به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 آذر 87 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1387-8-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    3,226
    سطح
    35
    Points: 3,226, Level: 35
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    خسته شدم ..........توی این دنیا جایی برای من وجود نداره
    اخه چه قدر غم ......... از کجا شروع کنم ...........از چی بگم براتون .........خسته شدم .
    میخوام بگم میخوام از غمهام بگم ولی نمی دونم چطور ............نمی دونم
    من قبلا با نام کاربری دیگری توی این انجمن مشکلم رو مطرح کردم ..........هیچ کس من رو درکم نکرد ..............هیچ کس منو نفهمید ................الان چند ماه از اون روز گذشته من غمهام بیشتره .........غمهام خیلی زیاده ................من به اینجا رسیدم ............به مرز پوچی ...........به سرای نابودی ...............اخه چه کسی گفته من محکومم زندگی کنم ؟

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 آذر 87 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1387-8-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    3,226
    سطح
    35
    Points: 3,226, Level: 35
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    خسته شدم ..........توی این دنیا جایی برای من وجود نداره
    اخه چه قدر غم ......... از کجا شروع کنم ...........از چی بگم براتون .........خسته شدم .
    میخوام بگم میخوام از غمهام بگم ولی نمی دونم چطور ............نمی دونم
    من قبلا با نام کاربری دیگری توی این انجمن مشکلم رو مطرح کردم ..........هیچ کس من رو درکم نکرد ..............هیچ کس منو نفهمید ................الان چند ماه از اون روز گذشته من غمهام بیشتره .........غمهام خیلی زیاده ................من به اینجا رسیدم ............به مرز پوچی ...........به سرای نابودی ...............اخه چه کسی گفته من محکومم زندگی کنم ؟

  3. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 89 [ 10:45]
    تاریخ عضویت
    1387-7-15
    نوشته ها
    350
    امتیاز
    4,905
    سطح
    44
    Points: 4,905, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    119

    تشکرشده 121 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    از مشکلات زندگی




    زندگی آمیزه ای از وقایع خوشایند و ناخوشایند، خوشی و غم است. در عمق هر رویداد و تجربه ای، خیری نهفته است، حتی در تجاربی که برای ما دردناک هستند.

    ویلیام بلیک شاعر بزرگ انگلیس گفته است : خوشی و اندوه به هم می تنند و روح خدایی را می بافند.

    خوشی و غم مانند شب و روز یکدیگر را دنبال می کنند، اما وقتی که رنج می آید دوره سختی ها طولانی به نظر می رسد و یک روز رنج طولانی تر از یک سال است.

    رنج پاره ای از زندگی است و آموزنده است. اگر رنج نصیبمان نشود، بهترین درس های زندگی را نمی آموزیم. اما افسوس که بسیاری از ما، این حقیقت را تشخیص نمی دهیم و تمام سعی خود را به کار می گیریم تا از تجربه های به ظاهر دردناک اجتناب کنیم. وقتی که مشکلی پیدا می شود سعی می کنیم از آن بگریزیم اما باید دانست که هرگز نمی توان از مشکلات طفره رفت.

    وقایع ناخوشایند فقط برای مدت کوتاهی عقب می نشینند، اما با ظاهری متفاوت دوباره به ما باز می گردند. با اجتناب از مشکل، در واقع مشکلات بزرگ تری را به زندگی خود فرا می خوانیم.

    برخی از افراد که می دانند مشکلات را نمی توان به تعویق انداخت، خود را به مشکل تسلیم می کنند.آنها مقاومت نمی کنند، بلکه خود را به مشکل می سپارند. چنین کسانی می گویند: آنچه را که نمی توان درمان کرد، باید تحمل کرد.

    اما راه سومی هم برای مواجه با مشکل وجود دارد که تنها راه صحیح است. اجتناب از مشکل بیهوده است. تسلیم شدن هم نادانی است. راه سوم آن است که هر مشکل را دوستی ببینیم که پیام و درسی برای ما دارد و با این نگرش به استقبالش برویم.

    سعی نکنید از مشکل بگریزید، زیرا راهی برای گریز از مشکلات وجود ندارد. نگذارید که مشکلات به سادگی بر شما غلبه کنند. بلکه پیش روید تا با مشکل مواجه شوید و به آن بگویید: خوش آمده ای دوست من! چه پیامی از خدا برای من آورده ای؟
    آن وقت متوجه خواهید شد که هر مشکل دقیقا به یکی از ضعف های شما اشاره دارد که باید به اصلاح آن بپردازید و یا از شما می خواهد با نشان دادن واکنش صحیح، گامی دیگر در راه نیکی و راستی بردارید.

    بدین ترتیب هر مشکل مانند یک بسته است که درون آن هدیه ای ارزشمند وجود دارد. هر تجربه ناخوشایند بسته ای است که در آن هدیه خرد و نیرو پنهان است. شخصی که این مطلب را می داند لبخند زنان به مشکلات خوش آمد می گوید. او فردی شکست ناپذیر است و راه پیروزی را می پیماید.

    سال ها پیش مرد فروشنده ای که از شهر بیرون رفته بود، پس از بازگشت متوجه شد که در غیاب او خانه و فروشگاهش آتش گرفته و سوخته و بدین ترتیب تمام دارایی خود را از دست داده بود. اما او چه کرد.لبخند زد و چشمانش را به سوی آسمان گرفت و گفت: خدایا می خواهی که اکنون چه کنم؟ روز بعد لوحی را بر ویرانه های خانه و فروشگاهش آویخت که روی آن نوشته بود:

    فروشگاهم سوخت!

    خانه ام سوخت!

    کالاهایم سوخت! اما ایمانم نسوخته است!

    فردا شروع به کار خواهم کرد.


  4. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 مرداد 90 [ 22:24]
    تاریخ عضویت
    1387-6-10
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    6,299
    سطح
    51
    Points: 6,299, Level: 51
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 85 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    بال تکین عزیز حق مطلب رو ادا کردند . ضمن تشکر با نظرشون صد در صد موافقم . امیدوارم با توکل حالت روز به روز بهتر شه سرود مرداب

  5. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    سلام سرود مرداب

    نمی دونم قبلا با چه نام کاربری به تالار اومدی و مشکلت چی بوده اما همینقدر می دونم که مشکل رو می شه با تغییر معناش تبدیل به یه فرصت کرد ..

    تغییر معنای اون هم بستگی تام و تمام به تعریفی داره که تو ازش ارائه می کنی . فکر می کنی اگه بخوای توی ذهنت معنای واژه ی مشکل رو تغییر بدی چی بهش می گی ؟ به نظر من "م" مشکل می تونه حرف اول "من" باشه ."ش" می تونه آغازگر واژه ی "شهامت" باشه . "ک" شروع کلمه ی "کشف" و "ل" سمبل "لطافت و تازگی" ... می بینی که اگه بخوای این معانی و واژه ها رو در کنار هم قرار بدی هزارتا مفهوم قشنگ و دوست داشتنی از توش در میاد که به معنای مصطلح " مشکل " می گن : برو گم شو .

    نمی دونم چند سالته ؟ آقایی یا خانوم ؟ پیری یا جوون ؟ فقیری یا ثروتمند ؟ شاغلی یا بیکار ؟ درس خوندی یا نخوندی ؟ و ...
    اما می دونم که خستگی و دلتنگی و غم و اندوه در عین حال که به هیچ کدوم این ویژگیها ربط نداره به همشون هم ربط مستقیم داره . یعنی چی ؟ ربط نداره یعنی وجود انسان اونقدر قویه و اونقدر پرتوان که می تونه از پس هر چیزی و هر شرایطی بریاد و به هر ناتوانی و محدودیتی غلبه کنه . و ربط داره از این جهت که تو دچار هر کدوم از اون شرایط بالا که باشی ناچاری با یکسری از چیزایی که دوست نداری و نمی خواهیشون روبرو بشی و این گاهی به اندازه ی یه کوه بزرگ روی وجود آدم سنگینی می کنه ...

    حالا یه سوال : تو دوست داری کدوم ربطشو باور کنی ؟
    قبل از اینکه به این سوال جواب بدی به جواب چندتا سوال دیگه هم لطفا فکر کن :
    به نظر تو آدمها در مقابل مشکلات به چند دسته تقسیم می شن ؟
    کدوم دسته از اونا رو بیشتر دوست داری ؟ و دلت می خواد خودت جزء کدوم دسته باشی ؟
    به نظر تو برای اینکه جزء هر دسته باشی باید چه ویژگیهایی داشته باشی ؟
    خودت الان جزء کدوم دسته ای ؟ ویژگیهای خودت رو خوب می شناسی ؟
    ...

    لطفا هم به من نگو که نمی دونم و نمی تونم و نمی فهمم و نمی شه و نداریم و نمی ذارن و نذاشتن و ندارم و نمی خوام و ...
    یه پیشنهاد هم دارم : بیا و جمله هایی که بالا در نوشته ات به کار بردی رو با افعال معکوس بازنویسی کن و معنای اونها رو در ارتباط با تواناییهای خودت دوباره و چند باره پر رنگ کن و بعد تاثیرش رو بگو ...
    چی می بینی ؟
    باز هم یاس و حرمان و غم و اندوه ... اونم طبیعیه ... پس لطفا دوباره مایوس نشو ... لطفا بگرد و دور و بر خودت چندتا آدم زنده نام ببر که حی و حاضر و بی غم و غصه و مشکل دارن نفس می کشن ؟ فکر می کنی واقعا وجود داره ؟ اگه اینطور فکر می کنی دلیلشو بنویس . و اینکه چرا اونا رو بی غم و درد می بینی ؟

    اگه عضو قدیمی این سایتی حتما می تونی فهرست بلندبالایی از مشکلات سایر اعضاء که حتی بعضی هاشون اونقدر سختن و پیچیده که گاهی لاینحل به نظر می رسن تهیه کنی ... اما در هر کدوم از اونا چی می بینی؟ استقامت . امید به زندگی . تلاش برای رسیدن به خوشبختی و موفقیت .و اعتماد به خودشون برای رسیدن به لحظاتی که از اون راضی باشن ...
    مشکل خودت رو دوباره بخون و دوباره بررسی کن . آیا به نظرت تو واقعا نمی تونی حتی یه ذره شبیه اونا باشی ... من که باور نمی کنم ... یعنی هیچ ویژگی خاصی که به تو کمک بکنه در تو وجود نداره ؟ نه ... محال ممکنه ... یکمی بگرد ... یه کوچولو صبر ... یه خط مقاومت ... یه جرعه تلاش ... یه ذره مثبت اندیشی ... یه کف دست منطق ... [color=#FFC0CB]یه کمی تفکر ... [color=#32CD32]یه مقداری ساده اندیشی ... یه هوا جسارت ... و .... احساسات هم که ایول . قربون خدا برم . کرور کرور نصیب تک تکمون کرده ....
    هر کدومش هم که باشه کمک می کنه بقیه هم جون بگیرن ... اینو از من قبول کن ... کافیه امید رو تو دلت زنده کنی ...
    برای امیدوار بودن هم یکمی باید زوایه دوربینت رو به سمت رنگهای طبیعی تر و واقعی تر تغییر بدی ...
    بیا بشو یه مستند ساز ... مستند ساز طبیعت ...
    یعنی واقعا ما از یه درخت کمتریم که زمستون ، خشک و عریون و بی جونش می کنه اما اون بازم برای زندگی کردن لجاجت می کنه و تحمل دوباره روییدن و سبز شدن رو با تمام مکافاتش به جون می خره ؟ نه . تو رو خدا تو بگو ما واقعا از یه مرغ مهاجر پلیکان کمتریم که هزارها هزار کیلومتر رو از سیبری پرواز می کنه تا خودش رو به جای خوش آب و هوا برسونه و از باد و بوران و گرما و سرما توی مسیر هم اصلا نمی ترسه ؟
    تو فکر نمی کنی در دنیایی که حتی برای یک مورچه ضعیف تا این حد جا ، فضا ،زمان ، توان و امکان برای زندگی دیده شده حرف زدن من و تو (آدمای به این گندگی) از غم و غصه و ناتوانی و خودکشی و ... یه کمی عجیب و غریب به نظر می رسه ؟ ..

    کاش به من می گفتی چه چیزی بزرگتر از خودت پیش روت قرار گرفته که باعث می شه طراوت و زیباییهای این زندگی رو نادیده بگیری ؟

    پاینده باشی و سربلند .

  6. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 تیر 88 [ 17:33]
    تاریخ عضویت
    1387-8-24
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    5,132
    سطح
    45
    Points: 5,132, Level: 45
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 29 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    سلام دوست عزیز

    من شما رو درک می کنم ،در عصری که مادر اون زندگی می کنیم رسیدن به مرز پوچی و تصمیم برای خود کشی شاید تصمیم خیلی های دیگه هم باشه
    در واقع فشارهای زندگی ،گاهی انسان رو تا مرز خودکشی می بره اما فکر می کنی کیا واقعا تصمیمشون رو عملی می کنند ،البته می دونم وقتی ما از همه چیزو همه کس ناامید شدیم فکر کردن و امید داشتن به رحمت خدای بزرگ خیلی برامون سخت می شه
    اما کسایی واقعا تصمیمشون رو عملی می کنند که برای یک لحظه خدا رو فراموش می کنند ،می دونم الان با خودت چی می گی ،شاید حتی از رحمت خدا هم نا امید شده باشی ،نمی دونم مذهبی هستی ،اصلا از چه دین و آیینی هستی ،اما می خوام بهت بگم کسی داره از خدا و رحمت اون باهات حرف می زنه که خودش اصلا آدم مذهبی نیست ،اما من فکر می کنم دوست داشتن خدا و امید به اون هیچ ربطی به مذهب نداره یه چیز قلبیه .
    دوست من ،یه کم عمیق تر به خدا فکر کن و از ته قلبت ازش کمک بخواه و شک نکن .
    شک نکن که کمکت می کنه .
    یه چیز دیگه مطمئن باش که همه افراد این تالار با آغوش باز تو رو می پذیرن و از مشکلاتت استقبال می کنند،
    دوست دارم بیشتر از مشکلاتت برامون بگی تا هر کدوممون بخشی از اونارو رو دوشمون بزاریم تا شاید بتونیم یه کمی از بار مشکلات تو کم کنیم .بی صبرانه در انتظار هستم تا بیشتر از غم هایی که رو دلت سنگینی می کنه برامون بگی.

    من برنده هستم زیرا امید آخرین چیزی است که از دست می دهم.
    بود آیا که در میکده ها بگشایند
    گره از کار فروبسته ما بگشایند
    اگر از بهر دل زاهدخودبین بستند
    دل قوی دارکه از بهر خدابگشایند

  7. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 بهمن 89 [ 03:16]
    تاریخ عضویت
    1387-8-08
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,748
    سطح
    38
    Points: 3,748, Level: 38
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 19 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    تصمیمی خوبی گرفتی و من مخالف این تصمیمت نیستم !
    اینم یه راهی هست که به فکر خیلی ها میرسه ولی بیخیال میشن و این کارو انجام نمیدن !
    مثلا خودم !
    نمیگم برو از زندگی لذت ببر / چون میدونم این کار شدنی نیست یا حداقل الان نمیتونی اینکارو بکنی !
    فقط اگه دلت خواست غرق بشی نرو تو مرداب غرق بشی / دریا به این بزرگی رو آفریدن بری توش غرق بشی / چرا میری تو مرداب ؟
    بیخیال این کار بشو / یکم دیگه فکر کن / شاید راه دیگه ای تونستی پیدا کنی / دنیا که به آخر نرسیده !
    تو که قراره خودکشی بکنی و هیچ امیدی نداری / این همه سال زندگی کردی چی میشه چند روز دیگه هم زندگی کنی و عذاب بکشی ؟
    مثلا یه ماه دیگه این کارو بکن / تو این یه ماه زندگی کن و لذت ببر / هر کاری که دلت میخواد بکن !
    حداقل یه ماه تو زندگیت راحت باش و لذت ببر و بعد هر کاری دلت خواست بکن !
    یه ماه که چیزی نیست !
    فکر کن یه ماه دیگه نیستی / برو زندگی کن / وقتت محدوده و نزار این یه ماه از دستت بره !
    میفهمم چی میگی !
    یه مسائلی هست که نمیشه مطرح کنم !

  8. کاربر روبرو از پست مفید Yakamuz تشکرکرده است .

    Yakamuz (سه شنبه 02 تیر 88)

  9. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 بهمن 89 [ 03:16]
    تاریخ عضویت
    1387-8-08
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,748
    سطح
    38
    Points: 3,748, Level: 38
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 19 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: غم دارم ، قصد خودکشی دارم

    ببین نزار این یه ماه رو هم دنیا بهت دیکته کنه / یه ماه خودتو رها کن / نفس بکش !
    یه ماه اونجوری که دلت میخواد زندگی کن !
    پول نداری ؟ شکست عشقی خوری ؟ مشکلات خانوادگی داری ؟ تو خط عرفان و . . . هستی ؟ صاحب نظری ؟ دنیا باهات بده ؟
    یه ماه که چیزی نیست / ول کن بابا / نفس بکش !
    منم هستم / بیا باهم نفس بکشیم !
    اینهمه آدم ( دختر و پسرای هم سن و سال و همدردت ) وقت گذاشتن و حرفاتو خوندن و نظر دادن و باهات همدردی کردن / خوب تو هم یکم برا حرفاشون ارزش قائل شو !

  10. کاربر روبرو از پست مفید Yakamuz تشکرکرده است .

    Yakamuz (سه شنبه 02 تیر 88)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.