به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سرافراز جان،

    ببخشید که این سوال را می پرسم.
    کسی که به خاطر سردی همسرش جدا شده، دو سال و نیم بدون همسر و رابطه بوده؟

    آدم بی قیدی نیست. درثانی در مورد چیزی که نمی دونم قضاوت نمی کنم. خودداری جنسی هم ممکنه سخت باشه اما غیرممکن نیست. اصلا با ایشون وارد این مقوله ها نشدم شیدا جان !!


    از این نظر گفتم که ممکن هست رابطه موقت به شکل شرعی یا غیر شرعی داشته که به هر حال توجه بهش مهم هست.
    ممنونم

  2. 3 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    کامران (دوشنبه 29 مهر 92), میشل (دوشنبه 29 مهر 92), دختر مهربون (جمعه 26 مهر 92)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    سلام سرافراز عزیزم
    خوشحالم که میبینمت و از حال و احوالت با خبر شدم
    امیدوارم بهترین انتخاب رو داشته باشی.

    خانمی یه نکته ای به ذهنم رسید.
    در مورد این حرفها:


    نظر من این موضوع که اون آقا طلاق گرفته عیب نیست. دوتا آدم به هر دلیلی ممکنه نتونند با هم بسازند. اما دو تا آدم دیگه راحت با هم کنار بیان. اینو توی دوستان، همکاران و اطرافیان خودم هم می بینم. بیشتر ربط به داشتن مهارتهای ارتباطی داره تا شانس و اقبال. اما با داشتن همون مهارتهای ارتباطی هم بازم نمی شه با بعضیها کنار اومد. البته شاید زندگی بگذره اما آدم خوشحال نیست. اگر با آدمی برخورد کنم متوجه میشم که راهی برای زندگی با اون هست یا نه اما عجله هم نمی کنم.
    حرفات رو کاملا قبول دارم و درست هم هستن.
    اما یه مشکل داره.
    شما مبنا رو گذاشتی بر اینکه ایشون و خانمش دوتا آدم خوب بودن و فقط برای هم نبودن. و به همین دلیل از هم جدا شدن.
    اگه اینجوری بود، بله ایرادی نداشته طلاق گرفتن.
    اما خودتم میدونی که همه ی طلاق ها از این جنس نیستن.
    و ممکنه از نوع های دیگه باشه که یکی از طرفین (یا حتی هر دو) مشکلی داشته (حالا یا یه مشکل پر رنگ یا کمرنگ)
    و چه تضمینی هست که طلاق ایشون از نوع اول بوده و نه انواع دیگه؟
    پس اولش باید از این مطمئن بشی.

    و چیز دیگه ای که میخوام بگم، اینکه شما امتیازی دستت هست که سر خواستگارای دیگه ت نداری. و میتونی دقیق بدونی ایشون در زندگی مشترک چه جوری خواهد بود.
    به طلاق ایشون به شکل امتیاز برای بدست آوردن اطلاعات نگاه کن.
    من جات بودم حتما قرار ملاقات با همسر سابقش میذاشتم.

    ---------------------

    در مورد بچه،
    میشل خیلی خوب مسائلی که ممکنه بوجود بیاد رو توضیح داد.
    من نظر خاصی ندارم.
    خودت باید سبک سنگین کنی.
    راستی با خانواده ت مشورت کردی؟
    ممکنه این مطلب باعث مخالفتی از طرف اونها بشه؟
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  4. 3 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    کامران (دوشنبه 29 مهر 92), میشل (دوشنبه 29 مهر 92), سرافراز (جمعه 26 مهر 92)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    78
    Array
    سلام سرافراز عزیز،

    من صحبت‌های دوستان
    را خواندم. اگرچه عضو پیشکسوت هستید، اما متاسفانه من موقعیت شما را دقیق نمیدانم، اینکه چند سال دارید و در کّل پتانسیل ازدواج با فردی که از هر نظر مناسب شما هست چقدر هست. البته مواردی را مطرح کردین، اما خوب گویا چندان مورد پسند نیستند.

    در مورد ازدواج با این فرد، اولین نکته‌ای که به عنوان یک مرد به ذهن من می‌رسد این هست که کسی‌ که صرفاً به خاطر سرد مزاجی همسر بخواهد از او جدا بشود، هشت سال صبر نمیکند. بدون شک مشکلات دیگری هم بوده است، که خوب شما میتوانید با تحقیق بیشتر از همسر قبلی‌ او و اطرافیان برسی‌ کنید. اما به هر حال من شخصاً آینده ازدواج با این فرد را روشن نمی‌بینم. به یک دلیل روشن، شما هم کفو نیستید. شما هم کفو نیستید، نه به این دلیل که ایشان صرفاً ازدواج قبلی‌ داشته یا الان فرزند دارد، که به هر حال اینها مسائلی‌ هست که همانطور که دوستان هم اشاره کردند، پیچیدگی‌‌های رابطه را بالا میبرد. اما به نظر من، شما هم کفو نیستید، چون ایشان سابقه ۸ سال زندگی‌ مشترک دارند. این یک رابطه بلند مدت هست، که این فرد صرف نظر از سهم خود در دلایل به سرانجام نرسیدن آن، به هر حال از آن صدمه دیده است و معمولاً التیام این زخمها بیشتر از این حرفها طول میکشد (با صرفنظر از اینکه ایشان در این ازدواج چه اشتباهاتی داشته است، که خود جای بحث دارد). ضمن اینکه شک نکنید، ۸ سال زندگی‌ مشترک، در طرز نگاه فرد به خیلی‌ از مسائل و حتی نوع نگاه به زندگی‌ تاثیر میگذارد. خیلی‌ از مواردی که ممکن هست برای شما جالب باشد یا جذابیت داشته باشد، برای ایشان دیگر تازگی یا جذابیت ندارد و به خصوص از نظر عاطفی در یک سطح نیستید. به طور خلاصه، شما هم کفو نیستید، چون از نظر تجربه در زندگی‌ مشترک و سطح عاطفی در یک سطح قرار ندارید.

    اگر شما هم تجربه ازدواج قبلی‌ دا
    شتید، به شما پیشنهاد میدادم که با ایشان آشنا شوید. اما با مسائلی‌ که مطرح فرمودین، من به شخصه چنین ازدواجی را توصیه نمیکنم، و برای این عدم توصیه، همین عدم کفویت به خصوص از نظر عاطفی و بلوغ در زندگی‌ مشترک به نظرم کافی‌ تر از هر دلیل دیگری هست.

    البته، تصمیم آخر با خود شماست و کاملا بستگی به این دارد که چه گزینه‌های دیگری روی میز دارید، اما شخصاً فکر می‌کنم هرگز ازدواج نکردن خیلی‌ بهتر از یک ازدواج ناموفق هست که روح و روان فرد را نابود کند. ضمن اینکه مواردی که شما را به این فرد جذب کرده اند، با کمال احترام به نظرم خیلی‌ سطحی هستند. فکر می‌کنید، به هنگام آشنایی با همسر قبلی‌، ایشان رفتاری به غیر از آنچه امروز با شما دارند، داشته اند!؟

    خوشبخت باشید،

    کامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  6. 7 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 26 مهر 92), کامران (دوشنبه 29 مهر 92), ویدا@ (یکشنبه 28 مهر 92), veis (جمعه 26 مهر 92), دختر مهربون (جمعه 26 مهر 92), سارا 2010 (شنبه 27 مهر 92), سرافراز (جمعه 26 مهر 92)

  7. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر مهربون نمایش پست ها
    سلام سرافراز عزیزم
    خوشحالم که میبینمت و از حال و احوالت با خبر شدم
    امیدوارم بهترین انتخاب رو داشته باشی.
    سلام دخترمهربون عزیزم... دلم برات تنگ شده بود مرسی که اومدی برام پست گذاشتی. جای بهارشادی هم خیلی اینجا خالیه.

    خانمی یه نکته ای به ذهنم رسید.
    در مورد این حرفها:




    حرفات رو کاملا قبول دارم و درست هم هستن.
    اما یه مشکل داره.
    شما مبنا رو گذاشتی بر اینکه ایشون و خانمش دوتا آدم خوب بودن و فقط برای هم نبودن. و به همین دلیل از هم جدا شدن.
    اگه اینجوری بود، بله ایرادی نداشته طلاق گرفتن.
    اما خودتم میدونی که همه ی طلاق ها از این جنس نیستن.
    و ممکنه از نوع های دیگه باشه که یکی از طرفین (یا حتی هر دو) مشکلی داشته (حالا یا یه مشکل پر رنگ یا کمرنگ)
    و چه تضمینی هست که طلاق ایشون از نوع اول بوده و نه انواع دیگه؟
    پس اولش باید از این مطمئن بشی.
    راستش من هنوز روی این آقا زوم نکردم که بخوام تجزیه تحلیلش کنم. چون همون اول سر قضیه بچه گیر کردم. من فقط گفتم ازش بدم نیومده و این به معنی خوش اومدن نیست. چون اکثر کسانی که باهاشون قرار ملاقات میگذارم اصلا به دومی نمی کشن چون پالس مثبت ازشون نمی گیرم و هی خدا خدا می کنم زودتر برگردم خونه.

    و چیز دیگه ای که میخوام بگم، اینکه شما امتیازی دستت هست که سر خواستگارای دیگه ت نداری. و میتونی دقیق بدونی ایشون در زندگی مشترک چه جوری خواهد بود.
    به طلاق ایشون به شکل امتیاز برای بدست آوردن اطلاعات نگاه کن.
    من جات بودم حتما قرار ملاقات با همسر سابقش میذاشتم.
    با این حرفایی که اینجا زده شد انقدر ته دلم خالی شد که بعید می دونم کار به ملاقات با همسر بکشه!

    ---------------------

    در مورد بچه،
    میشل خیلی خوب مسائلی که ممکنه بوجود بیاد رو توضیح داد.
    من نظر خاصی ندارم.
    خودت باید سبک سنگین کنی.
    راستی با خانواده ت مشورت کردی؟
    ممکنه این مطلب باعث مخالفتی از طرف اونها بشه؟
    خانواده من قطعا ازین موضوع ناراحت میشن و من بهشون گفتم خانوادم ممکنه قبول نکنند. تا الان هم با اصرار ایشون قضیه ادامه پیدا کرده و من هنوز تردید دارم. اما اگر خودم راضی بشم خانوادم هیچوقت روی حرف من حرف نمی زنند.
    ممنونم که وقت گذاشتی خانمی.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamran2007 نمایش پست ها
    سلام سرافراز عزیز،

    سلام کامران. حالت چطوره؟ خیلی از دیدنت خوشحال شدم. بوی اون موقع های تالار رو میدی. چقدر همه چی قشنگ بود! اما بعدش من خیلی اذیت شدم و خیلی طول کشید تا دوباره روی پای خودم بایستم. فکر نمیکردم اینجوری بشه! ممنونم که بهم سرزدی

    من صحبت‌های دوستان
    را خواندم. اگرچه عضو پیشکسوت هستید، اما متاسفانه من موقعیت شما را دقیق نمیدانم، اینکه چند سال دارید و در کّل پتانسیل ازدواج با فردی که از هر نظر مناسب شما هست چقدر هست. البته مواردی را مطرح کردین، اما خوب گویا چندان مورد پسند نیستند.

    سن کمی ندارم اما اینجور نیست که نتونم فردی با شرایط مناسبتر پیدا کنم.

    در مورد ازدواج با این فرد، اولین نکته‌ای که به عنوان یک مرد به ذهن من می‌رسد این هست که کسی‌ که صرفاً به خاطر سرد مزاجی همسر بخواهد از او جدا بشود، هشت سال صبر نمیکند. بدون شک مشکلات دیگری هم بوده است، که خوب شما میتوانید با تحقیق بیشتر از همسر قبلی‌ او و اطرافیان برسی‌ کنید. اما به هر حال من شخصاً آینده ازدواج با این فرد را روشن نمی‌بینم. به یک دلیل روشن، شما هم کفو نیستید. شما هم کفو نیستید، نه به این دلیل که ایشان صرفاً ازدواج قبلی‌ داشته یا الان فرزند دارد، که به هر حال اینها مسائلی‌ هست که همانطور که دوستان هم اشاره کردند، پیچیدگی‌‌های رابطه را بالا میبرد. اما به نظر من، شما هم کفو نیستید، چون ایشان سابقه ۸ سال زندگی‌ مشترک دارند. این یک رابطه بلند مدت هست، که این فرد صرف نظر از سهم خود در دلایل به سرانجام نرسیدن آن، به هر حال از آن صدمه دیده است و معمولاً التیام این زخمها بیشتر از این حرفها طول میکشد (با صرفنظر از اینکه ایشان در این ازدواج چه اشتباهاتی داشته است، که خود جای بحث دارد). ضمن اینکه شک نکنید، ۸ سال زندگی‌ مشترک، در طرز نگاه فرد به خیلی‌ از مسائل و حتی نوع نگاه به زندگی‌ تاثیر میگذارد. خیلی‌ از مواردی که ممکن هست برای شما جالب باشد یا جذابیت داشته باشد، برای ایشان دیگر تازگی یا جذابیت ندارد و به خصوص از نظر عاطفی در یک سطح نیستید. به طور خلاصه، شما هم کفو نیستید، چون از نظر تجربه در زندگی‌ مشترک و سطح عاطفی در یک سطح قرار ندارید.

    خب با این حساب کلا شما گزینه ازدواج با مرد با سابقه طلاق رو رد می کنید. چه این آقا چه هر آقای دیگه.
    اما موضوع جالبتر این بود که من به اون آقا پیشنهاد دادم با خانمی که شرایطی مثل شرایط خودشون دارند و کم هم نیستند ازدواج کنند اما گفتند که تا الان با هر زن مطلقه ای روبرو شدند مشکل داشتند چه از نظر روانی و کشیدن بار زندگی قبلی چه حضور همسر سابق اون فرد در زندگی زن که حتی بعضی وقتا کار به دعوا و کشمکش می رسه که مثلا تو با زن من چیکار داری! این شد که ایشون دور گزینه های زن مطلقه رو خط کشیدند. حالا این مسائل ممکنه به نحو دیگری هم برای من پیش بیاد اما نمی خواستم فرصت شناخت رو از یک آدم بگیرم کمااینکه تقریبا می دونم جوابم چیه.

    اگر شما هم تجربه ازدواج قبلی‌ دا
    شتید، به شما پیشنهاد میدادم که با ایشان آشنا شوید. اما با مسائلی‌ که مطرح فرمودین، من به شخصه چنین ازدواجی را توصیه نمیکنم، و برای این عدم توصیه، همین عدم کفویت به خصوص از نظر عاطفی و بلوغ در زندگی‌ مشترک به نظرم کافی‌ تر از هر دلیل دیگری هست.

    تالاری ها عین یک خانواده همشون بهم میگن نکن اینکارو! چشم کامران روی حرفت قطعا بیشتر فکر می کنم.

    البته، تصمیم آخر با خود شماست و کاملا بستگی به این دارد که چه گزینه‌های دیگری روی میز دارید، اما شخصاً فکر می‌کنم هرگز ازدواج نکردن خیلی‌ بهتر از یک ازدواج ناموفق هست که روح و روان فرد را نابود کند.
    منم موافقم و از طرفی دیگه برای زندگی کردن اصلا مشکلی ندارم و قبلنا تنهایی خیلی آزارم میداد که از پس اونم براومدم. کلا نگاه مساله مدارانه ام به زندگی باعث میشه هیچ مشکلی به مدت طولانی توی زندگیم باقی نمونه اما اگر ازدواج ناموفقی باشه اونو چیکار کنم؟ فقط خودم که نیستم! کس و کار و فک و فامیل هر دوطرف یهو صاحبنظر میشن! منم بقول حضرت علی تنهایی رو به همنشینی با آدمهای بد ترجیح می دم.
    ضمن اینکه مواردی که شما را به این فرد جذب کرده اند، با کمال احترام به نظرم خیلی‌ سطحی هستند. فکر می‌کنید، به هنگام آشنایی با همسر قبلی‌، ایشان رفتاری به غیر از آنچه امروز با شما دارند، داشته اند!؟
    کامران؟ منکه جذبش نشدم! اشتباه شما اینه که فکر می کنید نظر من مثبته! اینها تنها چیزهای اولیه ای بود که من رو کنار یه آدم اونقدر نگه می داره که توی دلم خداخدا نکنم زودتر برگردم خونه همین! اما قبول کن خودت از من سختگیرتر هستی! آدمها هر کدوم یه کتابین و من واقعا دوست ندارم دو تا برچسب به یه آدم بزنم و بگم حالا برو درِ خونه خودتون بازی کن! کمی فرصت دادن بد نیست. هرچند در مجموع احساس می کنم ایشون به احتمال زیاد گزینه مناسب من نیستند.

    خوشبخت باشید،

    کامران
    شما هم خوشبخت باشی! و ممنون از وقتی که گذاشتی
    ویرایش توسط سرافراز : جمعه 26 مهر 92 در ساعت 11:42

  8. 4 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    kamran2007 (شنبه 27 مهر 92), کامران (دوشنبه 29 مهر 92), پرنده غريب (جمعه 26 مهر 92), دختر مهربون (جمعه 26 مهر 92)

  9. #15
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,428
    امتیاز
    287,602
    سطح
    100
    Points: 287,602, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,596

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    معمولا انسان در مسیر زندگی انتخابهای مهمی پیش رو دارد که ممکن است با تعارض هم روبرو شود. و مردد شود.
    ما به طور کلی فرمول شیوه حل مسئله را پیشنهاد می دهیم. برای مطالعه و به کارگیری این روش لطفا به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

    انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    فدایی یار (شنبه 30 آبان 94), فرشته مهربان (یکشنبه 28 مهر 92), ویدا@ (یکشنبه 28 مهر 92), میشل (دوشنبه 29 مهر 92), سرافراز (شنبه 27 مهر 92), شیدا. (یکشنبه 28 مهر 92)

  11. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array
    ضمن تشکر از راهنمایی همه دوستان. دیروز باهاشون صحبت کردم و مسائلی که برام مبهم بود از لابلای صحبتهاشون متوجه شدم. علت اصلی طلاقشون رو هم فهمیدم: غرور و لجبازی دو طرف. هیچکدوم حاضر نشدند کوتاه بیان و البته مدتها بود بخاطر کوتاه نیومدن ها، روابطشون به مدت دو سال تیره و تار شده بود، طوریکه هیچکدوم تمایلی به هم نداشتند و از جداشدن اصلا ناراحت نشدند و خانم هم مهریه سنگینی گرفت(حدود 500 سکه) و رفت. این احتمال که بعدا بچه رو بخواد بیاره توی زندگیش داد و اصلا انکار نکرد. منم بهشون گفتم که امکانپذیر نیست. اما قضیه این بود که ایشون باز تمایل به موندن داشتند و گفتند قول میدن اصلا دیگه حرف ازدواج رو نزنند. فقط می خوان من باشم!! البته اگر قاطع باشم شاید دیگه پیگیری نکنند ولی حقیقتا دلم برای تنهاییش خیلی سوخت و درکش کردم. بهشون هم گفتم باید با این تنهایی آشتی کنند و انقدر ازش فرار نکنند. راستش بیشتر داشتم موعظه می کردم!

  12. 3 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    کامران (دوشنبه 29 مهر 92), میشل (دوشنبه 29 مهر 92), شیدا. (یکشنبه 28 مهر 92)

  13. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همگی بویژه خانوم سرافراز گرامی

    قبل از هر چیز:
    شیدا از وقتی پررنگ شدی مثل مادر بزرگ حنا صحبت میکنی! کوتاه و قاطع و رک! علاوه بر شغل منبری میتونی دوبلور خوبی هم بشی! اینو میگن کشف استعداد

    میشل گرامی میدونم از دست من سر موضوعی خیلی ناراحتی! باید شارژ کنی تا بتونم برات شفاف سازی کنم و رفع کدورت بشه!

    دختر مهربون مثل همیشه خوب و مهربونی

    خوب میبخشید که تو تایپیک شما فرصت را غنیمت دونستم تا با دوستان قدیمیم یکمی خوش وبش کنم- البته در مورد تایپیک شما هم زود مینویسم و در میرم تا شیدا با جارو نیومده سراغم@@@


    خانوم سرافراز شما خودتون استادید وباتجربه! در این مورد خانومها نظراتشون رااز دیدگاه تفکر زنانه بیان کردن. بخصوص میشل که مشکلان احتمالی آینده را خیلی دقیق گفتن!
    من از دید یک مرد به قضیه نگاه میکنم و جملاتی هرچند کوتاه را عرض میکنم!


    یکجا گفتید گاهی ممکنه خوردن یک بستنی حس خوشبختی را به انسان القا کنه و گاهی ممکنه یک سفر به اروپا توام با این حس نباشه! خوب در مورد زندگی کنار اون اقا هم همین اصل صدق میکنه! در کل چه گناهی داره که بچه داره!اون تنهاست و به شما پناه اورده! ظاهرا به شما هم علاقه زیادی داره!

    با تمام این تفاسیر من اگه جای شما بودم چند ماه فرصت شناخت بیشتر میادم و در جلساتی ازشون میخواستم دخترشونم بیارن! اون موقع تصور میکردم الان بعد از ازدواجه و خودمو تو زندگی با اون اقا میدیدم! با ادامه چند ماه رابطه میتونستم بفهمم که میشه ی عمر بر همین منوال گذروند یا نه!؟ شاید دخترش بسیار با شما ارتباط خوبی بگیره و هیچموقع از بودنش اذیت نشید! دارید پیش نگرانی بخرج میدید! مثل غذاییه که باید ی ذرشو بچشید بعد خریداری کنیدش! درسته که ممکنه زندگیه کاملا روتینی نباشه ولی ممکنه جذابیت هایی داشته باشه که کفه ترازو را بسمت خوشبختی سنگین کنه! من بودم ارتباط را بیشتر میکردم تا لحظه تصمیم گیری هیچ علامت ؟ی در ذهنم نباشه.

    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *
    ویرایش توسط کامران : دوشنبه 29 مهر 92 در ساعت 02:02

  14. 3 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    میشل (دوشنبه 29 مهر 92), دختر مهربون (دوشنبه 29 مهر 92), سرافراز (دوشنبه 29 مهر 92)

  15. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام به سرافراز عزیزم.

    اولین نکته اینکه: گفتی با حرفهایی که اینجا زده شد، ته دلت خالی شد... احساست رو میفهمم، اما لازم شد تاکید کنم (همونطور که تو پست قبلم نوشتم) همه ی اون سختی ها به این معنا نیست که این فرد جای فکر کردن نداره... ما با هرکسی که ازدواج کنیم، یه سری سختی ها در انتظارمون هست، اساسا ازدواج برخلاف چیزیکه از قبلش به نظر میرسه، ورودی به دنیای مسائل هست، و مسائل هم سختی دارن... مثل اینه که داری میری یه کتاب حجیم ریاضی بخری، هرچقدر هم که جلدش قشنگ باشه، باز توش پر مسئله ست.

    در مورد ازدواج هم، هرچند بعضی کیس ها به ظاهر خیلی تاپ میان، و خیلی مناسب، اما زندگی با اونها هم پر از مسئله و سختی هست... (اساسا زندگی سختی داره دیگه)

    پس مهم اینه که از قبل به مسائل و سختی ها مشرف باشیم، و با آگاهی از شرایط و توانایی های خودمون و طرف مقابلمون وارد گود زندگی بشیم... (پست قبلیم در این راستا بود، اما به معنی رد کردن این فرد نبود... تو فانتزی های دوره دبیرستان خودم، شوهرم از ازدواج قبلیش بچه داشت... و تا الان هم چنین ازدواجی برام جذابیت ها و حسن های خاص خودش رو داره... آخرشم میبینی با چنین موردی ازدواج کردم...)

    همه ی اینها رو گفتم در حالیکه میدونم خودت میدونستی، اما من بعنوان کسیکه اون سختی ها رو اونطور مفصل نوشته، لازم دیدم اینها رو هم مجدد بنویسم.

    خب با همه ی این تفاسیر، در مورد پست قبلیت باز نکات دیگه ای هست:

    1. با وجود اینکه جواب رد شنیده، باز هم خواسته توی زندگیش باشی...
    قصدش از اینکار مهمه. ممکنه نیتش این باشه که نگهت داره، و بعد از یه مدت باز پیشنهاد ازدواجش رو مطرح کنه.... شایدم با دوستی هم میتونه زندگیش رو بگردونه... ممکن هم هست دلیل دیگه ای وجود داشته باشه.

    2. اینکه گفتی زندگی با بچه برات امکان پذیر نیست، باید دید چقدر این قطعیت داره. خوب بهش فکر شده یا سرسریه... اگه برات قطعیه، دیگه هیچ جای فکری نیست.

    3. روی دلیل طلاقش بیشتر باید کار بشه.

    خلاصه من باز هم میرسم به اینجا که: اگه فکر میکنی مسائله ی بچه برای جایی برای تامل داره، یه دوره ی شناخت در نظر بگیر.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamrava نمایش پست ها

    میشل گرامی میدونم از دست من سر موضوعی خیلی ناراحتی! باید شارژ کنی تا بتونم برات شفاف سازی کنم و رفع کدورت بشه!
    سلام آقای کامروا،

    خیـــــــــــــلی تعجب کردم از اینکه چنین ذهنیتی دارید... آخه من چرا باید ناراحت باشم؟ اونم خیلی ناراحت...

    البته الان که گفتید به ذهنم رسید که چه موضوعی رو بهش اشاره میکنید، اما بی خیال بابا... من اونجوری نیستم اصلا...

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  16. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    کامران (سه شنبه 30 مهر 92), سرافراز (دوشنبه 29 مهر 92)

  17. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 92 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1389-9-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,590
    سطح
    30
    Points: 2,590, Level: 30
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 92 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزيز
    به نظر من تمامي جوانب خواستگاران فعلي تون رو بررسي كنيد و با در نظر گرفتن كليه نكات + و - انتخاب كنيد. شما در شرايط فعلي حق انتخاب داريد.
    موضوع بچه نكته بسيار، بسيار مهميه. اگر واقعا از ته دل نمي تونيد او رو بپذيريد ازدواج با اين شخص رو فراموش كنيد. چون اون بچه وجود دارد و مسئوليت داره. حتي اگر با مادر بزرگش هم زندگي مي كنه نمي تونيد او رو نديده بگيريد.
    سنگ ها تون رو اول بايد با خودتون باز كنيد
    موفق باشيد

  18. 3 کاربر از پست مفید bano تشکرکرده اند .

    کامران (سه شنبه 30 مهر 92), میشل (دوشنبه 29 مهر 92), سرافراز (دوشنبه 29 مهر 92)

  19. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array
    ممنونم بخصوص از جناب آقای کامروا....میشل به من خیلی لطف داری گلم.

    - - - Updated - - -

    بانوجان از شما هم متشکرم...حق با شماست بچه موضوع مهمیه

    - - - Updated - - -

    فکر نکنم بتونم بچه رو قبول کنم. بعید میدونم بتونم بچه کس دیگه رو قبول کنم.راستش چهره این آدم کمی شبیه نفر قبلی زندگی منه و شاید همین موضوع قضیه رو تااینجا پیش برده.شاید بهتر باشه همینجا موضوع رو ببندم و تمومش کنم!
    ویرایش توسط سرافراز : دوشنبه 29 مهر 92 در ساعت 21:24

  20. 4 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    kamran2007 (دوشنبه 29 مهر 92), sanjab (دوشنبه 29 مهر 92), کامران (سه شنبه 30 مهر 92), میشل (دوشنبه 29 مهر 92)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 29 خرداد 94, 23:53
  2. ازدواج با شخصی که مشکل جسمی داره
    توسط setayeshebaran در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 مرداد 92, 13:55
  3. دخالت خانواده در امور شخصی
    توسط roze-zard در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 مرداد 91, 01:39
  4. کمک فوری:دزدیه شدن وب کم شخصی و تهدید به برقراری رابطه
    توسط sema در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 خرداد 91, 02:03
  5. انتخاب شغل و دغدغه های شخصی
    توسط محمد ضا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 بهمن 86, 16:49

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.