به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 24
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    شما بر خلاف اسمت اصلا ساده نیستی ، نقشه ای کشیدی برای تصاحب زندگی و همسر یک زن دیگه. به عنوان بخشی از این نقشه حاضری درد بکشی ، این واقعیت رو که مردت شبها با زن دیگه س ک س داشته باشه بپذیری اما در نهایت به هدفت که تصاحب زندگی زن دیگه است برسی. این داستان استخاره و مرجع تقلید و .... برای بهانه تراشی و کلاه شرعی گذاشتن سر خلق الله ساده لوحیه که ممکنه داستانتو باور کنند. متاسفم که اینو میگم اما نقشه پلیدی در سر داری و امیدوارم موفق به انجام این نقشه نشی. این بار از قران بیشتر استفاده کن و به جای فالبینی سوره ناس رو بخون ، فکر میکنی "الذی یوسوس فی صدور الناس" در مورد کی گفته شده؟

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مهر 95 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1392-3-16
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    3,068
    سطح
    34
    Points: 3,068, Level: 34
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    80

    تشکرشده 113 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با توجه به حرفای خودتون و ویژگیهایی که از اون مرد ارائه دادید کاملا مشخصه که شما ایشون رو فریب دادید. هر کی تاپیک قبلی شما رو بخونه به راحتی متوجه این قضیه میشه. حداقل 40 نفر از جمله مدیران انجمن قبلا با این کارتون مخالفت کردند. شما که آخرش کار خودتونو می کنید برای چی وقت بقیه رو می گیرید؟؟

    اسمش رو بگذارید هوس چون اگه ذره ای عقل این وسط حکم می کرد راضی به از هم پاشیدن یک زندگی نمی شدید.

    آیا شما حاضرید این وضعیت تا آخر همین طور ادامه پیدا کنه؟ مسلما نه شما و نه همسر بیچاره اون آقا با این وضعیت کنار نمیاید و شما از همون اول با این نقشه رفتید جلو که این آقا از زن اولش جدا بشه و شما اونو مال خودتون کنید. دیگه نمی دونم چی میشه گفت..... اسمش رو هم گذاشتید سادگی

  3. کاربر روبرو از پست مفید mansor تشکرکرده است .

    مهربونی... (دوشنبه 23 دی 92)

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 19:23]
    تاریخ عضویت
    1392-7-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,133
    سطح
    45
    Points: 5,133, Level: 45
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 49 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رفت دیگه ترسید بیاد

  5. کاربر روبرو از پست مفید m.o.d تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (دوشنبه 23 دی 92)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 92 [ 00:48]
    تاریخ عضویت
    1392-6-30
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    365
    سطح
    7
    Points: 365, Level: 7
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا انقدر دارید زود قضاوت می کنید من اصلا نقشه نکشیدم چرا انقدر بهم توهین کردید چی میدونید از حال من که شبها همیشه بالشتم خیس خیسه هر روز نگرانشم و دلواپس سهم من اززندگیش فقط یه تماس تلفنیه به همینم راضی شدم خودمم بهش گفتم نمیخام زندگیش بهم بخوره حتی مشکل مالی داشت تا حدی کمکش کردم من هرروزم و هر ثانیه به فکرشم هوس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من بهش گفتم محرم بشیم که وقتی باهات حرف می زنم گناه نباشه اون ازم خاست اگه محرم شیم باید رابطه هم باشه باز میگید هوس>؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من فقط عاشقشم چی می دونید که اینروزا تمام دستام سوراخ سوراخ شد از بس سرم زدم هیچی دیگه نمیخورم اشتهام صفر شده دلم براش خیلی تنگ میشه من فقط حاضرم بشینم و نگاش کنم همین چطور میگید هوس من نمیخاستم. فقط بخاطر این که اون لذت ببره و شاد باشه هرکاری کردم چی می دونید هرروز تو استرس و نگران کسی بودن یعنی چی چی میفهمید به خدا دفعه قبلم گفتم بارها خاستم فراموش کنم اما نشد و هر دفعه کارم به سرم و دکتر کشید حتی خودشم نمی دونه حتی وقتی درد کشیدم دم نزدم من خودم گفتم مراعات کن زنت نفهمه که زندگیت به هم نخوره. من فقط دوستش دارم خیلی خیلی حتی مشهد رفتم دعا کردم بتونم نشد من با 8 شهید گمنام دیدارکردم زار زدم فراموش کنم نشد. چندبار استخاره کردم خوب امد با داتر علما صحبت کردم هیچ کدوم بد ندونستن و گفتن نباید جدابشم شما چی میدونید که این روزا خاطراتش هر لحظه که میدیدمش جلوی چشممه و دارم میسوزم حالا راحت میگید هوس؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط mansor نمایش پست ها
    با توجه به حرفای خودتون و ویژگیهایی که از اون مرد ارائه دادید کاملا مشخصه که شما ایشون رو فریب دادید. هر کی تاپیک قبلی شما رو بخونه به راحتی متوجه این قضیه میشه. حداقل 40 نفر از جمله مدیران انجمن قبلا با این کارتون مخالفت کردند. شما که آخرش کار خودتونو می کنید برای چی وقت بقیه رو می گیرید؟؟

    اسمش رو بگذارید هوس چون اگه ذره ای عقل این وسط حکم می کرد راضی به از هم پاشیدن یک زندگی نمی شدید.

    آیا شما حاضرید این وضعیت تا آخر همین طور ادامه پیدا کنه؟ مسلما نه شما و نه همسر بیچاره اون آقا با این وضعیت کنار نمیاید و شما از همون اول با این نقشه رفتید جلو که این آقا از زن اولش جدا بشه و شما اونو مال خودتون کنید. دیگه نمی دونم چی میشه گفت..... اسمش رو هم گذاشتید سادگی
    چرا انقدر دارید زود قضاوت می کنید من اصلا نقشه نکشیدم چرا انقدر بهم توهین کردید چی میدونید از حال من که شبها همیشه بالشتم خیس خیسه هر روز نگرانشم و دلواپس سهم من اززندگیش فقط یه تماس تلفنیه به همینم راضی شدم خودمم بهش گفتم نمیخام زندگیش بهم بخوره حتی مشکل مالی داشت تا حدی کمکش کردم من هرروزم و هر ثانیه به فکرشم هوس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من بهش گفتم محرم بشیم که وقتی باهات حرف می زنم گناه نباشه اون ازم خاست اگه محرم شیم باید رابطه هم باشه باز میگید هوس>؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من فقط عاشقشم چی می دونید که اینروزا تمام دستام سوراخ سوراخ شد از بس سرم زدم هیچی دیگه نمیخورم اشتهام صفر شده دلم براش خیلی تنگ میشه من فقط حاضرم بشینم و نگاش کنم همین چطور میگید هوس من نمیخاستم. فقط بخاطر این که اون لذت ببره و شاد باشه هرکاری کردم چی می دونید هرروز تو استرس و نگران کسی بودن یعنی چی چی میفهمید به خدا دفعه قبلم گفتم بارها خاستم فراموش کنم اما نشد و هر دفعه کارم به سرم و دکتر کشید حتی خودشم نمی دونه حتی وقتی درد کشیدم دم نزدم من خودم گفتم مراعات کن زنت نفهمه که زندگیت به هم نخوره. من فقط دوستش دارم خیلی خیلی حتی مشهد رفتم دعا کردم بتونم نشد من با 8 شهید گمنام دیدارکردم زار زدم فراموش کنم نشد. چندبار استخاره کردم خوب امد با داتر علما صحبت کردم هیچ کدوم بد ندونستن و گفتن نباید جدابشم شما چی میدونید که این روزا خاطراتش هر لحظه که میدیدمش جلوی چشممه و دارم میسوزم حالا راحت میگید هوس؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    من اوایل که اشنا شدم قصد ازدواج نداشتم اما انقدر از سختی های زندگیش و بی مهری زنش گفت که واقعا دلم میخاست براش سنگ تموم بزارم و دیدم عاشق شدم و نمی تونم دل بکنم چطور میگید هوس بخدا ارزوی مرگ می کنم وقتی این کلمه رو شنیدم من فقط میخام کنارم باشه تا اخر عمر همین قدر حتی فقط هر روز یه تماس یه دیدار در هفته فقط میخام بی خبر باشم آتیش میگیرم اگر روزی ازش بی خبر باشم فقط میخام از حالش باخبر باشم نمیخام زندگی اولش بهم بخوره
    مرجع تقلیدمم بهش گفتم جدا بشم گفت نه

    - - - Updated - - -

    انقدر راحت نگید جدا بشو نمیتونم نمی تونم فقط کارم از صبح تاشب قران خوندن و گریه کردنه مگه من این شرایط رو دوست دارم که هروزم ناهار وشامم گریه باشه؟؟؟؟؟نه جدایی فکر نبودش دیونه ام می کنه یک ساله هرروز خاطرات گذشته اش جلوی چشممه نمی تونم بخدا من هوس نداشتم خودشم می دونه فقط دوستش دارم بیشتر از اونی که فکرش کنید من از خرج خودم زدم و بهش نگفتم و از لحاط مالی کمکش می کنم زیاد نیست اما دلم اروم میگیره نه دنبال مالش بودم و نه موقعیتش فقط دوستش دارم همین

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    78
    Array
    سر کار خانم سادگی‌،



    همه حرف‌ها را فراموش کنید، من اول از همه، قبل از اینکه وارد تاپیک شما بشوم فقط دو سوال ساده دارم،


    ۱- دین شما چیست؟ خیلی‌ خاص تر منظورم مذهب هست؟


    ۲- مرجع تقلید شما کیست؟


    قاعدتا سنّی نیستید، چون عزیزان سنّی تا آنجا که اطلاع دارم، ازدواج موقت را حرام می‌دانند. صیغه فقط در مذهب شیعه هست، که آن هم شرایطی دارد.



    ما اینجا هستیم که به شما کمک کنیم، هرچند من هم مانند باقی‌ دوستان معتقدم راهی‌ که می‌روید به ترکستان هست، اما با این طرز برخورد با شما هم موافق نیستم.



    پس، اول از همه سپاسگزار میشوم اگر پاسخ دو سوال من را دقیق بدهید.


    کامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  8. 2 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    saraamini (دوشنبه 23 دی 92), دختر بیخیال (دوشنبه 23 دی 92)

  9. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 19:23]
    تاریخ عضویت
    1392-7-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,133
    سطح
    45
    Points: 5,133, Level: 45
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 49 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما بیش از حد دلباخته این آقا شدید و با این که خودتونم میدونید کارتون اشتباه هست ولی چون دلتون گیره پس دنبال یه راهی هستید تا بتونید کارتون رو موجه کنید و یه جورایی وجدان خودتون رو راحت کنید . خب شما باید از اول اینو میسنجیدی که این آقا زن داره پس کار درستی نیست که باهاش رابطه داشته باشم ولی با خودتون فکر کردید نه من کاری به زندگیش ندارم و هر وقت هم خواستم ولش میکنم ولی کم کم بهش علاقه پیدا کردید و دلتون براتون تصمیم گرفت . خب انسان جایز الخطاست و زلخیاه هم با اینکه شوهر داشت اومد عاشق یوسف شد و دیگه همه از داستانشون خبر دارن . بهتر بود این کار انجام نمیشد ولی حالا که شده باید نذارید از این بدتر شه .شما میفرمایید نمیتونم ولش کنم خب با وجود این دوست داشتنی که شما میگید یه جورایی غیر ممکنه که بخوایید ولش کنید . محبت اون در دل شما جا گرفته پس اگه بخوایید یهویی ولش کنید جای خالیش توی دلتون میمونه و این میتونه از نظر روحی خیلی شما رو بهم بریزه. خب حالا راه چاره چیه . درسته دوستی دختر و پسر درست نیست ولی شما باید یکی دیگه رو جایگزینش کنید یکی که بتونید باهاش ازدواج کنید . اگه یه نفر بیاد تو زندگیتون مطمئن باشید صددرصد به مرور زمان میاد و جاشو تو دل شما میگیره و شما هم به مرور زمان از اون سرد میشید و رابطتون رو تموم میکنید. چه خوبه آدم عشقشو بزاره برا شریک زندگیش نه برای شریک زندگی یکی دیگه .
    اگه من در این تایپیک توهینی کردم عذر میخوام.
    بدرود

  10. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سادگی عزیز،

    تو اشرف مخلوقاتی!
    تو یک انسانی!
    خدایی که تو را آفریده از تو خیلی بیشتر از این انتظار داشته و داره که بخاطر بنده اش خودت را به این روز برسونی.

    مگه اون بنده چی داره و داشته که تو اینطور حقیرش شدی و تسلیم خواسته هاشی؟
    کدوم مرجع تقلیدی به شما می گی این همه تحقیر، درد در رابطه، فشارهای عصبی رابطه پنهانی، بی اشتهایی و بیماری و ... را تحمل کنی که یکی دیگه لذت ببره؟

    وقتی خودش داره می گه بد اومده و بیا جدا بشیم، یعنی نمی خواد،
    یعنی دنبال رد کردنت هست.

    سادگی،
    مردها وقتی می خوان کسی را از سرخودشون باز کنند، مستقیم نمی گن نمی خوامت برو.
    هزار بلا سرت می آرن که خودت بگی نمی خوام.
    همین تالار را ببین. هیچکدوم از آقایونی که توی تالار تاپیک داشتند، مستقیم و صریح جدا نشده بودند.
    همشون به نوعی مساله را می پیچونند. دلیلش را نمی دونم.

    تنها چیزی که من برداشت کردم از توضیحات شما اینه که این آقا نمی خواد ادامه بده.
    باور کن نمی خواد.
    اگر زنش اینقدر بد بود و زندگیش اینقدر خراب بود که چرا تو را زجر می ده و خودش هم سختی می کشه؟
    حلال خدا را ول کرده و چسبیده به عذاب دادن یک بنده دیگه و حرام؟

    زنش را طلاق می داد و با شما ازدواج می کرد. هم اون زن می رفت دنبال زندگیش و هم تو اینقدر عذاب نمی کشیدی.
    سادگی، سادگی نکن.
    چطور می خوای این همه زخمهایی که داره به روح و روانت می خوره جبران کنی؟
    تو اول در مقابل جسم و روح خودت مسئولی، بعد دیگری.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  11. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (دوشنبه 23 دی 92), ژینا (دوشنبه 23 دی 92), بی نهایت (دوشنبه 23 دی 92)

  12. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سادگی نمایش پست ها
    چرا انقدر دارید زود قضاوت می کنید من اصلا نقشه نکشیدم چرا انقدر بهم توهین کردید
    چی میدونید از حال من که شبها همیشه بالشتم خیس خیسه هر روز نگرانشم و دلواپس سهم من اززندگیش فقط یه تماس تلفنیه
    به همینم راضی شدم خودمم بهش گفتم نمیخام زندگیش بهم بخوره حتی مشکل مالی داشت تا حدی کمکش کردم من هرروزم و هر ثانیه به فکرشم هوس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من بهش گفتم محرم بشیم که وقتی باهات حرف می زنم گناه نباشه اون ازم خاست اگه محرم شیم باید رابطه هم باشه باز میگید هوس>؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من فقط عاشقشم چی می دونید که اینروزا تمام دستام سوراخ سوراخ شد از بس سرم زدم هیچی دیگه نمیخورم اشتهام صفر شده دلم براش خیلی تنگ میشه من فقط حاضرم بشینم و نگاش کنم همین چطور میگید هوس من نمیخاستم. فقط بخاطر این که اون لذت ببره و شاد باشه هرکاری کردم چی می دونید هرروز تو استرس و نگران کسی بودن یعنی چی چی میفهمید به خدا دفعه قبلم گفتم بارها خاستم فراموش کنم اما نشد و هر دفعه کارم به سرم و دکتر کشید حتی خودشم نمی دونه حتی وقتی درد کشیدم دم نزدم من خودم گفتم مراعات کن زنت نفهمه که زندگیت به هم نخوره. من فقط دوستش دارم خیلی خیلی حتی مشهد رفتم دعا کردم بتونم نشد من با 8 شهید گمنام دیدارکردم زار زدم فراموش کنم نشد. چندبار استخاره کردم خوب امد با داتر علما صحبت کردم هیچ کدوم بد ندونستن و گفتن نباید جدابشم شما چی میدونید که این روزا خاطراتش هر لحظه که میدیدمش جلوی چشممه و دارم میسوزم حالا راحت میگید هوس؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -



    چرا انقدر دارید زود قضاوت می کنید من اصلا نقشه نکشیدم چرا انقدر بهم توهین کردید چی میدونید از حال من که شبها همیشه بالشتم خیس خیسه هر روز نگرانشم و دلواپس سهم من اززندگیش فقط یه تماس تلفنیه به همینم راضی شدم خودمم بهش گفتم نمیخام زندگیش بهم بخوره حتی مشکل مالی داشت تا حدی کمکش کردم من هرروزم و هر ثانیه به فکرشم هوس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من بهش گفتم محرم بشیم که وقتی باهات حرف می زنم گناه نباشه اون ازم خاست اگه محرم شیم باید رابطه هم باشه باز میگید هوس>؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من فقط عاشقشم چی می دونید که اینروزا تمام دستام سوراخ سوراخ شد از بس سرم زدم هیچی دیگه نمیخورم اشتهام صفر شده دلم براش خیلی تنگ میشه من فقط حاضرم بشینم و نگاش کنم همین چطور میگید هوس من نمیخاستم. فقط بخاطر این که اون لذت ببره و شاد باشه هرکاری کردم چی می دونید هرروز تو استرس و نگران کسی بودن یعنی چی چی میفهمید به خدا دفعه قبلم گفتم بارها خاستم فراموش کنم اما نشد و هر دفعه کارم به سرم و دکتر کشید حتی خودشم نمی دونه حتی وقتی درد کشیدم دم نزدم من خودم گفتم مراعات کن زنت نفهمه که زندگیت به هم نخوره. من فقط دوستش دارم خیلی خیلی حتی مشهد رفتم دعا کردم بتونم نشد من با 8 شهید گمنام دیدارکردم زار زدم فراموش کنم نشد. چندبار استخاره کردم خوب امد با داتر علما صحبت کردم هیچ کدوم بد ندونستن و گفتن نباید جدابشم شما چی میدونید که این روزا خاطراتش هر لحظه که میدیدمش جلوی چشممه و دارم میسوزم حالا راحت میگید هوس؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    من اوایل که اشنا شدم قصد ازدواج نداشتم اما انقدر از سختی های زندگیش و بی مهری زنش گفت که واقعا دلم میخاست براش سنگ تموم بزارم و دیدم عاشق شدم و نمی تونم دل بکنم چطور میگید هوس بخدا ارزوی مرگ می کنم وقتی این کلمه رو شنیدم من فقط میخام کنارم باشه تا اخر عمر همین قدر حتی فقط هر روز یه تماس یه دیدار در هفته فقط میخام بی خبر باشم آتیش میگیرم اگر روزی ازش بی خبر باشم فقط میخام از حالش باخبر باشم نمیخام زندگی اولش بهم بخوره
    مرجع تقلیدمم بهش گفتم جدا بشم گفت نه

    - - - Updated - - -

    انقدر راحت نگید جدا بشو نمیتونم نمی تونم فقط کارم از صبح تاشب قران خوندن و گریه کردنه مگه من این شرایط رو دوست دارم که هروزم ناهار وشامم گریه باشه؟؟؟؟؟نه جدایی فکر نبودش دیونه ام می کنه یک ساله هرروز خاطرات گذشته اش جلوی چشممه نمی تونم بخدا من هوس نداشتم خودشم می دونه فقط دوستش دارم بیشتر از اونی که فکرش کنید من از خرج خودم زدم و بهش نگفتم و از لحاط مالی کمکش می کنم زیاد نیست اما دلم اروم میگیره نه دنبال مالش بودم و نه موقعیتش فقط دوستش دارم همین
    همینکه تقلا میکنین به اون مرد برسین نقشه کشیدنه خانم محترم. مهم نیست شما چه اسمی روی این کار میذارین (عشق ، هوس ،...) نتیجه ویران شدن یک خانواده دیگه به خاطر نقشه شماست. اگه به مقدسات ایمان دارین به همون مقدسات قسمتون میدم برای رسیدن به هدفتون از امام رضا و ائمه اطهار و شهدا مایه نذارین ، اینها اگر برای شما دستاویزی برای توجیه کارهای ناپسندتونه برای خیلی از کاربران جزو مقدساته.مشهد که سهله مکه و مدینه و کربلا و نجف هم مشرف بشین کار غلط غلطه.
    لطفا اون مرجع تقلیدی که بهش گفتین میخوام زندگی یک زن دیگه رو ویران کنم و براتون استخاره گرفت و گفت خوبه رو لطفا به من معرفی کنین باهاش کار واجب دارم (:. در انتها مثال شما مثل آدمیه که میخواستن دارش بزنن نگران بود طناب دار تمیز باشه ، شما داری زندگی مردم رو از هم میپاشی اونوقت 4 تا سرم زدی ناراحتی؟

  13. 2 کاربر از پست مفید samanis تشکرکرده اند .

    مهربونی... (دوشنبه 23 دی 92), دختر بیخیال (دوشنبه 23 دی 92)

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم عزیز استخاره واجب نیست مستحبه لطف کنین اینو هم از مرجع تقلیدتون بپرسین.
    قرآن کتاب فال نیست. عقل انسان بر استخاره اولویت داره. معمولا مراجع میگن وقتی استخاره بگیرین که با عقلتون نمیتونین راه درست رو تشخیص بدین تازه اون موقع هم عمل به استخاره واجب نیست.
    پس لطفا فکر نکنین که چون استخاره خوب اومده خدا از کار شما راضیه.
    سعی کنین خودتون رو دوست داشته باشین.
    واقعا عجیبه دلتون برای اون مرد سوخت که از زندگیش راضی نیست اما دلتون برای خودتون نمیسوزه

  15. 2 کاربر از پست مفید tati تشکرکرده اند .

    samanis (دوشنبه 23 دی 92), دختر بیخیال (دوشنبه 23 دی 92)

  16. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 شهریور 96 [ 07:29]
    تاریخ عضویت
    1390-9-26
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    4,735
    سطح
    43
    Points: 4,735, Level: 43
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    149

    تشکرشده 135 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزيز اين مرد دير يا زود شما را كنار خواهد گذاشت آن هم با آبروريزي بين خانواده تان و ديگر آن زمان نه راه پيش داريد و نه راه پس با يك دنيا غصه و درد كه ديگر چيزي براي از دست دادن نداريد. شمايي كه مي توانستي چند صباحي منتظر بماني كه يك مرد مناسب همسرت باشد ديگر تمام فرصت ها را از دست خواهي داد و نادم و پشيمان از اين راه رفته آيا آن موفع هم ياد خدا مي افتي؟ اين مرد زندگي دارد و به يك خانواده ديگر تعلق دارد اين مرد به تو تعلق ندارد. حضور تو در كنارش فقط زندگيش را خراب خواهد كرد و تو هم به خودت و هم خانواده او و خودش بدي مي كني بيا و درد را تحمل كن و از اين رابطه اشتباهخارج شو، بخاطر خودت، رابطه اي كه سرانجامي جز بي آبرويي براي تو ندارد. باور كن دين هيچ كمكي به تو نخواهد كرد از عقلت كمك بگير، تو از او چه مي خواهي؟ حضور او در كنارت چه سودي برايت دارد. تو الان فقط يك معشوقه اي نه همسر نه همراه هيچ چيز مشتركي با او نداري و هيچ حقي از زندگي او جز درد و رنج و تحقير نصيب تو نخواهد شد. مطمئن باش اين مرد خواهان ادامه رابطه نيست، و احساس گناه ميكند كه به زنش خيانت مي كند و اين تويي كه هر روز تشته و تشنه تر خواهي شد و نهايتا با اردنگي از زندگي او بيرون خواهي رفت به خودت رحم نمي كني به پدر و مادرت رحم كن بعد از فهميدن موضوع تو چه حالي پيدا خواهند كرد؟ برايت از خدا مي خواهم ياريت كند گه ا اين رابطه خطا بتواني خودت را خارج كني و زندگيت را باز سازي كني

    - - - Updated - - -

    دوست عزيز اين مرد دير يا زود شما را كنار خواهد گذاشت آن هم با آبروريزي بين خانواده تان و ديگر آن زمان نه راه پيش داريد و نه راه پس با يك دنيا غصه و درد كه ديگر چيزي براي از دست دادن نداريد. شمايي كه مي توانستي چند صباحي منتظر بماني كه يك مرد مناسب همسرت باشد ديگر تمام فرصت ها را از دست خواهي داد و نادم و پشيمان از اين راه رفته آيا آن موفع هم ياد خدا مي افتي؟ اين مرد زندگي دارد و به يك خانواده ديگر تعلق دارد اين مرد به تو تعلق ندارد. حضور تو در كنارش فقط زندگيش را خراب خواهد كرد و تو هم به خودت و هم خانواده او و خودش بدي مي كني بيا و درد را تحمل كن و از اين رابطه اشتباهخارج شو، بخاطر خودت، رابطه اي كه سرانجامي جز بي آبرويي براي تو ندارد. باور كن دين هيچ كمكي به تو نخواهد كرد از عقلت كمك بگير، تو از او چه مي خواهي؟ حضور او در كنارت چه سودي برايت دارد. تو الان فقط يك معشوقه اي نه همسر نه همراه هيچ چيز مشتركي با او نداري و هيچ حقي از زندگي او جز درد و رنج و تحقير نصيب تو نخواهد شد. مطمئن باش اين مرد خواهان ادامه رابطه نيست، و احساس گناه ميكند كه به زنش خيانت مي كند و اين تويي كه هر روز تشته و تشنه تر خواهي شد و نهايتا با اردنگي از زندگي او بيرون خواهي رفت به خودت رحم نمي كني به پدر و مادرت رحم كن بعد از فهميدن موضوع تو چه حالي پيدا خواهند كرد؟ برايت از خدا مي خواهم ياريت كند گه ا اين رابطه خطا بتواني خودت را خارج كني و زندگيت را باز سازي كني


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دحو الارض-روز استجابت دعا
    توسط بالهای صداقت در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 03 تیر 01, 22:25
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  4. پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 بهمن 92, 16:58
  5. داستانها و ترانه های حاجی فیروز و عمو نوروز
    توسط مثل من در انجمن عیدانه های همدردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 اسفند 87, 13:35

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.