سلام
من مهسا هستم 33 سالمه.
دو ساله از همسرم جدا شدم به دلیل اعتیاد و خشونتش (رای دادگاه) و 2 تا فرزند دارم (پسر دو قلو 6 ساله).
بچه ها با من هستند. من با بچه هام زندگی می کنم. خانواده من ایران نیستند.
در این 1 سال اخیر همسر سابقم ترک کرده و فشار زیادی میاره برای برگشتن و ازدواج دوباره که من مخالفم ولی ایشون توی کتش فرو نمیره. ایشون مرتب به من فشار میاره که اگه کاری که میخواد رو نکنم بچه ها رو ازم میگیره.
تقریبا از سه ماه پیش ایشون دوباره با من خشن شده و من رو به رابطه دعوت کرد که من قبول نکردم ولی ماه پیش ایشون به زور من رو وادار به رابطه جنسی کرد و تا الان دو بار تکرار کرده و بهم میگه اگه به کسی بگم بچه ها رو ازم میگیره و منم به خاطر بچه هام ساکت هستم حتی تهدید کرده اونها رو هم کتک میزنه من هم ساکت شدم ولی نمیتونم به این کار ادامه بدم. روزی ده بار بهم اس ام اس میده و از حرفای بیخود تا عاشقانه همه چی میگه که اعصاب برای من نذاشته حتی یک بار توی محل کارم برام دردسر درست کرده و اگه ادامه بده حتی ممکنه کارم رو از دست بدم که هدفش همینه البته تا از روی فشار اقتصادی بهش جواب مثبت بدم.
راه حلی به ذهن شما میرسه؟ من درباره پیشنهاد دوباره ازدواجش قبل از اینکه خشونت و تجاوز شروع بشه با یک مشاور صحبت کردم که بهم گفت شاید به نفع بچه ها باشه که پیشش برگردم. دارم فکر میکنم شبونه بچه ها رو بردارم و برم آلمان پیش پدر و مادرم و هیچ وقت برنگردم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)