سلام
حدود ١سال و نيمه كه ازدواج كردم . همسرم ٤٣ سالشه و من ٣٧ ساله هستم، همسرم پزشك عموميه، بنا به اصرار من در آزمون تخصص شركت كرد و الان منتظره نتيجه امتحانه ، در تمام اين ١سال و نيم بيكار بوده و سر كار نرفته البته به جز اون ٦ -٧ ماهي كه شب و روز درس مي خووند، اخيرا حدود ٢٠ روزي هست كه من مدام بهش براي رفتن به سر كار اصرار كردم و غر و لند كردم و از وضعيت مالي ابراز نارضايتي كردم( البته واقعا براي مسايل مالي اهميتي قايل نيستم و فقط قصدم اين بود كه از اين طريق تحريكش كنم كه تا اومدن نتيجه امتحان سر يه كاري بره و انقدر مدام تووي خونه نمونه ) همسرم به شدت ناراحت شده و الان يك هفته هست كه خونه رو ترك كرده و نگفته كجا رفته، و اصرار داره كه جدا بشيم، اما من نمي خوام جدا بشيم، چون همسرم و زندگيمون رو با همه كم و كاستيهاش خيلي دوست دارم.
خواهش مي كنم راهنماييم كنيد كه چه كار كنم كه برگرده ؟ چه كار كنم كه زندگيمون حفظ بشه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)