سلام دوستان،

من نسبت به یکی از اقوام که دختر و هم سن و سال خودم هم هست و در گذشته رقابت شدیدی توی همه چیز (درس ، کار و ... ) بین ما بوده احساس حسادت و شاید بشه گفت رقابت شدیدی می کنم و این حس خیلی آزارم میده. چند بار تصمیم گرفتم به هیچ وجه با ایشون و خانوادشون رابطه نداشته باشم و از خانوادمم بخوام از ایشون و خانوادشون اصلا با من صحبت نکن اما از اقوام نزدیک هستن و امکان پذیر و منطقی نبود.
حالا دیروز باز با مادرم صحبت می کردم و ایشون عنوان کردن که فلانی فلان کار رو انجام داده و ... باز حس حسادت من تحریک شد طوریکه بعد از اتمام تلفن همسرم فورا فهمید که من ناراحتم و چندین بار پرسید که چیزی شده ؟ در گذشته هم مادرم برای اینکه من درس بخوانم و ... ما را شدیدا مقایسه و گاهی حتی اظهار می کرد که فلانی در فلان چیز از تو خیلی بهتر عمل می کنه و سعی کن یادبگیری ازش ... و شاید همین زمینه ساز این حساسیت شد. این رو هم بگم که حس می کنم این امر دو طرفه هست و ایشون هم همین حس رقابت رو به من داره.
توی فامیل و دوستان به هیچ کس به قدر این شخص توجه و حسادت ندارم. اگر احساس کنم در کوچکترین زمینه ای از من بهتر هست کلا بهم می ریزم.
خودم کاملا اگاهی دارم که این حس چقدر بد و منفیه . این رو هم بگم که از بچگی ایشون توی یک خانواده ی فوق العاده پولدار بدون هیچ دغدغه ای بزرگ شد و خیلی چیزهایی داشت که من توی عالم بچگی آرزوی داشتنشون رو داشتم. به هر حال با گذشت زمان من خودم تلاش کردم و به خیلی از چیزهایی که ایشون داشت رسیدم و الان هم خودم هم شوهرم موقعیت خیلی خوبی از همه لحاظ داریم اما نمی دانم چرا هنوز این حس حسادت و رقابت وجود دارد و شدیدا آزارم می دهد.

علتش عدم اعتماد به نفس من نیست ؟
چرا من در مقابل خیلی آدمها اینهمه اعتماد به نفس دارم و در مقابل ایشون اینطوریم ؟

ممنون می شم راهنماییم کنین