بلا تکلیف موندم

[mahsun68]

دوست عزیز کبود حق با شماست
به شدت پشیمونم از حرف مسخره و نسنجیده ام

مهم اینه که ایشون به من جوابی نمیده

نه میگه از زندگیم برو بیرون و نه میگه بیا ادامه بدیم

حتی خودم خواستم برم بیرون از زندگیش اما ایشون مانع شد گفت بزار فکرامو بکنم بهت جواب میدم

حتی امروز خودم پرسیدم که فکراتو کردی؟ولی تا الان جوابی نداده

مشکل من این هستش که چرا بلا تکلیفم گذاشته

[کبـود]

<strike> ظاهرا ایشون نمیخواد که با شما قطع رابطه کنه ، البته منطقی هم هست. آدم که سر یه حرف ول نمیکنه بره که
اما مشخصه که هنوز خیلی ناراحته و شما اونجوری که باید و شاید جبران و دلجویی نکردید ، البته مساله فقط ناراحتی نیست
اگه یه نگاهی به معنی حرفتون بکنید متوجه میشید که حق داره نسبت به ادامه رابطه با شما سرد بشه ، تا دیروز فکر میکرده همه چی خوبه و حالا شک کرده که تمام این مدت ممکنه فقط بازیچه شما بوده باشه درواقع قهر کرده نه اینکه بلاتکلیف نگه داره
اینم که شما هی میگی تکلیفو روشن کن زیاد جالب نیست! درواقع یجورایی داری همون حرف قبلیتو ادامه میدی و میگی بریم پی کارمون
به نظر من شما تکلیفتو با خودت مشخص کن. ببین اگه واقعا این دختر رو نمی خوای پس بذار تموم شه
اما اگه قصد ازدواج داری برگرد و جبران کن، یکاری کن بفهمه هرگز بازیچه نبوده و واسه ازدواج در نظرش گرفتی
بگو اون حرفم نسنجیده بود فقط میخواستم خودمو لوس کنم اما بعدا که بهش فکر کردم فهمیدم چقدر حرفم زشت بوده، بگو خیلی پشیمونی ، بهش حق میدی ناراحت باشه اما واقعا منظوری نداشتی
بعدشم بهش حالی کن که قصدت جدیه و میخوای باهاش ازدواج کنی. بگو برام خیلی مهمی و می خوام باهات ازدواج کنم ، میخوام بیام خواستگاری و ..
البته درستشم همینه. رابطه شما به روابط فیزیکی رسیده و درست نیست دیگه اینجوری ادامه بدید. باید دیگه ازدواج کنید اگه میخواید کنار هم باشید.</strike>

ویرایش : فرشته مهربان

راهنمایی بر خلاف روند و سیاست همدردی هست ( همدردی در خصوص تقویت و تداوم روابط دختر و پسر راهنمایی نمی دهد و مخالف این روابط هست )

[فرهنگ 27]

دوستان دقت کنن سیاست سایت بر اینه که که برای تداوم دوستی با هر قصدی مشاور داده نشه.در چنین مواردی

مراجع پسر رو به اقدام رسمی از طریق خانواده و مراجع دختر رو به قطع ارتباط،با هدف تحریک پسر به اقدام رسمی

از طریق خانواده،تشویق می کنیم.

[ملن]

فرهنگ عزیز خواهش میکنم راجبه این دختر خانم قضاوت ناعادلانه نکنید و نگید که راحت خودشو توو بغل اینو اوون میندازه..حتما به این آقا اعتماد کرده و چون احساس نیاز در این سنی که این خانوم هستن بیشتر احساس میشه پس دلیلی بر آغوش طلبیه مختلف نمیشه...در ضمن آقای مهسون شما با این حرفتون تمامه اون اعتمادی که این خانوم به شما داشتنو یجا ازش گرفتین و انگار از پرتگاه انداختینش پایین و اگر مطمئنی به اینکه در آینده نظرت واسه ازدواج با این خانوم عوض نمیشه و میتونی زودتر شرایط ازدواجو فراهم کنی بهش فکر کن..در غیر اینصورت این خانومو وابسته نکن..بخدا دخترا خیلی توو این روابط آسیب میبینن....

[پیدا]

آقای محسون،

شاید من اشتباه می کنم. اما از حرفهای شما هیچ برداشت و کششی برای ازدواج دیده نمی شه. به قول خانم کبود هم حرف اولتون و هم عنوان تاپیکتون می گه که خیلی هم براتون مهم نیست و فقط می خواهید تکلیفتون را بدونید.

شاید هم بدون توجه به بار منفی این جملات اونها را استفاده می کنید و منظورتون چیز دیگری است!
به نظرم بهتره الان که وضعیت سربازی و کار و تحصیل و همه چیز شما اینقد روشن است، برای نامزدی اقدام کنید و تا مراحل شناخت طی بشه و آمادده عقد بشید شما هم انشالله سرکار رفتید و ...

[mahsun68]

دوست عزیز کبود

حرفهای شما کاملا منطقی هستش...اما راستشو بخواین من 4 شب انواع و اقسام عذرخواهی هارو کردم و سعی کردم به ایشون بفهمونم که نیتی نداشتم از زدن اون حرفها

دوست خوبم ملن من هم حرفای شما رو کاملا قبول دارم...روزی هزار بار آرزو میکنم که ای کاش لال میشدم و اون حرفها رو نمیزدم

نمیدونم شاید داره تنبیهم میکنه...شاید با این کاراش داره مسخرم میکنه و بهم میخنده که این همه خودمو جلوش خورد کردم و در واقع سرکارم گذاشته

شاید هم دوستاش و اطرافیانش دو دلش کردن و بهش گفتن با همچین آدمی دیگه دوست نشو

یه سری از دوستان بحث ازدواج رو پیش میکشند ولی وقتی طرف با من قهر هستش و حتی جواب من رو نمیده برم جلوی درشون چی بگم؟ بگم اومدم خواستگاریت
اول باید آشتی کنه بعدش به روی چشم دندم نرم چشمم کور میرم خواستگاریشون

اما هر کاری کردم که آشتی کنه اما نشد...دوستام میگن چند روزی نه بهش زنگ بزن و نه اس ام اس بده خودش پشیمون میشه باهات آشتی میکنه

واقعا دیگه موندم چی کنم

نظر شما دوستان چیه؟چی کنم که آشتی کنه

[فکور]

سلام آقای محسون

فقط خواستم بگم آدم اینجوری شناخت پیدا نمیکنه فقط اینجوری یک عشق هیجانی رو شعله ور میکنه اینکه در پاسخ به دوستانی که بهت میگن برو خواستگاری جواب میدی که ما داریم مرحله شناخت رو میگذرونیم واقعا این مرحله شناخت هست؟

میشه بگید بعد از شعله ور شدن احساسات شما یا این خانم چه جوری میخواین شناخت پیدا کنید؟

احساسات همیشه عقل آدم رو غیر فعال میکنه مطمئن باشید از اینجا به بعد شناخت شما از ایشون زیادتر نمیشه.شما فقط دچار یک عشق هیجانی میشید که ممکنه بعد ازدواج دوام داشته باشه ولی احتمالش هم زیاده که دوام نداشته باشه چون شما با اینکه مدت زمان زیادی با ایشون بودید ولی چون عقل رو از همون اول غیر فعال کردید واقعا نتونستید تشخیص بدید تفاهم دارید یا خیر؟!

اگه شناخت میخواین حتی اگه این خانم به شما چراغ سبز نشون داد هیچ ارتباط بدنی برقرار نکنید.

اون خانم خودش حواسش نیست داره خامی به خرج میده و عفتش رو از دست میده اگه دوستش دارید مواظب باشید اینطور نشه و البته این اتفاق برای شما هم داره می افته

برید زیر نظر خانواده هاتون الان هم دیگه صبر کنید اگه خودش احساس کنه شما رو از دست داده برمیگرده ولی بعد از برگشت ایشون رابطه رو رسمی کنید تا اگه خانواده ها هم مخالف هستند از الان معلوم بشه نه بعد از اینکه عفت شما کاملا از بین رفت

[mahsun68]

فکور عزیز حرفهای شما رو هم من قبول دارم و با کمال میل میپذیرم مثل نظر بقیه دوستان

ولی باور کنید این حالتی کنه من معلق هستم از جدایی صد برابر عذابش بیشتر هستش

من چه کاری انجام بدم که این خانم با من صحبت کنه...من از ایشون پرسیدم که فکراتو کردی؟آشتی کنیم؟

اما ایشون حتی جواب هم نداد...قرار بود فکراشو بکنه و جواب بده

من بهش گفتم هر شرطی که بزاری من قبول میکنم حتی حاضر هستم دیگه اصلا به بدنش دست نزنم و حتی باهاش دست هم ندم اما اونو از دست ندم

با توجه به اینکه ترم اولی هستش و محیط دانشگاه هم محیط امنی نیستش هر لحظه این ترس رو دارم که پسر دیگه ای بهش پیشنهاد دوستی بده.یکی از دوستام میگفت تو رو تو آب نمک خوابونده که اگه تو این چن روز تو دانشگاه با کسی دوست نشد برگرده سمتت و اگه دوست شد که باهات قطع رابطه بکنه...این حرف دوستم مدام تو ذهنم مرور میشه

[فرهنگ 27]

از این قهرها تو زندگی مشترکم ممکنه پیش ییاد که زن بره خونه باباش به هیچ تماسی هم جواب نده.اون موقع می خوای

فکر کنی که حالا که به من جواب نمی ده لابد اگر کسی بهش پیشنهاد بده باهاش دوست می شه.اون وقت این طرز

فکر خیلی بیشتر از الآن عذابت می ده.پس این جدایی بهترین فرصته که بتونی میزان وفاداریشو بسنجی.اگر با کسی

دوست شد مثل این می مونه که قبل از سفر بفهمی که اتوبوس نقص فنی داره.شاید سفر با اون اتوبوسو از دست بدی

ولی وسط راه نمی مونی.

[mahsun68]

مرسی ممنون و تشکر فراوون بابت راهنمابی هاتون

ممنون از اینکه وقت میزارین و بنده رو راهنمایی میکنین

الان بهترین کار از نظر شما این هست که دیگه سراغی ازش نگیرم؟ با این کار احساس نمیکنه که ازش خسته شدم و رفتم دنبال کسه دیگه؟

یا بهتر این هستش که باهاش تماس داشته باشم و بعد از 8 روز جدایی باز هم ازش معذرت خواهی بکنم

اگه میشه یه راهی جلوی من بگذارید...ممنون دوستان خوبم