رفتم پیش مشاور بهم گفت اولین اشتباه از خودت بوده نباید کوتاه میومدی خودمم میدونم همه چی خیلی سریع اتفاق افتادبهم گفت این طوری که تو داری ازش میگی شما دو نفر علاوه بر نداشتن علاقه دنیاهای متفاوتی دارین تصمیمم واسه جدایی جدیه چون میدونم اگه به خاطر آبرو بمونم هم در حق اون ظلم کردم هم خودم ولی همه منو از جدایی میترسونن میگن اوضات بدتر از الان میشه مجبوری تا آخر عمر مجرد زندگی کنی میگن یه روز تاوان اینکه نامزدتو دوست نداشتیو میدی(میدونم واسه این تهدیدا دارن از سن کمم سواستفاده میکنن) آخه من چه گناهی کردم چرا به خاطر احساس گناه باید از خودم بگذرم دیشب از عذاب وجدان خوابم نمیبرد با خودم میگفتم اون بیچاره چه گناهی کرده من باید کوتاه بیام ولی حتی دوباره شنیدن صداش آزارم میده نمیتونم به خدا دارم دیوونه میشم
تورو خدا یکی کمکم کنه با جداشدن ازش دارم در حقش نامردی میکنم؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)