net+
mcitp
تو نت هم سرچ کنی راحت میتونی راجع بهشون اطلاعاتت رو افزایش بدی
همون اطلاعات پایه دانشگاه کمکت میکنه کم کم تو کار تجربه کسب میکنی
تشکرشده 1,769 در 422 پست
net+
mcitp
تو نت هم سرچ کنی راحت میتونی راجع بهشون اطلاعاتت رو افزایش بدی
همون اطلاعات پایه دانشگاه کمکت میکنه کم کم تو کار تجربه کسب میکنی
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
احساس کردم پست قبلیم خیلی روی روابط با آقایون زوم شده، اما نظرم در مورد خانمها هم هست.
به خانمهای همکارت هم در حد همکار نزدیک شو. دوستی و همکاری خیلی راحت جور در نمی آد.
طول می کشه تا مطمئن بشی یک همکار می تونه یک دوست هم باشه. سریع وارد دوستی نشو.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
تشکرشده 30 در 17 پست
m.reza91 ، بله حتما ،ممنون میشم بهم کمک کنید اصلا از وجود همچین تالاری بی اطلاع بودم .ممنون از کمکتون
شیدا جان بله متوجه شدم ، البته من یه اخلاقی که دارم اینه که اصلا از زندگیم به کسی نمیگم ، چون معتقدم هر دوستی تا ابد دوست نمیمونه و هر کس در شرایط مختلف ممکنه چهره های مختلفی از خودش نشون بده البته من تعداد دوستام خیلی زیادن اما همیشه براشون خط قرمز قائل میشم.
ترمه عزیز ممنون از کمکت ، حتما در موردشون مطالعه میکنم .
اگه بازم کسی چیزی به نظرش رسید خوشهال میشم بهم بگین به هر حال شما چند قدم جلو تر از من حرکت میکنید .
شیدا. (سه شنبه 25 شهریور 93)
تشکرشده 5 در 2 پست
سلام نسیم22 عزیز
اگه 22 سال داری و تا چند ماه دیگه شاغل میشی شرایطت دقیقا مشابه منه! من هم تا چند ماه دیگه ایشالا شاغل میشم تو یه محیط خیلی مردونه،پتروشیمی.من هم جدا خیلی نگران موضوع چگونگی ارتباط با همکارامم.آخه تو ارتباطای سابقم تو دانشگاه و خوابگاه با هم اتاقیام اشتباهاتی داشتم و دوس ندارم تکرار شه مشکل من اینه که توقع همه رو از خودم بالا میبرم همه واقعا عاشق مهربونی و مرام و کمک کار بودنم میشن-جدی میگم این تعریف نیست این مشکله مشکل!!- و بعد مدتی همه ازم توقع خوب مطلق بودن دارن!همه برام درددل میکنن از مشکلاشون میگن مشورت میخوان هم دردی میخوان جوری که دیگه برام سخت میشه ولی دوره دانشگاه و ارتباط با هم اتاقی کوتاهه و میگذره اما کار دیگه فرق میکنه.تصمیمم اینه که به هیچ وجه اجازه ندم حداقل اون اوایل کسی فکر کنه میتونه رو من مث یه دوست خوب حساب کنه!به توام این توصیه رو میکنم.بهرحال سالها میخوایم باهاشون همکار باشیم بعدا حتما مشخص میشه با کی میشه ارتباطو صمیمانه تر کرد.موفق باشی
تشکرشده 149 در 55 پست
بخاطر تجربه هام بهت میگم که فقط کار خودتو انجام بده تازه نه کامل بقولی فول
همیشه از وقت از خودت برای کسی حتی مدیر هم نگذر
ببین گلم تو این جامعه الان ما یه خانم باشی تو محیط مردونه (دقیقا مثل خودم )
باید با سیاست بری جلو
پس اصلا تو محیط کار رفاقت و احساس . دلسوزی بکار نبر
کسی بهت توهین کرد حتی مدیر اجازه نده
دقیقا رفتارای خودمو دارم بهت میگم
مثال :
چند وقت پیش مدیر نبودن وقتی نیستن من میچرخونم کارخونه رو
دقیقا اون روز انبار دار هم مرخصی بودن
وقتی کالا از انبار خارج شد من نرفتم نظارت ( یعنی چی برم قاطی کارگرا )
اونوقت مدیر بیچاره از دهنش دراومد گفتش ازت کم میشد ( باشوخی کامل )
برگشتم گفتم این حقوق که سهله 1 میلیاردم بدی حق نداری بمن بگی تو
همه اینا رو گفتم که بدونی به هیچ کی اجازه نده از حد و مرزش خارج بشه
اصلا هم نترس دقیقا رفتارای بالای من باعث شده که کسی به خودش اجازه نده بمن بگه تو
و حتی نمیزارن از کارخونه برم
خدایا ما را ببخش به خاطر تمام درهایی که زدیم و هیچکدام خانه تو نبود
تشکرشده 3,304 در 1,073 پست
سلام به نظرم اصلا با کسی صمیمی نشو و داستان زندگیت رو برای کسی تعریف نکن
به حاشیه فکر نکن فقط کار و خودت رو حرفه ای کن تا اعتماد به نفست بالا بره
احترام بذار و پشت سر کسی صحبت نکن
اگه دیدی یه عده دارن پشت سر کسی صحبت می کنن وانمود کن نشنیدی و برو به کار خودت برس
بی حاشیه باش
موفق باشی
پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟
تشکرشده 5 در 2 پست
[quote=سلیمانی;351685]
سلام واقعا بخاطر مدیریت عالیتون در روابط باید بهتون تبریک گفت
ولی آخه اینجور نیست که کسی بهم توهینی کنه که من بخوام جواب بدم و نتونم، مشکل من اینه همه زیادی به خوب بودنم وابسته میشن کسی ازم توقع بد بودن که هیچ!بی تفاوت بودن هم نداره و من هم آدمیم که زیاد دچار عذاب وجدان میشم،اگه کمتر از اونچه که میدونم در توانم بوده در حق کسی خوبی کنم دچار عذاب وجدان میشم ،اگه انتظار ذهنی دیگرانو راجب خوب بودنم برآورده نکنم دچار عذاب وجدان میشم... و از این دست چیزای مسخره!..مطمئنم مشکل دارم!یه بخشیش هم برمیگرده به قیافه م که خیلی معصومانه س!
ی نمونه از این اخلاقمو بگمةمثلا الان که شروع ترم جدیده ـترم 3 ارشدـ خوابگاهمون تعطیل شده و مجبور شدیم بریم جاهای دیگه،هم اتاقیام رفتن جاهای مختلف و همه زنگ میزنن که بیا این خوابگاهی که ما هستیم!و من در انتخاب یکی و رد کردن دیگری دچار عذاب وجدان شدم!
اصلا باید یه بحث برای مشورت راجب این مشکلم جداگانه باز کنم و مشورت بگیرم
تشکرشده 30 در 17 پست
سلام .
عیدتون مبارک
فردا اولین روز کاریمه .
باید تازه برم ببینم میخوان کجا بندازنم ، بهم گفتن چون تخصص کافی نداری تا گذروندن دوره ها شاید فقط کارای تایپی رو بدیم بهت!
راست میگن، من تخصص لازم رو ندارم، ولی خوب به دستشون میارم .
برام دعا کنید که بتونم موفق بشم و خودم و بهشون ثابت کنم تا بتونم توی جایگاه درست خودم قرار بگیرم .
از همتون بابت راهنمایی هاتون ممنونم .
ویرایش توسط نسیم22 : یکشنبه 13 مهر 93 در ساعت 17:32
شیدا. (یکشنبه 13 مهر 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)