خانم فرشته مهربون و بهار عزیز
نوشته هایتان ر ابارها و بارها خواندم
هر دو قابل استفاده بودند و آرامم میکردند
حق با شماست
شاید ضعف روحی شدیدم که نتیجه بیماری پدرم بود
بعد هم اتفاقات بسیار بد و ملتهب کننده قبل از ازدواجم
و دی عین حال مسایی بعد ازدواج همه و همه دست به دست هم داد که هر تیشه ای روحم را زخمی کند و زخمم هر روز نمک پاشیده شود تا به این نقطه برسم
و درست در لحظاتی که حس میکردم زندگیم تا حدودی رنگ آرامش گرفته این موضوع اتفاق افتاد
شاید هم چون خانواده خودم اصلا و ابدا چنین سیستمی را در قبال بجه هایشان ندارند از رفتار های سر و بی رحمانه خانواده همسرم شوکه شده ام
بله
همه مشکلات یا به عبارت بهتر مسایل راه حل داد
من هم زندگی راحتی نداشتم و در تمام دوران زندگیم برای مسایلم جنگیدم و تلاش کردم
اما خوب بیشتر مواقع تنها و یک تنه و همین باعث شده که حالا دچار نوعی خستگی و ناتوانی شوم
راستش را بخواهید همسر سابق شوهرم رنج زیادی را در زندگی با او و خانواده اش تحمل کرده و حالا هم که خبر ازدواج همسرم را شنیده نرمال است که چنین رفتاری داشته باشد
اما من بیش از خودم نگران شوهسرم هستم
اینکه دوباره چطور با او در دادگاه حاضر شود
چطور در عین مظلومیت نصف داراییش را که با هزار زحمت بدست آورده به او بدهد
از طرفی زندگی جدیدش در ابتدا با خانواده اش لرزیده و الان دوباره لرزه های جدیدی را دارد تجربه میکند
نمیدانم
گاها فکر میکنم من که این مسایی را میدانستم
تک تک این موارد را
نمیدانم چرا با این همه نتوانستم قید همسرم را در دوستی بزنم چون دوستش داشتم و از طرفی واقعا نمیتوانستم او را تنها بگذارم
حالا هم موضوع خربزه خوردن است و سر لرز نشستن
اما چه باید کرد
قسمت من هم این است
اشتباه دوارن جوانی ازدواجی را برایم رقم زد که مادی و معنوی در ان متضرر شدم
و ازدواج دومم هرچند هم به ظاهر عالی باشد و همه را به حیرت اندازد مشکلاتی را در پس خود دارد که کسی از آن با خبر نیست
بله
باید خودم را جمع و جور کنم
دعایم کنید
میدایند افکار وسواس گونه ای به سراغم می اید
با خود میگویم نکنم دوباره شوهرم به همسر سابقش علاقه مند شود
و یا او از روی حسادت بخواهد به نوعی همسرم را دوباره به سمت خود جلب کند
موضوع صحبت با خواهرشان را همانطور که گفتید مدیریت خواهم کرد اما اگر رو شود
اما به نظر ما بهتر نیست شخصا قبل از همه چیز به شوهرم این موضوع را بگویم
و یا نه این کار را نکنم و منتظر باشم تا ببینم اوضاع از چه قرار است
مرا از راهنمایی های خوب خود بی بهره نگذاریذ
علاقه مندی ها (Bookmarks)