سلام به دوستای گل و گلابم
امیدوارم حالتون خوب باشه و شاد باشین
یه مدت نبودم یکم فکر کردم یسری مسایل پیش اومده که وظیم دقیقا مشخص نیست
نمیدونم تو این مرحله مهم چه باید بکنم ایا اقدام به اون کاری که تو ذهنمه بکنم یا نه صبر؟
این رو تشخیص نمیدم ذهنم تاریکه .
نمیدونم وقتی ذهن خیلی تاریک میشه اون موقع خوشحال تر میشم چون حتما قراره یه روزنه برام باز بشه.
نمیدونم این روزا خیلی ساکت شدم توفکرم که چه کنم.
من باسکون سازگار نیستم اما نمیدونم چرا دوست دارم یمدت اروم باشم ...
یه جای حساسم این تصمیمی که میخوام بهش فکر کنم مثل لبه تیغ می مونه.
تو ماه محرم وصفر کلا حواسم بود بهش شعور داشتم لحظه لحظه اشو حس کردم تا یچیزی بفهمم اضافه بشه
اشفته تر شدم از دوستان خاستم دعاکنن باز اشفته تر شدم
نمیدونم این اشفتگی خیره حتما :)
خوشحالم هستین
لاو لس من خبر ندارم کی رفته از تالار؟!!!
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
علاقه مندی ها (Bookmarks)