به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 دی 95 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,664
    سطح
    31
    Points: 2,664, Level: 31
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 خود خواهی وبدبینی شوهرم خسته و افسرده ام کرده تورو خدا کمکم کنین

    سلام دوستان

    من مدتیه که مطالب این سایتو دنبال میکنم واقعا بحثاتون راه گشاست منم با امید به این که منو به عنوان ی دوست بپذیرین و بهم کمک کنین تا مشکلاتم حل بشه عضو سایتتون شدم.
    من 23 سالمه و 14 ماهه ازدواج کردم وخونه مادرشوهرم زندگی میکنم و تمام این 14 ماه با بحث و جنگ و جدل گذشته، من 2 مشکل بزرگ دارم یکی مادر شوهرم و دیگری روحیه شوهرم
    مادر شوهرم ی زن واقعا دیکتاتوره،نه اینکه فک کنین چون عروسشم اینو میگم نه واقعا اخلاق وحشتناکی داره و متاسفانه پسرشم مثه خودشه وتنها کسی که رفتارای مادرشوهرمو تایید میکنه فقط شوهرمه تو هر جمعی که باشن همه حرفها و رفتارا رو به خودشون میگیرن و میگن به ما توهین شده ولی خودشون بدترین توهینا رو مستقیما با داد وفریاد میکنن ای کاش میشد دونه دونه کاراشونو براتون توضیح بدم ولی حیف.......

    اینم بگم که مادرشوهرم 15ساله مطلقه ست و زندگی سختی رو پشت سر گذاشته و کلا خانوادشون آدمای پرخاشگروخودبرتربینی هستن وخودشونو بافرهنگ تر و باشخصیت تر از همه میدونن و ارتباط فامیلی براشون بی معنیه چون به محض باهم بودن یکی ی چیز بهش برمیخوره و همه چی بهم میریزه!(کاملا برعکس خانواده من)
    من از زمانی که ازدواج کردم مجبور شدم با همه فامیلم قطع ارتباط کنم و فقط با پدر مادرم ارتباط دارم که همونم شوهرم از ناچاری و با کلی حرف و حدیث میاد.از اول زندگیم هیچ گردشی تنها نرفتم همه جا مادرشوهرم با ما بود حتی ماه عسل!

    خواهرشوهرم تو ساختمون مادرش ی خونه گرفته(که بعد به من میگن دختر ما ازمون کنده اما تو خیلی مامانی هستی) با منم همش مادر و پسر دعوا میگیرن که منم باید حتما تو همون ساختمون خونه بگیرم

    تورو خدا کمک کنین که شوهرمو جذب خودم کنن و این بدبینیشو از بین ببرم واقعا روزگارمو سیاه کرده

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 دی 95 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,664
    سطح
    31
    Points: 2,664, Level: 31
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نیست بهم کمک کنه ، راهنماییم کنه بخدا منم گناه دارم

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    خیلی سخته که با هم زندگی میکنید اینطور که معلومه جدایی از مادر شوهرت هم غیر ممکنه.
    زیاد تجربه ندارم اما میدونم اگه بخوای مقابل خانوادش قرار بگیری ((نه فقط تو تقریبا همه)با صحبت هاش تو را پس میزند پس....
    همیشه کنارشون باش(نه خونتان رفتارت) خودت را همراه نشان بده از مادرش خوب بگو تا وقتی خلاف نظرش را میگی راحتر قبول کنه
    مشکلاتشون بگو تا راحتر کمک کنند

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 دی 95 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,664
    سطح
    31
    Points: 2,664, Level: 31
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    hana68 عزیزم ممنونم که برام تاپیک زدی،گلم اوایل تمام تلاشم همین بود اما اینا ی طورین که حتی اگه ظاهرا هم بهشون نزدیک بشی توقع و انتطارشون ازت 1000برابر میشه مثلا به قول خودشون باهات زیادی راحت میشن و برا همه چیزت باید اونا تصمیم بگیرن دیگه اجازه نفس کشیدنم نداری اما اگر خدای ناکرده ی اپسیلون رفتار خودشونو از یکی دیگه ببیننا جنگ جهانی راه میندازن!! اینو زمانی به یقین رسیدم که خواهرشوهرم با ی مرد فرشته ازدواج کرد اون بیچاره حتی ی وقتایی از شوهرم بیشتر بهشون محبت و توجه کرد اما بدترین بدترین توهینا به خودشو خانوادشو شنید مثلا ی روز بعد بارها نشنیده گرفتن توهینا تاب نیاورد فقط گفت "مامان شما دارین به من توهین میکنین "وای اگه بدونین چه چیزایی درموردش میگفتن تمام خوبیهاشو انگار اصلا ندیدن مادر وپسر مدام گفتن "دامادمون تو خونه خودمون بهمون توهین کرد و رفت"بعدشم اون بیچاره اومد از مادر زن گرام عذرخواهی کردو دستشو بوسید!!!
    دیگه ببین اینا چه اعجوبه ای هستن!!!!!!!!!!!

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 دی 95 [ 03:51]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,664
    سطح
    31
    Points: 2,664, Level: 31
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا کسی کمکم نمیکنه مشاورای سایتم سفارشی کار میکنن!!!!!!!!!!!!!
    خواهشا کسایی که تجربه ازبین بردن خصوصیات بد شوهرشونو دارن کمکم کنن.

  6. #6
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما چگونه با او آشنا شدی و چرا با چنین خانواده ای ازدواج کردی؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خیلی خسته ام توروخدا راهکار بهم بگید
    توسط abs در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 مرداد 96, 03:34
  2. تازه متوجه شدم که اونی نبود که میخاستم خواهشا کمک کنید
    توسط peyman00 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: سه شنبه 21 آذر 91, 14:47
  3. جدایی یا صبر و ادامه دادن (خواستن همیشه توانستن نیست)
    توسط sonic.quak در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 خرداد 91, 01:50
  4. خواستن توانستن است؟
    توسط abolfazl.a در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 فروردین 89, 11:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.