با درود.
رفتار نامزد یکی از آشنایان همانند نوجوان درحال بلوغ است!
سرِ جزئی ترین مسایل قهر میکند ، کارو زندگی را ول کرده، راهی جاده میشود
همانند بیماران آلزایمری که بخاطر درخودماندگی و اضطراب دائم میخواهند از خانه فرار کنند.
این آقا در زمان دوستی بسیار حساس، احساساتی،روشن فکر، رمانتیک، عاشق پیشه بود، بعد از نامزدی ، علاوه بر آن مزیت ها ، بسیار بدبین، شکاک، پرخاشگر، شد . بطوری که تامدتی این خانوم حق بیرون آمدن از خانه را نداشت،شماره تلفنش را هیچکسی نمیدانست، باید مطیع میشد و حق آب خوردن بدون اجازه را هم نداشت.
رفته رفته این معایب کمرنگ تر شد اما قسمت قهر و بهانه گیری همچنان باقی مانده.
این زوج وقتی باهم نزدیک هستند، بسیار زوج دوست داشتنی ای هستند و هیچ اختلافی ندارند،خانوم هرچیزی بگوید، همسرش قبول میکند، تاانجا که وسع مالی اش برسد، برایش خرج میکند، بهترین جای غذارا به خانوم میدهد، به محض اینکه هرکه به خانه خود میرود، سرِ گوشی را 2 ثانیه دیر جواب دادن، آقا قهر میکند و خانم بااینکه اشتباه نکرده، مدام معذرت خواهی کند!
چون مخالفت کردنش تنها وضعیت را بدتر میکند،
همین قهرها،باعث شده دوران نامزدی طولانی شود، الان هم بهانه این را میاورد که خانم لحنش خوب نیست ، در صورتیکه مثلا 3 روز پیش میگفت خوب است!
یا مثلا میگوید چرا دیرازخواب پاشدی!
این خانم بسیار افسرده شده و ازهمسرش خسته شده،رابطه شان در دور تسلسل است، به این نحو که آقا قهر میکند، و چندماه به دیدن همسرش نمیآید، فقط تلفنی حرف میزنند ساعت های متمادی، و هزاران بهانه دیگر دراین 2ماه درمی آورد،دوباره قهر میکند،
به فشارهای خانواده خانوم مبنی بر مشخص کردن تکلیف زندگی هم توجهی نمیکند.
خیلی جالب است که دردوران قهر هم حواسش به این است که خانوم خوب بخورد،حتی اگر خودش گرسنه باشد ، یا هرکاری که دوست دارد بکند، البته با اجازه و مشورت !! و اگر خانوم مخالفت کند، باز این آقا قهر میکند !!!!!!!
مشاور به آنها گفته بود، که بعلت اینکه مادروپدرش ازکودکی ولش کرده بودند،بدون محبت بزرگ شده اینطور شده. و ذاتا آدم شکاکی نیست، فقط ترس از دست دادنِ همسر دارد. و به وی وفادار است.
وقتی نیم ساعت از همسرش بی خبر است، بسیار پرخاش میکند،دقیقا همانند کودکی که بدنبال مادر خود میگردد، مضطرب میشود. من فکر کنم هرماه مبلغ زیادی به قبوض تلفنشان هدر میرود.
نیازهای همسر این خانوم با مردان دیگر متفاوت است، وقتی که از خانومش علاوه بر همسری، مادری میبیند آرام میشود، برخلاف گفته اینکه نباید برای مرد مادری کرد.
از سن کم کارکرده،در اجتماع مردی فعال،محبوب،مهربان،مودب است. چندین باز شکست مالی خورده، اما از صفر شروع کرده و موفق شده
اما متاسفانه از آن دسته مردهایی است که مشکل مالی ارتباط مستقیم با اعصابشان دارد!
شما چه راهکاری برای بهبود رابطه این زوج پیشنهاد میکنید؟
آیا این رفتارهای منفی پایدار است؟
دربرابر قهرهای خنده دارِ شوهر، زن چکار باید بکند؟
اصلا جرا این مرد اینقدر تمایل به رابطه تلفنی دارد وقتی بسیار حس شدید به همسرخود دارد و گرم است و دائم در فکرش است؟ آیا مبتلا به افسردگی است؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)