به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 55
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array

    Bow شوهر بدبینم باشک هاش ا زندگی خسته ام کرده

    سلام خواهشا کمکم کنید.من 4ساله ازدواج کردم همسرم 2 سال از من بزرگتره
    همسرم نصبت به اطرافیان خیلی بدبینه.مدام بهانه میگیره.اصلا اجازه نمیده تنها جایی برم.با خانواده میذاره برم اونم اگر مجبور بشه نتونه بیادمنوبرسونه ولی بعد از برگشت کلی بهانه میگیره.ارتباط با دوستانم رو تقریبا قطع کرده.اگرم باهاشون جایی برم انقدر بهانه میگیره که آخرش به مشاجره میرسه.نمیذاره برم سرکار همش میگه جامعه خرابه و نمیشه بهش اعتماد کرد.هر وقت صحبت میکنیم میگه من به تو ایمان دارم و اعتمادم بهت کامله.ولی اخلاقش این رو ثابت نمیکنه.لباسام رو خودش انتخاب میکنه ولی باز بهونه میگیره که مثلا مانتوت کوتاهه یا دکمه هاش بالاست.یا به هیچ مردی سلام نکن تو مغازه میری سلام نکن.و... خواهشا کمک کنید راه حل بگین دیگه خسته شدم از بس کوتاه اومدم و گفتم چشم.
    امروبعدا دانشگاه خواستم برم خونشون (شوهرم می شناستش و شوهرشو خیلی دوست داره )نذاشت برم بعدشم من که ناراحت شذدم کتکم زد صورتم کبود شد پرده گوشم پاره شده
    ا دست بدبینی هاش خسته شدم
    همیشه توخونه زندانیم به خدا خسته ام کمک کنید

  2. 2 کاربر از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 16 آبان 93), mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    یعنی هیچ کس نمی خواد کمکم کنه به خدا بدبینی خیلی بدتر از مشکلاتی که بقیه دارند من یک زندانیم شمارو به خدا کمکم کنید فرشته مهربون خاله قزی عزیز بچه ها کمکم کنید

  4. 2 کاربر از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 16 آبان 93), mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 95 [ 23:35]
    تاریخ عضویت
    1393-1-12
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,977
    سطح
    33
    Points: 2,977, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 220 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز من مدت زیادی هست توی این تالار میام و پستهای بچه ها رو میخونم. خانمهای زیادی رو دیدم که مشکلات جدی با همسرشون داشتند واینجا مطرح کردند که واقعا برگرفته از به اشکالات اساسی شخصیتی و فرهنگی همسرشون بوده. من چون خودم تجربه زندگی مشترک ندارم معمولن نظر نمیزارم ولی برام جالبه که اینجا همه سعی میکنن خانم رو به تلاش برای ساخت زندگی دعوت کنن. میدونید نظر شخصی من همیشه این بوده که اگر کسی مشکل شخصیتی داشته باشه شما هر کاری هم که انجام بدی احتمال موفقیت خیلی خیلی کم هست. و با مطالعه پستهای این تالار و نتایجیکه افراد از صبر وتلاش یکطرفه گرفتند هم تا حد زیادی این مساله بهم اثبات شده. به نظرم مشکل شما یک راه حل داره و اونم اینکه همسرتون رو متقاعد کنید که به مشاوره حضوری بره و مشکلش رو حل کنه. ببینید اگر این صحبتهای شما قضاوت یکطرفانه خودتون نباشه میتونم خیلی ساده بهتون بگم که همسر شما نه بدبین هست نه شکاک (با توجه به پست قبلیتون) بلکه ایشون به دلیلی که من نمیدونم از آزار دادن شما و تحقیر کردنتون لذت میبره. اون دوست داره همه چیز تحت فرماتش باشه و اینکه شما مدام ازش اطاعت کنید مشکل رو حل نمیکنه چون همیشه دامنه خواسته هاش رو گسترش میده تا صدای شما رو دربیاره (نمونه اش همون ماجرای عروسی دوستتون و درخواستش واسه پوشیدن مقنعه و...)
    شاید بشه از طریق خانواده ها ایشون رو تحت فشار بزارید تا برای درمان خودشون اقدام کنن .... نظر شخصی من که میتونه درست نباشه اینه که تلاش یطرفه بی فایده است. از قدیم هم گفتن که یه دست صدا نداره. همسرتون اگر خواهان ادامه زندگی با شما هست باید مشکلش رو حل کنه و اگر زیر بار نرفت اونوقت تصمیم گیرنده شما هستید که توی چنین زندگی بمونید یا نه

  6. 9 کاربر از پست مفید شمیم بهار تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 16 آبان 93), Aras (یکشنبه 18 آبان 93), love less (پنجشنبه 15 آبان 93), mohi (شنبه 23 اسفند 93), parsa1400 (پنجشنبه 15 آبان 93), pasta (دوشنبه 19 آبان 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 15 آبان 93), کیانا 93 (پنجشنبه 15 آبان 93), آنیتا123 (پنجشنبه 15 آبان 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 دی 93 [ 16:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-12
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام کیانا جان واقعا ناراحت شدم،اول ازهمه اینه که خودت ناراحت نکنی وخودخوری و مرثیه سرایی نکنی اینابرات سمه وباعث میشه ناراحتی اعصاب بگیری،مطمئن باش تنها نیستی وخیلیا شرایط تورو دارن،وقتی همچین شرایطی برات پیش اومد اون لحظه مقاومت نشون نده وبحث نکن بذار یکم بگذره با آرامش باهاش صحبت کن اول بهش حق بده وبگو "بهت حق میدم نگران باشی واقعا جامعه خراب شد ولی 5انگشت یکی نیست،اگه اینطوری بود منم باید بهت شک میکردم اما من مطمئنم ازت،دوست دارم تو هم به من اعتماد داشته باشی تازه مثل قدیما نیست که موبایل نبود توهروقت کاری داشتی میتونی زنگ بزنی واز احوالم جویا بشی،بگو زنا بابیرون رفتن وخرید روحیشون خوب میشه پس اگه من میخوام برم نه اینکه بیرون خبریه فقط برای اینه که روحیم عوض شه و با بهونه گیریام تو رو خسته نکنم.تازشم من انقدر زندگیمو دوست دارم و میدونم خیلیا حسرت زندگیمونو دارن مگه دیونم که بخوام به زندگیم پشت پابزنم."
    حواست باشه این حرفا رو با مهربونی بگی و هر جوابی داد قیافه ولحن صحبتت تغییری نکنه،سعی کن بهش محبت کنی.

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    ممنون شمیم بهار عزیز واقعا از این پستت ممنون توراست میگی یک بار که خیلی حرسم داده بود ازش پرسیدم که من توهمدردی خاطرات عاشقانه بچه هارو خوندم عاشقانه ترین خاطرات با

    من چیه گفت همین الان که حرصت دادم خیلی خوشم اومد شوهر من اعتماد به نفس پایینی نداره بلکه فن بیان روابط اجتماعیش فوق العاده است اما همیشه از ازار من لذت میبره اونم

    فقط من باکسی دیگه اینطور رفتار نمیکنه بابقیه خیلی خوبه

    البته توخانواده شون از بزرگ به کوچیک دستور میدند همو خورد میکنند باباش به گفته مادر شوهرم اوایل زند گیشون خیلی بهش گیر میداده اذیتش میکرده اما الان 4 پسر بزرگ داره که

    نمیتونه حرفی بزنه
    به نظرتون من چیکار کنم به نظرتون من خیلی بهش رو دادم که اینطور باهام رفتار میکنه همیشه دوست داره به دست پاش بیفتم تا بهم اجازه کاری بده من سه ماه همدردی میام خیلی رو رفتار خودم کار کردم طوری که شاید بتونم بگم تودعوای اخیر من هیچ گناهی نداشتم اصلا احساس شرم نمکنه دیروز باهاش رفتم دکتر که شاید خجالت بکشه اما اونجا داشت می خندید اولش یکم خجالت کشید اما داخل مطب چند بار خندید اومدیم توراه میگه چیزیت که نشده کتفم درد میکنه میگه کبود که نشده بعدشم میگه تقصیر توبوده من عصبانی بود نباید حرف میزدی تقصیر خودته دیروز میخواست به دست پاش بیفتم که من به خودم قول دادم دیگه بهش باج ندم خیلی خسته شدم دیگه نمی تونم اون اصلا احساس گناه نمیکنه
    دیروزکنتور برق مطب خراب بود رفته بود همون جا درستش کنه واسه خودشیرینی فکر کنید

  9. کاربر روبرو از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده است .

    ali -guilan (جمعه 16 آبان 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    دنیز عزیز فکر می کنی من محبت نمی کنم تمام کارهای که لازم باشه میکنم از مرتب کردن خونه تاهرکاردیگه از تعریف کردن ازش از دادن عزت نفس بهش از تمام کار هایکه توهمدردی یاد گرفتم همه اینا ولی تازمانی همه چی خوبه که من مخالفتی نکنم من به قول خود شوهرم خیلی خوبم بچه بیاین اینجا بگید چیکار کنم که دیگه دست روم بلند نکنه احساس شرم خجالت بکنه خواهش میکنم کمکم کنید 200نفر مطلب منوخوندن ولی فقط 2 نفر پست گذاشتند خواهش میکنم هر چی به نظر تون میاد بگید توشهر ما مشاوره خوب نداره خیلی رفتم ولی فقط حرف گوش میکنند یکی شون به شوهرم گفته بود که من مردم هیچ وقت طرف یک زن نمیگیرم فکر کنید ساعتی 45 تومن می دادم تا این اقا این حرف به شوهرم بگه

  11. کاربر روبرو از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده است .

    ali -guilan (جمعه 16 آبان 93)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام کیانا عزیز...

    خیلی سخته که همدم آدم مدام بهت شک داشته باشه سین جیم کنه و....

    اگر همسرت بهت شک داره و بد بینه باید ببینی ریشه اش کجاست؟؟ اینکه خودت میگی تو حرف بهم میگه بهت اعتماد کامل دارم ولی تو عمل چیزه دیگه ای رو بهت ثابت میکنه نشون

    دهنده این هست که مشکل از شما نیست پس سعی کن بهش کمک کنی بجای جبهه گرفتن ..کیانا واقعیت اینه که باید با این رفتار همسرت کنار بیای چون هرچه قدر سعی کنی متقاعدش
    کنی که سوء ظن نابجایی داره فایده نداره و

    عکس العمل بدی پشتش هست مثل همین کتک زدن یا فحاشی کردن...

    معمولا کسانیکه پارانویا هستند خیلی احساس نا امنی میکنن برای همین بهترین راه برای کمک به همسرت اینه که اون حس امنیت رو در همسرت تقویت کنی مثلا اگر مخالفه رفت آمد با

    دوستاته سعی نکن قانعش کنی یا باهاش دعوا کنی که اونها خوبن و... بجاش یه مدت باهاشون رفت و آمد نکن...میخوام بهت بگم که بهانه دست همسرت نده

    من اعتقاد دارم بیشتر خانم هایی که از همسرشون کتک میخورند خودشون مقصرند!!! چون وقتی همسرشون عصبانیه یا روی چیزی حساسیت داره نباید بیشتر تحریکش کنن تا اونم ناچار

    بشه دست روی خانم بلند کنه...

    کیانا جان میدونم که همسرت حق نداره دست روی شما بلند کنه اونم با این شدت حق نداره عاشقت باشه اما بهت اعتماد نداشته باشه اما بهتره قبل از اینکه دنبال راه حل باشی اول به

    خودت رجوع کنی با خودت فکر کن که شوهر من با کدوم یک از رفتار های من یشتر تحریک میشه؟
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  13. کاربر روبرو از پست مفید رزا تشکرکرده است .

    parsa1400 (جمعه 16 آبان 93)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 تیر 97 [ 03:25]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    4,248
    سطح
    41
    Points: 4,248, Level: 41
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    472

    تشکرشده 247 در 75 پست

    Rep Power
    29
    Array
    کیاناجان!براش احادیثیکه احترام وکرامت زنان راگوشزدمی کندبگو.پزشکی قانونی بروونامه بگیر.شوهرت رایه جوری ویه بهانه ای به روانپزشک نشان بده اگرهم نیومد داروها رابگیرودرغذایش به خوردش بده .ببین روانپزشک چه می گویدولی دکتذمجدبه کسانی که همسرپارانوییددارندتوصیه می کردجداشن .اگرامکانش هست حق طلاق راازش بگیروحضوری باهم یااوخودش تنها برودمشاور.روی نقاط حساسش پانذاروعصبی اش نکن .

  15. کاربر روبرو از پست مفید سرگشته دوست تشکرکرده است .

    پامچال (پنجشنبه 21 اسفند 93)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سرگشته دوست نمایش پست ها
    کیاناجان!براش احادیثیکه احترام وکرامت زنان راگوشزدمی کندبگو.پزشکی قانونی بروونامه بگیر.شوهرت رایه جوری ویه بهانه ای به روانپزشک نشان بده اگرهم نیومد داروها رابگیرودرغذایش به خوردش بده .ببین روانپزشک چه می گویدولی دکتذمجدبه کسانی که همسرپارانوییددارندتوصیه می کردجداشن .اگرامکانش هست حق طلاق راازش بگیروحضوری باهم یااوخودش تنها برودمشاور.روی نقاط حساسش پانذاروعصبی اش نکن .
    کمی به خانمها حساس شدم و باتوجه به اتفاقی که برام افتاده چشمم ترسیده ولی خب با خوندن این پست سرگشته عزیز بی اعتمادیم بیشتر شد .
    شوهرتو ببر پزشکی قانونی یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟
    اسم مشاوره بیاری طرف جا خورده وای به حال روانپزشک ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دارو به خوردش بدههههه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی چی ؟؟؟؟؟
    دکتر تو موردی گفت جدا شن شما هم بعد 4 سال زندگی اینو برا کینا خانم تجویز کردی رفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حق طلاق ازش بگیییییر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


    تو دوخط جمله بانو سرگشته هرچی بی اعتمادی بود ایجاد کردی حرف دیگه ای مونده بزنی بگو برا تخریب زندگی کیانا راهنمایی خوبی بود ...........

    بانو سرگشته شما از دوستان منی . ولی آروم تر اگه کینا خانم عروس شما بود یا زن داداشتون بازهم همین نظرات داشتی .

    بانو کیانا سلام

    عجله نکن بچه ها رفتن تعطیلات کمی تالار خلوت برمیگردن وکمکت میکنن .

    بانو رزا مطالب خوبی فرمودن . سعی کن ریشه داستان پیدا کنی .

    از نظر من ببین همسرت رو چه چیزایی حساس و براش اون دغه دغه برطرف کن . مثلا موبایل خب کمتر استفاده کن یا همیشه بذار تو دست رسش باشه .

    قبل از اینکه اون آمار شما رو بگیره شما باهاش تماس بگیر و بگو کجایی و الان خودت کجایی و برنامه هاتو با همسرت ردیف کن . هر جا میخواد شک کنه از دید شوهرت شک براش برطرف کن .

    کینا خیلی بیشتر با همسرت صحبت کن . با کلامت بهش اطمینان بده 4 سال گذشته رگ خواب شوهرت پس داری . از کسانی که خوشش نمیاد کمی فاصله بگیر کمی تو رابط به نفع شوهرت تجدید نظر کن .

    میدونم که خسته ای احساس میکنم بریدی و دعوا های اخیر و بی ادبی های شوهرت هم به خاطر همینه چون تو هم در حال کشمکش با اونی و نیت داری جلوش وایستی .برا همین درگیر میشی و این درگیری به ضررت شماست .

    من میگم خودت هم جاهایی مقصری پس اشتباهات خودتو اصلاح کن . سیاست نداری . اصلا .

    کینا من طرف همسرتو نگرفتم و میدونم که همسرت داره از نوعی بیماری رنج میبره ولی اگه زندگیتو و همسرت دوست داری کمکش کن .

    برو تو تیم شوهرت و از دید اون به خودت نگاه کن و مانع بهانه احتمالی باش . پیشگیری قبل درگیری داشته باش .

    کیانا وقتی همسرت دست روت بلند میکنه باهاش قهر باش خونه ترک نکنیییییییی بزرگش نکنی فقط باهاش قهر باش . حداقل تا مدتی که دردش تموم بشه . بهش بگو ازش ناراحتی با آرامش . . تحریمش کن .

    نمیدونم روابطت با خواهر شوهرت به چه صورت ولی تو این مسایل میتونه کمک خوبی باشه .

    فعلا از ناراحتی دوری کن . هر جور که اون میخواد رفتار کن بپوش و برخورد کن .

    چند سال اول زندگی بین همه زن وشوهرا تقابل های گوناگونی وجود داره چه از لحاظ فرهنگی و روابط اجتماعی و رفتار های خاص فردی . و منم منم ها . تو این کشمکش ها کمی شما کوتاه بیا همه مردها همینن حالا این اینجور یه مرد دیگه یه جور دیگه .

    بیشتر مواظب زندگیت و همسرت باش نذار اشتباه هات کوچک فردی باعث نفرت درونیت بشه و تو دلت مونگار . عواقب خوبی نداره .
    بدروووووووووووود

    اینا که بانوسرگشته گفت زندگیتو به چالش میکشونه و تو این مرحله جاییز نیست مگه اینکه قید زندگیتو بزنی و خودتو برا جدایی حاضز کنی . و یه جورایی کار تمومه . خوددانی .





    عذر میخوام نذار چادر سفیدت قرآن آینه شمعدونت خاک بخوره . به خودت که هیچ بیشتر از هر چیز دیگه آرامش به همسرت برمیگردونه .و اطمینانشو جلب میکنه .





    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سرگشته دوست نمایش پست ها
    کیاناجان!براش احادیثیکه احترام وکرامت زنان راگوشزدمی کندبگو.پزشکی قانونی بروونامه بگیر.شوهرت رایه جوری ویه بهانه ای به روانپزشک نشان بده اگرهم نیومد داروها رابگیرودرغذایش به خوردش بده .ببین روانپزشک چه می گویدولی دکتذمجدبه کسانی که همسرپارانوییددارندتوصیه می کردجداشن .اگرامکانش هست حق طلاق راازش بگیروحضوری باهم یااوخودش تنها برودمشاور.روی نقاط حساسش پانذاروعصبی اش نکن .
    کمی به خانمها حساس شدم و باتوجه به اتفاقی که برام افتاده چشمم ترسیده ولی خب با خوندن این پست سرگشته عزیز بی اعتمادیم بیشتر شد .
    شوهرتو ببر پزشکی قانونی یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟
    اسم مشاوره بیاری طرف جا خورده وای به حال روانپزشک ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دارو به خوردش بدههههه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی چی ؟؟؟؟؟
    دکتر تو موردی گفت جدا شن شما هم بعد 4 سال زندگی اینو برا کینا خانم تجویز کردی رفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حق طلاق ازش بگیییییر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


    تو دوخط جمله بانو سرگشته هرچی بی اعتمادی بود ایجاد کردی حرف دیگه ای مونده بزنی بگو برا تخریب زندگی کیانا راهنمایی خوبی بود ...........

    بانو سرگشته شما از دوستان منی . ولی آروم تر اگه کینا خانم عروس شما بود یا زن داداشتون بازهم همین نظرات داشتی .

    بانو کیانا سلام

    عجله نکن بچه ها رفتن تعطیلات کمی تالار خلوت برمیگردن وکمکت میکنن .

    بانو رزا مطالب خوبی فرمودن . سعی کن ریشه داستان پیدا کنی .

    از نظر من ببین همسرت رو چه چیزایی حساس و براش اون دغه دغه برطرف کن . مثلا موبایل خب کمتر استفاده کن یا همیشه بذار تو دست رسش باشه .

    قبل از اینکه اون آمار شما رو بگیره شما باهاش تماس بگیر و بگو کجایی و الان خودت کجایی و برنامه هاتو با همسرت ردیف کن . هر جا میخواد شک کنه از دید شوهرت شک براش برطرف کن .

    کینا خیلی بیشتر با همسرت صحبت کن . با کلامت بهش اطمینان بده 4 سال گذشته رگ خواب شوهرت پس داری . از کسانی که خوشش نمیاد کمی فاصله بگیر کمی تو رابط به نفع شوهرت تجدید نظر کن .

    میدونم که خسته ای احساس میکنم بریدی و دعوا های اخیر و بی ادبی های شوهرت هم به خاطر همینه چون تو هم در حال کشمکش با اونی و نیت داری جلوش وایستی .برا همین درگیر میشی و این درگیری به ضررت شماست .

    من میگم خودت هم جاهایی مقصری پس اشتباهات خودتو اصلاح کن . سیاست نداری . اصلا .

    کینا من طرف همسرتو نگرفتم و میدونم که همسرت داره از نوعی بیماری رنج میبره ولی اگه زندگیتو و همسرت دوست داری کمکش کن .

    برو تو تیم شوهرت و از دید اون به خودت نگاه کن و مانع بهانه احتمالی باش . پیشگیری قبل درگیری داشته باش .

    کیانا وقتی همسرت دست روت بلند میکنه باهاش قهر باش خونه ترک نکنیییییییی بزرگش نکنی فقط باهاش قهر باش . حداقل تا مدتی که دردش تموم بشه . بهش بگو ازش ناراحتی با آرامش . . تحریمش کن .

    نمیدونم روابطت با خواهر شوهرت به چه صورت ولی تو این مسایل میتونه کمک خوبی باشه .

    فعلا از ناراحتی دوری کن . هر جور که اون میخواد رفتار کن بپوش و برخورد کن .

    چند سال اول زندگی بین همه زن وشوهرا تقابل های گوناگونی وجود داره چه از لحاظ فرهنگی و روابط اجتماعی و رفتار های خاص فردی . و منم منم ها . تو این کشمکش ها کمی شما کوتاه بیا همه مردها همینن حالا این اینجور یه مرد دیگه یه جور دیگه .

    بیشتر مواظب زندگیت و همسرت باش نذار اشتباه هات کوچک فردی باعث نفرت درونیت بشه و تو دلت مونگار . عواقب خوبی نداره .
    بدروووووووووووود

    اینا که بانوسرگشته گفت زندگیتو به چالش میکشونه و تو این مرحله جاییز نیست مگه اینکه قید زندگیتو بزنی و خودتو برا جدایی حاضز کنی . و یه جورایی کار تمومه . خوددانی .





    عذر میخوام نذار چادر سفیدت قرآن آینه شمعدونت خاک بخوره . به خودت که هیچ بیشتر از هر چیز دیگه آرامش به همسرت برمیگردونه .و اطمینانشو جلب میکنه .




  17. 2 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    asal2013 (جمعه 16 آبان 93), رزا (جمعه 16 آبان 93)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 تیر 97 [ 03:25]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    4,248
    سطح
    41
    Points: 4,248, Level: 41
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    472

    تشکرشده 247 در 75 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نه شوهرشو نبره .خودش بره
    آقای پارسا پرده گوش طرفوپاره کرده چه اشکالی داره به صورت غیرمستقیم دارو بخوره.من گفتم اگه زندگیشون چالشی نمی شه ازش کاغذبگیره .گفتم نامه ی پزشکی قانونی رابذاره براروزمبادا.
    آقای پارساشمااگرزده بودی زنتوناقص کرده بودی آیانمی رفتی روانپزشک.آخرش هم گفتم خودش رااصلاح کنه وپاروی حساسیتهای شوهرش نگذاره.درضمن من فقط نقل قول کردم .ازیک سخنرانی که شنیده بودم ازدکترای عضوهیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی .برای زندگی ایشون گفتم بروندمشاوره حضوری نگفتم طلاق

  19. کاربر روبرو از پست مفید سرگشته دوست تشکرکرده است .

    parsa1400 (جمعه 16 آبان 93)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.