به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 فروردین 94 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1393-12-23
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    53
    سطح
    1
    Points: 53, Level: 1
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    پشیمانی از ازدواج

    با سلام
    من وهمسرم حدود هشت ماه است که عقد کردیم وحدود یک ماه قبل از این که با ایشون عقد کردم باهم در ارتباط بودیم وایشون به من خیلی ابرازه علاقه میکرد همین موضوع واینکه من قبل لز اایشان کسی در زندگیه من وجود نداشت که به من ابرازه علاقه کنه باعث شد با ایشون عقد کنم حالا که هشت ماه میگذره من واقعا میدونم که خیلی دوستم داره ومن هم دوستش دارن ولی از برخورداش خسته شدم وبه جدایی فکر میکنم ایشون خیلی زود عصبانی میشن واصلا اجتماعی نیستن برخلافه من که آدمه پرحرف و برونگرایی هستم فردی درون گرااست ووضعیته مالی خیلی خوبی هم نداره وسطح خانوادشون از ما پایینتره احساس مکنم هرروز به خاطره برخوردهایه خودش واینکه همیشخ کارهاش غلطه نمیتونم بهش تکیه کنم وخوشبختم نمیکنه وهرروزهم علاقم بهش کمتر میشه وروز به روزاز ازدواجم پشیمونتر میشم دیگه خسته شدم احساس میکنم گیر افتادم واین فرد اونی که میخاستم نیست چیکار کنم خاهش میکنم کمکم کنید

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام دوست عزیز

    از تحصیلات و سن و سال و شغل خودتون و همسرتون بیشتر بگید.

    انقدر زود تصمیم نگیرید...زندگی بچه بازی نیست....قرار نیست دو نفر دقیقا عین هم باشن....همین اختلافاست که باعث تکامل میشه...اگر ایشون بخواد مثل شما پر حرف باشه که بعد از یه مدتی جفتتون مغز همدیگرو میخورید !!

    شما مگه از روز اول از سطح خانوادشون خبر نداشتی؟ مگه از روز اول از وضعیت مالیش خبر نداشتی/؟

    از کارهای غلطش بیشتر بگو برامون.....

    شما دقیقا دنبال چه کسی هستی؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    هم آوا (یکشنبه 16 فروردین 94), شمیم الزهرا (یکشنبه 24 اسفند 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 فروردین 94 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1393-12-23
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    53
    سطح
    1
    Points: 53, Level: 1
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ج

    ممنون از پاسختون من نظرم در مورده جدایی قطعی نیست ولی گاهی انقدر احساسه عصبانیت وناامیدی میکنم که پیشه خودم میگم کاش میتونستم وشرایطش رو داشتم وجدا میشدم ولی به خاطره شرایطه خانوادم واینکه این آقا پسرعموم هستن یک مقدار سخت شده من خودم فوق لیسانس میخونم والان هنوز دانشجو هستم وهمسرم لیسانس داره اخلاقی که منو بیشتر از همه زجر میده بی مسئولیتیشه اینکه کارهایه بانکیش هم حتی به من میگه که انجام بدم اصلا خیلی غیره اجتماعیه برخورده درست و حسابی نداره انگار از پشته کوه اومده اصلا خیلی سرخورده شدم تازه خانوادش هم جدیدا خیلی دخالت میکنن تویه کارهامون

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام مجدد

    به جدایی به عنوان
    اخرین راه حل نگاه کن حتی اگر همه شرایطش مهیا باشه ....

    من نمیدونم شما و همسرتون چند سالتونه ولی قطعا اوایل زندگی هنوز زن و مرد وظایفشون مشخص نیست و بهمدیگه تکیه میکنن (شاید کمی هم افراطی) اما کم کم که وظایف و حیطه ها مشخص بشه این مشکلات هم کم میشه....

    شما باید کمک همسرت بکنی و ایشون هم متقابلا به شما اما طوری نباید باشه که همسر شما کاملا به شما تکیه کنه...یه زمانایی بهونه بیار و بگو مثلا امروز نمیتونم یا نمیرسم برم بانک....به خواسته های این چنینی مدام نباید بها داد چرا که همسرت رو بی مسئولیت میکنه....یه زمانی همسر شما سرش شلوغه و نمیرسه کاری رو انجام بده .اون موقع وظیفه شماست که یاریش کنی...

    طاهره جان

    تا وقتی تتمه ها (حتی به صورت جزیی) فکرت پیش طلاقه باشه و بگی کاش و .....مطمئن باش هیچ کاری برای زندگیت نمیتونی بکنی.پس اگر واقعا میخواهی زندگی کنی الان فکر طلاق رو بریز دور و خودت با درایتت زندگیتو بساز....

    مثلا فکر میکنی اگر جدا شدی و پس فردا با یکی دیگه ازدواج کردی اون اقا صد در صد مسئولیت پذیره ؟!

    شما باهم فامیل نزدیک هستین....در این همه سال و اون دروانی که باهم بودین چرا این چیزا رو متوجه نشدی ؟

    همش بستگی به خودت داره که ایا میخوای زندگی کنی یا نه ..برای شروع اصلاح زندگیت باید فکر
    مسموم طلاق رو بریزی دور تا بذاره فکرت کار کنه....
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  6. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (سه شنبه 26 اسفند 93), اقای نجار (سه شنبه 26 اسفند 93)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    طاهره جان این آقا پسرعموت بوده و هشت ماه هم با هم در ارتباط بودید و نتونستی تشخیص بدی که آداب اجتماعی بلد نیست و مسئولیت پذیریش ضعیفه و وضع مالی خودش و خونوادش پایینه؟؟؟؟؟!!!!!!عجب!!!!!!!!!!!پس دوره آشناییتون واسه چی بوده؟یادمه یه استاد داشتیم که میگفت دوره آشنایی واسه این نیستش که با هم برید سینما و فقط چیپس و پفک بخورید حین این چیپس و پفک خوردنا سعی کنید زیر و بم شخصیت همدیگه رو هم بشناسید.تازه میفهمم بنده خدا منظورش چی بوده.


    به نظر من فعلا قضیه جدایی رو بذار کنار .بیا یه بار با تمام توانت تلاشتو بکن تا بعدا حسرت نخوری که ای کاش این کارو میکردم اون کارو میکردم.

    یه روز که همسرت حوصله داره و وقتش آزاده بگو میخوام باهات صحبت کنم.بگو میخوام رابطمون بهتر از این بشه.اینم مستلزم اینه که من و تو عیبای همو بدونیم تا با اصلاح اونا رابطمون هم بهتر بشه.

    بگو خب تو اول عیبای منو بگو بعد که اون حرفاشو زد و شما هم سعی میکنی که اصلاح پذیراشو اصلاح کنی.حالا نوبت شماست.اولش یکم از خوبیای همسرت بگو و بهش بگو که به خاطر این خوبیاشه که دوسش داری.(طاهره نگو که خصلت خوب نداره که باورم نمیشه چون بدترین آدما هم حتما یکی دو تا خصلت خوب دارن)


    بعدش بشین خیلی محترمانه و طوریکه غرورش نشکنه ایراداتشو بگو مثلا همین که میگی آداب اجتماعیش ضعیفه منظورت چیه؟مثلا شوهر دوستم همیشه جلوتر از خانمش راه میرفت و جلوتر از اون وارد فروشگاه یا مغازه میشد ولی دوستم با ملاطفت بهش گفت عزیزم بهتره که آقا پشت سر خانمش وارد بشه تا حس حامی داشتن به خانم دست بده.این میشه یه اصلاح رفتار.شما هم سعی کن این جوری و با سیاست عمل کنی.


    در مورد وضعیت مالیشون چیزی به ذهنم نمیرسه.مگه اینکه بخوان شغل دومی چیزی دست و پا کنن(البته اگه اونم امکانش باشه) یا اینکه شما توقعاتتون رو بیارید پایین.


    موفق باشی دوستم

  8. کاربر روبرو از پست مفید آی تک تشکرکرده است .

    leila1 (چهارشنبه 27 اسفند 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 اردیبهشت 94 [ 19:27]
    تاریخ عضویت
    1393-11-21
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    651
    سطح
    13
    Points: 651, Level: 13
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    138

    تشکرشده 20 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من اینها رو که خوندم واقعا تعجب کردم ولی میدونم راه حلتون چیه. اگر دلیل ازدواجتون خوب بودن خواستگارتون یا اصرار های بقیه و ... بوده و خودتون هنوز در اون موقع،نیاز به ازدواج رو در خودتون احساس نکرده بودید (منظورم فقط نیاز جنسی نیست)، خیلی باید تلاش کنید تا این مشکلات رفع بشه.
    من بهتون پیشنهاد میکنم خانواده موفق دکتر شاهین فرهنگ رو گوش بدید. یا سی دی هایش رو تهیه کنید یا از اینترنت دانلودش کنید. خییییلی شما رو توی زندگی جلو می اندازه و کمکتون میکنه
    من یه حدس در مورد شما زدم که البته ممکنه درست نباشه و اون حدس اینه که شما یک ازدواج زود هنگام داشتید. یعنی ازدواج در سن کم.اگر اینطور باشه پس این حالات و اتفاقات الانتون میتونه کاملا طبیعی باشه.سریع دنبال برطرف کردنشون باشید وگرنه همین چیزها تبدیل به مسایل بزرگ و غیر قابل حلی میشن

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 فروردین 94 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1394-1-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    45
    سطح
    1
    Points: 45, Level: 1
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام خدمته همه دوستان .به نظر بنده اگه عشق تو زندگيه زناشويي وجود داشته باشه.هيچ موقع شما با داشتن مشکلاتي به اين کوچيکي صحبت از جدايي نميکنيد.برگردين به اون روزهايي که بهش جواب بله دادين ببينيد دليلش چي بوده....


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.