نظر پدرتون در این باره چیه؟ با ایشون صحبت کنید و علاقتون رو مطرح کنید حرفهای پدر روشنی بخش آینده پسرهاست
تشکرشده 2,912 در 637 پست
نظر پدرتون در این باره چیه؟ با ایشون صحبت کنید و علاقتون رو مطرح کنید حرفهای پدر روشنی بخش آینده پسرهاست
نمی دانم چه کرده ام
اما
می دانم به تو نیاز مندم
iran2 (شنبه 03 فروردین 92)
تشکرشده 13 در 13 پست
سلام
پدرم بیشتر در مورد سنم مخالفت می کنه ولی از لحاظ کاری ب من اعتماد داره
الان مخالفت می کنه چون میدونم تحت تأثیر حرفای مادرمه
حتی بعضی موقه های حرفای مادرمو عیناً تکرار می کنه ک ثابت می کنه ک نظر خودش نیست نظر مادرمه
ولی ب نظرم مخالفت زیادی نداره
حتی میگه تو ی روز زودتر سروسامون بگیری من خوشحال ترم می دونم حداقل ی فرزندمو به ثمر رسوندم ولی حرفای مادرم باعث شده ک اونم مخالفت کنه
اگه میشه اون کتاب های ک فرمودید را معرفی کنید یا لینک بدید تا بخونم
بازم ازتون ممنونم
تشکرشده 433 در 151 پست
کتاب توصیه شده بیشتر بستگی به نظام باورهای شما داره (کتاب های ریشه گرفته غربی معمولا با کتاب های ریشه گرفته از تعالیم فرهنگی و دینی ایران تفاوت دارند) ولی کتابی که معمولا با اکثر باورها تطابق داره و تاثیرپذیری فرهنگی کمی داره و معروفه و ترجمه هم شده و در ایران هم به راحتی پیدا میشه و پاسخ مثبت هم داشته (با یک جست و جوی کوچک هم می تونید pdf رو پیدا کنید)، کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی است.
زندگی خوب یک شکل ثابت ندارد، بلکه یک فرآیند است. یک جهت است، نه یک مقصد.
کارل راجرز
iran2 (یکشنبه 04 فروردین 92), roze sepid (یکشنبه 04 فروردین 92)
تشکرشده 13 در 13 پست
درود
من به جز خوندن کتاب چه کارایی باید انجام بدم ؟
از الان خوندن کتاب را شروع کردم
- - - Updated - - -
درود
من به جز خوندن کتاب چه کارایی باید انجام بدم ؟
از الان خوندن کتاب را شروع کردم
تشکرشده 2,912 در 637 پست
سلام
دیشب مطلبی به ذهنم رسید خواستم بگم
گاهی ما آدمها کسی رو توی زندگیمون پیدا میکنیم که ممکنه اگه بهش نرسیم بعدها همش حسرت بخوریم درسته سنتون کمه اما خوب اگه واقعا دوستش دارید و اونم شما رو دوست داره سعی کنید نگهش دارید تا درستون تمام شه البته اینم میطلبه که شما بتونید احساساتتون رو کنترل کنید چون ایشون 19 سال سن دارن اینکه دو یا سه سال برای شما صبر کنن مشکلی بوجود نمیاره تا اون موقع درس شما هم تموم شده سربازی هم که میگید معاف میشید یکم بیشتر تامل کنید .
نمی دانم چه کرده ام
اما
می دانم به تو نیاز مندم
iran2 (یکشنبه 04 فروردین 92)
تشکرشده 13 در 13 پست
سلام
از پاسختون ممنونم
من حرفی برای صبر کردن ندارم
منم میگم ارتباط ما الان در همین حدی ک هست کافیه
بهتره صبر کنیم تا اوضاع هر دوتامون بهتر بشه
ولی مشکلی ک هست ایشون و من بیش از حد به هم وابسته هستیم
مثلاً اگه مشکل کاری پیش بیاد ک من نتونم به دانشگاه برم و با هم ملاقات داشته باشیم ایشون با تماس تلفنی بشدت ابراز دلتنگی میکنه
و حتی اگه در طول روز بیش از چند ساعت بشه ک ب هم sms ندیم جوری ابراز دلتنگی می کنه ک انگار دیگه قرار نیست همو ببینیم
و برعکسشم هست گاهی اوقات منم به شدت دلتنگ ایشون میشم
از یه طرفم ایشون از طرف خانوادش تحت فشاره و میخواد بدونن ک تکلیف دخترشون چیه
ممنون میشم راهنمایی کنید
تشکرشده 2,912 در 637 پست
دوست عزیز معلومه ایشون به شما وابستگی داره و شما هم متقابلن.
وابستگی چیز خوبی نیست راستش منم این دورانو گذروندم وابستگی که شما الان دارید اگر یه زمانی خدای نکرده رابطه تون به دلیلی تمام بشه باعث رکود توی زندگیتون و شکست عاطفی میشه بعضی وقتا جوری که از کار و زندگی می افتین. اگه دوستش داری و توی وجودت تعهد و مردی رو میبینی و ایشون رو دختر پاکی میبینی و یقین پیدا کردی که می تونه نیمه دیگه ای برات باشه سعی کن رفتارهاتونو تعدیل کنی. یعنی منطقی اش کنی یعنی نذاری اینقدر احساس توی روابط تون تاخت و تاز کنه چون تاخت و تاز بیش از حد احساس منجر به وابستگی و گاهی بروز رفتارهای جنسی میشه که توی این مرحله مرگ یک رابطه است. بهش بیشتر فکر کن. ضمن اینکه اگه یکبار انتخاب کردی باید بدونی شرایط زندگی عوض میشه و دیگه راه برگشت سخت میشه وفرصت های انتخاب های آینده رو که شاید بهتر باشه و شاید هم نه، از دست خواهی داد.
- - - Updated - - -
اینکه از طرف خانوادش تحت فشاره درست نیست چون سنی ندارن که خانوادش بخوان پافشاری بکنن
اما به اینا فکر نکن . به خودتون فکر کن . از ایشون بیشتر بگو.
نمی دانم چه کرده ام
اما
می دانم به تو نیاز مندم
تشکرشده 13 در 13 پست
اتفاقاً سعی کردیم همین کار را بکنیم
رابطمونا کمتر کردیم
ما ک قبلاً هر روز هم دیگه را می دیدیدیم الان شده هفته ای 1 بار و اونم فقط دوسه ساعت
تعداد smsهامونم کمتر کردیم و سعی کردیم بیشتر منطقی باشیم تا احساسی
در مورد ایشون چیا می خواید بدونید
بپرسید تا بگم
تشکرشده 2,912 در 637 پست
آیا ایشون توی خانواده خواهر بزرگتر از خودشون دارن؟ الان در چه مرحله ای ان دانشجو ان؟ پدرشون از ماجرا خبر داره؟ آیا تونستین بفهمین که آدم محکم و قابل اعتمادی هستن یا نه؟ شرایط ظاهری شونو قبول دارید یا مثل بعضی از دوستان می خوایید براشون شرط بذارید مثلا چادر و ... منظورم اینه که ایشون رو همین طور که هست قبول دارید یا در آینده فکر تغییر بعضی رفتارهاشونو هم در ذهنتون دارید؟
نمی دانم چه کرده ام
اما
می دانم به تو نیاز مندم
تشکرشده 13 در 13 پست
بله ایشون هم دانشجو هستن
مثل خودم ورودی یک سال هستیم
چون ایشون یک سال جهشی خوندن تقریباً باهم فارق و التحصیل میشیم
من ایشون را همینجوری ک هست پسندیدم
فعلاً هم فکر این ک بخوام تغییری در ایشون ایجاد کنم نیستم
چون دقیقاً همون چیزی ک من از همسر آیندم همیشه انتظار داشتم
بله پدر ایشون هم در جریان هستند
ایشون ی خواهر بزرگتر و ی برادر بزرگتر هم دارند ک هر دوتاشون ازدواج کردن و حتی یکیشون دارای فرزند هم هست
- - - Updated - - -
در مورد مسائل کاری من با پدرشون صحبت کردن
و پدرشون تقریباً ب من اعتماد دارند
با اینکه تا بحال منو ندیدن ولی تا حدی روی من حساب کردند
من در حال حاظر تو 3 تا کار ب طور همزمان دارم
rozaneh (یکشنبه 04 فروردین 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)