به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 55
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اردیبهشت 93 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    988
    سطح
    16
    Points: 988, Level: 16
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه خیانت عشقم رو فراموش کنم

    سلام دوستان من محمد هستم 23 ساله از تهران من تقریبا 4 سال پیش از طریق سایت دوستیابی به طور خیلی اتفاقی با یه دختر 16 ساله آشنا شدم و به مرور زمان خیلی عاشقش شدم اونم همینطور
    به من قول داد که برای ادامه تحصیلش میاد تهران و تهران زندگی میکنه که بیشتر کنار هم باشیم اما بعد دو سال تلاش کردن برای قبول شدن تو دانشگاه های تهران با شکست مواجه شد و گفت که نمیتونه بیاد
    ما انقدر با هم صمیمی بودیم که قول ازدواج دادیم به هم.من گفتم 5 سال صبر کنه تا وضعم خوب شه تا بیام خواستگاریش اما یه سری مشکلاتی تو خونه داشت این دختر که نمیتونست انقدر رو صبر کنه خلاصه تقریبا دو ماه پیش متوجه شدم با یه پسر تهرانی که 10 سالم از خودش بزرگتره رابطه جنسی داشته تو ویلای همون پسر تو شمال
    وقتی متوجه این موضوع شدم برای حفظ آبروی خودش با اون پسر هیچکاری نکردم با اینکه دلم میخواست جوری بزنمش که نتونه نفس بکشه (من یه آدم واقعا غیرتی و متعصبم)
    وقتی به دوست دخترم این موضوع رو گفتم شدیدا احسای پشیمونی میکرد جوری که به زانو افتاد تا ببخشمش .گفت خریت کردم و نادونی کردم و این صحبتها.خودش میگه که در حدی که اون ارضا بشه با هم بودن و هنوزم دختره.اما اینکه من چه جوری باید با این مساله کنار بیام اونم بعد گذشت 2 ماه داره دیوونم میکنه.شبا خواب ندارم خوراک ندارم.پرخاشگر شدم.دوس دارم بهش خیانت کنم.
    همش دم از جدایی میزنم و بهش فحش میدم(اما واقعا هنوزم دوسش دارم)خودش میگه دختریشو بهم میده.اما تصویر اینکه کسی بدن عشقم رو لمس کرده و .... داره دیوونم میکنه نمیدونم چه جوری فراموش کنم این مساله رو هر چقدر میخوام بهش فکر نکنم نمیشه از یه طرف خیانتی که کرده رو نمیتونم ببخشم از طرف نمیتونم ولش کنم
    دوست داشتم اولین تجربش با من باشه بعد این 4 سال
    حالا شما دوستان به من بگید که من چیکار کنم ؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید mohamad_021 تشکرکرده است .

    roze sepid (دوشنبه 12 فروردین 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    میشه بپرسم روابط خودتون در چه حد بوده؟فقط گفتگوی معمولی؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید reihane_b تشکرکرده است .

    roze sepid (دوشنبه 12 فروردین 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اردیبهشت 93 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    988
    سطح
    16
    Points: 988, Level: 16
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها
    سلام
    میشه بپرسم روابط خودتون در چه حد بوده؟فقط گفتگوی معمولی؟
    بله در حد معمولی بود.من و اون اگه صحبتی از رابطه جنسی میشد فقط در حد تل بود
    با اینکه چندبار اومد تهران و فرصتش بود که خیلی اتفاقا بیفته

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    یه سوال دیگه: میشه چند تا ویژگی ای که در اون دختر دیدی که واست اونقدر جذاب بوده که عاشقش بشی چی بود؟ظاهرا اولم چهره ایشون رو ندیدی که،پس حتما از خصوصیات اخلاقیش خوشت اومده.مثل چی؟

    - - - Updated - - -

    با اینکه چندبار اومد تهران و فرصتش بود که خیلی اتفاقا بیفته
    چرا اتفاق نیفتاد؟

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اردیبهشت 93 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    988
    سطح
    16
    Points: 988, Level: 16
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها
    یه سوال دیگه: میشه چند تا ویژگی ای که در اون دختر دیدی که واست اونقدر جذاب بوده که عاشقش بشی چی بود؟ظاهرا اولم چهره ایشون رو ندیدی که،پس حتما از خصوصیات اخلاقیش خوشت اومده.مثل چی؟

    - - - Updated - - -


    چرا اتفاق نیفتاد؟
    نه چرا اوایل عکساش رو بهم نشون داد .من قیافه برام مهم نیست
    فرصتهای زیادی داشتم برای اینکه با افراد بهتری باشم اما هیچ کدوم احساسی که این دختر بهم میدن رو نداشتم خیلی از نظر اخلاقی بهم شبیه .درکم میکنه.حرفایی میزنه که بهم آرامش میده
    تو این 4 سال خودشم میگه براش مثل یه پدر مادر بودم و تا میشده بهش کمک میکردم تا مشکلات خانوداگیش زمین گیرش نکنه ولی دست آخر اینجوری با من تا کرد

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    ما انقدر با هم صمیمی بودیم که قول ازدواج دادیم به هم.من گفتم 5 سال صبر کنه تا وضعم خوب شه تا بیام خواستگاریش اما یه سری مشکلاتی تو خونه داشت این دختر که نمیتونست انقدر رو صبر کنه خلاصه تقریبا دو ماه پیش متوجه شدم با یه پسر تهرانی که 10 سالم از خودش بزرگتره رابطه جنسی داشته تو ویلای همون پسر تو شمال
    نمی تونست صبر کنه یعنی میگه به خاطرتمایلات جنسیش نمیتونس که رفت تن به این رابطه داد؟یا اینکه مشکل دیگه داره؟مثل داشتن خواستگارخوب و اصرار خانواده برای ازدواجش یا ....
    آخه میگید نمی تونست صبر کنه ورفت رابطه برقرار کرد...
    به نظر خودتون چرا از شما نخواست این رابطه رو؟
    همش دم از جدایی میزنم و بهش فحش میدم(اما واقعا هنوزم دوسش دارم)خودش میگه دختریشو بهم میده.
    یعنی بازم رابطه نامشروع حاضره با شما برقرار کنه،درسته؟

    - - - Updated - - -

    فرصتهای زیادی داشتم برای اینکه با افراد بهتری باشم اما هیچ کدوم احساسی که این دختر بهم میدن رو نداشتم خیلی از نظر اخلاقی بهم شبیه .درکم میکنه.حرفایی میزنه که بهم آرامش میده
    چطور دونفر میتونن تفاهم داشته باشن ولی در مورد موضوع به این مهمی تفاوت؟
    اگر تفاهم دارید پس چرا اونو به خاطرش کارش سرزنش می کنی؟یعنی شناخت شما اونقدر نبوده که بدونید این دختر امکان داره رابطه نامشروع با کس دیگه ای داشته باشه؟اگر اینطوره پس هیچ شناختی درواقع ازش نداری!درمسائل اعتقادی منظورمه
    اگرم شما اهل این برنامه نیستی پس چرا داری برای تلافی کار اون به رابطه نامشروع فکر میکنی؟
    اگه اینجور ارتباطات از نظرشما اشتباست چه فرقی میکنه که تموم دنیا انجامش بدن یا ندن،شما بهش فکرم نمی کنی...

    فرصتهای زیادی داشتم برای اینکه با افراد بهتری باشم اما هیچ کدوم احساسی که این دختر بهم میدن رو نداشتم
    همیشه دوستی های اینجوری دارید؟ یا داشتید؟
    ببخشید خیلی می پرسم ولی ما هیچ شناختی از شما نداریم...

    - - - Updated - - -

    با اینکه چندبار اومد تهران و فرصتش بود که خیلی اتفاقا بیفته
    جواب این سوالمم نگرفتم! چرا این اتفاق نیفتاد؟کی می خواست وکی نه؟

  9. 2 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 13 فروردین 92), کامران (دوشنبه 19 فروردین 92)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اردیبهشت 93 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    988
    سطح
    16
    Points: 988, Level: 16
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مشکلات زیادی داره تو خانوادش مادر و پدرش از هم طلاق گرفتن از خانواده نسبتا پولداری هم هستن مادرش اصرار داره که با یکی از اقوامش که وضع مالی خوبی داره ازدواج کنه
    از من بارها خواسته بود که برم شمال و ویلا بگیرم اما من واقعا دوست داشتم اگه هم قرار اتفاقی بیفته بینمون بعد از ازدواج باشه .خودشم هم عقیده شد با من بعد یه مدت . اینو هم بگم که تمایل جنسی نداره فقط دوست داشت با هم باشیم .که من حدس زدم اینجوری با هم بودن تو یه خونه یه سری چیزا رو نمیشه جلوش رو گرفت.اینو هم اضافه کنم وقتی که من این موضوع رو فهمیدم تقریبا دو هفته قبلش با اون پسر تموم کرده بوده .به غیر از اون رابطه نامشروعشون تو اون ویلا.3 شب رو هم کنار هم خوابیده بودن تو منزل خاله این دختر.البته اون موقع با هم کات کرده بودیم...
    میگه که به خاطر پشیمونیش حاظر دوباره هم اینکار رو برای من انجام بده اما من واقعا نمیتونم با دختری باشم که دست خوردس

    در مورد اینم که میگید تفاهم ندارین باید بگم تا قبل این قضیه همه چی خوب بود هیچ مشکلی هم با هم نداشتیم اما برای اینکه از اون خونه خلاص بشه یا هر چیز دیگه ای به پسری رجوع میکنه که مثله من باهاش رفتار نمیکنه .قصدشون میگن ازدواج بوده.من با خود اون پسر هم تلفنی صحبت کردم .حتی با مادر دوس دخترم هم برای ازدواج صحبت کرده بوده.اما خود پسر میگفت که خودش نخواست منو و منم نتونستم ادامه بدم.اون پسر هم از اینکه باهاش بازی شده شاکی بود
    من نمیگم این نوع رابطه اشتباس من میگم برای دوست دخترم زود بود اینکار.کسی که بهم قول ازدواج داده بود.به کسی دیگه ای هم این پیشنهاد رو میده ولی با اون میخوابه

    من واقعا وسط یه دوراهی بزرگ گیر کردم چندین بار خواستم ازش جدا شدم اما بازم بهش برگشتم چون واقعا دوسش دارم

  11. #8
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    البته این خیانت محسوب نمی شه چون عقد ازدواج و تعهدی نسبت ب شما نداشته (با احترام ب همه خانم های عزیز ولی این روزا زن های شوهردار بعضی هاشون ب زور میشه نگه داشت چ برسه دختر ازاد و رها) . قصه من هم تا حدودی شبیه شما بود ولی کسی ک من دوست بودم باهاش اهل رابطه با بقیه نبود با ابنکه حرف ازدواج هم نزده بودیم ولی سعی می کرد کارایی ک دوست ندارم نکنه یعنی چت کردن با پسر ها یا میتینگ هایی که سایت ها یم زارن ولی این روابط کلا دردسره چون تعصب شما روی دختری ک مال شما نیست فعلا فقط خودتونو اذیت می کنه . من خودم اگه جای شما بودم به هم می زدم شاید چون نمی تونم تصور کنم کسی با عشق آینده ام خوابیده باشه (خودم با کسی نخوابیدم تا به حال البته دستتم نخورده به کسی چ برسه خوابیدن!) برا همین انتظار دارم همسر آینده ام هم مثل من باشه .

    ولی اگه دوستش داری و می تونی یه فرصت دیگه بهش بدی و با این رابطه اش کنار میای و بعدا نمی کوبی تو سرش ،بهتره هر چه زودتر شرایط ازدواج رو فراهم کنی و اولش شرط کنی از پزشکی قانونی گواهی سلامت بکارت بگیره تا مطمئن شی راست گفته . ادامه این رابطه ممکنه خودتم دچار مشکل بکنه دست به کار نا معقولی بزنی ک بعدا پشیمون شی دوست من

  12. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    یکی مثل شما (دوشنبه 26 فروردین 92)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    مشکلات زیادی داره تو خانوادش مادر و پدرش از هم طلاق گرفتن از خانواده نسبتا پولداری هم هستن مادرش اصرار داره که با یکی از اقوامش که وضع مالی خوبی داره ازدواج کنه
    چرا ازدواج نمیکنه؟نگید که منتظر شماست چون خودتونم گفتید...
    از من بارها خواسته بود که برم شمال و ویلا بگیرم اما من واقعا دوست داشتم اگه هم قرار اتفاقی بیفته بینمون بعد از ازدواج باشه .خودشم هم عقیده شد با من بعد یه مدت . اینو هم بگم که تمایل جنسی نداره فقط دوست داشت با هم باشیم .که من حدس زدم اینجوری با هم بودن تو یه خونه یه سری چیزا رو نمیشه جلوش رو گرفت.
    اینطور که معلومه دوست داشتن برای اون دختر خلاصه میشه در غرایز جنسی.
    اون شما رو دوست نداره اگرم داره بخاطر اینه که بهش کمک کردید،وگرنه با پسرای دیگه هیچ فرقی براش نمیکنی.
    من نمیگم این نوع رابطه اشتباس من میگم برای دوست دخترم زود بود اینکار
    شما میگی آدم متعصب وغیرتی هستی ولی تعصب به چی؟تعصب به کی دارید؟به اون دختر؟ چطور رو خودتون غیرت و تعصب نداری؟
    اگه هنوزم داری بهش فکر میکنی(که همینطوره) پس نباید مشکل خاصی با این روابط داشته باشی.
    اون دختر هیچ نسبتی با شما نداره و این کارشو محکوم می کنید ولی خودتون میگید با این روابط مشکلی نداری!!!
    واقعا تفکرات شما پسرا عجیبه!شما به اعتقادات خودتون تعصب وغیرت ندارید ولی خودتون اخلاق رو زیر پا میذارید وانتظار دارید که همسر آیندتون این کارو نکنه!!
    ببینید حدومرز شما کجاست حدومرز اون کجا؟
    شما از دوست داشتن چی میدونید اون چی میدونه؟
    چه ویژگی هایی در اون هست که میتونه براتون ارزشمند باشه؟(بجز اینکه با حرفاش آرومتون میکنه) اصلا تا حالا به معیاراتون برای ازدواج کردی؟اگه نه حالا فکر کنید.
    در مورد اینم که میگید تفاهم ندارین باید بگم تا قبل این قضیه همه چی خوب بود هیچ مشکلی هم با هم نداشتیم اما برای اینکه از اون خونه خلاص بشه یا هر چیز دیگه ای به پسری رجوع میکنه که مثله من باهاش رفتار نمیکنه
    چون شما دوست بودید نه نامزد،پس طبیعیه که مشکل خاصی هم نداشته باشید چون هر دوتون فقط به لذت های جنسی فکر میکردید نه مسائل جدی تر.
    راه فرار از مشکلاتش اینه،بعد از ازدواجم شاید همین باشه،چیکار می کنید؟

    - - - Updated - - -

    البته این خیانت محسوب نمی شه چون عقد ازدواج و تعهدی نسبت ب شما نداشته (با احترام ب همه خانم های عزیز ولی این روزا زن های شوهردار بعضی هاشون ب زور میشه نگه داشت چ برسه دختر ازاد و رها)
    شما چطور همچین چیزی رو میگید درصورتیکه حتی شوهران وفادار به تعداد انگشتای دستم نمیرسه!!واقعیت هارو ببینید بدون تعصب به جنسیت خودتون.
    اون خانمایی که شما میگی در دوران مجردی هم به زور تو خونه نگهشون میداشتن مثل همه پسرای مجرد فعلی...

  14. 2 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 12 فروردین 92), کامران (دوشنبه 19 فروردین 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اردیبهشت 93 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    988
    سطح
    16
    Points: 988, Level: 16
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ahuman نمایش پست ها
    سلام
    البته این خیانت محسوب نمی شه چون عقد ازدواج و تعهدی نسبت ب شما نداشته (با احترام ب همه خانم های عزیز ولی این روزا زن های شوهردار بعضی هاشون ب زور میشه نگه داشت چ برسه دختر ازاد و رها) . قصه من هم تا حدودی شبیه شما بود ولی کسی ک من دوست بودم باهاش اهل رابطه با بقیه نبود با ابنکه حرف ازدواج هم نزده بودیم ولی سعی می کرد کارایی ک دوست ندارم نکنه یعنی چت کردن با پسر ها یا میتینگ هایی که سایت ها یم زارن ولی این روابط کلا دردسره چون تعصب شما روی دختری ک مال شما نیست فعلا فقط خودتونو اذیت می کنه . من خودم اگه جای شما بودم به هم می زدم شاید چون نمی تونم تصور کنم کسی با عشق آینده ام خوابیده باشه (خودم با کسی نخوابیدم تا به حال البته دستتم نخورده به کسی چ برسه خوابیدن!) برا همین انتظار دارم همسر آینده ام هم مثل من باشه .

    ولی اگه دوستش داری و می تونی یه فرصت دیگه بهش بدی و با این رابطه اش کنار میای و بعدا نمی کوبی تو سرش ،بهتره هر چه زودتر شرایط ازدواج رو فراهم کنی و اولش شرط کنی از پزشکی قانونی گواهی سلامت بکارت بگیره تا مطمئن شی راست گفته . ادامه این رابطه ممکنه خودتم دچار مشکل بکنه دست به کار نا معقولی بزنی ک بعدا پشیمون شی دوست من
    خیانت رو نمیشه واژه دیگه واسش گذاشت خیانت یعنی عدم تعهد نسبت به همه اون چیزایی که طرف مقابل رو میتونه ناراحت کنه این درسته که الان زنهای شوهر دار هم خیانت میکنن اما من این دختر رو به نوعی از سن 16 سالگی بزرگ کردم و تا اونجا که من میدونم فریب خورده این پسر شده
    برای خود من سخت ترین کار تو عمرم کنار اومدن با این مساله هست اصلا نمیدونم چه جوری تصور کنم کسی که یک عمر باهاش بودم همچین کاری کرده باشه اون محمد سابق نیستم دیگه خیلی افسرده شدم


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.