به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1392-6-03
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,982
    سطح
    26
    Points: 1,982, Level: 26
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    11

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم علي الرغم دوست داشتن من نسبت به من سرد و بي توجه و عصبي است.

    با سلام خدمت دوستان عزيز. مدتهاست مطالب تالار رو دنبال مي كنم و حالا مي خوام مشكلمو مطرح كنم شايد بانظر شما دوستان حداقل كمي آروم بشم. زني 33 ساله هستم و همسرم 36 ساله.تحصيلات من كارشناسي و همسرم ارشد. سطح اجتماعي و رفاهي خانواده ما بالاتر از ايشان. حدود 2 ساله كه ازدواج كرديم و من درحال حاضر8 ماهه باردار هستم. با همسرم به علت هدف مشتركمون كه رفتن از ايران به يك كشور خاص بود از طريق معرفي دوستان آشنا شدم. توضيح اينكه من يك نامزدي ناموفق به اجبار خانواده حدود 10 سال پيش داشتم كه توسط خودم به طلاق كشيده شد و همسرم از ابتداي آشناييمون به اين مسئله واقف بودند و كمي هم ازدواجمون با مقاومت جزئي از طرف خونوادش روبرو بود.
    درحال حاضر مشكلم با همسرم اينه كه ايشون با وجودي كه بارها گفتند و خودم هم حس مي كنم منو دوست داره، اما در عمل رفتارهاش نسبت به من هميشه سرده و نسبت به من بي توجه. اغلب موارد كوچكترين چيزي عصبيش مي كنه و عصبانيتشو سر من خالي مي كنه. با وجود اينكه من در خانواده و اجتماع آدم موفقي هستم و موقعيت شغلي خوبي هم دارم، اما همسرم هيچ كدوم از كارها و حرفها و حركات منو قبول نداره و دائم منو تحقير مي كنه و در اجتماع و جمع خانوادم هميشه در برابر حرفهاي من عكس العملهاي تندي نشون ميده.
    جالب در اينه كه وقتي باهاش در اين موارد حرف ميزنم اكثر موارد حرفهامو قبول داره و قبول مي كنه كه تند رفته اما ميگه چون تو تند برخورد ميكني با خانوادت يا افراد اجتماع، من اون عكس العملو نشون ميدم. البته همه عكسالعملهاي منو طبيعي مي دونن به جز همسرم. همه در فاميل منو مثال ميزنن به عنوان كسي كه رفتارهاش درسته.
    مي دونيد حس مي كنم همسرم داره از يه موضوعي زجر ميكشه و فقط دنبال بهونه مي گرده كه عصبانيتشو سر من خالي كنه. يه سر نخهايي به دست آوردم در اين مورد كه حس مي كنم اون هنوز با خودش در مورد نامزدي قبلي من كنار نيومده. مخصوصا اينكه وقتي قبل از نامزديمون 2بار از من پرسيد رابطت با نامزد قبليت درچه حدي بود، من عصباني مي شدم و گوشي رو قطع مي كردم به دليل اينكه نمي خواستم اون خاطرات تلخ برام تداعي بشه. اما ظاهرا اون برداشت ديگه اي كرده از اين موضوع.
    راستش كم كم دارم اعتماد به نفسمو از دست ميدم و من كه دختر خيلي شادي بودم دارم تبديل به يك آدم افسرده و منفعل ميشم و بيشتر از همه نگران وضعيت بچه اي هستم كه در شكم دارم. پيش خودم تصميم گرفتم اگه تا 2 سال ديگه كه از ايران رفتيم، بازهم به اين رفتارهاش ادامه بده، ازش جدا بشم. آيا اين تصميم عجولانه ايه؟ حتي 1بار اين موضوع رو بهش گفتم و برخورد تندي نشون دادو گفت اين چرتو پرتها چيه كه ميگي؟
    به نظرتون دليل رفتارهاي همسرم چي مي تونه باشه؟ و آيا اين رفتارهاش ميتونه دليل منطقي براي جداييمون باشه يا من خيلي حساسم؟ چيكار كنم كه رفتارش باهام بهتر بشه؟
    دوستان خوبم حالم خيلي بده، بي صبرانه منتظر نظراتتون هستم.

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    lena جان سلام
    میشه لطف کنی برامون بگی ، مثلا چه رفتارای سردی نشون میده ؟ به جز عصبانیتش که این عصبانیت تقریبا شامل اکثر مردا میشه .
    و برامون بگو چه رفتارایی انجام دادی که عصبانی شده و گفتهبه خاطر رفتارای تند خودته؟

  3. 3 کاربر از پست مفید tamanaye man تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 06 آبان 92), malakeh (دوشنبه 06 آبان 92), Pooh (دوشنبه 06 آبان 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1392-6-03
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,982
    سطح
    26
    Points: 1,982, Level: 26
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    11

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    tamanaye man عزيز ، با سپاس فراوان از توجهتون:
    مثلا در طول روز هيچ گونه توجهي به من در خونه نميكنه،. يعني بيشتر تو خودشه و هميشه مضطرب و عصبيه. در مورد رفتارهاي خودم هم اگه مثلا با خواهر يا برادرم يه بحث كوچيك داشته باشم همسرم همونجا برخورد خيلي تندي باهام ميكنه انگار داره يه بچه رو ادب ميكنه. طوري كه حتي خواهرو برادرم هم جا ميخورن!

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 شهریور 98 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1392-6-15
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    4,674
    سطح
    43
    Points: 4,674, Level: 43
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    92

    تشکرشده 36 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    تجربه من زیاد نیست اما به یک اصلی معتقدم و اونم اینکه آدمها آینه ی رفتار خود ما هستند. به نظر من شما نرم نرم به همسرتون بگین که چقد دوستش دارید و هیچ مردی مثل اون پیدا نمیشه و بگید اینکه چقدر براتون مهمه. شما اگه کم کم دُز مهر و محبتتون رو ببرید بالا یقینا تغییرات رو مشاهده خواهید کرد. :)
    موفق و سلامت باشید , ان شا الله خداوند بچه ای سالم و صالحی به شما هدیه بده

  6. کاربر روبرو از پست مفید rainbow69 تشکرکرده است .

    malakeh (سه شنبه 07 آبان 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1392-6-03
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,982
    سطح
    26
    Points: 1,982, Level: 26
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    11

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    rainbow69 عزيز: ممنون از توجه و نظرتون. اما خدا شاهده كه من خيلي بهش محبت مي كنم. حتي خودش چندبار بهم گفته من بهت حسوديم ميشه كه اينقدر خوب بلدي محبت كني و اينقدر مهربوني!

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    خب من تجربه ی زیادی ندارم.
    اما ممکنه همونطور که شما حدس زده اید ایشون در ذهن خودشون درگیری و چیزی حل نشده داشته باشند.

    از طرفی شما الان باردار هستید و در دوران بارداری هم خانمها خیلی حساس میشن.

    به نظر من در اینجا باید خیلی واضح و مستقیم رفتار کرد.

    یه شب وقتی شوهرتون از سرکار برگشت و خستگیش در رفت و حالش خوب وبد، بشینید پیشش بگید فلانی میخوام یکمی با هم صحبت کنیم. حوصله داری؟
    خب یا میگه نه الان حوصله ندارم. که در جواب شما میگید باشه اگه الان حوصله نداری اشکالی نداره. ولی چیزایی هست که میخوام بهت بگم. میخوام یکم باهات درددل کنم.در طی این هفته هر موقع رو مناسب دونستی و حوصله داشتی بهم بگو تا با هم حرف بزنیم.

    یا اینکه بالاخره همون موقع یا زمانی که ایشون اعلام آمادگی کردن صحبت میکنید.
    خیلی واضح باهاش حرف بزنید.
    بگید من احساس میکنم تو از چیزی ناراحتی و باهاش در خودت درگیری. عزیزم میشه بهم بگی آیا چیزیه که به من و رفتارم یا احیانا گذشته ام مربوطه؟
    بعد خب او توضیح میده دیگه. در حالت اول یا میگه نه ربطی به تو نداره. که شما هم بیشتر اصرار نمیکنید.
    یا در حالت دوم اگه چیزی باشه مربوط به شما یا گذشتتون، مطرحش میکنه.

    در حالت دوم، شما هم صادقانه چیزی رو که لازمه میگید.

    اما در حالت اول و در ادامه ی حالت دوم، به طور واضح اعلام میکنید که دوست دارید بهتون توجه کنه.
    اما نه اینجوری که بگید تو به من توجه نمیکنی. حرفهاتون رو با محکوم کردن او نزنید. بلکه با بیان توقعات و نیازهای خودتون بزنید.

    مثلا بگید فلانی، من توی این شرایط بارداریم خیلی احتیاج دارم بهت. به اینکه بهم توجه کنی. بهم رسیدگی کنی. حواست بهم باشه. فلانی، من دلم میخواد بهت تکیه کنم و حمایت و محبت تو رو حس کنم. وقتایی که بهم توجه میکنی من خیلی حس خوبی دارم. این روزا روزای آخر دو نفره بودن ماست. کم کم میشیم سه نفر. خیلی دلم میخواد این مدت بیشتر حست کنم. میدونی چقدر دوست دارم زود نی نی مون بیادش تا برق محبت پدری رو توی چشمات ببینم؟ ولی الان خیلی بهت احتیاج دارم. همه ی زندگی من تو و همین زندگی مشترکمونه. و...

    یا مثلا بگید فلانی، من یه حس بدی پیدا میکنم که جلو دیگران باهام تند برخورد میکنی. میدونم قصد بدی نداری. میدونم شاید هم رفتار من اشتباهه. ولی اگر هم رفتارم اشتباه بود ازت میخوام تحمل کنی و توی جمع بهم نپری و بعد که اومدیم خونه و خودمون بودیم بهم تذکر بده. من هم ازت ممنون میشم که در اصلاح خودم بهم کمک کنی. این کارو برام میکنی؟

    توقعاتتون رو با یه بیان ملایم و محبت آمیز و رسا بیان کنید.

    البته بازم میگم. من اصلا تجربه ندارم.شاید نظرم اصلا درست نباشه.

    در ضمن ممکنه به خاطر این مدت که شما باردار بوده اید و کمتر امکان توجه به نیازهای ایشون رو داشته اید، یکمی هم ایشون تحت فشار باشن و کمی پرخاشگریشون زیاد شده باشه.

    - - - Updated - - -

    یه سوال دیگه هم داشتم.
    وقتی شوهرتون مثلا جلوی خواهر و برادرتون با شما تند برحورد میکنه
    1- شما چه عکس العملی نشون میدید؟
    2-خواهر و برادرتون چه عکس العملی نشون میدن؟
    3-پدر و مادرتون چه عکس العملی نشون میدن؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    toojih (دوشنبه 06 آبان 92)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام خانم لنا، سه تا سوال:

    (1) از اول همینطوری سرد بود؟

    (2) بارداری تون بر اساس برنامه بوده یا ناخواسته اتفاق افتاده؟

    (3) رابطت با نامزد قبليت درچه حدي بود؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید toojih تشکرکرده است .

    Pooh (دوشنبه 06 آبان 92)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 دی 94 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1392-6-03
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,982
    سطح
    26
    Points: 1,982, Level: 26
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    11

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    Pooh عزيز . با سپاس فراوان از وقتي كه گذاشتيد و راهنمائيهاي خوبتون. من بارها و بارها اين مطالب رو عنوان كردم اما نه هميشه با لحن ملايم. بعضي وقتها با عصبانيت، بعضي وقتها با گريه و گاهي هم با همين لحني كه شما گفتيد. اما اون هيچ وقت حرف نمي زنه. در جوابم هميشه ميگه: من خيلي فشارها رومه. بعضيهاشونو ميدوني، بعضي هاشونو نمي دوني! ميگه قبول دارم اخلاقم گاهي خوب نيست اما از تو انتظار دارم دركم كني و قوي باشي و زود قهر نكني يا نزني زير گريه! ميگه من انتظارم از تو خيلي بيشتر از اينهاست. در كل مي خواد من يه آدم كاملي باشم كه هيچ عيب و نقصي تو رفتارهاش نداشته باشه. من هم مخصوصا تو اين دوران بارداريم كه حساستر شدم نمي تونم جلوي گريمو بگيرمو اون هم قاطي ميكنه از ديدن گريه هام.باز هم با همين لحن و ادبياتي كه شما گفتيد تكرار مي كنم ببينم چي ميشه...
    در مورد سوالهاتون:
    وقتی شوهرتون مثلا جلوی خواهر و برادرتون با شما تند برخورد میکنه
    1- شما چه عکس العملی نشون میدید؟
    معمولا خيلي ناراحت ميشم و هيچي ديگه نميگم اما از بغض و حالت چهرم همه ميفهمن كه ناراحت شدم اما نمي تونم اين حالتمو كنترل كنم.
    2-خواهر و برادرتون چه عکس العملی نشون میدن؟ اونا هم ناراحت ميشن از برخوردش اما چيزي نميگن. بعضي وقتها اونا هم به من مي توپن.
    3-پدر و مادرتون چه عکس العملی نشون میدن؟ اونها دركل تو رابطمون دخالت نمي كنن و مي ذارن به عهده خودمون. اينجور مواقع هم خودشون رو به نشنيدن مي زنن .

    با سپاس بيكران از همياري تون.

    - - - Updated - - -

    toojih عزيز: جواب سوالهاتون:
    (1)نه اوايل بهتر بود اما به مرور زمان بدتر داره ميشه. مخصوصا كه الان يك ساله ما به شهر خودمون برگشتيم و نامزد قبليم هم در همين شهر و درست سركوچه مادرم اينا مغازه داره و هروقت ازاونجا رد ميشيم احساس ميكنم رفتار شوهرم بدتر ميشه والكي به همه چي گير ميده. در صورتي كه من هيچ توجهي به نامزد قبليم نميكنم چون ازش متنفربودم و اصلا نميبينمش.

    (2) بارداری مون بر اساس برنامه بودم و همسرم هم خيلي خوشحاله از اينكه باردارم و بيصبرانه منتظر به دنيا اومدن فرزندمونه.

    (3) رابطم با نامزد قبليم با وجودي كه عقد بوديم خيلي محدود بود چون من از اولش با اون مشكل داشتم و ازش متنفر بودم و اون يه ازدواج سنتي فاميلي به اجبار خانواده بود. اما اشتباه من اين بود كه همسر فعليم هربار در ابتداي آشنائيمون از من سوال ميكرد در مورد رابطم با اون من با عصبانيت گوشي رو قطع مي كردم به جاي اينكه خيلي شفاف توضيح بدم هرچيزي كه بوده و نبوده. احساس مي كنم اين رفتارم اونو به شك انداخته و هميشه فكرش مشغول اين قضيه است. من يكبار بعد از گذشت يك سال از عروسيمون دليل اون رفتار بي منطقمو بهش توضيح دادم و هرچيزي كه بين من و نامزد قبليم بوده، اما ظاهراً فايده اي نداشت.

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1391-10-26
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    833
    سطح
    15
    Points: 833, Level: 15
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    14

    تشکرشده 64 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    عزیزم شما با گفتن کلماتی مثل پدر بچم، تنها عشق زندگیم، پدر خوب، شوهر خوب، اونو به خودت نزدیک کن بهش بگو از اینکه بچه ام پدری مثل تو داره خیلی خوشحالم از اومدن بچه تون وخانواده سه نفرتون صحبت کن اینکه سه تایی با هم خیلی خوشبختید. یه طوری رفتار کن که بدونه شما به جز به اون وبچه تون و خوشبختیتون به چیز دیگه ای فکر نمیکنید اینقدر با ذوق بگو که بدونه تو ذهنت کوچیکترین جایی برای نامزد قبلیتون نذاشتید از ایم موضوع مطمئنش کن ولی نه مستقیم بلکه غیر مستقیم

  14. 2 کاربر از پست مفید roze sefid تشکرکرده اند .

    malakeh (سه شنبه 07 آبان 92), toojih (چهارشنبه 08 آبان 92)

  15. #10
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    lena جان مطمئنا همسرت براش خیلی مهمه که برخوردت با بقیه چطوره ، به هیچ عنوان جلوی همسرت با خانوادت بحث نکن ، تا جایی که میشه بهشون احترام بگذار و صمیمیت خودت رو نشون بده . تا همسرت خوبی های تو روببینه .معلومه که اگر جلوی همسرت باهاشون یک بحث کوچولو هم کنی ، اون ناراحت میشه ، از تو توقع متانت بیشتری داره .
    رفتار تو با خانوادن نمونه کوچیکی از برخودت توی اجتماع و یا با همسرت هست .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهروقت عصبانیت و دعوا بى توجه می شود ، چگونه رفتار کنم ؟
    توسط آيسا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 تیر 94, 03:59
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 02 اردیبهشت 94, 20:15
  3. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 خرداد 91, 22:27
  4. توانایی دوست داشتن رو از دست دادم!!!!
    توسط sarshar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 آذر 90, 16:21

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.