به همسرم مشکوک شدم

[rrrj]

<ol><li><span style="font-family:arial;"><font size="5">با سلام خانمی 31 ساله و همسرم 33 ساله من با مدرک قوق لیسانس خانه دار و همسرم عضو هیئت علمی در یکی از دانشگاه های یک شهرستان کوچک و البته مشکلاتی با همدیگه داشتیم ولی الان به دلیل اینکه من به یک پزشک مراجعه کردم ایشون چیزی به من گفتن که باعث شد من نسبت به ایشون مشکوک بشم در مورد یک عفونت البته من در مورد بیماری ها همیشه سرچ می کنم ولی هیچوقت چنین چیزی رو در مورد ایشون تصور نکردم که ایشون رابطه ای در خارج از چهارچوب خانواده داشته باشن ولی این آقای دکتر با چنان اطمینانی گفتن که فقط از طریق رابطه جنسی منتقل می شه که من رو دچار شک کردن در مورد خودم به عنوان یک مادر مطمئنم که با تمام مشکلاتی که داشتم هرگز خطایی مرتکب نشدم و تصورم هم این بود که شاید این بیماری از سرویس های بهداشتی و آلوده که به هر حال آدم ممکنه مجبور باشه ازشون استفاده کنه منتقل بشه سال 92 5 بار به یک دکتر زنان مراجعه مردم که ایشون می گفت عفونت قارچی داری ولی ترشحات که داشتم اصلا شبیه عفونت قارچی نبود چون قبلا عفونت قارچی داشتم و با همه دارو ها اصلا خوب نمی شدم  تصمیم گرفتم برم پیش یک دکتر دیگه و گفتن این عفونت کلامدیا هست و هم به من و هم همسرم دارو دادن و خوب شدم و چشمهای همسرم هم قرمز بود که دکتر رفته بود و قطره دادن که خوب نشد و با خوردن این دارو ها خوب شد با اینکه همون موقع سرچ کردم و گفته بود این عفونت در افرادی که به لحاظ جنسی فعال هستن وجو د داره و باید به همسر پایبند بود و ... ولی حتی یک لحظه هم این به ذهنم نیومد که همسرم این کارو کرده باشه تا سال پیش که سنگ کلیه گرفتم و عمل شدم و دوباره همین 2 هفته پیش دوباره پهلو و کمرم درد گرفته بود رفتم پیش همون دکتر ارولوژی و سونوگرافی و آزمایش نوشت خدارو شکر عفونت و سنگ نداشتم ولی یک کیست در  ادنکس که مربوط به رحم و تخمدان بود داشتم که تقریبا بزرگ بود و این آقای دکتر به من گفت که باید برم پیش دکتر زنان و همون دکتر که سال 92 پیشش می رفتم رو معرفی کرد که تشخیص اشتباه می داد و منم گفتم 5 بار رفتم پیشش و خوب نشدم و گفتم اون می گفت قارچ داری ولی  رفتم پیش دکتر دیگه گفت کلامدیا داری که با یک حالت توهین آمیزی گفت برای چی کلامدیا گرفته بودی با بک حالتی که انگار من ممکنه با کسی دیگه ای ارتباط داشته باشم  گفت آها از شوهرت گرفتی با یک حالت سوالی توهین آمیز <img src="http://www.hamdardi.net/images/smilies/54.gif" border="0" alt="" title="54" smilieid="20" class="inlineimg"> و من دوباره ازش سوال کردم گفتم از طریق دیگه ای احتمال انتقال وجود نداره فقط گفت سکس نمی دونم شایدم به دلیل اینکه فرد مورد نظرشو زیر سوال بردم یه جورایی خواست اذیتم کنه نمی دونم از اون روز من دارم تو جهنم زندگی می کنم و حتی اومدم همه این ها رو به همسرم گفتم و لی تو دلم به همسرم مشکوک شدم ولی اصلا نمی تونم در موردش این تصورو بکنم رفتم پیش دکتر زنان به من گفت زیاد در این مورد جستجو نکن به هر حال این بیماری های آمیزشی تو کشور ما وجود داره و ما فکر می کنیم که مرد و زن هامون فرشتن دارم داغون می شم می دونم که الان می گید نباید در موردش زیاد کنکاش کنم ولی نمی تونم با این سوظن زندگی کنم از طرفی اگه خودم کاری کرده بودم می دونستم مشکل از منه ولی در مورد خودم مطمئنم از طرفی همسرم به خاطر محیط کاریش با زنها و دخترای  زیادی در ارتباطه و اگه در مورد ارتباط با همکارا و شاگرداش گیر می دادم به من دروغ گفته و پنهان کاری کرده و حتی به جون بچم رو هم قسم دروغ گفته و دلیلش اینه که تو گیر می دی و دعوا می شه حتی بعد از یک دعوای مفصل که مامان بابام هم اومدن خونمون بهش گفتم حق نداری پیام ها و زنگ ها شون رو پاک کنی و قول داد و قسم خورد که پاک نمی کنه ولی چند وقت بعد یک شب به طور اتفاقی تایم تماس های دریافتی و تماس های خودشو نوشتم و روز بعدش که اومد چک کردم دیدم با کسی حرف زده و البته اون روز یکی از همکارای مردش زنگ زده بود ولی با محاسبه زمان تماسش فهمیدم به غیر از اون با کس دیگه ای هم حرف زده که پس از طفره رفتن زیاد گفت با فلانی که همون خانم همکارش که دعوای قبلی هم به خاطر اون بوده و مجرد هم هست حرف زده در مورد پذیزش دانشجوی دکترا که امسال هم خبری از این پذیرش تو این دانشگاه نبود مشکل من با پنهان کاری و دروغاشه و اینکه آدم درست در هر شرایطی کار درست رو انجام می ده نه اینکه با کاراش بیشتر شک ایجاد می کنه و اصلا اعتماد من براش مهم نیست  لطفا کسانی که اطلاع در مورد این عفونت دارن منو راهنمایی کنن که تنها راه انتقالش فقط از طریق رابطه جنسیه ممنون</font></span></li></ol>

[Amina]

متاسفانه تنها راهش انواع روابط جنسی غیرایمنه. در نتیجه همسرتون بهتون خیانت می کنه و احتمالا این خیانت رو داره با خانم هایی که روسپیگری می کنند انجام می ده.

توصیه های من:

حتما رابطه ی جنسی با شوهرتون رو متوقف کنید. ایشون حتی برای سلامتی خودش هم ارزش قائل نیست و ممکنه بیماری های خیلی جدی تری مثل ایدز یا hpv رو که باعث سرطان در خانم ها می شه رو به شما منتقل کنه.

یک چکاپ کامل انجام بدین.

فرزندتون رو هم چکاپ کنید.
.................................................. .................‌‌..............

باسلام

خانم amina

این نوع تشخیص در توان ما نیست.متاسفانه این مطلب شما جزو پستهای غیرمشاوره ای محسوب میشود

[نازنین2010]

خییییییییییییلییییییییییی یییی بد نوشتی

منظورت این بود که بیماری را از شوهرت گرفتی ؟ و شوهر شما روابط .... داره اونم با یه خانم دکتر مجرد که همکارش هست ؟؟!!!!

خب اگه فکر می کنی که خانم دکتر این قدر روابط.... داره که تونسته شوهر شما را بیمار کنه ؟!!!
به نظر خودت این منطقی هست ؟

[ammin]

سلام

برای بررسی مساله خود به سایت زیر مراجعه کنید

آموزش مسائل جنسی و زناشویی,ازدواج,مشاوره, پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

همچنین میتوانید برای بررسی اصولی این مشکل با شوهر خود به پزشکان متخصص مراجعه کنید وتا حصول نتیجه نهایی ویقین بخش از سوظن به همدیگر جداًخودداری کنید.

[Amina]

مدیر انجمن عزیز، ایشون تشخیص رو از پزشک دریافت کردند. وضعیت بیماری کلامدیا هم روشن و مشخصه. خودت هم می تونید چک کنید. انصاف نیست که وقتی سلامتی ایشون تهدید می شه، پاسخ روشن بهشون ندید.

[ammin]

مدیر انجمن عزیز، ایشون تشخیص رو از پزشک دریافت کردند. وضعیت بیماری کلامدیا هم روشن و مشخصه. خودت هم می تونید چک کنید. انصاف نیست که وقتی سلامتی ایشون تهدید می شه، پاسخ روشن بهشون ندید.

وقتی مساله پزشکی هست واز بررسی پزشکی باید به این نتایج رسید٬تشخیص آن با جستجوهای اینترنتی یا از روی پست خود مراجع در صلاحیت ما نیست.

حداقل سه پزشک معتبر وافراد متخصص باید در این زمینه متفق القول باشند.

[rrrj]

از مدیر انجمن و دیگر دوستان ممنونم من از دو پزشک متخصص پرسیدم و هر دو بر این نظر بودن که از طریق رابطه جنسی قابل انتقاله علی الخصوص اون آقای دکتر ارولوژی با چنان قاطعیتی گفت که من ترسیدم و منظور من این نبود همسرم با اون خانم دکتر رابطه داره ولی دروغاش و پنهان کاریاش آدمو مشکوک می کنه هر چند اینقدر ظاهر موجهی داره که حتی خودمم دارم سکته می کنم از این که این کارا رو کرده و مسلما تشخیص اون خانم دکتر درست بوده با توجه به قرمزی چشمش که با خوردن اون قرصا خوب شد و اردیبهشت امسالم دوباره همینطور شده بود و به من می گفت اون چه قرصی بود اون دفعه خوزدم خوب شدم و من دوباره رفتن یک ورق قرص آزیترو مایسین گرفتم خوب شد حالا بگم اون خانم دکتره تشخیص اشتباه داده در مورد ترشحاتم از علایم این عفونت التهاب ملتحمه چشمم هست که اون موقع همزمان با عفونت من بود و باز من همین اردیبهشت امسال رفتم دوباره دکتر زنان چون ترشحات داشتم دکتر به من نگفت کلامدیا داری ولی فقط گفت قارچ داری ولی یک ورق قرص آزیترومایسینم داد و این قرص برای عفونت قارچی استفاده نمی شه علاوه بر اون قرص فلوکلونازول و مترونیدازول که همیشه می رفتم و برای قارچ تجویز می شد داد حالا که به خواست خدا فهمیدم بیشتر در موردش از پزشکان متخصص زنان و اورولوژی تحقیق می کنم تازه می خواستم برای بارداری دوم هم اقدام کنم ولی هر بار یک مسئله اتفاق می افتاد که نمی شد خودم رو به خدا سپردم مطمئنم اون هرگز نمی ذاره بندش نتها بمونه و بهش ظلم بشه و به این معتقدم که هیچ چیز پنهان نمی مونه

[ammin]

سعی کنید با همسرت به پزشک مراجعه کنی.اگر استثنائاتی به غیر از روابط در انتشار این ویروس باشد فقط پزشکان مطلع هستند.اما بهتره همسرت مستقیما درجریان نگرانی پزشکی شما (نه سوظن)قرار بگیرد وهر دو باهم این مشکل را حل کنید

ما هم به لحاظ شرعی واخلاقی باید این نوع سوظنها را به تاخیر بیندازیم هم به لحاظ علمی وروانشناسی تخیل وتفکر انسانها بسیار مستعد این نوع نتیجه گیری هاست.پس باز هم توصیه میکنم قضاوت خود را به تاخیر بیندازید.چون شوهر شما جزو گروههای پرخطر(مثل معتادین)هم محسوب نمیشود...اما این به معنی نادیده گرفتن سلامت وایمنی شما نیست.

[rrrj]

فقط نگران آینده پسرم هستم با همه کارها و بی توجهی هاش کنار اومدم ولی این یک مورد رو نمی تونم تحمل کنم از طرفی اگه به کسی هم بگم هیچ کس باور نمی کنه و من بیچاره متهم می شم به این که بیمارم و چون ایشون برادر زاده پدرم و پسر عموی من هستن پدرم اون قدر که اونو قبول داره منو قبول نداره و اینقدر که از هر کاری که کرده حمایت کردن شاید نمی خواستن زندگیم از هم بپاشه و خیلی هم به آبروی خودشون حساسن و به این دلیل که تو بچمونی ما اگه به تو چیزی بگیم تو بچمونی ناراحت بشی ولی از ما نمی گذری ولی اون اگه ناراحت بشه غریبه است و از ما ناراحت و دلسرد می شه از همه دروغاش و کاراش حمایت کردن و این قدر پررو و وقیح شده که می گه پدر و مادرت ولت کردن و رفتن پدر و مادرم هیچ وقت تو زندگی مون به دلیل اینکه ناراحتی پیش نیاد دخالت نکردن برعکس پدر و مادر اون و وقتی حمایتها ی اونها رو می بینه و می دونه که همه زندگیم پسرمه و من یک لحظه هم بدون اون نمی تونم زندگی کنم احساس می کنه با خودش می گه حالا که این طوریه حالا من هر کاریم بکنم و هر بلایی سرش بیارم از تزس آبرو و از دست دادن بچش نمی تونه کاری کنه و خیلی احساس امنیت می کنه