به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 17 نخستنخست 123456789101112 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 161

موضوع: جنگل....!

  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جنگل....!

    من هم که گفتم این یه نیازه.
    خیلی خوب. تبریک میگم شما کاملا" بر خودتون مسلط هستین

    از این دم اگر لذت بریم زندگیمان در دستهای ماست وما تنها بار مسئو لیت مان را بر دوش میکشم....... احمد شاملو
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  2. کاربر روبرو از پست مفید keyvan تشکرکرده است .

    keyvan (سه شنبه 31 فروردین 89)

  3. #12
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: جنگل....!

    کیوان عزیز ممنون از همراهی شما

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: جنگل....!

    شاد عزیزم
    من هم خیلی دلم میخواد برم همچین جایی
    هیچ کسو نبینم و از همه جا بی خبر باشم
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: جنگل....!

    شاد عزيز!
    الهي كه به شادي برسي مرگ چيه!
    مرگ براي ما آدمها وجود خارجي نداره ما وقتي مرديم كه آسودگي وسكوت در برابر سختيهاي ديگران داشته باشيم وفقط به فكر بهره برداري خودمون باشم /شما هم كه منبع شادي هستي و با پستهاي خوبي هم كه ميدين ديگرانو هم به حال و هوا مياري!ممنون از موضوعات خوبي كه ميدين!

  6. کاربر روبرو از پست مفید niloofar 25 تشکرکرده است .

    niloofar 25 (سه شنبه 31 فروردین 89)

  7. #15
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: جنگل....!

    الینای عزیز، اگه زودتر جاشو پیدا کردی بهم خبر بده، اگه من هم زودتر رفتم بعد میام بهت میگم کجا مناسبه...



    نیلوفر عزیزممنونم، اما به نظر من مرگ چیز بدی نیست، شاید یاد آور گریه و شیون و نیستی باشه اما یه واقعیته و دوست ندارم از واقعیت های زندگی که بهش برخرد خواهیم داشت برای خودم غول بسازم و ازش فرارکنم، اما بازم چشم، سعی می کنم از این حرفا نزنم..

  8. کاربر روبرو از پست مفید shad تشکرکرده است .

    shad (یکشنبه 23 خرداد 89)

  9. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: جنگل....!

    شاد عزیزم
    همه ما مشکل داریم هر کدوم به نوعی
    بعضی وقتها من هم خسته میشم شاید واسه اینه که هیچ کدوم از ما صبور نیستیم
    خدا به همه ماصبر بده تا بتونیم با مشکلاتمون بجنگیم و پیروز بشیم
    آمین
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  10. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: جنگل....!

    استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب را به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید : به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
    شاگردان جواب دادند تقريبا 50 گرم.
    استاد گفت : من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست .
    اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
    شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد.
    استاد پرسید خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
    یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.
    استاد گفت : حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
    شاگرد دیگری جسورانه گفت : دست تان بی حس می شود عضلاتتان به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و از اين حرف همه شاگردان خندیدند .
    استاد گفت : خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
    شاگردان جواب دادند : نه پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ در عوض من چه باید بکنم؟
    شاگردان گیج شدند! یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.
    استاد گفت : دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد.
    اما اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، اعصابتان به درد خواهند آمد، اگر بیشتر از حد نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
    فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید! به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ،برآیید ...


    دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری. زندگی همین است ...
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  11. کاربر روبرو از پست مفید elina تشکرکرده است .

    elina (یکشنبه 23 خرداد 89)

  12. #18
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: جنگل....!

    ممنون عزیزم

  13. #19
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: جنگل....!

    بعضی وقتها آدم چیزی نگه بهتره، خیلی وقته که به سکوت کردن عادت کردم، شاید بیشتر وقتایی که ناراحت میشم! بگذریم، دیشب به سکوت احتیاج داشتم، توی خیابون قدم می زدم، اونم زیر بارون، تنها، سر راهم پارک بود.. پارک شفق، خاطرات خوبی توی اون پارک دارم، رفتم توش تا یه مسیری رو از توی پارک برم، دیدم خلوته خلوته، به همون دلیلی که نیاز به جنگل دارم، با لذت به همه برگها و درختها که صورتشون رو با آب بارون شسته بودن نگاه می کردم، از خلوت بودن اونجا استفاده کردم، میخواستم برای چند دقیقه هم که شده خودم باشم، مثل یه بچه که توی یه پارک میخواد لحظاتش رو زندگی کنه، تنها چیزی که میدیدم درختها بودن، و تنها چیزی که می شنیدم صدای نفسهام بود، روی برگها دست می کشیدم، می ایستادم تا اونجا که میشد به یه برگ نگاه می کردم، احساس می کردم همونطور که من اونا رو می بینم اونها هم دارن به من نگاه می کنن، مثل من خوشحالن و .... خلاصه چند ثانیه ای توی این دنیا نبودم، میخواستم یه دور دیگه توی پارک بزنم که یه دفعه چهار تا چشم دیدم که به حالت ناباورانه و تمسخر و ترحم دارن بهم نگاه می کنن!!!!! فکر کنم از دیدن یه دیوونه مشعوف شده بودن! نگاه اونا باعث شد برم توی پوسته یه خانم موقر! از پارک اومدم بیرون، با همون پوسته سنگین و مسخره!

  14. 2 کاربر از پست مفید shad تشکرکرده اند .

    shad (یکشنبه 29 خرداد 90)

  15. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: جنگل....!

    اي كاش همونجا مي موندي شاد عزيز
    چه فرقي مي كنه كه چهارتا چشم نگات بكنه يا نكنه. چه فرقي مي كنه كه فكر كنن يه ديوونه ديدن يا نديدن.
    مهم اين بود كه تو داشتي لذت مي بردي و احساست از آنچه كه انها فكر مي كردند مهمتر و ارزشمندتر بود.
    به احساست بيشتر بها مي دادي.
    چرا جنگل؟! همين پارك شفق هم توي بارون تونست به دلتنگيت كمك كنه. شايد نيازي نباشه كه راه دوري بريم. شايد همينجا همين نزديكيها.......

  16. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (یکشنبه 23 خرداد 89)


 
صفحه 2 از 17 نخستنخست 123456789101112 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.