درود دگربار
ببخشید یدر شد
نظر بانو masamasa خیلی خوب بود واقعا میشه گفت بهترین نظری بود که در تایپیک شما قرار داره
بانو شیدا حرفهای خودش رو رک و راست میزنه شاید در ظاهر خشن بنظر میرسه ولی بجرات میتوان بگم توی سایت همدردی کمتر کاربری مثل ایشون دلسوز و با اطلاعات و دانش هستند
در مورد سه دنگ منزل و خرید مغازه بنظرم ایکاش اینکار را انجام نمیدادید.یادمه یکبار برای خواهر دستبند طلا خریدم وقتی نوجوان بودم ولی خواهرم اونو بخشید به یکی دیگه از خواهرهام وقتی بهش گفتم چرا اینکار را انجام دادی جواب خیلی زیبایی بهم داد که تا اخر عمرم فراموش نمکینم:اینکه وقتی چیزی را بخشیدی دیگه حق نداری بگی چرا باهاش اینکار را انجام دادی!!
یا نبخش یا اگر بخشیدی هیچ منتی نزار و توقعی نداشته باش این حرفم گفتنش آسونه ولی عمل کردن بهش سخته برای همینه که میگم ایکاش اینکار را انجام نمی دادید.
یکجورایی برعکس تصوری که شما دارید بنده بعنوان یک مرد عرض میکنم یکی از دلایلی که عنوان میشه زن و شوهر و خانواده ها در یک سطح باشند بخاطر همین موضوع هستش یا دختر خانوم از خانوادش خیلی تعریف نکنه جلوی شوهرش یا کارهایی که انجام دادند شاید در ظاهر خانواده شما کار خوبی کرده باشه و نیت قلبیشون هم مثبت باشه ولی درواقع با اینکار شما شوهرتان حساسیتی که داره بیشتر شده نسبت به خانوادت یکجورایی حس پایینتر بودن و اینکه خانواده همسر بالاتر هستند یکجورایی اعتماد بنفسش الان داره کم میشه احساس میکنه جایگاهش پیش شما مثل قبل نیست چون فرزند اخرم بودن ایشون تاثیر گذشته روی خصوصیات اخلاقی که دارن.
به شوهرت برچسب نزن که بیمار روحیه و نیاز به روانپزشک داره توی دعواهای زن و شوهری خیلی خیلی کم پیش میاد که فقط یکطرف مقصر باشه شما با خواندن مقالات و از ان مهمتر استفاده کردن از انها و بکار بردنشان در زندگی میتوانید اینگونه مسائل را مدیریت کنید.
قبلا هم عرض کردم اولین و مهمترین مسئله جلوگیری از بروز هرگونه تنش اولین و مهترین کاریه که باید انجام داده بشه.در مواقعی که احساس میکنید ایشون ناراحت هستند یا عصبانی بجای اینکه وارد بازی بشید و شما هم باعث تشدید درگیری بشید سعی کنید فضا را آرام کنید اوایلش سخته ولی بمرور زمان عادت میکنید.
جلوی شوهرت از خانوادت چیزی نگو
ازش تعریف کن اعتماد بنفسش را افزایش بده
اصراری نداشته باش که حتما برید منزل پدرتان اگر ایشون گفتند نمیام از روش رفتار جرتمندانه استفاده کنید(مقالاتی که معرفی شده را لطفا مطالعه کنید و بکار ببندید)احساستان را بیان کنید ولی با این وجود بگوئید که با اینکه خیلی دوست دارم به دیدار مادر و پدرم بروم چون شما تمایل ندارید باشه با یکمقدار مظلوم نمایی و نشان دادن اندکی ناراحتی در چهره تان امکان اینکه
شناخت بیشتر خصوصیات اخلاقی و رفتاری مردان
نزدیک شدن به شوهرتان در کنارش قرار بگیرید بجای اینکه در مقابلش باشید
ترک کردن موقعیت در مواقعی که احساس کردید امکان ایجاد تنش وجود داره یا یک ایست دادن کوتاه مدت برای مثلا 10 دقیقه اول باید فضا آرام باشه تا بشه گفتگو کرد
یادگیری مهارت گفتگوی صحیح در مکان و زمان و به روش درست با شوهرتان
متمرکز شدن روي نقاط مثبت به جاي نقاط منفي
دادن شخصيت به همسر
( اگر همسرمان بايد نقاط ضعفش را حل کند، بايد هزينه آن را از بخش مثبت شخصيتش تامين کند)
پس نبايد از اول شروع کنيم به ويران کردن همه شخصيت و اعتماد به نفس همسرمان.
يعني شما هر چه نقاط مثبت همسرتان را بيشتر شناسايي کنيد به اين معناست
که مصالح و مواد بيشتري جهت بازسازي ضعفهاي او در اختيار داريد.
.استفاده از ظرافت هاي زنانه و خلاء هاي احساسي ما آقايون ما مردا عاشق اينيم بهمون محبت کنن
بهمون اعتماد بنفس بدن مثل بادکنک بادمون کنن سعي کن جلوش خيلي از خانوادت تعريف نکني
هميشه جوري رفتار کن که فکر کنه اولويت اول زندگي شماست و تکيه گاه اصلي شما
راستش خيلي چيزها ياد گرفتم.خيلي تغيير کردم اگه بخوام موردي بگم خيلي طولاني ميشه.
مهمترينش صبوربودنه!!ديگه ازاون تصميمهاي احساسي توي موقع هاي سخت خبري نيست
.ياد گرفتم الويت اول زندگيم همسرم باشه.هرچند که اخلاقش رو نپسندم.
جواب سوالهای شما در مقالات اومده با ادامه دادن تایپیک به جایی نمیرسی بجای اینکار بهتره مقالات را بخوانید
مقالات زیر را با دقت بخوانید
http://www.hamdardi.net/thread34206-2.html#post340222
در مورد عصبانیت فکر میکنم در تایپیک قبلی شما مقالاتی در این مورد قرار دادم ولی در صورت نیاز دوباره آنها را در این تایپیک در اختیارتان قرار میدهم.
گذشته هرچی بود تمام شد ذهنت را خالی کن سعی کن زندگی خودت را از دوباره بسازی هرچی در مورد گذشته در زندگیتان اتفاق افتاده چال کن توی باغچه حیاط منزلتان از دوباره زندگیتان را با دستان خودتان بسازید این روش سخته ولی اگر بخواهید به روش قدیمی ادامه بدهید نتیجه ای نخواهد داشت.
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)