به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 بهمن 91 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    داغونم کمکم نمی کنید؟

    سلام دوستان ممنون از سایت عالیتون یه جورای شده همدمم.
    دوستان من و شوهرم4ساله ازدواج کردیم.من26و شوهرم34سالست.من مهندس کامپیوتر وایشون ارشد اخلاق دارن.من به شدت پرانرژی واهل معاشرتم اما شوهرم برعکس درونگرا وارومه .ما8ماهی عقدبودیم واز همون اول کلی دعوا داشتیم سرهمه چیز والبته بگم99%دعواها از طرف من بود مثلا اینکه ابراز احساساتی درکار نبود مثلا بعد 2هفته دوری دریغ از یک شاخه گل یا هدیه همیشه باید بهش میگفتم فلان چیزوبخر وگرنه نه من نه تو تا اقا زحمت اون کارو بخودشون بدن.ایشون خیلی خسیسن با اینکه وضعمون بد نیس بهم میگفت:اگه بری تو فروشگاه شیک خرید کنی فروشنده کلی به حماقتت میخنده و از حرفا.ازلحاظ جنسی هم ایشون سرد هستنومنم بعد4سال ازاینکار متنفر شدم وحس میکنم ادامه این زندگی بی فایدست منو اورده تو شهر غریب توی شهر مذهبی ها(قم)(شرمنده توهین نشه به قمیا)اخه نسبت به شمال که وطن منه اینجا خیلی دلگیره 2سال میرفتم زبان ودانشگاه وسرم گرم بود اما حالا احساس افسردگی میکنم از خودم بدم میاد که این زندگی واسه خودم ساختم خیلی بهم فشارمیاره که بخون واسه ارشداما منی که روزام به زور شب میشن چ انگیزه ای واسه پیشرفت دارم.ایشون قدرت تصمیم گیری در زندگی ندارن واگه باهاشون با لحن تندوعصبانی حرف بزنی میفته تودنده لج منم بعد4سال بازی با احساس واعصابم روحیه ای برام نمونده که با ایشون ملایمت کنم واسه همین وقتیکه میگه بیا از مشکلاتمون حرف بزنیم بعد چنددقیقه دعوام میشه باهاش .اصلا مراقب حرف زدنش نیس تو5تا کلمه اش 4تاش مسخره بازی ومزاحه درصورتیکه خودش طاقت شوخی های خودشونداره.دائما منو با زنای دوستاش مقایسه میکنه وجلوی من اه میکشه و میگه اینم شانس منه تو زن چه میشه کرد(به خاطر دعواهای مکرر من اینومیگه).به من میگه ولخرج و خودشو عاقل میدونه که ماهی 100تومن خرجشه.خسته شدم نمیدونم چیکارکنم بعد4سال زندگی ازش متنفرم وحس میکنم چون شاغل نیستم باید بامرد بی احساسی مثل اون ادامه بدم و بسازم جالبه که میگه من لایق مادر شدن نیستم چون عصبی ام منم گفتم ازش متنفرم وازش بچه ای که مثل خودشه نمیخوام میدونه بهش علاقه ای ندارم و وقتیکه میگم بیاجداشیم نگران مهریه منه اما گفتم نمیخوام اذیتش کنم ومیرم اما اون راضی نمیشه.ایشون یه برادر داشتن که2سال پیش فوت شدن حس میکنم بعد این قضیه افسردگی هم به فضایلش اضافه شده.شب وروز نماز میخونه و4ماه درسال روزه میگرفت دائم از مرگ حرف میزنه ساعت ها به اسمون نگاه میکنه با خودش خلوت میکنه ومن تنها تنهاتر شدم.چقدر حرف زدم شرمنده میشه کمکم کنید به نظرتون مشکلم مشکله یا خوشی زده زیر دلم؟دوس ندارم مثل بی دردا فکر کنم....

  2. کاربر روبرو از پست مفید من تنهام تشکرکرده است .


  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    دوست عزیز

    اولا: لطفا نام تاپیکتون رو در پست بعدی اصلاح کنید و عنوان مشخص تری ارسال کنید.

    ثانیا: با توجه به رشته ایشون و فضایی که شما و ایشون در اون بزرگ شدید آیا اختلاف فرهنگی در مدت آشنایی داشتید ؟(مدت آشنایی تون چه مدت بود؟)

    ثالثا: آیا شما نمی دونستید که قرار برید شهر ایشون زندگی کنید؟(نحوه آشنایی تون به چه صورت بود؟)

    رابعا: 5 تا از خصوصیات خیلی خوب ایشون رو بیان کنید و 5 تا از خصوصیاتی که مورد پسند شما نیست؟!

    خامسا: چرا با توجه به تخصصی که دارید بدنبال کار نیمه وقت و یا تمام وقتی نمی رید؟!

    موفق باشید

  4. کاربر روبرو از پست مفید sanjab تشکرکرده است .

    sanjab (چهارشنبه 13 دی 91)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 بهمن 91 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با شوهرم به اخر خط رسیدم

    ممنون از جوابتون.
    نه ما هر دو ساکن وبزرگ شده شمال هستیم و از لحاظ فرهنگی تفاوتی نداریم.ازدواج ما کاملا سنتی بوده وحتی در جلسه اول خواستگاری من به ایشون جواب منفی دادم چون حس کردم اصلا راضی به این ازدواج نیستن و به دردهم نمی خوریم چون ظاهر ایشون خیلی مذهبی بود اما 2روز بعد خواهرش با التماس باهام قرار گذاشت و گفت من از برادرش استنباط اشتباهی کردم و گفت برادرش راضی به این ازدواجه ویه فرصت دیگه میخواد تا منو توجیه کنه و چندروز بعد ایشون اومدن با کلی تغییر در رفتار و ظاهر و هرچی که میگفتم ایشون اظهار رضایت کردن.اتفاقا میدونستم باید به شهر قم برم وخیلی خوشحال بودم که یه محیط جدید رو تجربه میکنم اما نمیدونستم که غربت +یه شوهر سرد میتونه مخرب هم باشه.
    5خصلت خوبش:1-بااینکه ادم عصبیه اما خیلی جاهابا من صبوری میکنه(هروقت اظهار دلتنگی کنم منو میبره پیش مامانم شمال)2-مشوقم در ادامه تحصیله3-اجازه دخالت اطرافیان رو در زندگی مشترکمون نمیده و درکل میشه گفت دهن بین نیس4-در بدترین شرایط زندگیمون کسی رو در جریان زندگیمون قرار نمیده و میگه باید ابروی هم رو حفظ کنیم5-مهمون نوزازه و به همه احترام میگذاره.
    5خصلت بدش:1-خساستش2-اصلا به ظاهرش نمیرسه (دریغ از اصلاح ریش و مو)3-بی موقع و بی جا مزاح میکنه وراه به راه دل به درد میاره و بهم میگه :تومشکل داری زیادی حساسی.4-کم حرفه و اصلا اهل معاشرت نیست5-اهل مقایسه (دایم من و با زنای دوستاش قیاس میکنه و اصلا نقاط مثبت من به چشمش نمیاد)5-بسیار حساس و عاطفیه واگه باهاش تند حرف بزنی لج میکنه و جالبه گریه وزجه من واسش عادیه وحتی وقتی بلند گریه مکنم منو کتک زده 3-4بار تو این مدت ومیگه هر مردی جای من بود داغونت میکرد هیچ مردی طاقت این همه دعوا و نازکشی ونداره.
    در مورد اینکه چرا سرکار نمیرم اقا اجازه رفتن به سرکار رو داده اما در محیط های کاملا زنونه منم پیگیری کردم واسه مربیگری اما موفق نشدم و شاید از کوتاهی خودمه چون من قبلا سرکار میرفتم اما چون جسم ضعیفی دارم بعد از ساعات کاری کاملا خواب بودم و از کارهای دیگه ام عقب میافتادم

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    دوست عزیز

    با توجه به خصوصیاتی که از ایشون بیان کردی به نظر من خصوصیات خوبشون بیشتر از خصوصیات بدشون هست.

    در مورد گریه و ضجه زدن شما که براشون عادی هست به نظر من بخاطر اینکه زیاد تکرار کردی لطفا کمی خود دار باش

    شاید دفعات اول گریه زن برای مرد دردناک باشد ولی اگر این امر تکرار شود بصورت امری عادی قلمداد می شود پس تمرین خویشتن داری کن.

    در مورد شوخی و مزاح بی موقع ایشون اصولا آقایون وقتی فضا سنگین می شود و صحبت و عمل مفیدی نمی توانند انجام دهند از راه شوخی وارد می شوند، سعی کن کمی

    مطالعات را در مورد خصوصیات اقایون بالا ببری و حساسیت را کم کنی.

    در مورد مقایسه کردن شما با زنان دیگر یکبار که روابطتان صمیمی است دوستانه از او بخواه که این کار را تکرار نکند برایش بیان کن من هیچوقت دوست ندارم شما را با بهترین همسران

    و یا برادران دیگران مقایسه کنم از شما هم میخواهم چنین عمل نکنید، همچنین سعی کنید حساسیتان را کمتر کنید و نقطه ضعف دست ایشان ندهید.

    در مورد خساست و ظاهر ایشان با تشویق و رفتارهای ظریف زنانه می توانید تغییرات زیادی در ایشان ایجاد کنید کمی صبور و زیرک باشید.

    در مورد کم حرفی ایشان شاید یکی از دلایل عمده آن اینست که شما هم صحبت دیگری غیر از ایشان ندارید با توجه به اینکه ایشان به محیط کار می روند و هم صحبت دارند از طرفی

    آقایون کم حرف تر از خانمها هستند نباید خیلی حساس باشید باید با توجه به مهارتهایی که دارید کاری در منزل و یا بیرون فراهم کنید که هم مشغول باشید و هم دوست و هم صحبت

    بیابید و هم منبع درآمدی داشته باشید.

    لطفا کمی صبور و قوی باشید

  7. 3 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (چهارشنبه 13 دی 91)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 بهمن 91 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    ممنون از پاسخگوییتون هرچند که تمام تلاشمو واسه اصلاح ظاهرشون وخساستشون کردم اما بی فایده بوده و حس میکنم باید در این زندگی نقش اون رو حذف کنم وگرنه خودم داغون میشم من قبول دارم حساسم وغربت این احساس رو دوچندان کرده .ممنون از علت کم حرفیش، فکر کنم دقیقا همینه.به هرحال ممنون از لطفت

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    232
    سطح
    4
    Points: 232, Level: 4
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 50 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    سلام شرايطتون درك ميكنم ولي شايد شوهرتون از لحاظ روحي بعد از فوت برادرشون افسرده شدن سعي كن باهم پيش يه روانشناس بريد ازش كمك بگيريد ،به طلاق به عنوان آخرين راه نگاه كن كه بعدها وقتي به گذشته فكر ميكني نگي اي كاش بيشتر تلاش ميكردم هيچ وقت براي طلاق دير نيست ولي اگه هم بخواي جدا بشي بايد با دوستي جدا بشي چون قانونن حق طلاق با شوهرتون و دليلي قانع كننده اي از لحاظ قانوني نداري و اون هم ميتونه هيچ وقت طلاقتون نده، زن وشوهر بايد با هم دوست باشن، سعي كن محيط خونه رو آروم كني و يكم صبور تر باشي ايراد هاي خودت و شوهر رو بنويس ويه شب كه همه چيز خوب و آروم بود خواسته هات بهش بگو هرچقدر مهربون تر صحبت كني باهاش بيشتر تأثير ميذاره، مسافرت به غير از شهر شمال هم ميتونه براي روحيتون خوب باش، بيشتر بايد سياست داشته باشي، اگه بتوني سر كار هم بري خيلي خوب ميشه هم سرگرم ميشي هم از لحاظ اينكه چيزايي احتياج داشته باشي رو بگيري، بهش بگو اگه من دوست داري واقعا، همين طور كه من تورو با ديگران قياس نميكنم و نميخوام شوهرم ناراحت كنم توهم بخاطر من و روحيم اين كار انجام نده بالاخره هركسي يه خصوصيات مثبت و منفي داره و هيچ كس كامل نيست.

  10. 2 کاربر از پست مفید سلنا تشکرکرده اند .


  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 بهمن 91 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    بچه ها خیلی ممنونم از اینکه شمارودارم خیلی شادم و فکر کنم بزرگترین مشکلم تنهاییه.ممنون

  12. کاربر روبرو از پست مفید من تنهام تشکرکرده است .


  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 91 [ 13:22]
    تاریخ عضویت
    1391-9-29
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    128
    سطح
    2
    Points: 128, Level: 2
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 15 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    سلام خانومی
    من سر رشته ای تو مشاوره دادن ندارم ولی وقتی مشکلتون رو خوندم متوجه شدم که تاحدودی شبیه مشکل منه، من یه کارایی کردم و تقریبا تونستم اوضاع رو البته نه کامل بهترش کنم
    همسر من تو خانواده ای بزرگ شده که خیلی سخت خرج میکنن و ایشون هم اینطوریه البته نسبت به خونوادش بهتره برعکس اونا من تو خانواده ای بزرگ شدم که خیلی راحت خرج میکنن و بااینکه خونواده متوسطی هستیم اما هرچی خواستم برام فراهم کردن تازه مشکل من دوتا بود خساست همسرم و هم اینکه خانوادش خصوصا اوایل هرچی که میخریدیم به جای تبریک گفتن ایراد میگرفتن که چرا گرون خریدین و ..... اوایل که خیلی بهم سخت میگذشت وقتی چیزی میخریدیم کلی تو فشار بودم برای سرو وضع خودش هم که چیزی خرج نمیکرد اما حالا خیلی بهتر شده
    سعی کن به روش نیاری که خسیسه وگرنه بدتر میشه کلا من تجربه کردم که تو هیچ زمینه ای نباید حیا و پرده ای که بین زن و شوهر هست از بین بره
    با ترفندهای زنانه ات هرچی رو که لازم داری بخر اینجوری هم احتیاجات خودت برطرف میشه هم کم کم عادت میکنه که راحت خرج کنه اوایل همه حتی خونوادم همش بهم میگفتن که اونا خیلی خسیسن اما حالا همه انگشت به دهن موندن که چقد واسم خرج میکنه طوری شده که الان خودش میگه بیا بریم بخریم
    من فکر میکنم همسرت تو رو خیلی دوست داره که در مقابل حرفایی که بهش گفتی بازم دلش باهاته حرف طلاق واسه مردا خیلی سنگینه کل مردونگیشون میره زیر سوال دیگه هیچوقت این حرفو نزن همسر من هم درونگراست منم سر این دو تا خیلی عذاب میکشم ولی وقتایی که باهم خوبین و اوضاع مساعده باهاش حرف بزن اول ازش تعریف کن و از خوبیاش بگو و لابلای اونا بگو که مثلا وقتی فلان کار رو برام کردی یا فلان چیزو برام خریدی انگار دنیا رو بهم دادن مردا آرزوشونه که بتونن همسرشون رو راضی کنن وقتی ببینن ازشون ناراضین یه جورایی سرد میشن سر چیزای کوچیک ازش تشکر کن و تشویقش کن اونوقت میبینی که چه کارای بزرگی واست انجام میده با کمی صبر و حوصله همه چی عالی میشه
    تازه یه چیز خوب دیگه هم داری اون آدم باخداییه و این ویژگیش باعث میشه خیلی از مشکلاتی رو که بقیه دارن تو باهاشون مواجه نشی
    من فهمیدم وقتایی که حوصله میکنم و چیزی نمیگم خودش به سمتم میاد و به تدریج عوض میشه البته به موقعش باید خواستتو بگی بعدشم اگه به خدا توکل کنی میبینی که همه چی رو خیلی بهتر از اون چیزی که میخوای برات راست و ریس میکنه

  14. 3 کاربر از پست مفید mehraboOon تشکرکرده اند .

    wandered (یکشنبه 17 دی 91)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 بهمن 91 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    mehraboOon جونم ازت ممنونم حس میکنم شرایطمو خیلی عالی درک کردی دقیقا همونجوریه که میگی باید روخودم کار کنم تا بتونم ادامه بدم ودلسرد نشم

  16. کاربر روبرو از پست مفید من تنهام تشکرکرده است .


  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اسفند 92 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1391-10-16
    نوشته ها
    75
    امتیاز
    1,111
    سطح
    18
    Points: 1,111, Level: 18
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 106 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم کمکم نمی کنید؟

    نمی تونی باهاش صحبت کنی برید شمال واسه زندگی ؟
    اونجا خانواده ت هم هستن . روحیه ت عوض میشه . حتی اگه سر کار هم بری اونا می تونن کمکت کنن واسه کارات . غربته که تو رو اینطور اذیت می کنه احتمالا. ایشالا با تغییر مکان زندگیت سر و سامون بگیره

  18. کاربر روبرو از پست مفید _yalda تشکرکرده است .



 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با این ازدواج غلط افسرده و داغونم
    توسط raha69 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 خرداد 95, 22:49
  2. یک هفته از طلاقم میگذره خیلی داغون شدم
    توسط مینا 66 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 13 تیر 94, 22:36
  3. افکاری که از ذهنم بیرون نمیره و داره داغونم می کنه!
    توسط tonio_m2000 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 اردیبهشت 93, 13:44
  4. چی جوری با غول بدخوابی مبارزه کنم؟
    توسط سپیده سحر در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 91, 19:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.