سلام دوستان
مدت تقریبا زیادی بود که تو انجمن فعالیتی نداشتم ولی هر از گاهی به موضوعات سر میزدم.
همدردی تو خیلی از بحران های سخت زندگیم واقعا به دادم رسیده. از همتون ممنونم
الان هم اومدم چون به نظرات دوستان عزیزم نیاز دارم.
سنم تقریبا بالا رفته. یعنی وقت ازدواجمه!. 29 سالمه الان. یواش یواش دیگه از خانواده (مخصوصا مادرم) اولتیماتوم ها و فشار ها بیشتر و بیشتر میشه برای ازدواج. کار به جایی رسیده بود که همین اواخر موردی رو از آشنایان انتخاب کرده بودند. البته اول کار واضح به خودم نگفته بودند ولی بعدا که گفتن، ندیده رد کردم. با خود این کانال ارتباطی که منجر به آشنایی خانواده ها می شد مشکل داشتم. دلیلم هم تقریبا موجه بود. البته بعدا از روی کنجکاوی تصویر پروفایلشون رو دیدم .دختر زیبایی بودند ولی بازم به دلم ننشست متاسفانه.
همه اینا رو گفتم که برسم به اصل موضوع.
پس انداز من در حال حاضر حتی سه رقمی هم نمیشه (میلیون تومان) . یعنی به اقتضای شغلی که دارم ( قبلا گفتم خدممتون تو همون شرکت مهندسی مشغولم) رشد حلزونی داره.
علاوه بر اون به اقتضای سن فعلی خودم گزینه های متعددی ذهنم رو درگیر کرده ( تحصیل در خارج از کشور، تغییر شغل به شغل غیر تخصصی ، عدم آمادگی روحی ازدواج و...) ولی اگه از بابت کیس ازدواج مطمئن بشم که مورد دلخواه خودم رو پیدا کردم، فرصت ها و پتانسیل های مناسبی دارم که سریع تر کسب درآمد کنم و انگیزه ام بیشتر بشه.
سوای همه اینها، طوری که خودم، خودم رو میشناسم، خوب یا بد، مولفه های ظاهری طرف مقابل به یکی از اولویت های من تو انتخاب همسر تبدیل شده. یعنی دقیقا میدونم اگه مثلا خانواده یه مورد خیلی عالی رو معرفی کنن ولی از لحاظ ظاهری باب میل من نباشه زندگی برام زهرمار میشه.
نمیدونم ، شاید زیادی سخت میگیرم ولی خیلی سعی کردم و اصلا نمیتونم باهاش کنار بیام.
حتی تو خیلی از جاها که ظاهر خانم هایی رو مطابق معیار های خودم میبینم غبطه میخورم و استرس دارم که نکنه خیلی وسواس به خرج بدم و آخر سر به مورد دلخواه خودم نرسم.
شاید بابت این موضوع سرزنشم کنید که نباید ظاهر در اولویت باشه ولی به ضرس قاطع میتونم بگم که شاید بعد ازدواج، زیبایی و ظاهر همسرم برام عادی بشه (شاید) ولی میدونم که اگه ظاهرش دلخواه من نباشه ، اصلا عادت نمیکنم که هیچ حتی عذاب میکشم بابت انتخابم.
خانواده صمیمی و پایبند به اصول اخلاقی دارم ولی ته دلم این استرس و اضطراب انتخاب همسر رو دارم. یعنی اصلا روم نمیشه بهشون بگم که ظاهر طرف رو تو الویت قرار بدید برای من. یا حتی اگه خودم هم با فردی آشنا شدم و به خانواده معرفی کردم ، ترسم از اینه که در برابر این معیار من موضع بگیرند. اونا طبق تجربه میگن که مثلا زیبایی و ظاهر مال دو سه روزه ولی واقعا میدونم که برای من مهمه. سنم هم طوری نیست که بگم شور و هیجان نوجوانی یا اوایل جوانی هست. دیگه مطمئن مطمئن هستم.
منظورم از ظاهر، پارامترهای خارق العاده و دست نیافتنی نیست، مواردی مربوط به فیزیک بدنی و چهره فرد هست که بالاخره تو خانم های اطراف و جامعه این مشخصات رو میبینم.
خیلی ممنونم که برای متن به این بلندی وقت صرف کردید
علاقه مندی ها (Bookmarks)