نقل قول نوشته اصلی توسط narsisN نمایش پست ها
من شما رو با نفر قبلی که بهم گفت یه همچین کسی توو زندگیش بوده اشتباه گرفتم :/ معذرت میخوام واقعا ، من فکر کردم شما ایشون هستین و اصرار دارین که منو میشناسین
بازم شرمنده ، به خاطر همین تند برخورد کردم
ولی در هر صورت من ساکن تهرانم و فکر نمیکنم شخصی باشم که شما بشناسین ، امیدوارم دیگه از دستم نارحت نباشین این سوء تفاهم رو درک کرده باشید
دوست محترم من راجب شما هیچ قضاوتی نکردم... همون یک پستی هم گذاشتم پشیمون شدم و امکان پاک کردنش بود پاکش می کردم حیف از وقتی که گذاشتم... امیدوارم در گذر زمان بعد ها به حرفام نرسید و اشتباه کرده باشم...

خانم مصباح الهدی سلام... از حسن توجه شما به پستم ممنونم... می خواستم در جوابتون یک چیزایی بگم که با خوندن پست اخر استاتر محترم پشیمون شدم... به هر حال امیدوارم من اشتباه کنم و کرده باشم...

خانم استارتر شما امیدوارم توی انتخاب همسرتون این طوری که الان پست ها رو رو چپه خوندید عمل نکرده باشید... و گر نه واویلاست... من توی پست شماره هفت گفتم که شبیه هم کلاسی سایقم بودید بعدش گفتم شما گفتید مانتویی هستید گفتم که کلا این طوری نیست (و منطورم این بود که شخصی مثل شما رو دیدم و الکی نظر نمی دم و نه کم تر و نه بیش تر منظور دیگه ای اصلا نداشتم)...پستم هستش برید لطفا با دقت بخونید نگفتم چنین دختری توی زندگیم بوده... هیچ اصراری هم نداشتم شما رو رو می شناسم...(که اینا رو گفتید بعدش توی پست های بعدیتون در جواب اقا میلاد)

بعدش دوست محترم جناب
milad.mehr به شما توی پست 11 گفتند شما رو می شناسند یا همچین چیزی...شما توی پست 12 بهشون پریدید در کمال نا باوری...برای کسی که براتون وقت گذاشته درست یا غلطشو کار ندارم... و گوشه ای همون شخصیت شما که بهش اشاره کردم رو رو کردید...یک فرد بالغ و پخته هر چقدر هم ناراحت باشه این طوری با کسی که براش وقت گذاشته حرف نمی زنه...

چی شد وقتی جواب ایشون رو دیدید از رفتار عجولتون خجالت کشیدید گفتید چیکار کنید درستش کنید ؟!؟!؟

بعدش حالا توی پست اخرتون شماره 20 می گید ایشون رو با نفر قبلی (که منظورتون من هستش ) اشتباه گرفتید.... که اصرار داشتم شما رو می شناسم... براتون متاسف هستم... رفتار غلطتتون که پست ها و جواب هاتون هستش و هر کی بخونه متوجه میشه و بسیار هم زشت بود به گردن کسی دیگه می ندازید؟؟!!...



در نهایت بازم میگم ازدواج برای شما زود هستش الان(و پدرتون بهتر از هر فرد دیگه ای که ما باشیم دخترشو می شناسه لطفا به نظر ایشون احترام بذارید و بدونید فردا کسی نیست دیگه تقصیر ها رو گردنش بندازید مثل کار زشت تری که الان در حق من انجام دادید) و بهتره کلا از فکر ازدواج بیاید بیرون تا وقتی که بزرگ تر بشید.(و بزرگی رو توی صرفا ادامه ی تحصیل و... این چیزا نبینید)

با ارزوی موفقیت.