به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام خانم abs ببخشد ک این حرفو میزنم اما من وقتی تاپیکتون رو میخونم و خودم رو جای شوهرتون میزارم واقعن دلم براش میسوزه من ک یه لحظه هم دوست نداشتم جای اون باشم من ک یه زنم وقتی ک شوهرم از محبت های خانوادش بگه با اینکه این کارو زیاد نمیکنه آتیش میگیرم و اعصابم خورد میشه مثلا ما نصف پول ماشینمون رو مادرشوهرم داده من تو دلم این قضیه رو میدونم و قدردان هستم ولی کافیه شوهرم اشاره ای ب این قضیه بکنه انقدر ناراحت میشم ک تا ساعت ها تو خودم فرو میرم حالا حساب کن اون مرده بدبخت چی میکشه ک همه زندگیش شده الطاف خانواده همسر و اینکه زنش هی اینا رو بهش گوشزد کنه ک مثلا قدردان بشه من اگ بوم خداییش طاقت نمیوردم
    خانم محترم از آخرین تاپیکتون معلوم بود ک ب هیچ کدوم از حرفای دوستان ک زحمت کشیدن و نوشتن گوش ندادین و فقط حرف خودتون رو میزنین خانوادم بابام مامانم حتی توی آ رامشتون باز حرف اونا رو میزنید و از شوهرتون میخایین اونا رو تحقیر نکنه
    عزیزم شما اصلا یه مدت نباید اسم خانوادتون رو بیاری حتی تو آرامشاتون اگ گفت بابات اینجوری اونجوری نگو منظوری نداشتن بیشتر داغش میکنی بگو آره حق باتویه نباید این طور رفتار کنن من بهشون تذکر میدم اگ گف نمیام بگو باشه منم نمیرم اصلا بیا امشبمو باهم باشیم آخه این همه رفت و آمدبا خانوادت واقعن لازمه پوکوندی این مردو آخه
    ب نظر من شما بجای اینکه بزور سیاست و احترام و مشاور و گوشزد کردن الطاف خانوادت شوهرت رو مثلا قدردان کنی یه مدت خودت بیا ازش قدردانی کن بجای تعریف از خانوادت از خودش تعریف کن بزرگش کن از زحماتش تشک

    - - - Updated - - -

    از زحماتش تشکر کن حتی اگ کوچکترین کارو کرد تشکر کن و کلی اونکار و بزرگ کن و ذوق نشون بده بگو وای اگ تو نبودی مثلا فلان چیزو نداشتیم یا مثلا خوب شد تو بودی وگرنه من تو اون وضعیت تک و تنها چکار میکردم شوهر شما بشدت نیاز داره ک نیازمندش باشی و احساس کنه تو زندگی شما یه قهرمانه ک شما بهش تکیه کردی
    ن زنی ک ب خانوادش تکیه کرده و از شوهرشم میخاد ک بخاد ب خانوادش تکیه بده

  2. 3 کاربر از پست مفید masamasa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94), رنگین (یکشنبه 25 مرداد 94), شیدا. (یکشنبه 18 مرداد 94)

  3. #32
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دوست عزیز ممنونم از پاسختون ولی اگه پستهای من رو با دقت میخوندین متوجه می شدید که اتفاقا نظرات دوستان رو تا جای امکان به کار بردم.من من باب دردو دل اینجا نوشتم که قدردان نیس وگرنه هیچ وقت به صورت لفظی و رو در رو بهش نگفتم قدردان باش از خانوادم.در ضمن خانواده من هیچی بهش نگفتن که اقا بهش بربخوره.رفت و امد زیادی هم نداریم.لذا من تنها مشکلم با همسر بد دهنی ایشونه ببخشید شما اگه همسرت بشینه جلوت و رکیک ترین الفاظ و ناسزاها رو نثار خانوادت کنه چه احساسی بهت دست میده من اینهارو دررابطه باخانوادم رو اینجا گفتن که فقط شما دوستان بدونید که خانواده من در حق شوهرم که اینطوری بهشون فحش میده نه تنها بدی نکردن بلکه اینهمه هم لطف و محبت کردن وگرنه خودم به یه شعوری رسیدم که نخواه به روش بیارم و منتش رو بگزارم نه من نه خانوادم.

  4. کاربر روبرو از پست مفید abs تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (دوشنبه 19 مرداد 94)

  5. #33
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دوستان نظری ندارین ؟
    جناب خاله قزی من پاسخهامو فرستادم براتون....
    منتظرم کمکم کنید

  6. #34
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    یک - همسرتون فقط نسبت به خانواده شما بددهنی و فحاشی داره؟

    وقتی از مادر یا خواهر یا خانواده خودش عصبانی می شه همونطور صحبت می کنه؟

    افراد دیگه چی؟

    دو - الان مشکل شما بددهنی همسرتون هست یا رفتارش نسبت به خانواده تون؟

    عنوان تاپیک بددهنی همسرتونه. اما متن تاپیک تماما در مورد خانواده تونه.

    سه- اینقدر گفتی مامانم خانواده ام که حتی خواننده هم به این مامان حساس می شه، چه برسه به کسی که صبح تا شب داره اینا رو می شنوه.

    شما گوشهات را گرفتی و اصلا حاضر نیستی هیچی بشنوی.
    چه در مورد ما که مستقیم داریم بهت می گیم ( بیش از 90 درصد پستهایی که برای شما نوشته شده سهم شما را در این مشکل پررنگتر دیدن .... )
    و چه در مورد همسرت که با رفتارش داره بهتون می گه بس کن .... اصلا نمی خوای بشنوی و مرتب حرف خودت را تکرار می کنی.

    اونی که در حال حاضر مشاوره رفتنش اضطراریه و باید گوشهاش را باز کنه و حرفهای بقیه را بشنوه
    چشمهاش را باز کنه و تلاش شوهرش را ببینه (داره داد می زنه منو ببین !!!! )
    شمایی، نه همسرت.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  7. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 مرداد 94), گیسو کمند (شنبه 24 مرداد 94)

  8. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    یک - همسرتون فقط نسبت به خانواده شما بددهنی و فحاشی داره؟

    وقتی از مادر یا خواهر یا خانواده خودش عصبانی می شه همونطور صحبت می کنه؟

    افراد دیگه چی؟

    دو - الان مشکل شما بددهنی همسرتون هست یا رفتارش نسبت به خانواده تون؟

    عنوان تاپیک بددهنی همسرتونه. اما متن تاپیک تماما در مورد خانواده تونه.

    سه- اینقدر گفتی مامانم خانواده ام که حتی خواننده هم به این مامان حساس می شه، چه برسه به کسی که صبح تا شب داره اینا رو می شنوه.

    شما گوشهات را گرفتی و اصلا حاضر نیستی هیچی بشنوی.
    چه در مورد ما که مستقیم داریم بهت می گیم ( بیش از 90 درصد پستهایی که برای شما نوشته شده سهم شما را در این مشکل پررنگتر دیدن .... )
    و چه در مورد همسرت که با رفتارش داره بهتون می گه بس کن .... اصلا نمی خوای بشنوی و مرتب حرف خودت را تکرار می کنی.

    اونی که در حال حاضر مشاوره رفتنش اضطراریه و باید گوشهاش را باز کنه و حرفهای بقیه را بشنوه
    چشمهاش را باز کنه و تلاش شوهرش را ببینه (داره داد می زنه منو ببین !!!! )
    شمایی، نه همسرت.
    همسرمن بله فقط به خانواده من فحاشی داره در مورد خانواده خودش چی بشه یه فحش کوچیک بده ...در ضمن دوست عزیز فکر نمیکنین یه کم لحن شما تنده!!!!مطمین باشم کسی که میاد توی این سایت دردو دل میکنه و مشکلش رو مطرح میکنه نیاز به کمک و مشاوره داره و از هر جهت داغونه پس با ملایمت صحبت کردن میتونه انرژی مثبتی براش داشته باشه....
    به علاوه من بارها گفتم مشکل من فحاشی همسرم موقع دعوا هاست اون توی دعواهایی که هیچ ربطی به خانوادم نداره پای اونا رو وسط میکشه و فحش میده و وقتی میبینتشون بی محلی میکنه اصلا سر نمیزنه خونشون والسلام!!!حالا من این موضوع رو چه طور مطرح کنم که میفرمایید همش میگی مامان و بابام وقتی همسرم همش به اونا فحش میده..من در رابطه با خانوادم توضیح بیشتر دادم که خواننده بدونه اونا در حقش بدی نکردن همین.
    خیلی جالبه شاید نحوه توضیحم بد بوده که دوستان من رو مقصر میدونن

  9. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 اسفند 94 [ 02:51]
    تاریخ عضویت
    1394-5-24
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    441
    سطح
    8
    Points: 441, Level: 8
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خواهر عزيزم من نتونستم تمام تايپيك هاي شما رو مطالعه كنم به همين خاطر شايد بعضي از صحبت هام تكراري بشه ودوستان قبلا گفته باشند به همين خاطر در ابتدا از شما عذرخواهي ميكنم. چيزي كه مهمه اينه كه ما وقتي پيوند مقدسي بنام ازدواج رو براي ادامه زندگي مون انتخاب ميكنيم بايد اول از همه بدونيم كه با أين پيوند من به ما تبديل ميشه ديگه هيچ مني در زندگي وجود نخواهد داشت وبه دنبال اون هر چيزي كه داريم مشترك ميشه حتي خانواده هامون أين به أين معنيه كه من از ته دل خانواده همسرم رو مثل خانواده خودم دوست دارم وبرام مهم هستند متقابلن خانواده من هم براي همسرم مورد احترام ومحبت هستند اما اينها رو با معجزه نميتوان به دست أورد يادت باشه از قديم گفتن هر انچه از دل برائد لاجرم بر دل نشيند و همين طور زياد گفته اند هر انچه براي خود ميپسندي براي ديگران هم بپسند چيزي كه روشن است اينه كه دارويي وجود نداره تا به همسرتون بديد تا معجزه بشه ودست از توهينهاشون به خوانوادتون بردارند ولي شما ميتونيد با شكيبايي براحتي هر انچه ميخواهيد رو به ياري خدا بدست بياريد. چند پيشنهاد براي شما دارم اميدوارم به كارتون بياد١-هميشه از خانواده همسرتون همه جا به خوبي ونيكي ياد كنيد آنقدر به سمتشون انرژي مثبت بفرستيد تا همسرتون رو مديون محبت به خانواده آش كنيد همون طور كه دوست داريد همسرتون به خانواده شما احترام بگذارند٢-از مقايسه دو خانواده وكارهايي كه هر كدام براي زندگي شما انجام داده اند جدا بپرهيزيد كه بزرگترين علت توهين هاي همسرتونه ٣-شايد مهمترين نكته حرفي باشه كه از مادر خودم شنيده بودم ايشون شش داماد داشتند وهمه رو بسيار دوست داشتند هميشه توي مشكلاتي كه براي هر كدوم ما پيش مي اومد شايد با اينكه ما مقصر نبوديم طرف همسرمون رو ميگرفت وازش دلجويي ميكرد أين كار ايشون باعث شده بود مورد احترام همه داماد هاباشند. به قول معروف ميگفتند گوشتم زير دندونشونه براي شما دوست عزيزم از خداوند لحظات شادي رو ارزو ميكنم.

    - - - Updated - - -

    سلام خواهر عزيزم من نتونستم تمام تايپيك هاي شما رو مطالعه كنم به همين خاطر شايد بعضي از صحبت هام تكراري بشه ودوستان قبلا گفته باشند به همين خاطر در ابتدا از شما عذرخواهي ميكنم. چيزي كه مهمه اينه كه ما وقتي پيوند مقدسي بنام ازدواج رو براي ادامه زندگي مون انتخاب ميكنيم بايد اول از همه بدونيم كه با أين پيوند من به ما تبديل ميشه ديگه هيچ مني در زندگي وجود نخواهد داشت وبه دنبال اون هر چيزي كه داريم مشترك ميشه حتي خانواده هامون أين به أين معنيه كه من از ته دل خانواده همسرم رو مثل خانواده خودم دوست دارم وبرام مهم هستند متقابلن خانواده من هم براي همسرم مورد احترام ومحبت هستند اما اينها رو با معجزه نميتوان به دست أورد يادت باشه از قديم گفتن هر انچه از دل برائد لاجرم بر دل نشيند و همين طور زياد گفته اند هر انچه براي خود ميپسندي براي ديگران هم بپسند چيزي كه روشن است اينه كه دارويي وجود نداره تا به همسرتون بديد تا معجزه بشه ودست از توهينهاشون به خوانوادتون بردارند ولي شما ميتونيد با شكيبايي براحتي هر انچه ميخواهيد رو به ياري خدا بدست بياريد. چند پيشنهاد براي شما دارم اميدوارم به كارتون بياد١-هميشه از خانواده همسرتون همه جا به خوبي ونيكي ياد كنيد آنقدر به سمتشون انرژي مثبت بفرستيد تا همسرتون رو مديون محبت به خانواده آش كنيد همون طور كه دوست داريد همسرتون به خانواده شما احترام بگذارند٢-از مقايسه دو خانواده وكارهايي كه هر كدام براي زندگي شما انجام داده اند جدا بپرهيزيد كه بزرگترين علت توهين هاي همسرتونه ٣-شايد مهمترين نكته حرفي باشه كه از مادر خودم شنيده بودم ايشون شش داماد داشتند وهمه رو بسيار دوست داشتند هميشه توي مشكلاتي كه براي هر كدوم ما پيش مي اومد شايد با اينكه ما مقصر نبوديم طرف همسرمون رو ميگرفت وازش دلجويي ميكرد أين كار ايشون باعث شده بود مورد احترام همه داماد هاباشند. به قول معروف ميگفتند گوشتم زير دندونشونه براي شما دوست عزيزم از خداوند لحظات شادي رو ارزو ميكنم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید زمين پاك تشکرکرده است .

    abs (دوشنبه 26 مرداد 94)

  11. #37
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    از همه دوستان متشکرم با راهنماییهاشون با جمع بندی از همه اونا سعی کردم رفتارم رو تغییر بدم که منجر به عصبانیتش نشم ولی....همسر من بیماره یه بیماره روحی...روحش مریضه..بدبینه...باید بره پیش روانپزشک ولی نمیره مطمینم اگه بهش بگم خون به پا میشه.به نظرتون اگه خودم برم توصیف رفتارش رو پیشه پزشک بکنم فایده داره؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید abs تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (دوشنبه 26 مرداد 94)

  13. #38
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    بعضی از این مردارو از بچگیشون پر کردن که تو مردی و ....!! مشکلم داشته باشن نمیرن پزشک که چی ؟ من مرذم صلاح خودشم نمیدونه اونوقت تشکیل خونواده میده و اتفاقا رو این بحث اقتدار تاکیده داره(غرور کاذب) تا آخر عمر در این جهل میمونن و درستم نمیشن پس نباید آدم خودشو خسته کنه واسه اینجور مردا - من بعضی رو گفتم نیاین بریزین سرم که نه نیست و فلان...!!


    من به صبوری شما غبطه میخورم .... و همچین به تلاش شما برای زندگی ...

    اگه مثل بعضی پزشکا نگن که خودشو بیار!! خوبه خانومی حداقل میفهمی که از کدوم نوع آدمهاست و چه مشکلاتی داره و چطور میتونی باهاش رفتار کنی تا زندگی مسالمت آمیزتری کنار همسرت داشته باشی آگاهی بهتر از سوئ برداشته...
    ویرایش توسط یاس پاییزی : دوشنبه 26 مرداد 94 در ساعت 08:22

  14. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    abs (دوشنبه 26 مرداد 94)

  15. #39
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    جناب خاله قزی من همچنان منتظر جواب شما هستم سوالهاتون رو پاسخ دادم

  16. #40
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دگربار

    ببخشید یدر شد
    نظر بانو masamasa خیلی خوب بود واقعا میشه گفت بهترین نظری بود که در تایپیک شما قرار داره
    بانو شیدا حرفهای خودش رو رک و راست میزنه شاید در ظاهر خشن بنظر میرسه ولی بجرات میتوان بگم توی سایت همدردی کمتر کاربری مثل ایشون دلسوز و با اطلاعات و دانش هستند

    در مورد سه دنگ منزل و خرید مغازه بنظرم ایکاش اینکار را انجام نمیدادید.یادمه یکبار برای خواهر دستبند طلا خریدم وقتی نوجوان بودم ولی خواهرم اونو بخشید به یکی دیگه از خواهرهام وقتی بهش گفتم چرا اینکار را انجام دادی جواب خیلی زیبایی بهم داد که تا اخر عمرم فراموش نمکینم:اینکه وقتی چیزی را بخشیدی دیگه حق نداری بگی چرا باهاش اینکار را انجام دادی!!
    یا نبخش یا اگر بخشیدی هیچ منتی نزار و توقعی نداشته باش این حرفم گفتنش آسونه ولی عمل کردن بهش سخته برای همینه که میگم ایکاش اینکار را انجام نمی دادید.

    یکجورایی برعکس تصوری که شما دارید بنده بعنوان یک مرد عرض میکنم یکی از دلایلی که عنوان میشه زن و شوهر و خانواده ها در یک سطح باشند بخاطر همین موضوع هستش یا دختر خانوم از خانوادش خیلی تعریف نکنه جلوی شوهرش یا کارهایی که انجام دادند شاید در ظاهر خانواده شما کار خوبی کرده باشه و نیت قلبیشون هم مثبت باشه ولی درواقع با اینکار شما شوهرتان حساسیتی که داره بیشتر شده نسبت به خانوادت یکجورایی حس پایینتر بودن و اینکه خانواده همسر بالاتر هستند یکجورایی اعتماد بنفسش الان داره کم میشه احساس میکنه جایگاهش پیش شما مثل قبل نیست چون فرزند اخرم بودن ایشون تاثیر گذشته روی خصوصیات اخلاقی که دارن.

    به شوهرت برچسب نزن که بیمار روحیه و نیاز به روانپزشک داره توی دعواهای زن و شوهری خیلی خیلی کم پیش میاد که فقط یکطرف مقصر باشه شما با خواندن مقالات و از ان مهمتر استفاده کردن از انها و بکار بردنشان در زندگی میتوانید اینگونه مسائل را مدیریت کنید.

    قبلا هم عرض کردم اولین و مهمترین مسئله جلوگیری از بروز هرگونه تنش اولین و مهترین کاریه که باید انجام داده بشه.در مواقعی که احساس میکنید ایشون ناراحت هستند یا عصبانی بجای اینکه وارد بازی بشید و شما هم باعث تشدید درگیری بشید سعی کنید فضا را آرام کنید اوایلش سخته ولی بمرور زمان عادت میکنید.
    جلوی شوهرت از خانوادت چیزی نگو
    ازش تعریف کن اعتماد بنفسش را افزایش بده
    اصراری نداشته باش که حتما برید منزل پدرتان اگر ایشون گفتند نمیام از روش رفتار جرتمندانه استفاده کنید(مقالاتی که معرفی شده را لطفا مطالعه کنید و بکار ببندید)احساستان را بیان کنید ولی با این وجود بگوئید که با اینکه خیلی دوست دارم به دیدار مادر و پدرم بروم چون شما تمایل ندارید باشه با یکمقدار مظلوم نمایی و نشان دادن اندکی ناراحتی در چهره تان امکان اینکه
    شناخت بیشتر خصوصیات اخلاقی و رفتاری مردان
    نزدیک شدن به شوهرتان در کنارش قرار بگیرید بجای اینکه در مقابلش باشید
    ترک کردن موقعیت در مواقعی که احساس کردید امکان ایجاد تنش وجود داره یا یک ایست دادن کوتاه مدت برای مثلا 10 دقیقه اول باید فضا آرام باشه تا بشه گفتگو کرد
    یادگیری مهارت گفتگوی صحیح در مکان و زمان و به روش درست با شوهرتان

    متمرکز شدن روي نقاط مثبت به جاي نقاط منفي
    دادن شخصيت به همسر
    ( اگر همسرمان بايد نقاط ضعفش را حل کند، بايد هزينه آن را از بخش مثبت شخصيتش تامين کند)
    پس نبايد از اول شروع کنيم به ويران کردن همه شخصيت و اعتماد به نفس همسرمان.
    يعني شما هر چه نقاط مثبت همسرتان را بيشتر شناسايي کنيد به اين معناست
    که مصالح و مواد بيشتري جهت بازسازي ضعفهاي او در اختيار داريد.


    .استفاده از ظرافت هاي زنانه و خلاء هاي احساسي ما آقايون ما مردا عاشق اينيم بهمون محبت کنن
    بهمون اعتماد بنفس بدن مثل بادکنک بادمون کنن سعي کن جلوش خيلي از خانوادت تعريف نکني
    هميشه جوري رفتار کن که فکر کنه اولويت اول زندگي شماست و تکيه گاه اصلي شما



    راستش خيلي چيزها ياد گرفتم.خيلي تغيير کردم اگه بخوام موردي بگم خيلي طولاني ميشه.
    مهمترينش صبوربودنه!!ديگه ازاون تصميمهاي احساسي توي موقع هاي سخت خبري نيست
    .ياد گرفتم الويت اول زندگيم همسرم باشه.هرچند که اخلاقش رو نپسندم.



    جواب سوالهای شما در مقالات اومده با ادامه دادن تایپیک به جایی نمیرسی بجای اینکار بهتره مقالات را بخوانید


    مقالات زیر را با دقت بخوانید
    http://www.hamdardi.net/thread34206-2.html#post340222

    در مورد عصبانیت فکر میکنم در تایپیک قبلی شما مقالاتی در این مورد قرار دادم ولی در صورت نیاز دوباره آنها را در این تایپیک در اختیارتان قرار میدهم.
    گذشته هرچی بود تمام شد ذهنت را خالی کن سعی کن زندگی خودت را از دوباره بسازی هرچی در مورد گذشته در زندگیتان اتفاق افتاده چال کن توی باغچه حیاط منزلتان از دوباره زندگیتان را با دستان خودتان بسازید این روش سخته ولی اگر بخواهید به روش قدیمی ادامه بدهید نتیجه ای نخواهد داشت.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  17. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    abs (سه شنبه 27 مرداد 94)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.