برای بیرون اومدن از ته چاه، نشستن و دعا کردن به امید معجزه کافی نیست. بآید نردبان بسازی و تلاش کنی.
من توی پست قبلی گفتم ولی توجه نکردی. فقط دو راه داری:
یا ساختن زندگی فعلیت با کمک مشاور
یا جدایی و طلاق
حالا بشینی زانوی غم بغل کنی وبه نامزد سابقت و سکس فکر کنی ودنبال متهم کردن مردها باشی چیزی درست نمیشه. اصلا تصور کن توی این ماجراها همه مقصر بودن جز خودت! حالا میخوای چکار کنی? با پیدا کردن مقصر مشکل حل میشه? قطعا نه!
برو ببین چرا شوهرت سرده. سعی کن گرمش کنی. با نشستن و متهم کردن چیزی درست نمیشه. هرچند اگه منطقی باشی بآید بفهمی متهم اصلی کل این ماجراها خودتی و یادت نره اگه شوهر فعلیت خیانت کرده، تو هم کردی. اگه اون خائن هست، شما هم هستی. پس از قسمت و سرنوشت ناله نکن نگو حق من این نبود. الانم اگه به عمق اشتباهاتت پی بردی همه گذشته رو بریز و دور و از اول شروع کن. شرع کن به یآد گرفتن راههای گرمکردن کانون خونوادت. اگه موفق شدی که عالیه. اگه نشدی هم مشکلی نیست. طلاق بگیر. ولی خیالت راحته که تلاشتو کردی
علاقه مندی ها (Bookmarks)