به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 41
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    39
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masomeh2016 نمایش پست ها
    سلام شادی جون ( چقد از اسمت خوشم میاد )
    راستش خودم هم به این نتیجه رسیدم اما بازم وسوسه میشم برم گوشیشو چک کنم ، می ترسم خودمو بزنم به اون راه و به خودم لطف کنم و از اون طرف همسرم درگیر ی رابطه عاطفی عمیق بشه و اون وقت دیگه نشه کاری براش کرد ، نظر شما چیه ؟
    با دروغاش چیکار کنم ؟ به روش نیارم ؟
    توی این شرایط بچه دار شدن می تونه روی تعهد مردا تاثیر مثبت داشته باشه ؟
    سلام معصومه جان
    من هم از اسم " شادی" خوشم میاد. حس خوبی بهم میده

    راست میگی ! با توجه به شرایط شما چک نکردن و کنترل خیلی سخته. اما اگر واقعا با تمام وجود بخوای و مطمئن باشی این بهترین انتخاب هست موفق میشی که دست از کنترل و تجسس برداری!

    بنظرم دو راه کلی میتونی انجام بدی که شیدا هم بهش اشاره کرد البته دید من کمی فرق میکنه

    1: با بیخیالی بگذرونی اما نه با این دید که ولش کن بگذار هر چقدر میخواد بره با دوست دختراش بگرده...اصلا برام مهم نیست...و...یعنی نه با دید منفی و از روی بدبینی و نفرت ! بلکه برعکس با دید مثبت و اینکه ایشون کاملا پاک هست و محبت خالصانه بهش بکنی...
    اگر همسرت رو خیلی خووب شاخته باشی وقتی بهش محبت میکنی و در جواب هم ایشون محبت میکنه شاید یکی دو بار ساختگی و ظاهری باشه اما طولانی مدت نمیتونه زبون بازی کنه و لو میره
    اگر متقابلا خالص محبت کرد میفهمی که رابطه عمیق عاطفی هم با گسی برقرار نکرده و همون چندتا تماس و تلفن هم ممکنه برای سرگرمی قبلا انجام میداده و کم کم بگذاره کنار.
    خب اینطوری مشکل خودبه خود حل میشه. بهتر هم هست چون روی شما به هم باز هم نمیشه!
    اما باز بستگی به شخصیت همسرت و عادتش و وابستگیش به این کار داره. اینکه واقعا با انصاف باشه و خودش متوجه اشتباهش بشه و یا منکر قضیه!
    اگه احساس میکنی از عهده محبت و بیخیال چک کردن بر نمیای و باز مدام خودخوری میکنی و ... شاید این روش به شما جواب نده
    پس راه دوم انتخاب کن

    2:
    اول خودت برو مشاوره حضوری. با کمک مشاور برنامه ریزی کن چطوری میتونی همسرت رو ترغیب کنی بیاد دفتر مشاوره.وقتی همسرت اومد، اونجا هرچه روی دل تنگت مونده به همسرت بگو (در حضور مشاور) تا نتونه شروع به کتک کاری و یا خودزنی کنه.
    بهش بگو از این وضعیت خسته شدی. از گریه کردن و خالی کردن عقده و احساسات هم ابایی نداشته باش. راحت حرفای دلت بزن. شما از مرداد تو همین تاپیک شدیدا درگیر این رفتارهای همسرت هستی و داری خودت رو زجر میدی. حالا قبلش بماند.
    البته حواست باشه بهش بی احترامی نکنی. باز هم سعی کن حریم ها رو نگه داری و با احترام باهاش حرف بزنی
    تا بعدا که اومدید خونه عقده هاش به شکل دیگه ای خالی نکنه

    خوب فکر کن در مورد حرفایی که میخوای در اون جلسه به همسرت بگی. کلمات و لحن صحبت کردن قدرت زیادی دارند.

    حرفات خیلی مهمه تاثیرگذار باشه. هم علاقه شما به همسر و زندگیت رو بهش نشون بدی و در حضور مشاور از خوبیهاش بگی و هم احساس ضعف و استیصال الانت رو بهش بفهمونی که چقدر درمانده شدی و ....
    اگر دوستت داشته باشه(که داره) و زندگیش براش مهم باشه حتما یه تکونی به خودش میده.

    روزای قبل و بعد از رفتن مشاوره هم خیلی آروم باش و سرت به کار خودت باش و باهاش کمی سرد برخورد کن که بدونه یک جای کار ایراد داره و کمی نگران بشه.

    من امید دارم حداقلش اینه که حسابی میره تو فکر و با توجه به سنش یه فکر اساسی برای این رفتارهای بچگانه میکنه!

    اگر مشاوره رفتی باز میای خبر میدی و کمکی در توانمون بود، میکنیم
    به خدا توکل کن و موقع وسوسه شدن به خدا پناه ببر. کمکت میکنه آروم بشی


    + راستی معصومه جان الان تو این شرایط باردار شدن و وجود بچه به دلایلی کار درستی نیست! از بابت سنت هم خیالت راحت باشه وقت داری

  2. 4 کاربر از پست مفید Shadi2 تشکرکرده اند .

    masomeh2016 (یکشنبه 07 آذر 95), آبی آسمونی (جمعه 05 آذر 95), باغبان (چهارشنبه 03 آذر 95), ستاره زیبا (پنجشنبه 04 آذر 95)

  3. #32
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,780 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masomeh2016 نمایش پست ها

    2-همسرم فوق العاده دروغ میگه و بعضی وقتا که راست میگه هم باور نمی کنم تا خودم به خودم ثابت کنم راست میگه ، چه کنم ؟

    به نظرتون شما در دروغگویی به ایشون کمک کرده اید ( یعنی رفتار شما باعث دروغگویی ایشون نمیشه )؟

    شما به نظرتون سخت گیرید ؟



    .................


    بعضی موقع ها دروغ گویی ریشه در شخصیت کودکی فرد داره !
    یعنی برای جبران اعتماد به نفس و عزت نفس !
    به نظرتون این جوریه ؟

    اعتماد به نفس و عزت نفس شوهرتون خوبه ؟


    یکی از دلیل ها میتونه این باشه ، افراد می ترسند واکنش بدی از دیگران دریافت کنند ،،، و دروغ میگند


    یه خورده باید عمیق تر بررسی کنید با کمک مشاور

    ......................




    ""باید ایشون خودش ار رفتار محیط خارجی احساس کنه کارش اشتباهست ! ""


    بذارید یه مثال بزنم :

    من یه رفیق دارم این بنده خدا همیشه عادت داره نیم ساعت دیر بیاد سر قرار – بعضی موقع ها 2 ساعت تاخیر هم داشته

    یه بار فکر کردم گفتم ، من این همه مستقیم به ایشون گفتم برادر من به موقع بیا – ولی نمی تونه بیاد

    تصمیم گرفتم این دفعه یه جا وایسم منو نبینه - اگر اومد ببینم چی کار میکنه !

    این بنده خدا کلافه شده بود – زنگ میزد – sms میزد – جواب نمی دادم

    بالاخره تصمیم گرفتم دیگه اذیتش نکنم – رفتم معذرت خواستم و بهش گفتم برادر من : دیدی چقدر بده دیر بیای و احترام نذاری به دیگران


    یعنی ایشون ازرفتار من فهمید که باید بیشتر دقت کنه !!! ( محیط خارجی )


    ..............................




    افزایش مهارت های ارتباطی - فهمیدن و باور طرفین نسبت به هم ،،،، کمک میکنه


    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 03 آذر 95 در ساعت 21:07

  4. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Shadi2 (پنجشنبه 11 آذر 95), آبی آسمونی (جمعه 05 آذر 95), ستاره زیبا (پنجشنبه 04 آذر 95)

  5. #33
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    149
    Array
    سلام
    تقریبا خوندم
    معصومه جان، من یه مدت عادت بدی داشتم و همش گوشیه همسرمو چک می کردم، ولی باورت میشه وقتی چیزی پیدا نمی کردم گیر می دادم به اینکه چرا اینقدر تو طول روز با خانواده اش در تماس بوده و حتما داره کاری می کنه که من بی اطلاع هستم و همیشه همه چیزو از من پنهان می کنه و یا گیر می دادم به اینکه مثلا خانواده اش از من مهم تر هستن که تو طول روز این همه به اونا زنگ زده و به من زنگ نزده یعنی اینو می خوام بهت بگم که تجسس باعث میشه که خلاصه به یخ چیزی گیر بدی ولی الان بیشتر از یه ساله که اصلا تو گوشیش نمی رم و حتی رمز گوشیش هم نمی دونم و نمی خوام بدونم چون واقعا رابطمو با همسرم سر همین تجسس بیجا به گند کشیده بودم
    همیشه به خودم می گم اگه چیزی هم باشه دلم نمی خواد بدونم چون هیچ کاری نمی تونم بکنم، فقط سعی می کنم اینقدر بهش محبت کنم و اعتماد کنم که خودش جایگاه خودشو تو قلب من بدونخ و حرمت قایل بشه
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  6. 6 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    masomeh2016 (یکشنبه 07 آذر 95), فرشته مهربان (یکشنبه 07 آذر 95), پاپیون (شنبه 14 اسفند 95), آبی آسمونی (جمعه 05 آذر 95), باغبان (پنجشنبه 04 آذر 95), ستاره زیبا (پنجشنبه 04 آذر 95)

  7. #34
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها

    سلامی به زیبایی برگ های پاییزی
    ببخشید دیر شد، سلامی به زیبایی سرمای زمستون


    معصومه خانم بهتون تبریک میگم - پس دوره 21 روز را انجام دادید - خب بالاخره تجربه خوبی بود درسته ؟
    بله تجربه خوبی بود

    مسیر هدف شاید سخت و دراز باشه ،،،، ولی مهم بودن در این مسیر هست و تلاشی که می کنید برای حفظ زندگیتون و خاطرات این زندگی .
    بله من در این مسیر قرار گرفتم و هدفم ساختن زندگی خوب هست

    شاید اتفاقات و اشتباهاتی باشه در این مسیر ( از شما و شوهرتون ) ،،ولی چیزی که مهمه کنترل احساسات و گسترش ندادن افکار منفی ست !
    دقیقا هم همین طور هست و من نمیخام افکار منفی گسترش پیدا کنه ، من توی این 21 روز شاید فقط 10 درصد موفق شدم ، چون که قبلنا فکرهای وحشتناک می کردم اما الان بهتر شدم ، مثلا امروز داشتم از خونه می اومدم بیرون انقدر دوباره یهو این ماجرا فکرمو مشغول کرد ، که همه چی یادم می رفت بیارم و داشتم بازم با خودم ماجراهای اتفاق افتاده رو مرور می کردم

    و این که چطوری اتفاقا ت غیر منتظره زندگی را مدیریت و رهبری کنیم ،،،

    برای اینکه : این اثر زندگی جاودان بماند در قلب شما و شوهرتون .


    مشاوره حضوری رفتید ؟
    برای این مورد نرفتیم اما مشاوره قبل ازدواج رفتیم

    ........................


    یه برنامه ریزی یک ماه به صورت ،،،،سه تا 10 روز انجام بدید .

    تکنیک توقف فکر و نشون آرامش را یادتان هست ! - همون روال را انجام بدید - در فاز اول ( 10 روز اول ) یه برگه بردارید هر موقع اتفاقی که باعث بدگمانی شما میشه را یادداشت کنید ( تجسس نکنید !)
    امروز 7 آذر هست ، 7 دی ماه میام و نتیجه این 30 روز رو که به سه تا ده روز تقسیم میشه خدمتتون عرض می کنم

    فاز دوم و سوم هم همین کار را کنید - آخر ماه این فکرهایی که کردید را آنالیز کنید .

    احساس به فکرتان ندید و فقط فکرها را بنویسید !

    این برگه میشه درد ودل شما !!!!!

    نوشتن به شما آرامش میده و هم نگرانی های شما را خالی میکنه !


    میتونید با مدیریت و کنترل احساس و مودبانه و هوشمندانه با شوهرتون صحبت کنید !! ( از طریق برگه بالا )

    بذارید اون هم با شما درد ودل کنه !!


    حتما از آقا ی مدیر همدردی و دیگر کارشناسان و دوستان عزیز هم مشورت بگیرید


    ممنون .

    ......................................



    « يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا...»

    (ای مومنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون، گناه است و تجسس نکنید...)

    تجسس معمولا بعد از سوء ظن ( بدبینی ) می یاد - یعنی هر وقت سوظن باشه ،،تجسس هم هست

    چون قلب انسان با بدبینی تنها قانع نمیشه و میگه برو تجسس کن !!

    این تجسس ها محبت ها را از بین می بره –و ما را به سمت سرزمینی هدایت میکنه که توش هیچ آب و علفی نیست !



    معمولا کسانی که تجسس می کنند ،،، بالاخره یه چیزی پیدا می کنند و اون چیز هر چند کوچک یا غیر منتظره یا اتفاقی باشه ،،، باز براشون بزرگه ! ( با دقت بیشتر بخونید این یه خط را )

    خانم ها چون کنجکاو ترند ،،، اونها را میکشونه به تجسس بیشتر !!


    طرف می گفت تو اتوبوس یه خانمی پرسید ساعت چنده ؟
    اون بنده خدا پاسخ میده : ساعت 4 بعد اظهر هست
    از قضا همسرش هم بلغش بوده ( منظورم کنارش ) - اون خانم میره به راننده اتوبوس میگه نگه داره – وقتی میرسن خونه طرف را بیچاره میکنه
    میگفت اون دختر را می شناختی؟
    چر از اون همه مرد از تو ساعت پرسید!
    مرد بدبخت حکایت ما میگه : من چبدونم !!!.



    بدبینی و گیر دادن های افراطی ،، باعث خارج شدن محبت و عشق میشه - یعنی پیوند عشق و محبت بین زن و شوهر کم رنگ میشه !


    یه حرف سیاسی بزنم :

    محکم کردن قفل زندگی زن و شوهری به مهریه زیاد ،، تجسس ها و ... نیست .

    ولی چقدر خوب میشه از طریق شناخت ها - محبت ها – عشق ها - رسیدگی به نیازها و مدیریت و رهبری در زندگی ،،، قفل زندگی محکم تر باشه .

    کاش مهریه 14 تا رب و یه سکه باشه

    کاش بشه خانم ها اینقدر گیر ندن

    کاش ما مردها با معرفت تر و مسئولیت پذیر تر باشیم و نفس زندگیمون همسرمان باشه


    ...................................


    تجسس و کارآگاه بازی وضع را بدتر می کنه . از طرفی خودتون از لحاظ روحی اذیت میشید

    سعی کنید احساساتتون را کنترل کنید - مدبرانه با این قضیه برخورد کنید .


    چیزی که ازش مطمئن نیستی ،،، کش نده و پیچیده اش نکن و فکرت را توسعه نده !
    به نظرم تجسس نشانه کار باهوشانه نیست !

    کار هوشمندانه اینکه : محبت و عشق و اعتماد و رسیدگی به نیازها ی هم پرورش پیدا کنه – و با صبر و مدیرت و رهبری ،،مسیر زندگی را به سمت سرزمین پروانه ها حرکت بدیم .


    ببیند شاید یه خانم متن بالای منو بخونه و بگه : باغبون میشه بگی سرزمین پروانه ها کجاست ؟
    پروانه خانم کیه ؟
    چند سال میشناسیش ؟ و ....


    ولی امکان داره یکی بگه سرزمین پروانه ها جایی هست پر از گل های بنفشه و یاس ،، که عطر این گل ها پروانه ها را مست خودشون میکنند .
    چه کسی می داندکه تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟چه کسی می داندکه تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟پیله ات را بگشا،تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی!!
    "سهراب سپهری"

  8. کاربر روبرو از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 07 آذر 95)

  9. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    به نظرتون شما در دروغگویی به ایشون کمک کرده اید ( یعنی رفتار شما باعث دروغگویی ایشون نمیشه )؟

    شما به نظرتون سخت گیرید ؟

    به نظر خودم من هم در دروغگویی ایشون بی تاثیر نبودم ، اما ایشون از همون موقع خواستگاری دروغ های ریز و درشت می گفت که من فکر نمی کردم که بعد ها انقدر سایه این دروغ ها تو زندگیم سنگینی کنه ، مادر و برادر ایشون هم آدم های دروغگویی هستند و به شدت دروغ میگن، بیشتر احساس می کنم از خانوادش تاثیر پذیر بوده
    اما نقش من اینه که توی موارد مالی ازش میخام که بیشتر حواسش باشه اما ایشون هیچ وقت گوش نمیکنه و یواشکی میره قرض میده و ... فقط توی بحث مالی سخت گیرم که اگه از نظر شما تاثیر بدی داره اون رو هم مدیریت می کنم


    ................


    بعضی موقع ها دروغ گویی ریشه در شخصیت کودکی فرد داره !
    یعنی برای جبران اعتماد به نفس و عزت نفس !
    به نظرتون این جوریه ؟

    اعتماد به نفس و عزت نفس شوهرتون خوبه ؟
    اعتماد به نفس نسبتا خوبی داره ، اما احساس می کنم (یعنی تازگیا متوجه شدم ) کمبود محبت داره و دوس داره که ی جورایی بهش بیشتر توجه کنی و بهش اعتماد بیشتری داشته باشی ، اون ده درصدی که گفتم از این راه رفتم جلو و بهش بیشتر اعتماد کردم و اون هم بیشتر از همیشه به من محبت کرد

    یکی از دلیل ها میتونه این باشه ، افراد می ترسند واکنش بدی از دیگران دریافت کنند ،،، و دروغ میگند


    من واقعا نمیدونم چرا دروغ می گه ، بعضی وقتا اصلا دروغ هاش واکنش بدی ندارند و اتفاق روزمره است اما باز هم دروغ میگه !!!
    یه خورده باید عمیق تر بررسی کنید با کمک مشاور

    ......................

    ""باید ایشون خودش ار رفتار محیط خارجی احساس کنه کارش اشتباهست ! ""

    بذارید یه مثال بزنم :

    من یه رفیق دارم این بنده خدا همیشه عادت داره نیم ساعت دیر بیاد سر قرار – بعضی موقع ها 2 ساعت تاخیر هم داشته

    یه بار فکر کردم گفتم ، من این همه مستقیم به ایشون گفتم برادر من به موقع بیا – ولی نمی تونه بیاد

    تصمیم گرفتم این دفعه یه جا وایسم منو نبینه - اگر اومد ببینم چی کار میکنه !

    این بنده خدا کلافه شده بود – زنگ میزد – sms میزد – جواب نمی دادم

    بالاخره تصمیم گرفتم دیگه اذیتش نکنم – رفتم معذرت خواستم و بهش گفتم برادر من : دیدی چقدر بده دیر بیای و احترام نذاری به دیگران

    یعنی ایشون ازرفتار من فهمید که باید بیشتر دقت کنه !!! ( محیط خارجی )

    ..............................

    افزایش مهارت های ارتباطی - فهمیدن و باور طرفین نسبت به هم ،،،، کمک میکنه
    ممنون از راهنمایی های مفیدتون آقای باغبان ، هنوز اون ده روز شروع نشده میخام شروع به نوشتن فکرهای منفی کنم چون اومدن سراغم !!!

  10. کاربر روبرو از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 07 آذر 95)

  11. #36
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    سلام
    تقریبا خوندم
    معصومه جان، من یه مدت عادت بدی داشتم و همش گوشیه همسرمو چک می کردم، ولی باورت میشه وقتی چیزی پیدا نمی کردم گیر می دادم به اینکه چرا اینقدر تو طول روز با خانواده اش در تماس بوده و حتما داره کاری می کنه که من بی اطلاع هستم و همیشه همه چیزو از من پنهان می کنه و یا گیر می دادم به اینکه مثلا خانواده اش از من مهم تر هستن که تو طول روز این همه به اونا زنگ زده و به من زنگ نزده یعنی اینو می خوام بهت بگم که تجسس باعث میشه که خلاصه به یخ چیزی گیر بدی ولی الان بیشتر از یه ساله که اصلا تو گوشیش نمی رم و حتی رمز گوشیش هم نمی دونم و نمی خوام بدونم چون واقعا رابطمو با همسرم سر همین تجسس بیجا به گند کشیده بودم
    همیشه به خودم می گم اگه چیزی هم باشه دلم نمی خواد بدونم چون هیچ کاری نمی تونم بکنم، فقط سعی می کنم اینقدر بهش محبت کنم و اعتماد کنم که خودش جایگاه خودشو تو قلب من بدونخ و حرمت قایل بشه
    سلام عزیزم
    ممنون بابت راهنمایی خوبت
    من یک دوره خیلی بدی رو پشت سر گذاشتم و خیلی از موارد رو متوجه شدم که ای کاش متوجه نمیشدم ، اما باور کن با گوشی چک نکردن و تجسس نکردن ، گند خیلی چیزها به زودی و با شدت بیشتر از اون چیزی که من فهمیده بودم در میومد و کار خیلی سخت تر میشد
    راستش بعد از اون قضیه هر دفعه به خودم قول میدم که اینکار نکنم نمی تونم و ناخود اگاه میرم سمت تجسس ، خودم حالم از این کار داره بهم می خوره و بهترین دوره جونیم که می تونم به خودم و سلامتیم و تمیزی خونم و ... بزارم میزارم سر تجسس
    البته من با کمک همدردی خیلی بهتر شدم ، میدونی اقلیما عزیز این تاپیک از مرداد ماه باز هست و من از اون موقع درگیر این موضوع بودم ، به ظاهر یا به واقع اون موضوع تموم شده اما پروندش هنوز تو ذهن من باز هست و داره روز به روز منو تخریب می کنه ، شبا ، روزها ، ساعت ها و ثانیه ها ، سرکار ، موقع پیاده روی و موقع تماشای تلویزیون و .... جلو چشمامه ، اون ی واقعیته تلخ بود ، خیلی تلخ اومدم اینجا راهکار بگیرم ، نمیخام عزاداری کنم که ذهنم به این عزاداری بارور بشه و هر روز تکرارش کنه ، میخام فراموشش کنم ، میخام مثل خیلی های دیگه که همسراشون ساعت ها میره منم بی خیال بزارم بره و پیشش نباشم و نگران هم نباشم و فکر بد هم نکنم
    انتظار زیادی از یک زندگی نیست
    میخام شروع کنم ، حداقل کم کم این تجسس ها رو بزارم کنار
    از همدردیت ممنون

  12. #37
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masomeh2016 نمایش پست ها
    سلام اقای باغبان
    اون 21 روز رو گذروندم ، خیلی پرفراز و نشیب بود ، اولاش بیشتر روی خودم کنترل داشتم ، اما ی وقتایی از دستم در میرفت و نا خوداگاه بهش شک می کردم و بروز می دادم
    کلن خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می کردم سخت بود و شاید ی بار دیگه سعی خودمو بکنم و دوباره شروع کنم ، چون هنوز اون افکار شک به همسرم باهامه
    راستی اقای باغبان ، چند تا سوال داشتم :
    1-تجسس در امور همسر را در چه حد می پسندید ؟
    2-همسرم فوق العاده دروغ میگه و بعضی وقتا که راست میگه هم باور نمی کنم تا خودم به خودم ثابت کنم راست میگه ، چه کنم ؟
    3-این شک من به همسرم به خاطر این باقیه که ایشون زمینه این شک رو در من از بین نمی بره ، مثلا گوشیش 10 هزار تومن شارژ میکنه بعد نصفه روز میاد می بینم شارژش تموم شده اما توی گوشیش با کسی حرف نزده ، یعنی اون شماره رو پاک کرده !!!خودم از دست این کارای خودم خسته شدم که این همه تجسس می کنم ، چه کنم ؟ کلن بی خیال بشم ؟؟؟خیلی دارم عذاب می کشم ، من ایشونو دوست دارم و بهش علاقه خاصی دارم ، چرا زندگیم داره اینجوری و بی مسیر طی میشه ؟

    »عصومه جان به نظرم شما اینقدر به این مسائل تجسس و راه های کنترل کردن فکر میکنی که اصلا فکرت برای ارامش داشتن و ارامش دادن خالی نمیمونه کلا.
    والا من اصلا به ذهنم هم نمیرسه که چک کنم چقد شارژ کرده چقدر شارژ کم کرده و شماره هست یا نیست.
    خب شاید بنده خدا اینترنتش رو شارژ کرده که شارژش کم شده.
    شما اینقدر بهش شک دارین اون بیچاره مثلا ممکنه کسی بهش اس داده باشه تو راه پله بگه جواب بدم که الان برم بالا بخوام جواب بدم معصومه بهش شک میکنه..
    خب نکن دوست عزیز
    یکم حرفاشو همون جوری که میگه باور کن
    حتی اگه دروغ میگه. چون اگه به روش بیاری راه دروغگو ماهر تر بودن رو یادش دادی.

  13. 3 کاربر از پست مفید tanha67 تشکرکرده اند .

    masomeh2016 (سه شنبه 09 آذر 95), Shadi2 (پنجشنبه 11 آذر 95), باغبان (یکشنبه 07 آذر 95)

  14. #38
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,780 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masomeh2016 نمایش پست ها

    اعتماد به نفس نسبتا خوبی داره ، اما احساس می کنم (یعنی تازگیا متوجه شدم ) کمبود محبت داره و دوس داره که ی جورایی بهش بیشتر توجه کنی و بهش اعتماد بیشتری داشته باشی ، اون ده درصدی که گفتم از این راه رفتم جلو و بهش بیشتر اعتماد کردم و اون هم بیشتر از همیشه به من محبت کرد

    با سلام و احترام


    عزت نفس از حس ارزشمندی می یاد - حسی که میگه ما و دیگران ارزشمندیم
    ببینید وقتی شما بیشتر محبت می کنید و بیشتر بهش باور می کنید ،،، اون هم تاثیر میگیره و بیشتر به شما محبت میکنه ( همان طور که فرمودید )

    برای اینکه بتونیم این حس را انتقال بدیم - باید خودمون را ارزشمند بدونیم - به خودمون علاقه داشته باشیم تا بتونیم اون هم منتقل کنیم .

    شما به نظرتون عزت نفس خوبی دارید ؟
    خودتون را چقدر دوست دارید ؟
    در خلوت خودتان فکر کنید !


    یه چیز کلی بگم :

    اگر یه خانمی به خودش باور نداشته باشد ( عزت نفس - اعتماد به نفس پایین ) - و از طرفی به قول خاله قزی : شوهرشم یه سوتی هایی داده بشه ( اتفاقی یا ....)
    ( نمی دونم این خاله قزی کجا رفته- بالاخره کباب و جیگرکی مگه میذاره آدم بیاد همدردی ) - و مهارت های ارتباطی - کلامی هم تکامل نیافته باشه
    نتیجه این چه حاصل شود جز : ترس از آینده - ترس از خیانت - تجسس



    من یه جا خدمت شما گفتم :

    "" معمولا کسانی که تجسس می کنند ،،، بالاخره یه چیزی پیدا می کنند و اون چیز هر چند کوچک یا غیر منتظره یا اتفاقی باشه ،،، باز براشون بزرگه ! ""

    انسان به سمت چیزی کشیده میشه که بهش فکر میکنه - بهش باور داره ! - برای همین در فرمایشات دینی هست که همیشه با یاد خدا باشیم - در اوقات مختلف نماز بخونیم ! و ....

    تو تجسس هم همینه - یعنی ایجاد فکر منفی و القا آن به کائنات باعث میشه شوهر بنده خدا شما آسیب بیینه

    چون تمام فکر و تمام نیروی شما میشه مچ گرفتن ! واین یعنی دوری از عشق و محبت !



    یه چیز کلی بگم :

    شاید هر شکی اشتباه نباشه !
    ولی چیز اشتباه اینکه وارد حریم خصوصی فرد بشیم !
    چیز اشتباه به نظرم اینکه این فکرها را توسعه بدیم و براش سریال بسازیم !!
    و خطرناک موقعی هست که تلاش درست برای حل این مسئله نکنیم .



    شاید بهترین روش برای پایداری زندگی زناشویی :

    افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس - هوش هیجانی - مهارت های ارتباطی - رسیدگی به نیازها و دردو دل کردن و بیان خواسته خود با معشوق خودمان هست .




    شما هوش هیجانی خوبی دارید - به نظرم می تونید موفق باشید در این مهم
    مایوس نشدید و تمام تلاش خودتون را بکنید .


    این مقاله را هم بخونید :

    http://188.75.89.4/sara/1959450435017164181


    ..............................

    حتما مشاور حضوری هم برید .

    یا حق .



    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 07 آذر 95 در ساعت 17:07

  15. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    masomeh2016 (سه شنبه 09 آذر 95), Shadi2 (پنجشنبه 11 آذر 95), نیلوفر:-) (یکشنبه 07 آذر 95)

  16. #39
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,780 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array

    یه چیزی یادم رفت ،،،ببخشید .


    اگر تو سایت همدردی می یان - سعی کنید تو هر تاپیکی وارد نشید - مخصوصا تاپیک ها ی این مدلی ( همین تاپیک خودتون و ....را میگم )

    عنوان تاپیک شما برای شما خوب نیست !

    تاپیک جدید بزنید ، برای راه حل ها !!!


    ممنون .




    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 07 آذر 95 در ساعت 17:24

  17. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    haniye68 (یکشنبه 01 اسفند 95), masomeh2016 (سه شنبه 09 آذر 95), Shadi2 (پنجشنبه 11 آذر 95), نیلوفر:-) (یکشنبه 07 آذر 95)

  18. #40
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    149
    Array
    سلام عزیرم
    مفهمم چی می گی افکار منفی داغون می کنه ادمو
    یه زمانی خیلی ذهنم درگیر و آشفته بود و منفی،منفی بافی پدرمو داشت در می آورد، یع کاری کردم واقعا بهم کمک کرد یه دفتر برداشتم و توش هر فکر منفی بع ذهنم می آمد یادداشت می کردم و وقتی خلافت بهم ثابت می شد به خودم می گفتم دیدی اقلیما دوباره منفی بافی کردی و با افکار منفیت گند زدی به ساعت ها و روزهات، کم کم دیدم ذهنم داره اروم میشه و مثبت فکر می کنم
    باورت میشه در عرض یه هفته خیلی بهتر شدم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  19. 4 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    masomeh2016 (سه شنبه 09 آذر 95), Shadi2 (پنجشنبه 11 آذر 95), نیلوفر:-) (یکشنبه 07 آذر 95), باغبان (یکشنبه 07 آذر 95)


 
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لجبازی و دعوا
    توسط فاطن در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 11 دی 94, 16:28
  2. کمک کنید کامل خودمو عوض کنم و تیپم و رویه ام عوض کنم
    توسط مینای سخن گو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 شهریور 94, 07:57
  3. دعوا بین حافظ و صائب و شهریار بر سر "ترک شیرازی"
    توسط بالهای صداقت در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مهر 88, 10:30
  4. دوست مجازی ! احساس مجازی !
    توسط lord.hamed در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 87, 16:54
  5. سربازی و ازدواج
    توسط omid84 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 04 بهمن 86, 16:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.