با سلام به تمام دوستای گلم....
وای گه دلم تنگ شده بودبرای این سایت و همدردی و راهنمائی دوستان..
حقیقتش من خرداد ماه بالاخره تصمیم خودم رو گفتم و....ازدواج کردم..خدا رو شکر هیچ مشکلی نداشتم ولی خوب یک سری مسائل هست که 100% برای هر کسی پیش می یادو من هم برای چگونگی برخورد و رفع اینها احتیاج به راهنمائی دارم/
همسر من تنها فرزند پسر خوانوده هست و فوق العاده فعال در کار..تمام اینها مسائلی بود که من کاملا قبل از ازدواج هم مطلع بودم من 1 هفته پیش با همسرم و خانواده اون یک سفر 10 روزه داشتم که طی این سفر با تفاوتهای خوانواده اون و خودم کاملا آشنا شدم که خوب قابل هضم هست اما متوجه شدم که مادر شوهرم از لحاظ مالی و کلیه امور تکیه بر پسرش داره... نه اینکه پدر شوهرم توانائی مالی نداشته باشه اما مادرش از اون توقع داره...البته ناگفته نونه که من خودم جزو کسانی هستم که معتقدم هر چه قدر به پدر و مادرت نیکی کنی 100 برابر خیر و برکت وارد زندگیت میشه...اما این مساله در مورد مادر شوهر من جور دیگه ای هست..مثلا روز مراسم پا تختی خواهر شوهرم من متوجه شدم که کلیه لوستر های خانه عروس رو شوهرم خریده و این روی اجبار مادر شوهرم بوده..نا گفته نمونه که روز عروسی هم هدیه جدا 2 تا سکه به عروس و داماد دادیم..این در حالی هست که حتی روز تولد خواهرش یک کادوی عالی ازجهیزیه هم همسرم براش گرفت. البته شوهر خواهرش در حال حاضر بیکاره و وضعیت مالی پدرش عالی هست...اما تصور بکنین حتی در طول سفر هم هزینه بنزین اونها رو به اصرار مادر شوهرم همسرم میداد....خیلی زشته .شوهر من از لحاظ مالی وضع معمولی داره اما احساس میکنم که مادر شوهرم فکر میکنه اگر از پسرش الان نگیره ازدست میره... من اصلا فرد بد بین و خسیسی نیستم و کاملا برعکس...اما این مسائل اینقدر مبرهن هست که فکرم رو به خودش مشغول کرده...من یک بار در مورد این موضوع و تکیه بیش از اندازه مادرش با اون صحبت خلاصه ای داشتم اما اون میگه جای نگرانی نیست.... حتیاج به راهنمائی دارم...
البته موضوع دیگه ای هم هست که فکر کنم از حوصله شما خارج بشه پس در یک تاپیک دیگه با موضوع حسابگر بودن همسرم در اختلاف با همسر مطرح میکنم...ممنون میشک راهنمائیم کنین..[/b]
علاقه مندی ها (Bookmarks)