به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 27
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    1- خیلی ها این کار را کردند. اما این که در درون زندگیشون چه اتفاقی افتاده مشخص نیست.
    خانمهای متاهل زیادی ممکنه توی دوست و آشنا ببینید که برای کار یا ادامه تحصیل مدتی نبودند و الان هم زندگیشون ظاهرا ادامه داره،
    چه بهایی براش دادند بین خودشون هست. از بیرون کسی نمی دونه.
    پس این که فلانی هم رفت و چیزی نشد، ملاک تصمیمت نباشه.


    2- امکانش نیست دو یا سه سال تهران زندگی کنید؟

    3- انتقالی باعث طولانی تر شدن تحصیلت نمی شه؟
    شاید هم نتونستی انتقالی بگیری.

    4- مطمئنی فقط دو سه روز نیستی و کلاسها توی هفته پخش نیست؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 شهریور 94), گیسو کمند (یکشنبه 15 شهریور 94), آی تک (دوشنبه 16 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام

    شاید اگه من توی اون موقعیت بودم(خیلی جاها گفتین همسرتون واسه خانمهای شاغل احترام خیلی بیشتری قائله و..) یا ،

    هرطور هست میرفتم و برمیگشتم خونه خودم

    یا با سیاستهای خیلی ظریف میکشوندمش تهران یا جایی نزدیک تهران که پیش هم باشیم

    خیلی هم تاکید به احتیاجم به همسرم بود که در این موارد مردها هر کمکی از دستشون بربیاد انجام میدن و تاکید روی علاقم به همسرم و سختی دوریش

    اگه هیچکدوم نمیشه ، یه دوره آموزش کاربردی میرم ، بعدش مشغول به کار میشم .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  4. 4 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 شهریور 94), ستاره زیبا (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام مجدد خدمت همه شما عزیزان.
    شیدا جان ممنونم از همراهیت . درباره مواردی که گفتی:

    1. کاملا درسته و خودمم بابت همین فکرا ترس دارم چون کلا زندگی خیلی آرومو خوشی ندارم که بیشتر ازین به چالش کشیده بشه.

    2.نه متاسفانه همسرم شغل مهمی دارن و هم ساعت کاریشون خیلی زیاده و اصلا نمیتونن بیان.

    3.نه انتقالی مدت تحصیل رو طولانی تر نمیکنه و من بیشترین امیدم به مهمانی هست و برام اهمیتی زیاد نداره که انتقالی بهم بدن یا نه چون دانشگاه قبولیم هم خیلی خوبه و از سطحش راضیم و نیازی به اینکه حتما مهر دانشگاه فردوسی داشته باشم ندارم.

    4. بله این ترم که دست خودشونه و ما اختیاری نداریم فقط دو روز کلاس هست که روز اول فقط دو کلاس و فرداش صبح تا عصر کلاس هست و از ترم های دیگه که دست خودمه میتونه فقط تو
    یک روز کلاس باشه . اینو از خود دانشگاه خوارزمی پرسیدم .

    الان خوشبختانه یا متاسفانه اشتیاق همسرم به رفتن من خیلی بیشتر از خودمه! من براش تمام فکرامو گفتم اینکه ممکنه سه شب نباشم و اون خیلی گرمه و میخواد این مدتو چه کنه و اینکه اون اصلا اهل کار نیست برای غذا بشه سخت میگذره...
    اما برای تمام حرفهای من جوابی داره و الان جوری شده که من برای اینکه نرم باید یک برنامه بچینم تا بتونم راضیش کنم.
    البته حق هم داره چون موقع کنکورم خیلی سختی کشید .خوانوادش بهمون فشار میاوردن و اون پشتم بود.خودم استرس داشتم اواخر و خونه زیاد مرتب و تمیز نبود... و االان دلش میخواد نتیجه بگیره از صبرهایی که کرده و میگه حیفه اون مدتی که ما تحمل کردیم و حالا که قبول شدی به خاطر چند روز خونه نبودن نری دانشگاه....

    همسر من اگه خاطرتون باشه خیلی اصرار به بچه دار شدن هم داشتو من مخالف بودم به دلیل مشکلاتی که داریمو حل نشده .
    من وقتی دیدم شهر خودم قبول نشدم همونجا گفتم بهش ناراحت نباش حتما خیریتی بوده تا اینجوری من راضی بشم بچه بیاریم اما با کمال تعجب همسرم گفت نه درستو شروع کن من اینجوری راضیترم بچه هم بعدا میاریم...

    البته من برای رفت و امد قراره بیشتر با هواپیما برم که مثلا وقتی ساعت 10 یکشنبه کلاس دارم همون سر صبح حدود 6 حرکت کنم و برگشت هم بعد کلاس روز دومم برگردم یعنی کمترین تایم ممکنو اونجا بمونم اما بلاخره یک شب رو حداقل نیستم و حداکثر سه شب.

  6. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    1. ایشون در پاسخ حرف ها و نگرانی های شما پاسخ درست و قانع کننده ای به شما دادن یا نه گفتن حالا یک کاریش میکنم؟ یا با کمک بازی با کلمات خواستن یک جورایی از پاسخ دادن طفره رودند.

    2. دقت داشته باشید الان مسله نگرانی شما از زندگیتون و تنهایی شبانه همسرتان هست از طرفی شما باتوجه به تاپیک هایی که دارید اینطور بیان کردید که همسرتان از نظر مذهبی و ایمانی که در رده بالایی نیستند گویا با شما که خیلی فرق دارند و همچنین در زمینه ارتباط با جنس مخالف خطوط قرمزی ندارند و کمی هم گویا سست نفس هستند. (ببخشید اینطور گفتم من برداشتم از تاپیک های قبلیتون بود میخواستمم در پست اولم بگویم اما دیگه الان گفتم حقیقتا نظرم و بگم یجورایی قصد دارم در این پستم باهاتون روراست تر باشم)

    ببینید با توجه به مورد 2 و ویژگی های همسرتان خب ایشان مرد هم هستند ممکنه با خودشون بگند هرچقدرم بهم فشار بیاد در نهایت ممکنه خدایی نکرده از راه دیگری بخواهند خواسته و حسشون و رفع کنند. یعنی میخوام وقتی ایشون در مسافرت بفکر ارضا خود از راه های دیگر هستند اونوقت شما تصور کنید تنهایی چند روزه ایشون در خانه چقدر میتونه برای شما خطر ساز و برای ایشون تنوع در زندگی باشه.

    بنابراین ایشون از این لحاظی که شما نگرانی دارید نگرانی ای ندارند.... اما شما چون خانم هستید احساساتی هستید خدایی نکرده اگر اتفاق بدی برای زندگیتون بیفته که باعث بشه امنیت روانی زندگی زناشویی شما و تهدید کنه خیلی خیلی خیلی زیاد آسیب میبینید...

    من بازم از شما عذر خواهی میکنم که اینقدر با دیدگاه بدبینانه نسبت به همسرتون نظر دادم ولی خب باید بگم قبلا هم در تاپیک های قبلیتون ذکر کرده بودید همسرتون از خونه دار بودن شما خوششون نمیاد و دوست دارند درس بخونید و پیشرفت کنید و از خانم های اجتماعی خوششون میاد....

    من بازم خیلی حس منفی نسبت به ادامه تحصیل شما اونم در شهر دیگه ای دارم، میگم خوشحال میشم شما بعنوان یک خانم پیشرفت کنید ولی متاسفانه شرایطتون جوریه که بین بد و بدتر باید بد و انتخاب نمود....

    متاسفانه تنها گذاشتن همسرتون مشکل همسرتون نیست که ایشون نگرانش باشند مشکل شماست ، برای همین ایشون مشتاقتر از شما هستن...

    ولی اگر بشود که شما از همان ترم اول بعنوان مهمان تشریف بیارید مشهد اینطوری بهتره .... شما وقتی پرس و جو میکردید ذکر هم میکردید متاهل هستید ... من شنیدم به خانم های متاهل راحتتر انتقالی میدهند؟

    چقدر احتمال میدید که اگر دوباره بخونید یعنی یک سال دیگه بخونید حتما بهتر از امسال خواهید شد؟

    دانشگاه آزاد هم برای رشته تحصیلیتون شرکت کردید؟ دانشگاه آزاد مشهد در رشته شما در چه رده ای هست؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  8. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    اثر راشومون (دوشنبه 16 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام ممنونم دختر بیخیال بسیار عزیزم
    1.مثلا میگه تو اگه درون سه چهار روزی که هستی زیاد رابطه داشته باشیم من دیگه تو روزایی که نیستی اذیت نمیشم. برای غذا میگه ناهار ها از بیرون میخرم و شام یه چیز ساده میخورم.
    2.بله متاسفانه من باید به فکر این موضوعات باشم.

    میدونین من امسال رتبم جوری بود که همه میگفتن قطعا فردوسی میارم. کارنامه قبولیا تا چند سال پیشو دیدم یقین داشتم که میارم اما در کمال ناباوری نیاوردم... و واقعا فهمیدم هرچقدر قوی باشی بازم تضمینی برای قبولی در دانشگاه دلخواه نیست برای همین اصلا نمیشه روی سال بعد زیاد حساب باز کرد حتی خیلیا بدتر میشه رتبشون...تو کارنامه ای که بعدش زدن من فقط 6تا فاصله داشتم یعنی تا این حد لب مرز بودم

    ازاد مشهد اصلا روانشناسی نداره. نیشابور که حدود دو ساعت فاصله داره و خب طبیعتا خیلی سطحش پایینه داره البته گرایش منو نداره ولی بازم هر گرایشی باشه خوبه که هنوز نتایج نیومده .

    البته بخوام ازاد نیشابور برم دیگه باید هدف اصلیمو عوض کنمو به یک دکترا در حد همون ارشد اکتفا کنمو به شغلی در همون سطح...

  10. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    سلام ممنونم دختر بیخیال بسیار عزیزم
    1.مثلا میگه تو اگه درون سه چهار روزی که هستی زیاد رابطه داشته باشیم من دیگه تو روزایی که نیستی اذیت نمیشم. برای غذا میگه ناهار ها از بیرون میخرم و شام یه چیز ساده میخورم.
    2.بله متاسفانه من باید به فکر این موضوعات باشم.

    میدونین من امسال رتبم جوری بود که همه میگفتن قطعا فردوسی میارم. کارنامه قبولیا تا چند سال پیشو دیدم یقین داشتم که میارم اما در کمال ناباوری نیاوردم... و واقعا فهمیدم هرچقدر قوی باشی بازم تضمینی برای قبولی در دانشگاه دلخواه نیست برای همین اصلا نمیشه روی سال بعد زیاد حساب باز کرد حتی خیلیا بدتر میشه رتبشون...تو کارنامه ای که بعدش زدن من فقط 6تا فاصله داشتم یعنی تا این حد لب مرز بودم

    ازاد مشهد اصلا روانشناسی نداره. نیشابور که حدود دو ساعت فاصله داره و خب طبیعتا خیلی سطحش پایینه داره البته گرایش منو نداره ولی بازم هر گرایشی باشه خوبه که هنوز نتایج نیومده .

    البته بخوام ازاد نیشابور برم دیگه باید هدف اصلیمو عوض کنمو به یک دکترا در حد همون ارشد اکتفا کنمو به شغلی در همون سطح...

    متاسفانه تاپیکاتون طوریه که آدم نمیتونه خوشبین باشه، هرچقدرم سعی کنه بازم ته دلش فکر میکنه این راه زیاد راه جالبی نیست...

    بنظرم ماها که کارشناسی نظر نمیدیم از مدیر همدردی مشورت بگیرید بهتر باشه....باز ایشون نظراتشون پخته تر از نظرات ماست...

    آره میدونم اصلا نمیشه روی سال بعد حساب باز کرد من خواهرم رشته اش تجربی بود، داروسازی شهرستان میآورد اما فردوسی نه ، سال بعد خوند امسال رتبش بدتر شد...

    چند تا از فامیلامون و دوست و آشنایان هم همینطور فردوسی نیاوردن اما شهرستان میتونستن برن دوباره خوندن اما امسال دو برابر شدن.... تازه اینا که گفتن درس خون بودن رتبه هاشون زیر هزار بود..

    بازم خودتون بهترین تصمیم و میتونید بگیرید چون هم همسرتون و بهتر از ما میشناسید، برای همین شرایط خودتون و بهتر میتونید مدیریت کنید. اگر فکر میکنید واقعا مشکلی پیش نمیاد و همسرتون کاملا با دلایلشون توانستند قانعتون کنند و قوت قلب بهتون بدهند خب ثبت نام کنید ، شایدم تونستید باتوجه به رتبه لب مرزی که دارید انتقالی بگیرید.


    امیدوارم بهترین تصمیم و بتونی بگیری، تصمیمی که کمترین خطر و ضرری برای زندگیت داشته باشه:)

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    سلام ممنونم دختر بیخیال بسیار عزیزم
    1.مثلا میگه تو اگه درون سه چهار روزی که هستی زیاد رابطه داشته باشیم من دیگه تو روزایی که نیستی اذیت نمیشم. برای غذا میگه ناهار ها از بیرون میخرم و شام یه چیز ساده میخورم.
    2.بله متاسفانه من باید به فکر این موضوعات باشم.

    میدونین من امسال رتبم جوری بود که همه میگفتن قطعا فردوسی میارم. کارنامه قبولیا تا چند سال پیشو دیدم یقین داشتم که میارم اما در کمال ناباوری نیاوردم... و واقعا فهمیدم هرچقدر قوی باشی بازم تضمینی برای قبولی در دانشگاه دلخواه نیست برای همین اصلا نمیشه روی سال بعد زیاد حساب باز کرد حتی خیلیا بدتر میشه رتبشون...تو کارنامه ای که بعدش زدن من فقط 6تا فاصله داشتم یعنی تا این حد لب مرز بودم

    ازاد مشهد اصلا روانشناسی نداره. نیشابور که حدود دو ساعت فاصله داره و خب طبیعتا خیلی سطحش پایینه داره البته گرایش منو نداره ولی بازم هر گرایشی باشه خوبه که هنوز نتایج نیومده .

    البته بخوام ازاد نیشابور برم دیگه باید هدف اصلیمو عوض کنمو به یک دکترا در حد همون ارشد اکتفا کنمو به شغلی در همون سطح...

    متاسفانه تاپیکاتون طوریه که آدم نمیتونه خوشبین باشه، هرچقدرم سعی کنه بازم ته دلش فکر میکنه این راه زیاد راه جالبی نیست...

    بنظرم ماها که کارشناسی نظر نمیدیم از مدیر همدردی مشورت بگیرید بهتر باشه....باز ایشون نظراتشون پخته تر از نظرات ماست...

    آره میدونم اصلا نمیشه روی سال بعد حساب باز کرد من خواهرم رشته اش تجربی بود، داروسازی شهرستان میآورد اما فردوسی نه ، سال بعد خوند امسال رتبش بدتر شد...

    چند تا از فامیلامون و دوست و آشنایان هم همینطور فردوسی نیاوردن اما شهرستان میتونستن برن دوباره خوندن اما امسال دو برابر شدن....

    بازم خودتون بهترین تصمیم و میتونید بگیرید چون هم همسرتون و بهتر از ما میشناسید، برای همین شرایط خودتون و بهتر میتونید مدیریت کنید. اگر فکر میکنید واقعا مشکلی پیش نمیاد و همسرتون کاملا با دلایلشون توانستند قانعتون کنند و قوت قلب بهتون بدهند خب ثبت نام کنید ، شایدم تونستید باتوجه به رتبه لب مرزی که دارید انتقالی بگیرید.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : یکشنبه 15 شهریور 94 در ساعت 15:25

  12. 4 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    donya. (یکشنبه 15 شهریور 94), iran.rose (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 شهریور 96 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,599
    سطح
    22
    Points: 1,599, Level: 22
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 21 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من هم نرو
    وقتی ادم زیاد هم رابطه داشته باشه و بعد چند روز از هم دورباشین در اصل شوق اشتیاق زیاد تر می شه و نه سیر تر . چون دلتنگی چند روزه ای برای کسی که توی این چند روز گذشته پر از خوشی با هم بودید را داشتید.
    به نظرم نتیجه اش عکس است.

    اگر بری و اتفاق بدی بیافته ، اونوقت می ارزه ؟ پشیمون نمی شی ؟
    دنبال راه حل دیگه ای باش

    منم با رتبه 19 ارشد قبول شدم اما چون شهر خودمون (تهران) نبود و باید به سایر شهر های بزرگ می رفتم ، علی الرقم اینکه این ترسها را نسبت به همسرم نداشتم ، نرفتم .
    هر چه باشد مرد هستند و نیازمند و اولویت کلی زندگی حفظ زندگی مشترک است.
    امیدوارم خوشبخت باشید

  14. 5 کاربر از پست مفید iran.rose تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 شهریور 94), آی تک (دوشنبه 16 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 98 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1394-1-17
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,231
    سطح
    56
    Points: 7,231, Level: 56
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 119
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    411

    تشکرشده 310 در 114 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام دوستان...جمع مشهدی ها که ماشاا... جمعه.منم مشهدیم آخه و دانشگاهمم

    فردوسی بود
    ...

    راستش رو بخوای دوست عزیز دوستان من (فنی و مهندسی هستیم) که ارشد قبول

    شدن.یکی تهران ولی یه دانشگاه پایین تر از فردوسی قبول شد یک ترم رفت ترم بعد که

    ترم گذشته بود انتقالی گرفت و اومد فردوسی.دومی هم امسال صنعتی شاهرود قبول شد

    که اونم داره کارای انتقالیشو انجام میده برای همین ترم پیش رو.تازه اینا مجردم

    هستن.پس کار زیاد سختی نیست.چون فقط با دفتر گروه ها در طرفی.گروه دانشگاه

    انتقالی دهنده که پایین تر از فردوسیه شاید اصلا مشکلی نداشته باشه و گروه دانشگاه

    مقابل که فردوسیه ممکنه سخت گیر باشه و با این حال بازم سراغ دفتر گروهش و

    آموزشش برو اول ببین چی میگن.ببین با مدیر گروهش میتونی صحبت کنی چون این روزا

    اکثرا دانشگاه هستن.شاید تونستی رضایتش رو بگیری در این صورت کارت خیلی راحتتره.در ضمن 9 ام نتیجه ها اعلام شده باید دست بجنبونی پس شمیم الزهرای عزیزم
    من

    خودم درس رو خیلی دوست دارم.دست شوهرت درد نکنه که داره باهات راه میاد چون

    دوستت داره ولی به حرف دوستان توجه کن و تنهاش نذار.اول تحقیقات کامل و جامع انجام

    بده بعد تصمیم بگیر.من خودمم زیاد موافق سال دوم برای درس خوندن نیستم چون خسته

    میشی.ولی ببین اولویت زندگیت در چیست؟ 100 درصد در زندگیته. پس با دقت و

    هوشمندانه عمل کن خانم مهندس
    ...
    )
    کاش میشد اسم و فامیلت رو میدونستم...ولی نمیشه.اشکال نداره با توجه به پست هات

    خیلی دوست داشتم بیشتر بشناسمت .اصلا فکر نمیکردم همشهری باشیم
    .از خدا

    ممنونم که یک همشهری خوب مثل شما دارم
    (

  16. 4 کاربر از پست مفید donya. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 شهریور 94), دختر بیخیال (یکشنبه 15 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 15 شهریور 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 15 شهریور 94)

  17. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    ممنونم از همه عزیزانی که کمکم کردن.

    برام دعا کنین اونچه مصلحت و خیره پیش بیاد

  18. 2 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 16 شهریور 94), شیدا. (دوشنبه 16 شهریور 94)

  19. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    سلام شميم جان قبوليت مبارك خيلي خوشحال شدم.
    در مورد مشكل جديدت والا منم بودم مي ترسيدم شوهرمو تنها بذارم و خب كلا نتايج اين جدايي ها هيچ وقت جالب نبوده.
    من كلا با توجه به شرايطي كه داري يه پيشنهاد برات دارم. اينكه تهرانو حتما ثبت نام كني. اين طوري اولين اتفاقي كه ميوفته اينه كه حرف همسرت رو زمين ننداختي و بهش ديدگاه بدي رو منتقل نميكني. و اما بعدش به شدت دنبال انتقالي يا مهماني باشي و اگه جا به جاييت زمانبر بود حتما تو طول مدت تا جاي ممكن زياد غيبت از خونه نداشته باش. مثلا حتي مي توني يه سري كلاساي روز اولتو غيبت كني و هفته بعدش كلاساي روز دومتو! اين از اصول دانشجوييه
    ديگه اينكه اگه با توجه به شرايط نتونستي جابه جايي داشته باشي لااقل از ترم بعدش مي توني بهانه جور كني و ديگه نري. اما از همين اول بخواي بگي نه يه جور لج و لجبازي به نظر مياد.

    در مورد انتقالي هم به شدت به پارتي بستگي داره و كافيه فقط يه نفري يه سفارش كوچولو كنه و اما در درجه بعد مي توني حتي روي بحث مادياتيش هم حساب كني!
    اميدوارم هر چي كه به صلاحته و خيره پيش بياد.

  20. کاربر روبرو از پست مفید setare_000 تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (دوشنبه 16 شهریور 94)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 خرداد 91, 22:27
  2. توجه توجه، سریعا صندوق پیامهای خصوصی خود را تخلیه فرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 تیر 90, 16:22
  3. توجه توجه :نكات بسیار مهم در رویكرد جدید تالار همدردی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 88, 22:57
  4. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.