می خواهم خودمو به زور بهش علاقه مند کنم!!

[tamas]

دوست عزیز
اگر با این حد تماس انتظار داشتین که به هم علاقمندمی شدین باید به سلامت روان هر دوتون شک می کردین!
مطمنا با این حد تماس و به این شکل شناختی هم از هم ندارین پس علاقه ایی هم وجود نخواهد داشت باید نوع رابطه ی خودتون رو عوض کنید و زمان بیشتری رو به هم اختصاص بدید خم رنگ رزی نیست که شما با چند بار دیدن هم انتظار فوران عشق رو داشته باشین!
بنظرم در باره ی پروسه ی شناخت حتما پیش یک روانشناس برید.
ارتباط با اون پسرها هم طبیعیه که شما رو دچار این نوع احساسات بکنه،شما به عنوان یک دختر باید بدونید که خانمها با ظاهر یک فرد بهش گرایش پیدا میکنن اما برای مدت کوتاهی،از قدیم گفتن مردها از راه چشم عاشق میشن و زنها از راه گوش!پس گرایش شما به برخی از همکلاسیهاتون یا به خاطر ظاهر اونها بوده یا به خاطر جذبه ایی که هر جنس مخالفی می تونه برای هر کسی داشته باشه نه یک احساس واقعی.
شما باید پروسه ی شناختتون رو عوض کنید و به هم فرصت بیشتری بدید برای راهنمایی بهتر هم اول خودتون و در صورت تمایل به ادامه ی رابطه هر دو پیش یک روانشناس برید تا بهتر راهنمایتون بکنن.

[yasa]

لطفا پست بالا رو بخون
و بعد بگو منظورت از جذابیت چیه ؟

سلام آقای خارپشت. چرا می خوای منو به چالش بکشی؟
من نمی دونم جذابیت چیه اگر بخوام صادقانه بگم اما ظاهرش خیلی معمولی بود خیلی خیلی معمولی یکمی زیادی معمولی!


اگر می گفت تقریبا تصمیمش رو گرفته،
و مثلا 80 90 درصد مطمئنه که شما رو انتخاب کرده،
نظرت چی بود؟
اگر بهت ابراز علاقه می کرد و می گفت عاشقت شده،
چی ؟

مطمئنا اون موقع اوضاع فرق میکرد!! البته نه خیلی زیاد اما فرق میکرد. اون موقع اون آقا برام جذابیت داشت.

نمی خوام اینجوری نتیجه گیری کنم که:
چون تیپ خواستگارای سنتی شما قبل از ازدواج و حتی در مرحله شناخت و خواستگاری خیلی منطقی عمل میکنن و ابراز علاقه نمی کنن،
پس خیلی هیجان انگیز نیستن
پس خیلی جذاب نیستن
پس خیلی به دلت نمی شینن
پس در زمان ملاقات قلبت تالاپ تلوپ نمیکنه!
پس خیلی با بقیه خواستگارات فرقی نمیکنن
پس چرا باید بهشون جواب مثبت بدی؟!
من نمیخوام اینجوری نتیجه گیری کنم
اما ایا واقعا اینجوریه ؟!

شما میتونید هرجوری نتیجه بگیرید اما این یک واقعیته که خواستگارای من خیلی منطقی هستند و شاید یه جورایی بگم این آقا آدمی با احساسات خیلی "بسته" هست و خوب چنین مردی برای من جذابیت نداره! به خدا دست خودم نیست!

همش به دلم میگم بچه ی خوبی باش اینکه پسره منطقیه که چیز بدی نیست اما دلم گوش نمیده!

شاید به حماقتم بخندی آقای خارپشت! اما باور کن اگر دوتا مزاحم تلفنی خیلی سمج نداشتم که یکیشون دوساله با اینکه جوابشو نمیدم ولم نمیکنه فکر میکردم من دختر خیلی بی جاذبه ای هستم. اما وجود این مزاحمه باعث شده که یکمی اعتماد بنفس داشته باشم. گاهی وقتها اس ام اسایی میزنه که فهمیدم منم میتونم برای کسی که منو بخواد خیلی جذاب باشم ولی نمی دونم با وجود اینکه خیلی سعی کردم به این پسر نزدیک شم و برام جذاب شه اصلا واکنش نشون نمیده. مثلا یبار رفتیم کافی شاپ از اول تا آخرش من شوخی میکردم و چرت و پرت میگفتم بین حرفام تا جومون صمیمی تر شه اما ایشون کاملا لفظ قلم و خیلی خشک حرف میزد انگار سخنرانی تو صحن علنی مجلسه! منظورمو میفهمی نه؟


اصلا فکر نکن واکنشت به یه تماس توی تاکسی نشون دهنده تمایل یا عدم تمایلت به خواستگارت هست



باشه مرسی

دوست عزیز
اگر با این حد تماس انتظار داشتین که به هم علاقمندمی شدین باید به سلامت روان هر دوتون شک می کردین!

علاقه خیلی زیاد نه! اما نباید یک احساس خوشایند یا مثبتی در ما شکل میگرفت؟

به نظر شما چقدر ارتباط لازمه؟ همونطور که عرض کردم من از نظر خانوادگی وضعیتم جوری نیست که بتونم تا هر وقت دلم خواست با ایشون در ارتباط باشم

[فرشته مهربان]

سلام به یاسای نازنین

چه عجب خانمی از این ورا...

دلمون برات تنگ شده بود .....

خوبه لااقل این خواستگار کشوندت به همدردی ....

و اما :

عزیزم اصلاً نگران نباش

مهم اینه که خودتو در تنگنا نبینی ، اینکه فرد به دلت بشینه مهمه ، اینم که زود احساسات به جوش نیاد مهمه .

عزیز دلم همیشه شبیه بودنهای زیاد سازنده نیست اتفاقاً تفاوتها اگر نسبت بهشون دو طرف آگاه باشند و بلد باشند مدیریت کنند رابطه درست و با تفاوهم در عین تفاوت ، خیلی زندگی را شیرین تر می کند .

هم عقلت هم احساست هردو باید دخیل باشند با عقلت معیارهای منطقی را بسنج و با احساست جذابیت را .

راه خیلی مطمئن و خوب و میانبر برایت مشاوره حضوری نزد یک مشاور مطمئن ازدواج هست تا دغدغه ات را مطرح کنی و بخواهی کمک کند نه فقط از این جهت بلکه از ابعاد دیگر هم هردوی شما را بسنجد که چقدر مناسب هم هستید .

دقت داشته باش که بعضی جاها شباهت لازمه و بعضی جاها برعکس .

مثلاً اگر یکی درونگرا باشه لازمه دیگری هم همینطور باشه چون تفاوت در اینجا مسئله ساز میشه . اما اگر یکی هیجانی باشه لازمه دیگری عقلانی محور باشه یعنی اینجا تفاوت باشه چون هردو هیجان محور باشند واویلا میشه.

همه اینها را هم مشاوره بهتر می سنجه .


.

[yasa]

عزیزم اینکه می گی هیچ تمایلی بهش نداری منظورت چیه؟ منظورت کشش جنسیه یا عاطفی؟

منظورم هر دوئه.

آیا ظاهرش مطابق معیارات هست؟

معیار خاصی برای ظاهر ندارم! ولی اینکه ظاهرشو رو دوست داشته باشم نه! اصلا تیپشو دوست ندارم! اما فکر میکنم قابل تغییره

راه خیلی مطمئن و خوب و میانبر برایت مشاوره حضوری نزد یک مشاور مطمئن ازدواج هست تا دغدغه ات را مطرح کنی و بخواهی کمک کند نه فقط از این جهت بلکه از ابعاد دیگر هم هردوی شما را بسنجد که چقدر مناسب هم هستید .

سلام فرشته ی مهربان جان!

چشم در دیدار بعدی با هم به مشاوره میریم.
اما فقط یک سوال: اگر مشاور تشخیص داد که ما به درد هم میخوریم اما من دوستش نداشتم چی؟ آیا تشخیص مشاور جای دوست داشتن منو میگیره؟

[meysamm]

معیار خاصی برای ظاهر ندارم! ولی اینکه ظاهرشو رو دوست داشته باشم نه! اصلا تیپشو دوست ندارم! اما فکر میکنم قابل تغییره

اصلا فکر نکن قابل تغییره
چون نیست
یا حداقل اینکه موقتی هست

من اصلا قصد ندارم، شما رو به چالش بکشونم :)
ولی حس میکنم نسبت یه مسئله ای که داری و یا حداقل این تاپیکت خیلی بی تفاوتی
یه مدت خواستگارت رو فراموش کن
بدون اینکه به فرد خاصی فکر کنی، معیارهات رو در همه زمینه ها مشخص کن
اون لینک رو هم بخون لطفا


اما فقط یک سوال: اگر مشاور تشخیص داد که ما به درد هم میخوریم اما من دوستش نداشتم چی؟ آیا تشخیص مشاور جای دوست داشتن منو میگیره؟


یه سوال کوچولو :
چرا دوسش نداری ؟

[فرشته مهربان]

عزیز دلم ، یاسا جان

همین موضوع احساست به ایشون را با مشاور در میان می گذاری ، راهکاری هایی می دهد که بفهمی کلاً ایشون را خواهی توانست علاقه مند بشی در زندگی یا خیر . و همچنین ایشون را بررسی می کند که آیا از نظر احساسی و عاطفی با شما سنخیت دارد و پتانسیل برآوردن انتظارات شما را دارد یا خیر .

مهم اینه که آنچه میخواهی در یابی را به خوبی با مشاور در میان بگذاری و مشاور نیز حاذق و با تجربه باشه که گذشته از بهره گیری از تکنیک ها و روشهای علمی مثل مصاحبه و دریافت شرح جزییات و تست و .... ، خلاقیت در کمک برای شناخت دقیق توسط خود شما داشته باشد .

من مطمئن هستم از مشاوره بهره های خوبی می گیری و حتی نسبت به زوایایی از وجود خودت که برات ناشناخته مونده آگاه میشوی

برات خیر و خوشی پایدار و محتوایی را آرزو می کنم


.

[yasa]

اصلا فکر نکن قابل تغییره
چون نیست
یا حداقل اینکه موقتی هست

وااااا! چرا؟ مطمئنی؟ دوستام دقیقا برعکس میگن و میگن این خیلی مسئله ی کوچیکیه و بعدا تیپش بهتر میشه.


ولی حس میکنم نسبت یه مسئله ای که داری و یا حداقل این تاپیکت خیلی بی تفاوتی
یه مدت خواستگارت رو فراموش کن
بدون اینکه به فرد خاصی فکر کنی، معیارهات رو در همه زمینه ها مشخص کن
اون لینک رو هم بخون لطفا

اون لینکو خوندم مرسی. منظورتون چیه که بی تفاوتم ! به چی؟



یه سوال کوچولو :
چرا دوسش نداری ؟

مگه دوست نداشتن یا داشتن دلیل آوردنیه؟!

[سارا بانو]

سلام یاسا جان...

امیدوارم حالت خوب باشه....
دوست خوبم برای ازدواج باید به خیلی از چیزها دقت کنی که من هم با فرشته جون موافقم ...در موارد این چنینی واقعا کمکی که یک مشاور به شما می کنه هیچ وقت نمی تونی از پست های تالار بگیری چون لازمه اینکه شما بدونی می تونی بعد ازدواج به کسی علاقه مند بشی یا نه خیلی چیزهاست وخیلی از فاکتورها که امروز بهش دقت نمی کنی مهم هستند دوست من...
پس حتما مشاور رو سر لوحه کار خودت و خواستگار محترم قرار بده...

در رابطه با تغییر..این بستگی به چندین عامل داره که شما باید اون را با اگاهب تمام در طرف مقابلت بررسی کنی و یک نسخه واحد برای افراد جامعه نمیشه پیچید..چیزی که من درست یا غلط بهش اعتقد دارم اینه که با کسی ازدواج کنیم که در وهله اول به فکر تغییر اون نباشیم که چه بسا اگر بعدا تغییر نکرد دچار افسردگی و احساس شکست نشیم ..
برای مثال شخصیت ایشون خیلی مهمه..اگر در شناختتون به این نتیجه رسیدید که یک مرد غد و لجباز هست امکان تغییرتیپشون کمه و اگر بشه با سختی زیادیه دوست من که گاهی به دردسرش نمی ارزه...
مثلا چاق باشه..دختر خاله همسر من شوهرش خیلی چاقه ..هی گفت درستش می کنم..درستش که نکرد هیچ ..تو ذوقشم خورد چون اون اقا ذاتا تنبله..!!
متوجه منظورم میشی....یاسا هیچ وقت با امید تغییر کسی دارد زندگی نشو..همه چیزو بسنج و بعد وارد شو..که بعدا خدای نکرده که رابطه خیلی نزدیک میشه تو ذوقت نخوره...تو ازدواج یک چیزایی برای ادم مهم میشه که تو دختری اصلا بهشون فکر هم نمی کرده...
پس فکر این نباش ..این کارو می کنم..اون کارو می کنم..نه خواستگارت را در واقعیت ببین..اونچه که واقعا هست و بهش نمره بده..
پیشنهاد من اینه یک چک لیست تهیه کن...معیارهاتو چه ظاهری چه شخصیتی بنویس و بر اساس ارزشی که برات دارن یک نمره مرجع بگذار و بعد به خواستگارت نمره بده ..ببین چند درصد رضایت تو رو داره و میتونه تو رو از اون نظر ارضا کنه....
..................

دیگه اینکه یاسا جان اگر الان مردی رو مثلا 70 درصد اوکی هست باید سعی کنی 70 درصدت واقعی باشه ...
ولی در مورد احساس...

به نظر من احساس یک چیز ذاتیست عزیزم که می تونه به مرور زمان دچار دستخوش بشه..یعنی یا از صفر به صد برسه یا برعکس...ولی نباید روش حساب کرد..بسیار دیدم که به امید علاقه مندی ازدواج کردند و بهتر نشد که بدتر شد..برعکس اون هم هست..این را باید یک فرد ماهر که هردو شما رو بررسی کرده و نقطه نظر دو طرف رو میدونه بررسی کنه..ولی من معمولا دوست داشتم در نگاه اول به دلم بشینه و اگر نمینشت اصلا ادامه نمی دادم..حتی با بهترین شرایط چون برای من احساس دوست داشتن و جاذبه جنسی و عاطفی خیلی مهم بود....

امیدوارم بهترین تصمیم بگیری....
موفق باشی...
سارا بانو


......

سخنی با خارپشت عزیز...
خارپشت گرامی دوست داشتن خانم ها به نظر من دو حالته..
1:با دلیل ..که واضحه یعنی با معیارهای ظاهری و شخصیتی خانم جور نیستند..مثلا من فقط قد بلند می دیدم!!!

2:بی دلیل..خارپشت خان این یک حسه ..حسی که خانم ها دارند ..چون خانم ها احساسی ترند و معمولا نیاز به یک کشش اولیه برای ادامه رابطه دارند و اگر اون کشش نباشه می ترسند...نیاز به دلیلی نداره بیشتر یک حس..حس دوست نداشتن...یا خیلی خوب نبودن طرف مقابل و گاهی ترس....
موفق باشی

یاسا جان خوندن این تاپیک هم خالی از فایده نیست..

http://www.hamdardi.net/thread-21068.html

http://www.hamdardi.net/thread-9243.html

http://www.hamdardi.net/thread-13867.html

http://www.hamdardi.net/thread-8631.html

کلی سرتو شلوغ کردم یاسا جان ولی این پست ها همه گویا تجربه ادم های دور اطراف ما هستند...

[فرانک1389]

سلام

یاسا منم مثل تو هستم!
تا حالا نشده از خواستگاری خوشم بیاد حتی شده کس اومده نشسته تو خونه مون با خانواده اش که من برم همدیگرو ببینیم اما من از اتاقم بیرون نیومدم که نیومدم! بعد شاونا با دلخوری رفتن

منم زیاد احساسی نیستم اما تا وقتی کسی به دلم نشینه نمیتونم دوستش داشته باشم و این به دل نشستن برام اصلا به معنی زیبا بودن نیست.گاهی از کسی خوشم میاد که دیگران میگن اه اه اه تو از این جور قیافه ها خوشت میاد؟!

همیشه از اینکه کسی رو بهم معرفی کنن میترسم!
وقتی اسم خواستگار میاد تنم میلرزه و خدا خدا میکنم زود بره پی کارش!
اما اگه از کسی خوشم بیاد شب و روز دعا میکنم و از خدا میخوام اون بیاد خواستگاریم

اما در مورد تو، اینکه گفتی هنوز حسی بهش نداری مطمئنم تا حد زیادی به این برمیگرده که هنوز ابراز علاقه ای بین شما رد وبدل نشده و رسمی صحبت میکنید.اگر خیلی احساساتی بود و طی این چند بار که همدیگرو ملاقات کردید چند بار قربان صدقه ات میرفت و میگفت شما همونی هستید که میخواسته و میگفت دوستت داره و ... حتما احساست فرق میکرد البته ممکنه باز هم صد در صد دوستش نداشتی اما با حالا خیلی فرق میکردی

خب میخوای از خودش سوال کن که معمولا توی کاراش چند درصد منطقی و چند درصد پیرو احساسشه؟
ازش سوال کن به نظر شما برای شروع زندگی عشق و علاق مهمتره یا مسائلی مثل موقعیت اجتماعی و شغل و درآمد و ...؟
رفتارش رو توی خونه خودشون با والدینش و رفتار والدینش و نسبت به هم ببین میتونی یا حتی ارتباطش با بچه ها متوجه بشی؟


امیدوارم موفق باشید و انتخابت درستی انجام بدی

[yasa]

من معمولا دوست داشتم در نگاه اول به دلم بشینه و اگر نمینشت اصلا ادامه نمی دادم..حتی با بهترین شرایط چون برای من احساس دوست داشتن و جاذبه جنسی و عاطفی خیلی مهم بود....

برای منم خیلی خیلی خیلی مهمه! من واقعا دوست دارم با علاقه ازدواج کنم اما چاره چیه؟ وضعیت جامعه ی ما این جوریه دیگه مجبوری انتخاب کنی اونم در سخت ترین شرایط با کسی که نه میشناسیش نه تا حالا دیدیش نه هیچی ...!!!

یه توصیه به پسرا دارم کاش اینو جدی بگیرن. بابا تو رو خدا وقتی میرید خواستگاری کسی اگر اصلا به دلتون نشسته بیخود طرف رو معطل نکنید و بگین نخواستیم و تمام. اگر هم خوشتون اومده یه نشونه ای بروز بدین که آدم بفهمه چه میدونم یه جوکی یه لبخندی یه گلی یه تعریفی ... وگرنه دختره دیوونه میشه اینقدر فکر میکنه!

فرانک جان عزیزم
شما هم هنوز تو تالار میاین؟
آی دقیقا حال منو تعریف کردی. منم تا اسم خواستگار میاد دلم میگیره. میخوام زودتر شرش کنده شه

رفتارش با برادراش کاملا مثل برخورد بابا با بچه هست! برادراش خیلی کوچکتر از خودشن. نمی دونم این چیزیو ثابت میکنه یا نه!