوراي دنبال كار و مشغله ان. شما رو به همين روزها قسم اگه راه عملي هس بگين . دو ساله بيخودي به همه چي خوشبين بودم شد اين. بخدا دارم به كارهايي فكر ميكنم كه خودمم عذاب خواهم كشيد. نميخوام اينم مثل بچه باجناقم بكنن كه فقط از بابا اسمشو بلده و بس. سالي به بار ميره خونه پدربزرگش! ميترسم و آتيش ميگيرم بچه رو كردن نقطه ضعف من! كاش اصلا مجرد ميموندم، كاش اصلا نبودم اي خدا.

  5. کاربر روبرو از پست مفید reza.6012 تشکرکرده است .

    starface (جمعه 20 اردیبهشت 98)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1398-2-09
    نوشته ها
    120
    امتیاز
    1,413
    سطح
    21
    Points: 1,413, Level: 21
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 37 در 14 پست

    Rep Power
    19
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.6012 نمایش پست ها
    اتفاقا برعكس
    خانواده من بهتر رفتار ميكنن اينو من به ريز توجه كردم. دليلش فقط و فقط همسرمه و بس ، اونا بيشتر ميبيننش( ٣روز در هفته) به بهانه هاي مختلف و رنگارنگ و الكي ميرن خونه اونا! اما خانواده من همه يه جوراي دنبال كار و مشغله ان. شما رو به همين روزها قسم اگه راه عملي هس بگين . دو ساله بيخودي به همه چي خوشبين بودم شد اين. بخدا دارم به كارهايي فكر ميكنم كه خودمم عذاب خواهم كشيد. نميخوام اينم مثل بچه باجناقم بكنن كه فقط از بابا اسمشو بلده و بس. سالي به بار ميره خونه پدربزرگش! ميترسم و آتيش ميگيرم بچه رو كردن نقطه ضعف من! كاش اصلا مجرد ميموندم، كاش اصلا نبودم اي خدا.
    اینطور که بنظر میاد اول باید مشکل بین شما و همسرتون حل شه
    اگه اون حل شه مشکل رفتار بچه ۲ ساله خودبخود حل میشه

    اگه فک میکنین راه داره با همسرتون دوستانه اما خیلی صریح صحبت کنین
    بگین من دوس دارم فرزندمون با فامیل هردوطرف اخت شه
    با هردوطرف صمیمیت یکسان داشته باشه
    همونطور که من سعی نمیکنم فرزندمونو از خانواده تو دلزده کنم توام همچی کاری نکن
    این بچه درنهایت برایند ژنتیکی پدرمادرشه
    یعنی خصلتهای منو تو و خصلتهای خانواده منو تو رو درخودش داره و خواهدداشت
    خانواده من خانواده توهستن و خانواده تو خانواده من
    هیچ فرقی نداره
    زندگی زن و شوهری میدون جنگ نیس
    ما نباس مقابل هم سنگر بگیریم
    باید کنارهم باشیم نه روبروی هم
    این مدل رفتارت درنهایت ضرراصلیش به فرزندمون میرسه
    اونه که با نصفی از ریشه خودش بیگانه تربیت میشه
    و ضررفرزندمون ضرر هردوی ماست

    ایا تابحال بااین صراحت با همسرتون صحبت کردین؟

    اگه صلاح میدونین و فکرمیکنین مناسبه تویه فرصتی همین حرفا رو بش بگین ببینین واکنشش چیه
    تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی
    تو بارون نموندی که دلگیریه این هوا رو بفهمی

    تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم
    دلت تنگ نبوده میخندی تا از حس دلتنگی میگم

    تو تنها نموندی که حال دل بیقرارو بفهمی
    عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی

    تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
    جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    بله چندين بار هم صحبت كردم، ايشون ميگه منم از خدامه با هر دو طرف راحت باشه اما در عمل اينطوري نيست ، يه بار مادم گفت ماها رو كم ميبينه شايد از اونه كه از ماها ميترسه(راست هم ميگفت) آنچنان واكنش تندي از جانب همسرم سر زد كه نگو و نپرس، همه چيز گل و بلبل نيست كه كنار هم باشيم همه شون يه طرفن منم يه طرف! اينو بارها نشون دادن، فقط بگين چيكار كنم كه بچه رو نقطه ضعف من نكنن! منم در ازاي زحمتهايي كه ميكشم انتظار محبت فرزندم رو نسبت به خانواده و ريشه ام دارم يعني اين خيلي زياد و سخته براش، حتما خدارو خوش مياد ديگه

  8. کاربر روبرو از پست مفید reza.6012 تشکرکرده است .

    starface (جمعه 20 اردیبهشت 98)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1398-2-09
    نوشته ها
    120
    امتیاز
    1,413
    سطح
    21
    Points: 1,413, Level: 21
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 37 در 14 پست

    Rep Power
    19
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.6012 نمایش پست ها
    بله چندين بار هم صحبت كردم، ايشون ميگه منم از خدامه با هر دو طرف راحت باشه اما در عمل اينطوري نيست ، يه بار مادم گفت ماها رو كم ميبينه شايد از اونه كه از ماها ميترسه(راست هم ميگفت) آنچنان واكنش تندي از جانب همسرم سر زد كه نگو و نپرس، همه چيز گل و بلبل نيست كه كنار هم باشيم همه شون يه طرفن منم يه طرف! اينو بارها نشون دادن، فقط بگين چيكار كنم كه بچه رو نقطه ضعف من نكنن! منم در ازاي زحمتهايي كه ميكشم انتظار محبت فرزندم رو نسبت به خانواده و ريشه ام دارم يعني اين خيلي زياد و سخته براش، حتما خدارو خوش مياد ديگه
    خب پس صحبت کردینو نتیجه خاصی نداشته

    واسه اینکه همسرتون فرزندتونو نقطه ضعف نکنه نباس خیلی تو ظاهرتون نشون بدین رو این موضوع حساسین
    بجاش سعی کنین اولا خودتون با فرزندتون رفیقتر و صمیمیتر شین
    تو خونه باهاش بازی کنین ببرینش بیرون
    بازیای موردعلاقشو واسش تهیه کنین

    دوما از حق خودتون بعنوان یه پدر استفاده کنین بدون هیچ جر و بحثی خیلی خونسرد هفته ای ۱ یا ۲ مرتبه بچتونو ببرین خونه پدرمادرتون

    صمیمیت و رفاقت کم کم ایجاد میشه
    شاید دفعه اول و دوم ببینین بچتون بااونا غریبگی میکنه
    اما ازدفعه سوم ببعد یکم یه کوچولو صمیمیت بیشتر میشه
    بعدش باز هی بیشتر و بیشتر

    کم کم‌ بجایی میرسه که بچه شما اگه ۲ روز پدرمادرتونو نبینه بهانه میگیره و خودش به زبون میگه منو ببرین پیش اونا
    این اتفاق همین فردا نمیفته
    زمان میخواد و حوصله اما حتما نتیجه دلخواهتونو میگیرین
    تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی
    تو بارون نموندی که دلگیریه این هوا رو بفهمی

    تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم
    دلت تنگ نبوده میخندی تا از حس دلتنگی میگم

    تو تنها نموندی که حال دل بیقرارو بفهمی
    عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی

    تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
    جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من

  10. کاربر روبرو از پست مفید starface تشکرکرده است .

    فکور (یکشنبه 22 اردیبهشت 98)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بچه ها موجودات خیلی باهوشی هستند سریع می فهمن چه کسی دوستشون داره چه کسی دوستشون نداره چه کسی آدم منفی ای هست چه کسی نه ، ارتعاشات رو سریع می گیرن
    من وقتی بچه بودم دوست نداشتم برم خونه عمه و عموم چون قشنگ سیگنال های منفی رو حس می کردم هر وقت جایی می رفتیم نگاه می کردم رفتارشون با مادرم چطوره اگه مادرم رو دوست داشتند توی اون خونه بازی می کردم البته فوق العاده بچه آرومی بودم اگه حس می کردم مادرم رو دوست ندارن می فهمیدم اونجا جای شیطونی نیست و ممکنه دعوا بشم خاطراتم رو از سه سالگی بادمه
    بچه فوق العاده به مادر وابسته است چون حیات بچه به مادر وابسته ست
    یه دفعه که می گفتم دوست ندارم برم خونه عموم پدرم پرسید چرا دوست ندارم (فکر کنم اونم مثل شما فکر می کرده تقصیر مادرمه) بهش گفته بودم چون وقتی میریم و شما حواستون نیست زن عمو به من اخم می کنه
    پدرم پارسال این خاطره رو تعریف کرد و گفت اصلا باورم نمی شد توی اون سن این مسائل رو بفهمی و بعد دقت کرده بود دیده بود بعله خانم به من چشم غره می رفته
    بچه برده محبته هرجا بهش محبت بشه به همون جا می چسبه اصلا حتی اگه یک روزش باشه
    این مسائل با زمان قابل حل هستش مثلاً حتی با وجود اون رفتارها الان ما با بچه هاشون در ارتباط هستیم

  12. کاربر روبرو از پست مفید nana0cute تشکرکرده است .

    نیکیا (یکشنبه 22 اردیبهشت 98)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 تیر 98 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1395-12-03
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    3,601
    سطح
    37
    Points: 3,601, Level: 37
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 258 در 107 پست

    Rep Power
    34
    Array
    حق با شماست،بچه دو ساله طبیعیه که با کسی انس میگیره که بیشتر می بینتش و اصلا بچه ها این فهم رو ندارن که تشخیص بدن محبت کی واقعیه و محبت کی ساختگیه.
    تنظیم روابط خیلی به عهده مادر هست و برای همینه که اکثر خانواده های ایرانی با خانواده مادری خودشون احساس صمیمیت بیشتری میکنند. این موضوع بخشیش طبیعیه چون بالاخره هر دختری بیشتر به خانواده خودش سر میزنه تا خانواده همسرش.
    اما در این بین اگه می بینی که همسرت عمدا روابط رو کم میکنه پس باید خودت سعی کنی بیشتر به خانواده ات سر بزنی و گاهی بچه رو هم با خودت ببری.

  14. کاربر روبرو از پست مفید خندون تشکرکرده است .

    starface (یکشنبه 29 اردیبهشت 98)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.