به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 فروردین 93 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1392-2-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    851
    سطح
    15
    Points: 851, Level: 15
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 18 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم منم از همین میترسم خدا کنه در حق کس دیگه ای ظلم نکرده باشم.دوستان اینکه من بهش توهین کردم خیلی ناراحت بودم .کار بدی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 92 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1392-6-09
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    259
    سطح
    5
    Points: 259, Level: 5
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 47 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تو معلومه خیی دختر ساده ای هستی
    واقعا حرصم میگیره از صحبتات

    دختر خوب اون نه تورو دیده نه میشناستت اول تورو به خودش وابسته کرده مرحله بعد میدونی چی بود؟خدارو شکر کن که این اتفاق افتاد و تو از اون جداشدی

    خدا خیلی دوست داره
    خیلی ساده ای دختر خوب سعی کن بیشتر اشنایی پیدا کنی با معضلات جامعه.
    هوشیار تر باش
    اصلا هم بد نیست بهش حرف زدی پسری که نشناخته با یه دخت میشنه بحث مسائل جنسی میکنه بیشتراز این حقشه
    دیگه سمتش نرو
    اون فهمیده تو چقد ساده ای،تحت فشارت گذاشته

    - - - Updated - - -

    برای تنهاییتم صبرداشته باش ،
    به این فک کن تمام گوهر زندگیت ابروته اگه لکه دار بشه خدایی نکرده اونوقت تا اخر عمرت باید تنها بشی
    پس صبر داشته باش بالاخره خدا از تنهایی در میاره
    تنهاییتو با خدا پر کن

  3. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 فروردین 93 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1392-2-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    851
    سطح
    15
    Points: 851, Level: 15
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 18 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مسئولین محترم نذارید سایتتون اینقد ضعیف بشه.موضوعات فقط ک نباید گفته بشه نتیجه مهم هست.

    دوست خوبم مرسی از لطفت.
    اره خودمم هم میدونم که خیلی حماقت میکنم این سادگی نیست خریت هست.اما مشکل من همینه نمیدونم چرا برام توی این مسایا انگار اصلا هنگ میشم .مصیبت هست برام .توی این سایت اره میگید اشتباه منم قبول دارم اما همه ی دور و برم پر هست از دختر پسرایی که با هم هستن و واقعا خوش میگذرونن.اره سختی دارن گریه دارن ولی خیلی وقتا هم شاد هستن..دختر سادهای بنظر نمیام ولی توی ارتباطم با جنس مخالف اخر سادگیم.

  4. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array
    دخترخوب این چه حرفیه؟؟؟؟؟؟؟؟ازیه طرف میگی قبول دارم کاربدیه ازطرف دیگه دوروبرم پرازدختروپسرهایی است که خوش میگذرونند واقعاباچشم خودت دیدی
    بخداقسم هیچ کدوم ازاین خوش گذرونی هابه دردنمیخوره یکی دوروزست بعدش دلشون پرازاشوبه خدایاچی میشه چیکارمیکنه شب وروزشون باگریه همراهه ولی وقتی به ادم میرسنداینطوری وانمودمیکنند بذاریه واقعیتی روکه باچشم خودم دیدم روبهت بگم توخوابگاه مایه دختری بودکه من همش میدیدم باتلفن حرف میزنه ازاونجایی که هم اتاقیش دوست من بود بهم گفته بودبایکی دوسته بالاخره بعدیکی دوماه من بااین خانم دوست شدم وباهم یه جایی رفتیم توماشین بودیم بهم گفت واقعیت امراینه که من بایکی به قصدازدواج اشناشدم وخواهراش برای کسب اجازه زنگ زدندوماباهم حرف میزنیم ولی شب وروزمون پرازبحث ودعواست چون جلونمیاددرحالیکه خانواده من همش منوسرزنش میکنند منی که پیش خودم میگفتم خوش بحالش ساعتهاباهم حرف میزنندخوش میگذرونندباهم هرجاخواستندمیرنددیدم همچین خبری نیست اونهاهمش خیال اطرافیان بوده که ذهن من روهم درگیرکرده بود
    یاخودم باپسری اشناشدم برای اولین بارمنی که تاحالادوست پسرنداشتم وقتی پسرمیدیدم وقتی ازم سوالی پرسیده میشد خودم روجمع وجورمیکردم وقتی این اقاپسرروبرای اولین باردیدم میلرزیدم باورت نمیشه ولی پنجمین یاششمین بارکه میدیمشون ولی بازهم میلرزیدم انگاری دستهام روی ویبره بود درسته همون اول کاری باخانوادم صحبت کردپیش بابا اومد ولی ایابه خواستگاریم اومد؟همش سرزنش ،نصحیت ، به دردت نمیخوره و....ادم میشنوه درحالیکه اگربه دنبال زندگی وکارخودش باشه هیچ کس نیست نصحیتش کنه میدونی چقدرادم خوردمیشه چقدرکوچیک میشه وقتی حرفهای اطرافیان رومیشونه ارزوی مرگ میکنه
    خواهرم قدرخودت روبدون واین همه هم به تنهایی فکرنکن چون هرچقدربیشترفکرکنی این باورجزوجودت میشه علاوه برکاروخونه توکلاسهای ورزشی شرکت کن ادم روحیه میگیره مخصوصاایروبیک وشنا واقعاارامش خاصی به ادم میده بعدبه خداتوکل کن وازخدابخواه ابروی همه جوونهاروحفظ کنه،همه روبه راه راست هدایت کنه ،بخت همه جوونهابازبشه وباکسی که دلشون میخواد(معیارهای مدنظرشون روداره)ازدواج کنند چون میگن وقتی برای بقیه دعامیکنی خدازودتردعات رومیشنوه واول ازهمه مشکل خودت روبرطرف میکنه
    خوشبخت وسربلندباشی

    - - - Updated - - -

    دخترخوب این چه حرفیه؟؟؟؟؟؟؟؟ازیه طرف میگی قبول دارم کاربدیه ازطرف دیگه دوروبرم پرازدختروپسرهایی است که خوش میگذرونند واقعاباچشم خودت دیدی
    بخداقسم هیچ کدوم ازاین خوش گذرونی هابه دردنمیخوره یکی دوروزست بعدش دلشون پرازاشوبه خدایاچی میشه چیکارمیکنه شب وروزشون باگریه همراهه ولی وقتی به ادم میرسنداینطوری وانمودمیکنند بذاریه واقعیتی روکه باچشم خودم دیدم روبهت بگم توخوابگاه مایه دختری بودکه من همش میدیدم باتلفن حرف میزنه ازاونجایی که هم اتاقیش دوست من بود بهم گفته بودبایکی دوسته بالاخره بعدیکی دوماه من بااین خانم دوست شدم وباهم یه جایی رفتیم توماشین بودیم بهم گفت واقعیت امراینه که من بایکی به قصدازدواج اشناشدم وخواهراش برای کسب اجازه زنگ زدندوماباهم حرف میزنیم ولی شب وروزمون پرازبحث ودعواست چون جلونمیاددرحالیکه خانواده من همش منوسرزنش میکنند منی که پیش خودم میگفتم خوش بحالش ساعتهاباهم حرف میزنندخوش میگذرونندباهم هرجاخواستندمیرنددیدم همچین خبری نیست اونهاهمش خیال اطرافیان بوده که ذهن من روهم درگیرکرده بود
    یاخودم باپسری اشناشدم برای اولین بارمنی که تاحالادوست پسرنداشتم وقتی پسرمیدیدم وقتی ازم سوالی پرسیده میشد خودم روجمع وجورمیکردم وقتی این اقاپسرروبرای اولین باردیدم میلرزیدم باورت نمیشه ولی پنجمین یاششمین بارکه میدیمشون ولی بازهم میلرزیدم انگاری دستهام روی ویبره بود درسته همون اول کاری باخانوادم صحبت کردپیش بابا اومد ولی ایابه خواستگاریم اومد؟همش سرزنش ،نصحیت ، به دردت نمیخوره و....ادم میشنوه درحالیکه اگربه دنبال زندگی وکارخودش باشه هیچ کس نیست نصحیتش کنه میدونی چقدرادم خوردمیشه چقدرکوچیک میشه وقتی حرفهای اطرافیان رومیشونه ارزوی مرگ میکنه
    خواهرم قدرخودت روبدون واین همه هم به تنهایی فکرنکن چون هرچقدربیشترفکرکنی این باورجزوجودت میشه علاوه برکاروخونه توکلاسهای ورزشی شرکت کن ادم روحیه میگیره مخصوصاایروبیک وشنا واقعاارامش خاصی به ادم میده بعدبه خداتوکل کن وازخدابخواه ابروی همه جوونهاروحفظ کنه،همه روبه راه راست هدایت کنه ،بخت همه جوونهابازبشه وباکسی که دلشون میخواد(معیارهای مدنظرشون روداره)ازدواج کنند چون میگن وقتی برای بقیه دعامیکنی خدازودتردعات رومیشنوه واول ازهمه مشکل خودت روبرطرف میکنه
    خوشبخت وسربلندباشی

  5. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 92 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1392-6-09
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    259
    سطح
    5
    Points: 259, Level: 5
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 47 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    خانومم فقط خوشی امروزشونو نبین بخدا همون پسرا وقتی یکی بهتر از اینی که الان کنارشونه پیدا می کنن بدون اینکه بفهمن چه بلایی ممکنه سر این دختر بیاد ولش میکنن و همه این خوشی ها میشه افسردگی و هزار مرض دیگه.در نهایت همه ضرراش برای دختره
    تو کار دار یپس خیلی موقعیت ازدواج خوب نصیبت میشه ایشاله صبر داشته باش به حرف دیگرانم توجه نکن .خدا کنارت باشه بهتره تا اینکه ازت قهر کنه
    نماز بخون فکرت ناخوداگاه از این چیزا بدش میاد.
    حیفیییییییییییییییییییییی ییییییی
    تو یه فرشته ای پس خودتو دست جماعت پسر نداز که خدارا بنده نیستن البته منظورم از پسرا عده ای هست که به فکر اوباشی هستن

  6. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سعی کن کلا خودتو بکشی کنار ، میدنی منظورم چیه یعنی این که اصلا در جهتش قرار نگیر چه منفی چه مثبت سعی کن فکراتو بزاری رو چیز دیگه ، در جهت فکر کردن بهش قرار نگیر مثلا اینکه فکر کنی چه پسر خوبی بودا حیف شد ای کاش خوب بود یا اینکه بگی عجب ادم عوضی بود جرات داره بیاد سراغم بعد برا خودت تو ذهنت دوباره داستان بسازی...

    من خودم میدونم چطوریه که دارم میگم بهترین راه اینه که بی تفاوت باشی... در جهت فکر کردن بهش به هیچ وجهی قرار نگیر... نه تلفن نه اس ام اس نه پشت سرش حرف زدن و نه ...

    حالا هم یه رنگ تازه بگیر حواست پرت بشه کتاب بخون فعالیت جدید شروع کن ورزش یا تفریح...


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.