نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
با سلام
دوست عزیز
سلام فکور جان مرسی از بابت راهنمایی هات
چقدر خودت رو درگیر تجزیه تحلیل رفتارهای پدر شوهرت کردی

خب بالاخره ادم وقتی زحمت میکشه باید انتظاری داشته باشه

خوبه مادر شوهرت همه کارهای ایشون رو ماست مالی می کنه تا حرمتها حفظ بشه اون وقت شما همچنان ادامه میدی
خوب وقتی میان غذایی درست کن که بدون دخالت دست باشه

خب سوپ که بدون دخالت دست بود اونم نخورد

مثلا برنج با مرغ یا خورشت

سالاد الویه دلمه کتلت
اینا با دخالت دست هستند

ضمنا شما برای احترام گاهی دعوتشون کن
اگر خوردن که نوش جانشون نخوردن هم مهم نیست شما کاری که فکر می کردی درسته رو انجام دادی مسئول رفتار اونا نیستی

همینکه همسرت ببینه بهشون احترام میذاری و گاهی دعوتشون می کنی برات کافیه
همسرم بنظم خودشم ناراحت شده بود که حواسش به باباش بود روز بعدش

جواب دادن اشکال نداره ولی کمی با احترام بیشتر

مثلا می گفتی همسرم از نظر ژنتیکی اینجوری هست وگرنه من همیشه سعی می کنم غذا به موقع حاضر باشه ممنون که به فکر ما هستید

قبلا هم گفتم من ادمی نیستم که همون لحظه حرف یادم بیفته سعی میکنم اصلا جواب ندم چون اینجوری اینقدر میگن تا ساکت میشن اما اون روز حرصم رو دراورد
انگاری همسرم چاق بوده که لاغر شده از اولش لاغر بود دیگر

چه نیازی هست از مادرشوهرت بپرسی آش رو خورده یا نه

دیگه نمی پرسم اگه خورده باشه خوشش بیاد که یه روزی میگه اگه نه که هیچی

شما به همسرت نشون دادی که روابطت با خانوادش دوستانه است
حالا فرض کن اونا دستپخت شما رو دوست ندارن
مهم نیست

ضمنا قدر مادر شوهرتو بدون که خیلی از مادر شوهرای ایرانی اگر جای ایشون بودن چند تا تکه جدید توی یه همچین موقعیت مناسبی مینداختن نه اینکه روپوشونی کنن و بگن نه به خدا اینجور که شما فکر می کنی نیست و این حرفا
راستش من مورد غیر قابل تحملی توی این افراد ندیدم
کمتر حاضر جوابی کن
جوابی هم خواستی بدی با احترام توام باشه
اگر موردی بهت فشار آورد با احترام خداحافظی کن و برو خونتون
خودشون از خداحافظی سرسنگینت متوجه ناراحتیت میشن

حرفات متینه اما اگه خانواده همسرم با سرسنگینی من متوجه شده بودن الان باید خیلی خیلی بهتر شده بودن
فقط مواظب باش حرمتها نشکنه

چشم عزیزم مرسی از بابت راهنماییهات


موفق باشی

فکور جان به تاپیکای دیگه ام هم من سر بزنی خوشحال میشم