به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array

    Lightning خیلی آدم بی دست و پایی هستم

    دوستان بازم من مزاحمتون شدم...از اونروز که تاپیکی زدم واسه یاد گرفتن رشته ای در حیطه ی کامپیوتر حالم خوب بود اما تا دیشب که با دوستان دانشگاهی رفتیم بیرون که در مدتی که بازی هایی میکردیم و بنده فقط و فقط مثل دست و پا چلفتی ها سوتی های احمقانه میدادم و مدام مورد کنایه از بی عرضه بودن قرار میگرفتم و الان دارم میفهمم که خودم رو دوست داشتن و این حرفا حداقل واسه من یکی حرف بی جهت و مسخره ای هستش ...
    من که از زمانی که یادم میاد چه تو جمع خانواده 4نفره خودمون چه در جمع فامیلهامون (پسرداییم,پسرخاله هام و پسرعموهام) همیشه یک آدم بی عرضه بودم که باور بفرمایید حتی کوچکترین کارها رو هم نمیتونم درست انجام بدم یا بهتر بگم نمیدونم چطور انجام بدم و همیشه از همین دوستان و فامیل و خانواده کنایه ها شنیدم از اینکه بی دست و پا هستم و عرضه ی حتی یه کار کوچیک (مثلا فقط واسه مثال درست کردن زغال واسه جوجه در بیرون و خیلی کارای دیگه)رو ندارم و بهتر بگم بلد نیستم درست انجام بدم,اولا میگفتم مشکل از من نیست و اونها با من بد هستن و حسودی میکنن و فلان و بهمان ولی الان که میبینم من حتی از طرف 1نفر هم مورد تمجید قرار نگرفتم و همه من رو آدم بی عرضه میدونن میفهمم که مشکل جدا از خودمه و هر سری هم میخوام خودم رو تغییر بدم ولی در واقع هیچ غلطی هم نمیتونم بکنم و به یه آدمی تبدیل شدم که بود و نبودم تو جمع واسه هیچکس مهم نیست و یه جورایی همه واسشون کنایه زدن به من من براشون عادی شده,الانم که فکر میکنم میبینم هر وقت هم که دوستی پیدا میکنم وقتی کم کم بی دست و پا بودنم رو تو همه چیز میبینه دیگه ازم فاصله میگیره,من تو این که هیچ کاری رو نمیتونم درست انجام بدم رو اولش در پدرم که از کودکی هر کار میخواستم بکنم از رو دلسوزیمیگفت خودم انجام میدم ولی نمیدونست که در آینده چه ظلم بزرگی به من خواهد کرد و دوم اگه کفر نباشه از خدا که من رو با بیماری ای آفرید که هرکاری که بخوام بکنم کم قدرت بودن و زود خسته شدن از لحاظ فیزیکی زود میاد سراغم,

  2. 2 کاربر از پست مفید mohammad-ra تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 14 شهریور 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 شهریور 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    با سلام

    خانم نوپو ایشون نوشتند بی دست و پا، نه بی سر و پا.....

    جناب محمد اول دو سوال دارم؛ مشکلاتی که درباره خرید داشتین حل شدن؟
    نتیجه تاپیکی که درباره شروع کار زده بودین چی شد؟

    درباره اینکه می فرمایید که خیلی در انجام کارها ماهر نیستید، به نظر من شما شاید یکم عجول هستید و وقتی که کاری را خیلی انجام ندادین، از خودتون انتظار بیش از حد دارید.
    به نظر من تبحر از علم و اگاهی و تمرین و ممارست به دست میاد و اکتسابی نه ذاتی.
    فرمودین که با دوستان بازی می کردین، میشه بگین قبلا چند بار ان بازی را انجام داده بودید که حالا از عملکردتون ناراضی هستید؟
    یا در مورد زغال درست کردن. به نظر من شما خودتون را دست کم می گیرین. به جای اینکه می گین نمی تونین درست کنید، برید یکم زغال بردارید و درست کنید و در عمل ببینید که می تونید. و همینطور بقیه کارهایی که می گید نمی تونید خوب انجام بدین را شروع کنید انجام بدین و ببینید که می تونید.

    ببینید منم مثل شما در خانواده ای بزرگ شدم که به خاطر دلسوزی، همیشه همه کارها را خودشون انجام دادند و درکتون می کنم. ولی به نظر من، علاوه بر خانواده، خود بچه ها هم مقصر هستند. نمیشه همه تقصیرها را گردن خانواده انداخت. من خودم را عرض می کنم، نه شما را. می دونید وقتی خانواده همه کارها را خودشون انجام میدن، بچه ها تنبل میشن! و دیگه تمایلی به انجام کارها و اصرار برای انجامش ندارند و درنتیجه تبحر لازم را هم بدست نمی اورند.
    ببینید بیاید همینطور که خودتون هم خوب میدونید کفر نگید و وقت خودتون را به خاطر گذشته ها و عملکرد خانواده هدر ندید. به جای یافتن مقصر، به دنبال راه حل بگرید.
    به نظر من راه حل ماهر و زرنگ شدن تمرین کردن + کسب دانش مورد نیاز برای انجام کار مورد نظر.
    با غصه خوردن و ناراحت بودن، به نتیجه نمی رسید.
    بیاید یکی از کارهایی که دوست دارید به خوبی انجامش بدید را انتخاب کنید و چند بار ان را انجام بدید. مثلا 5 بار و بعد از هربار نتیجه کارتون را با دفعه قبل مقایسه کنید و ببینید که چه قدر پیشرفت کردید و بعد خواهید دید که دست و پا چلفتی نیستید، بلکه به دلیل استفاده نکردن از توانایی هاتون، از وجودشون بیخبر بودید.

    موفق و موید باشید


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  4. 7 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    ahooo1 (جمعه 14 شهریور 93), ammin (یکشنبه 16 شهریور 93), m.reza91 (جمعه 14 شهریور 93), mohammad-ra (شنبه 15 شهریور 93), کیارش۲ (جمعه 14 شهریور 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 شهریور 93), عشق آفرین (جمعه 28 شهریور 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اردیبهشت 94 [ 14:05]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,615
    سطح
    23
    Points: 1,615, Level: 23
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 36 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا محمد از قدیم گفتن کار نیکو کردن از پر کردن است...
    تو فعالیت های مد نظرت تمرین کن + مطالعه کن و الکی به بهانه ضعف جسمیت خودتو گول نزن.
    و نکته دوم هم اینکه اونها بهت میگن تو ضعیفی؛ اما این یه حرف بیش نیست و به خودی خود حرف باد هواست. اما تو با این حرف خودتو میشکنی و میذاری این حرف در تو رسوخ کنه و تبدیل به عقیده بشه. پس قوی باش و در برابر این حرف بی ارزش خودتو نشکن.
    به جاش مطالعه و تمرین زیاد انجام بده.

  6. 3 کاربر از پست مفید yasi_20 تشکرکرده اند .

    m.reza91 (شنبه 15 شهریور 93), mohammad-ra (شنبه 15 شهریور 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 شهریور 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array

    ممنون از راهنماییتون

    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها

    جناب محمد اول دو سوال دارم؛ مشکلاتی که درباره خرید داشتین حل شدن؟
    نتیجه تاپیکی که درباره شروع کار زده بودین چی شد؟
    در مورد اول هنوز نه به طور کامل البته برای خریدهای جدید حلش کردم ام حسرت خریدهای قبل هنوز کاملا از بین نرفته

    اونم دنبالش از نوزده ام دوره ی فنی حرفه ای میخوام برم

    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها
    درباره اینکه می فرمایید که خیلی در انجام کارها ماهر نیستید، به نظر من شما شاید یکم عجول هستید و وقتی که کاری را خیلی انجام ندادین، از خودتون انتظار بیش از حد دارید.
    به نظر من تبحر از علم و اگاهی و تمرین و ممارست به دست میاد و اکتسابی نه ذاتی.
    فرمودین که با دوستان بازی می کردین، میشه بگین قبلا چند بار ان بازی را انجام داده بودید که حالا از عملکردتون ناراضی هستید؟
    یا در مورد زغال درست کردن. به نظر من شما خودتون را دست کم می گیرین. به جای اینکه می گین نمی تونین درست کنید، برید یکم زغال بردارید و درست کنید و در عمل ببینید که می تونید. و همینطور بقیه کارهایی که می گید نمی تونید خوب انجام بدین را شروع کنید انجام بدین و ببینید که می تونید.
    اینی که میگید کاملا درسته ولی کارایی رو که من شاید بدلیل کوتاهی خودم یا چیز دیگه ای به هیچ وجه نمیتونم انجامش بدم یا بقول شما تبحرش رو ندارم هرکسی (چه فامیل یا دوستان) که با هم هستیم رو براحتی انجام میده و من الان فک میکنم مثل کسی میمونم که انگار زمانی که باید این کارها رو بلد میشدم در اغما رفته بودم البته این مثال هایی که زدم کلی بود و در واقع من شاید
    بجز درس خوندن کار دیگه ای که بری آینده لازم بوده تا اینچنین بی عرضه لقب نگیرم یاد نگرفتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها
    ببینید منم مثل شما در خانواده ای بزرگ شدم که به خاطر دلسوزی، همیشه همه کارها را خودشون انجام دادند و درکتون می کنم. ولی به نظر من، علاوه بر خانواده، خود بچه ها هم مقصر هستند. نمیشه همه تقصیرها را گردن خانواده انداخت. من خودم را عرض می کنم، نه شما را. می دونید وقتی خانواده همه کارها را خودشون انجام میدن، بچه ها تنبل میشن! و دیگه تمایلی به انجام کارها و اصرار برای انجامش ندارند و درنتیجه تبحر لازم را هم بدست نمی اورند.
    بله دقیقا هم همینطوره و پدر من هم اینقدر کارهایی که باید خودم انجام میدادم رو واسم انجام داده که دیگه بنده هم در طول زمان برای انجام چنین کارهایی یک فرد تنبل شدم و الان به این حال دچار شدم و دقیقا همین دوست چندان صمیمی نداشتنم به خاطر همینه که تو اکثر کارها خیلی گیج بازی در میارم و تنها نکته مثبتش اینه که خودم هم میدونم ولی کسی هست که همین مشکل من رو داره ولی هیچوقت نمیفهمه

    "صبح دیروز واسه همچین اتفاقی من به شوخی به دوستم گفتم با کیا شدیم 75میلیون و اونیکی رفیقم برگشت و به دوستی که اون حرف رو بهش زدم گفت ببین چه بیچاره شدی که ای هم (یعنی من) بهت اینطور حرفی میزنه

    و سر آماده کردن زغال هم همون فرد بهم گفت این کارها یه چیزی میخواد که در وجود تو نیست"
    این حرفا بدجور من رو برد تو فکر و ناراحتم کرد
    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها
    ببینید بیاید همینطور که خودتون هم خوب میدونید کفر نگید و وقت خودتون را به خاطر گذشته ها و عملکرد خانواده هدر ندید. به جای یافتن مقصر، به دنبال راه حل بگرید.
    این درست ولی اینکارا در همون گذشت باید یاد گرفته میشد که من یادشون نگرفتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها
    به نظر من راه حل ماهر و زرنگ شدن تمرین کردن + کسب دانش مورد نیاز برای انجام کار مورد نظر.
    با غصه خوردن و ناراحت بودن، به نتیجه نمی رسید.
    بیاید یکی از کارهایی که دوست دارید به خوبی انجامش بدید را انتخاب کنید و چند بار ان را انجام بدید. مثلا 5 بار و بعد از هربار نتیجه کارتون را با دفعه قبل مقایسه کنید و ببینید که چه قدر پیشرفت کردید و بعد خواهید دید که دست و پا چلفتی نیستید، بلکه به دلیل استفاده نکردن از توانایی هاتون، از وجودشون بیخبر بودید.

    موفق و موید باشید
    خیلی ممنون از راهکارتون,بنده حتما باید عملیش کنم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط yasi_20 نمایش پست ها
    آقا محمد از قدیم گفتن کار نیکو کردن از پر کردن است...
    تو فعالیت های مد نظرت تمرین کن + مطالعه کن و الکی به بهانه ضعف جسمیت خودتو گول نزن.
    و نکته دوم هم اینکه اونها بهت میگن تو ضعیفی؛ اما این یه حرف بیش نیست و به خودی خود حرف باد هواست. اما تو با این حرف خودتو میشکنی و میذاری این حرف در تو رسوخ کنه و تبدیل به عقیده بشه. پس قوی باش و در برابر این حرف بی ارزش خودتو نشکن.
    به جاش مطالعه و تمرین زیاد انجام بده.
    تمرین رو که حتما تو فکرش هستم که شروع کنم ولی این که میگید در مقابل حرفاشون بی اهمیت باشم اگه یک نفر یا اصلا چندین نفر این حرف رو بزنن آدم میتونه خودش رو به نشنیدن بزنه ولی وقتی هرکی که از راه میرسه بهم اینطور میگه دیگه خیلی سخت میشه نشکست

  8. کاربر روبرو از پست مفید mohammad-ra تشکرکرده است .

    salehe92 (یکشنبه 16 شهریور 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array
    دوستان بدجوری اعصابم خرده اگه دست خودم بود حاضر نبودم حتی 1ثانیه هم زندگی کنم و فقط به خاطر خانواده ام هستش که سعی میکنم زندگی کنم،خسته شدم از آدمایی که فقط ظاهر آدما رو میبینن مهمه و آدمی که باطنی صاف و ساده داشته باشه رو قبول ندارن خسته ام از این همه تنهایی آخه چرا ما آدما فقط وقتی پیش هم هستیم به هم احترام میزاریم و وقتی طرف پیشمون نیست تا میتونیم پشتش حرفهای صدمن یه غاز میزنیم نمیدونم چرا خدا با وجود این همه پست بودن ما آدمایه جور نشونمون نمیده؛خیلی بدم میاد از دنیایی که فقط باید زبون باز باشی تا قربون صدقت برن؛
    دیگه نفسم بالا نمیاد دوست دارم مدتها بخوام و تو این همه کثافت کاری غلت نزنم

  10. کاربر روبرو از پست مفید mohammad-ra تشکرکرده است .

    salehe92 (یکشنبه 16 شهریور 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام

    شما نباید خودتون را به خاطر صحبتهای دیگران ناراحت کنید.
    مهم رفتار خودتون هست.
    اگه عملکرد و کار شما درست بوده و دیگران چیزی گفتند که اصلا نباید بهش اهمیت بدین.
    و اگه احیانا صحبتهای دیگران به دلیل اشتباهات خودمون هست، باز هم نباید از صحبتهای دیگران ناراحت بشیم.
    از انرژی تون برای اصلاح اشتباهتون استفاده کنید. و البته یادتون هم باشه که اشتباهات که باعث میشه تا ما با تجربه و پخته بشیم.
    الان با فکر کردن به صحبتهای دیگران فقط شما ناراحت و دشارژ میشید. بهتر به جای فکر کردن به این حرفا به کارهایی که باید انجام بدید برسید.
    البته درکتون می کنم و می دونم وقتی دیگران ندانسته و بی اطلاع صحبتی می کنند، چه قدر ناراحت کننده است. ولی با فکر کردن به ان حرفها فقط خودمون را بیشتر ناراحت می کنیم.
    پس بهتر فراموشش کنید و اگه می تونید کاری کنید تا از تکرار ان حرفها جلوگیری کنه، هر اقدامی لازم انجام بدید.

    موفق و سلامت و شاد باشید


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  12. 4 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 16 شهریور 93), m.reza91 (یکشنبه 16 شهریور 93), mohammad-ra (دوشنبه 17 شهریور 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 شهریور 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 شهریور 93 [ 14:33]
    تاریخ عضویت
    1393-6-16
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3
    سطح
    1
    Points: 3, Level: 1
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا محمد عزیز
    ممنون میشم سنتون را در صورت امکان بگید
    ببین دوست من، به نظر من راه حل مشکل شما در دو چیز هست،یکی خانواده و اطرافیان نزدیکت که بهت اعتماد به نفس نمیدن و بجاش خودت میتونی با تکیه به نکات و موفقیت های مثبتت اعتماد به نفستو بالا ببری
    دوم اینکه دوستات ببخشیدا ، جزو ادمای بی..هستن _ متاسفانه این دوره زمونه دوست خوب اصلا پیدا نمیشه، پس مشکل از شما نیست که در جمع چیزی به شما میگن، بی شعوری آنهاست
    من خداروشکر دوستان خوب و متوسط رو هر دو با هم دارم، میفهمم چی میگی/ بارها دیدم چنین صحنه هایی رو/دیدم مثلا دوستم که اندازه مرغ نمیفهمه به دوست دیگم تیکه انداخته و منم توجیهش کردم/ البته
    بنظرم تو دوستات و دوست یابی تجدید نظر کن/ اینکه کجا دوست پیدا کنی مهمه
    با هر کسی بیرون نرو که اعصابت در اینصورت میریزه به هم

    مشکل از دوستات هستن نه از شما
    ضمنا سعی کن تو یک زمینه ای /هرچی/ متبحر بشی
    موفق باشی

  14. کاربر روبرو از پست مفید aryan25 تشکرکرده است .

    mohammad-ra (دوشنبه 17 شهریور 93)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نادیده گرفتن حرف دیگران مشکله ولی من بیشتر از این بابت ناراحتم که بدجور تنهام و از این همه تنها بودن خفه شدم اصن نمیدونم چرا کسی زبان من رو نمیفهمه اصن انگار من به این دنیا تعلق ندارم دیگران واسشون خوشی در چیزایی وجود داره که واسه من خیلی بی ارزشه نمیدونم شایدم مشکل از خودمه که همرنگ جماعت نیستم شاید هم چون هیچکی تحویلم نمیگیره با این حرفا دارم خودم رو راضی میکنم؛

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    ببین آقای محمد دوستان راهنمایی های خوبی کردن
    بهتره در زمینه های تخصصتون یا در زمینه تحصیلتون مهارتهایی رو یاد بگیرید و با همون مهارتها خودتون رو نشون بدید
    شاید به خاطر تربیت خانوادگی آدم مستقلی نباشید ولی فراموش نکنید اهمیت دادن به حرفای دیگران بدترین خصلته حتی اگر آدم فوق العاده فنی و توانایی باشید با حرفای دیگرون ناخودآگاه تبدیل به آدمی افسرده و بی دست و پا میشید اگر" به صحبتهاشون توجه کنید"
    برای اینکه بتونی مهارتهای خودت رو بالا ببری یه وقتایی باید توی تنهایی هات با خودت تمرین کنی
    ضمنا خلاقیت رو فراموش نکن و توجه کن
    مثلا درست کردن زغال برای جوجه : توجه کن که آدمای مختلف برای درست کردن چه راههایی رو استفاده می کنن و کدوم سریعتر و بهتره به این صورت معقول ترین راه رو امتحان کن و انجام بده
    تا یه مدت سوتی میدی و خرابکاری می کنی ولی اصلا اهمیتی نداره اعتماد به نفست رو بالا ببر حتی اگر خرابکاری کردی با خنده و مسخره ماست مالی کن
    باور کن پسرعمه من خیلی بی دست و پا و تنبله ولی انقدر زبون داره و مسخره بازی درمیاره هیچ کس به تنبلی اش اهمیت نمیده چون همه رو می خندونه پس دیگران نیازی به کار کردنش ندارن میگن فلانی باشه که فقط شاد باشیم
    تا یه مدت خیلی سرخورده میشی چون ممکنه با شکست مواجه بشی ولی نباید خودت رو ببازی سعی کن و تمرین کن
    به یه نکته مهم هم توجه کن: هرکسی یه مهارتهایی داره قرار نیست همه چیز رو بلد باشی
    اگر خلاقیت داشته باشی میتونی در زمینه تحصیلت یا همون کامپیوتر حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشی
    من به عنوان یه دختر خونه داری و آشپزی رو خیلی خوب بلدم ولی توی جمع های دوستانه خیلی دل به کار نمیدم چون جذابیتش برام از بین میره در عوض توی این جور جمع ها به خاطر رشته خودم که نرم افزار هست حرفهای زیادی برای گفتن دارم
    اشکالات فنی دوستام و فامیل رو برطرف می کنم و چون کار کردن با هر گوشی رو بلد هستم هیچ وقت توی جمع به عنوان یه آدم بی دست و پا تلقی نمیشم
    باید مهارتهای جدید رو یاد بگیری و قدم دوم در زمینه مهارتها خلاقیت به خرج بدی

  17. کاربر روبرو از پست مفید mis-marjan تشکرکرده است .

    mohammad-ra (دوشنبه 17 شهریور 93)

  18. #10
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 14 اردیبهشت 03 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,969
    امتیاز
    33,488
    سطح
    100
    Points: 33,488, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,393

    تشکرشده 6,401 در 1,794 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به غیرازمواردی که خانم صالحه توی هر دوپست گفتنددو نکته به نظرمن میرسه: افرادی که اعتماد بنفسشون ضعیفه توی فرهنگ پذیری کمی دچارمشکل میشن وممکنه درنظر دیگران نابهنجاریا کمی گیج بنظربرسن.ولی جامعه شناسان دیدگاه عوام وسطحی روقبول ندارن ومیدونن که ریشه ش درضعف اعتمادبنفسه نه بهره هوشی.نکته دوم که شایدمهمترباشه،درسته که مامیگیم خوبه انسان متفاوت فکرکنه تا دچارعادتهای غلط عمومی نشه اما یه عقل وعقلانیتی خارج از ذهن ماوجود داره که بایداون رو رعایت کرد(پشت این جمله دیدگاههای محکمی توی فیزیک وفلسفه وکلا علم وجود داره)

    - - - Updated - - -

    مثالش اینه که مثلامن شنیدم توی ژاپن سنگ ساختمون نازکترومحکمترازکشورهای توسعه نیافته ست مصالح ساختمون اینقد باحجم زیاد بکارنمیره،خب کسانی که تصمیم به این تغییرات گرفتن اون عقل کلی که توی خونه سازی بکارمیره رو زیرسوال نبردن شاید هزاران سال طول کشیده تا نوع خونه سازی به تکامل حالارسیده یعنی اون عقلانیت خارج از عقایدودیدگاه مارشدکرده،اونافقط ضعف ها واسرافهای غیرضروری روحذف کردن وکیفیت روبهترکردن.خب حالاشماتوی این جامعه هستی سعی کن اون عقلانیت وعرفی که توی جامعه هست روبهش احترام بذاری ورعایتش کنی (واین بشه باوروعادتت)یعنی معمولی باشی خودت باشی من حدس میزنم بخشی ازمشکل حل بشه وخلاقیتت شکوفابشه سعی نکن جلب توجه کنی یابه شکل خاص وعجیبی ظاهربشی چون اینجوری سلسله اشتباهتت توی جمع شروع میشه
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  19. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    mohammad-ra (دوشنبه 17 شهریور 93), تیام (چهارشنبه 19 شهریور 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 شهریور 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  2. نق و نوق بچه ها و خستگی های من و دست تنهایی م .....
    توسط نیلوفرغمگین* در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 شهریور 94, 23:16
  3. تنهایی و دست تنهایی خسته ام کرده کمکم کنید
    توسط eghlima در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 31 خرداد 93, 16:50
  4. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  5. وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و کمک)
    توسط تنهای بی کس در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 بهمن 89, 19:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.